ابو عبد الرحمن احمد بن شعیب«ابو عبد الرحمن، احمد بن علی بن شعیب نسائی»، محدث معروف و مؤلف یکی از صحاح سته اهلسنت ، در سال ۲۱۴ یا ۲۱۵ ق، در شهر نساء به دنیا آمد. او نسبت به اهلبیت علیهم السلام محبت ویژه داشت ؛ لذا برخی او را به تشیع نسبت داده اند. [۱]
شرح سنن النسائی، تالیف سیوطی، ج۱، صب، مقدمه.
۱ - معرفی اجمالیدر سال ۲۱۵ هجری در شهر نساء از شهرهای قدیم ایران ما بین سرخس و مرو و ابیورد متولد شد. ذهبی ولادت او را سال ۲۱۰ هجری دانسته است. او نسبت به اهلبیت علیهم السلام محبت ویژه داشت ؛ لذا برخی او را به تشیع نسبت داده اند. از جمله مدعیان تشیع نسایی علامه سید محسن جبل عاملی است. [۳]
اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۴۴۸.
.مهمترین اثر وی سنن نسایی نام دارد.در خصوص دوران کودکی وی اطلاعات چندانی در دست نیست. منابع تاریخی به مسافرتهای وی به شهرهایی چون خراسان، حجاز، عراق، جزیره، شام و مصر به منظور کسب دانش و استماع حدیث اشاره کردهاند. [۴]
شرح سنن النسائی، تالیف سیوطی، ج۱، صب، مقدمه.
زرکلی مینویسد: «وی به شهرهای زیادی سفر کرد و سرانجام در مصر ساکن شد. پس از اینکه مشایخ مصر بر او حسد ورزیدند، به رمله از شهرهای فلسطین رفت.» [۵]
الاعلام، ج۱، ص۱۷۱.
۲ - اساتیداو نزد بزرگانی همچون، اسحاق بن راهویه (م ۲۳۷) ؛ حصین بن منصور، عیسی بن حماد و... دانش آموخت [۶]
تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۳۶ .
[۷]
البدایه و النهایه، ج ۱۱، ص ۱۲۳.
.همچنین از جمله اساتید وی که از آنها نقل روایت کرده میتوان به «قتیبة بن سعید»، «اسحاق بن ابراهیم بن حبیب»، «ابراهیم بن یعقوب»، «عیسی بن حماد»، «سلیمان بن اشعث»، «اسحاق بن شاهین»، «ابراهیم بن سعید»، «ابو داوود سجستانی» و... اشاره کرد. [۹]
شرح سنن النسائی، ج۱، صب، مقدمه.
۳ - شاگردانعده زیادی نیز ازمحضر وی کسب علم کردهاند و به نقل روایات پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به «ابوالقاسم طبرانی»، «احمد بن عمیر»، «ابوالمیمون بن راشد»، «ابوسعید العرابی» و «ابوجعفر الطحاوی» اشاره کرد. [۱۰]
شرح سنن النسائی، ج۱، صج، مقدمه.
۴ - آثار«السنن الکبری» سنن نسائی بعد از صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم)، به عنوان سومین کتاب حدیثی مهم و مورد توجه اهلسنت محسوب میشود. [۱۱]
نسائی، محمد عویضه، ص۶۴.
از حاکم نیