زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

ابوالقاسم بلخی





کعبیه یکی از فرق معتزلی است که به پیروان عبدالله بن احمد بن محمود، معروف به ابوالقاسم بلخی گفته می‌شود. او از متکلمان مشهور معتزله بغداد به شمار می‌رود و به کعبی نیز معروف است. گفته شده «کعب» نام یکی از اجداد او می‌باشد و از این رو به کعبی منسوب شده است. البته باید گفت که به این گروه به اعتبار زادگاه بلخی، بلخیه نیز می‌گویند.
[۲] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.



۱ - زندگی نامه



ابوالقاسم بلخی در بلخ متولد شد. اما اینکه آیا او در سال ۲۷۳ ق. متولد شده باشد
[۳] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۷.
جای تردید جدی وجود دارد؛ چرا که بلخی به همراه ناصر الحق، حسن بن علی بن حسن (م ۳۰۴ ق) از بزرگان زیدیه و ابو محمد بن بحر اصفهانی (م. ۳۲۲ ق.) از دانشمندان آن عصر،
[۴] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۹.
از مجالسان محمد بن زید (م. ۲۸۷ق.)، حاکم زیدی طبرستان بوده است.
[۵] ابو طالب هارونی، یحیی بن حسین هارونی، الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، تحقیق محمد یحیی سالم المیزان، صنعاء، دارالحکمة الیمانیة، ۱۹۹۶ م. الطبعة الاولی، ص۱۵۰.

بلخی خودش سال شروع تالیف کتاب المقالات را ۲۷۹ق. ذکر کرده است. از این رو نمی‌توان تولد او را سال ۲۷۳ق. دانست. ابوالقاسم بلخی مدت زیادی از عمر خود را در بغداد گذراند. حتی وقتی به بلخ بازگشت با اساتید خود در بغداد نامه نگاری می‌کرد.
[۷] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
او در بلخ بسیاری از مردم را به مذهب معتزلی هدایت کرد.
[۸] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.

بلخی در کلام، فقه، ادبیات و تفسیر از بزرگان عصر خود بود.
[۹] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۷۹.
[۱۰] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
او با بسیاری از دیگر عالمان و دانشمندان دوران خود مناظرات و مکاتبات علمی فراوان داشت.
ابوالقاسم بلخی از لحاظ علمی شهرت بیشتری در بغداد نسبت به بلخ داشت و از جایگاه بالایی برخوردار بود ولی جایگاه بلخی در خراسان اینگونه نبود. او را مورد احترام قرار نمی‌دادند و حتی با او صحبت نمی‌کردند.
[۱۱] سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۵، ص۸۰.
گزارشاتی نیز از تکفیر او توسط بزرگان خراسان و ماوراء النهر وجود دارد.
[۱۲] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۷.

ابوالقاسم بلخی از لحاظ علمی و شخصیتی جایگاه والایی را در بین متکلمان عصر خود کسب کرده بود به گونه‌ای که جناب ابن ندیم، او را «رئیس اهل زمانه» معرفی می‌کند.
[۱۳] ابن ندیم، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص۲۱۹.
او در مجالس علما و دانشمندان دارای عزت و جلالت فراوان بود.
[۱۴] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۹.

او پس از مدتی و استفاده از متکلمان معتزلی، به بلخ بازگشت
[۱۵] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.
بعد از عمری خدمت به کلام معتزلی، سرانجام در زمان مقتدر عباسی، در سال ۳۱۹ق. از دنیا رفت
[۱۶] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۹،
[۱۷] ابن ندیم، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص۲۱۹.
و در بلخ مدفون شد.
[۱۸] عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.


۲ - ابوالقاسم بلخی و دربار



بلخی سالیانی را در دربار زیدیان طبرستان به کتابت اشتغال داشته است. او مدتی کاتب محمد بن زید داعی (م. ۲۸۷ق.) بوده است.
[۱۹] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۹.

ابوالقاسم بلخی چند سالی نیز وزارت احمد بن سهل بن هاشم مروزی (از فرماندهان نظامی نصر بن احمد بن سامانی (۳۰۱- ۳۳۱ق.) را به عهده داشت. احمد بن سهل که به همراه تنی چند علیه او سر به قیام نهاده بودند، مدتی را در نیشابور حکمرانی کرد و سرانجام در مرو شکست خورد و پس از مدتها زندان، در سال ۳۰۷ق. از دنیا رفت.
[۲۰] گردیزی، ابو سعید، زین الاخبار (تاریخ گردیزی)، تصحیح عبدالحی حبیبی تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۴.

احمد بن سهل از ابوزید احمد بن سهل بلخی از عالمان بلخ خواست که وزارت او را بپذیرد. ابو زید بعد از عدم قبول این منصب کاتب فرمانده شد و ابوالقاسم بلخی وزارت را پذیرفت.

۳ - اساتید



ابوالقاسم بلخی از طبقه هشتم معتزله
[۲۲] ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.
و از معتزلیان بغداد به شمار می‌رود. او سالیان درازی را در بغداد نزد بزرگان کلام اعتزالی دانش فرا گرفته که معروف‌ترین آنها ابوالحسین خیاط (م. ۳۰۰ق) است
[۲۴] ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.
که بعد از او نیز ریاست معتزله بغداد را برعهده گرفت.
[۲۵] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.

ابوالحسین علی بن عیسی از دیگر اساتید بلخی به شمار می‌رود که به گفته خود او در محضرش شاگردی کرده است.
[۲۶] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.

آخرین استادی که برای بلخی نام برده شده ابو عثمان عسال است. او که در اصفهان زندگی می‌کرده از عالمان شهر اصفهان بوده که منزل او را مجمع اهل فضل گفته‌اند.
[۲۷] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.
احتمالا ابوالقاسم بلخی در مسافرت هایش بین بلخ - بغداد در اصفهان از محضر او استفاده می‌نموده است.
درباره ابوالقاسم بلخی و ابوالحسین خیاط باید گفت که ابو علی جبایی (م. ۳۰۳ق.) از سران معتزله بصره، بلخی شاگرد را بر خیاط استاد، از لحاظ علمی ترجیح می‌داد.
[۲۸] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷.


۴ - شاگردان



درباره شاگردان ابوالقاسم بلخی باید گفت که ملل و نحل نگاران پیروان بلخی را «کعبیه» نام نهاده‌اند.همچنان که پیش تر گفته شد طرفداران او در بغداد بسیار بیشتر از بلخ بوده‌اند. با این حال از معروف‌ترین شاگردان بلخی می‌توان به ابوالحسن احدب اشاره کرد که در کلام معتزلی حاذق و جدلی ماهری بوده است.
از دیگر شاگردان او می‌توان به ابوالقاسم عامری و ابو احمد عیدکی
[۳۱] جشمی، ابی سعد، محسن بن محمد کرامة، شرح العیون، ذیل فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دار التونسیه، للنشر، ۱۹۷۴م، الطبقة الاولی، ص۳۰۹.
[۳۲] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۴.
نیز اشاره کرد.
[۳۳] ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۲.

اولین کسی که گزارش شاگردی ابن قبه رازی (م. ۳۱۹ق.) را نقل کرده، ابن ابی الحدید (م. ۶۵۵ق.) است که خود از بزرگان معتزله در قرن هشتم به شمار می‌رود. او تا زمان ابن قبه تقریبا ۳۳۶ سال فاصله دارد. در این مدت نیز هیچ کسی به شاگردی ابن قبه، متکلم معروف امامیه نزد ابوالقاسم بلخی اشاره نکرده است.
صاحب «قاموس الرجال» بر این باور است که با توجه به مناقضاتی که بین ابن قبه و ابوالقاسم بلخی رد و بدل شده معلوم نیست که ابن قبه شاگرد بلخی باشد.
[۳۵] تستری، محمد تقی، قاموسی الرجال، ج۱، ص۳۵۳.
برخی از محقیقن نیز معتقدند بر ادعای ابن ابی الحدید شاهدی در دست نیست. بلکه مناظرات کتبی نشان می‌دهد که هر یک از آن دو دیگری را تالی و هماورد خود می‌دانسته است.
به هر حال بسیار محتمل به نظر می‌رسد که، گفته ابن ابی الحدید مبتنی بر تعبیر غرض آلود او به عنوان یک فرد معتزلی از همان تبادل کلامی و مناظره کتبی باشد.
[۳۶] مدرسی طباطبایی، سید محمد حسین ، مکتب در فرایند تکامل، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۸۷، چاپ دوم، ص۲۸۸.


۵ - آثار



ابوالقاسم بلخی از متکلمان و مؤلفان پر کار معتزلی به شمار می‌رود که کتابها و رساله‌های زیادی در زمینه‌های کلام، تفسیر، حدیث، منطق و رد بر آراء و عقاید مخالفان، نگاشته است.
در این قسمت به تالیفات مهم او اشاره می‌شود:
۱- قبول الاخبار و معرفة الرجال
۲- التفسیر الکبیر فی القرآن
۳- کتاب الغرر و النوادر
۴- کتاب السنة و الجماعة
۵- التفسیر الکبیر فی القرآن
۶- الکلام فی الامامه علی ابن قبه
۷- اوائل الادله فی اصول الدین
۸- التهذیل فی الجدل
۹- الاسماء و الاحکام
۱۰- المسترشد فی الامامه
۱۱- مفاخر خراسان
۱۲- وعید الفساق
۱۳- محاسن آل طاهر
۱۴- عیون المسائل و الحیوانات
۱۵- المقالات
۱۶- النقض علی الرازی فی العلم الهی
۱۷- المضاهات علی برغوت
۱۸- نقض کتاب الخلیل علی برغوث
۱۹- تحفة الورزاء
[۳۷] فاضل محمود (یزدی مطلق)، معتزله، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۱۲۵.


۶ - ابوالقاسم بلخی و تشیع امامی



محققان در سیر گرایش معتزله به تشیع امامی، نقش ابوالقاسم بلخی را بسیار بزرگ و برجسته بیان می‌کنند به گونه‌ای که وی را یکی از حلقه‌های مهم پیوند اعتزال و تشیع معرفی کرده‌اند.
[۳۸] جعفریان، رسول، مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۸۹.
[۳۹] جعفریان، رسول، مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۹۰.

نوشته وی که در شرح طبقات معتزله است به خوبی می‌تواند از مقطعی از حرکت فکری معتزله در آغاز قرن چهارم یاد کند. مقطعی که معتزله در شیعی کردن تمام حرکت خود از آغاز تا این زمان می‌کوشیده است. بلخی از شاگردی واصل بن عطاء (م. ۱۳۱ق.) موسس مکتب کلامی اعتزال، نزد ابوهاشم فرزند محمد بن حنفیه آغاز کرده و در اثبات اعتزال به امام علی (علیه‌السّلام) کوشیده است. او در ارائه نام کسانی از معتزله که در قیامهای زیدیان شرکت کرده‌اند، اصرار داشته و در یاد کردن نام علویانی که بر مذهب اعتزال بوده‌اند کوتاهی نکرده است.
بدین ترتیب باید گفت که او در شیعی نشان دادن جنبش اعتزال حرکتی را آغاز کرده که بعدها، شرح حال نگاران معتزلی، در شرح طبقات معتزله از آن پیروی کردند. ساختار بحث وی در آثاری همچون «فضل الاعتزال» قاضی عبدالجبار (م. ۴۱۵ق.) و نیز «شرح عیون المسائل» حاکم جشمی (م. ۴۹۴ ق.) و بعدها در «منیة الامل» ابن مرتضی (م. ۸۴۰ ق.) به طور کامل حضور دارد.
افزون بر آنکه بلخی از جهت آراء و عقاید هم، نزدیکی خاصی به تشیع امامی دارد. او به همراه دیگر معتزله بغداد، مانند بشر بن معتمر (م. ۲۱۰ ق.)، عیسی بن مسیح (م. ۲۲۰ ق.) معتقد به افضلیت علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) نسبت به ابوبکر می‌باشد. در جنگ صفین معتقد است حق با امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) است.
[۴۱] قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۱۲.
شیخ مفید (م. ۴۱۳ ق.) نیز آراء و ابوالقاسمی بلخی در موضوعات مختلفی مثل «جواهر»، «اراده»، «محتضر و ملائکه» و... را همگام با امامیه، بیان می‌کند.
[۴۲] شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۳
[۴۳] شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۰۶
[۴۴] شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۴۱ -۴۲
[۴۵] شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول،ص۶۱.

بلخی در مقدمه کتاب «قبول الاخبار و معرفة الرجال» هرگاه نام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را می‌برد به اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز سلام و درود می‌فرستاد.
[۴۶] ابوالقاسم بلخی، عبدالله بن احمد بن محمد، قبول الاخبار و معرفة الرجال، تحقیق ابن عمرو الحسین بن عمر بن عبدالرحیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ ق./ ۲۰۰۰م الطبقة الاولی ج۱، ص۱۷ .
[۴۷] ابوالقاسم بلخی، عبدالله بن احمد بن محمد، قبول الاخبار و معرفة الرجال، تحقیق ابن عمرو الحسین بن عمر بن عبدالرحیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ ق./ ۲۰۰۰م الطبقة الاولی ج۱، ۱۹
ضمن اینکه معاویه و یزید را مستحق لعن می‌داند. نزدیکی اندیشه‌های بلخی به تشیع امامی چنان بوده است که حتی برخی او را در شمار امامیان قرار داده‌اند و گفته‌اند که اهل تقیه بوده است.
[۴۹] مدرس تبریزی، میرزا محمد علی، ریحانة الادب، تهران، کتاب فروشی خیام، ۱۳۷۴، چاپ اول، ج۳، ص۲۷۰.

آقا بزرگ تهرانی، استبصار ابن قبه رازی از معتزله به امامیه را از تاثیرات مراوده علمی با ابوالقاسم بلخی می‌داند.
[۵۰] آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۴، ص ۳۱۰.


۷ - عناوین مرتبط



فرقه کعبیه؛ عقاید کعبیه

۸ - پانویس


 
۱. سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۱۱، ص۱۲۳.    
۲. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.
۳. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۷.
۴. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۹.
۵. ابو طالب هارونی، یحیی بن حسین هارونی، الافادة فی تاریخ الائمة الزیدیة، تحقیق محمد یحیی سالم المیزان، صنعاء، دارالحکمة الیمانیة، ۱۹۹۶ م. الطبعة الاولی، ص۱۵۰.
۶. حاجی خلیفه، کشف الظنون، قاهره، دایرة المعارف، ۱۹۴۱م. ج۲، ص۱۷۸۲.    
۷. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
۸. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
۹. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۷۹.
۱۰. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
۱۱. سمعانی، ابن سعد، عبدالکریم بن محمد، الانساب، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ م./۱۹۸۸ م الطبعة الاولی، ج۵، ص۸۰.
۱۲. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۷.
۱۳. ابن ندیم، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص۲۱۹.
۱۴. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۹.
۱۵. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.
۱۶. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۹،
۱۷. ابن ندیم، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص۲۱۹.
۱۸. عسقلانی، ابن حجر، لسان المیزان، تحقیق محمد عبدالرحمان المرعشی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی و موسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۶ م./۱۹۹۶ م الطبعة الاولی، ج۳، ص۷۱۸.
۱۹. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۹.
۲۰. گردیزی، ابو سعید، زین الاخبار (تاریخ گردیزی)، تصحیح عبدالحی حبیبی تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، چاپ اول، ج۱، ص۳۳۴.
۲۱. ابو حیان توحیدی، علی بن محمد بن عباس، البصائر و الذخائر، تحقیق وداد القاضی، بیروت، دار صادر ۱۴۰۴ق./ ۱۹۸۴م، الطبقة الاول، ج۸، ص۶۶.    
۲۲. ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.
۲۳. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م الطبعة الثالثه، ص۱۶۶.    
۲۴. ابن مرتضی، احمد بن یحیی، کتاب القلائد فی تصحیح العقاید، بیروت، دار المشرق، ۱۹۸۵م، الطبعة الاولی، ص۵۵.
۲۵. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۸۸.
۲۶. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۰.
۲۷. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۳.
۲۸. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۲۹۷.
۲۹. بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر، الفرق بین الفرق، بیروت، دارالافاق الجدیده، ۱۹۷۸م الطبعة الثالثه، ص۱۶۵.    
۳۰. صفدی، الوافی بالوفیات، جلد ۱۷، ص۱۷.    
۳۱. جشمی، ابی سعد، محسن بن محمد کرامة، شرح العیون، ذیل فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دار التونسیه، للنشر، ۱۹۷۴م، الطبقة الاولی، ص۳۰۹.
۳۲. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۱۴.
۳۳. ابن مرتضی، احمدبن یحیی، کتاب طبقات المعتزله، تحقیق سوسنه و دیگران، بیروت، دارالمنتظره، ۱۴۰۹ق./ ۱۹۸۸م. الطبعة الثانیه، ص۱۰۲.
۳۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۹۵۹م، الطبقة الاولی، ج۱، ص۲۰۶.    
۳۵. تستری، محمد تقی، قاموسی الرجال، ج۱، ص۳۵۳.
۳۶. مدرسی طباطبایی، سید محمد حسین ، مکتب در فرایند تکامل، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۸۷، چاپ دوم، ص۲۸۸.
۳۷. فاضل محمود (یزدی مطلق)، معتزله، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۲، چاپ اول، ص۱۲۵.
۳۸. جعفریان، رسول، مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۸۹.
۳۹. جعفریان، رسول، مناسبات فرهنگی معتزله و شیعه، قم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۹۰.
۴۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابراهیم ابوالفضل، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۹۵۹م، الطبقة الاولی، ج۱، ص۷- ۹.    
۴۱. قاضی عبدالجبار، عماد الدین ابی الحسن، فضل الاعتزال و طبقات المعتزله، به کوشش فواد سید، تونس، دارالتونسیه للنشر، ۱۹۷۴ م. الطبقة الاولی، ص۱۲.
۴۲. شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۱۳
۴۳. شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۳۰۶
۴۴. شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول، ص۴۱ -۴۲
۴۵. شیخ مفید، ابی عبدالله محمد بن محمد بن النعمان، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، تحقیق مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۲، چاپ اول،ص۶۱.
۴۶. ابوالقاسم بلخی، عبدالله بن احمد بن محمد، قبول الاخبار و معرفة الرجال، تحقیق ابن عمرو الحسین بن عمر بن عبدالرحیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ ق./ ۲۰۰۰م الطبقة الاولی ج۱، ص۱۷ .
۴۷. ابوالقاسم بلخی، عبدالله بن احمد بن محمد، قبول الاخبار و معرفة الرجال، تحقیق ابن عمرو الحسین بن عمر بن عبدالرحیم، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ ق./ ۲۰۰۰م الطبقة الاولی ج۱، ۱۹
۴۸. ابن حیان توحیدی، علی بن محمد بن عباس، البصائر و الزخائر، تحقیق وداد القاضی، بیروت، دار صادر، ۱۴۰۴ ق./ ۱۹۸۴ م الطبعة الاولی، جلد ۵، ص۱۶۰.    
۴۹. مدرس تبریزی، میرزا محمد علی، ریحانة الادب، تهران، کتاب فروشی خیام، ۱۳۷۴، چاپ اول، ج۳، ص۲۷۰.
۵۰. آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج ۴، ص ۳۱۰.


۹ - منبع



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه کعبیه»، تاریخ بازیابی ۹۵/۰۲/۱۲.    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.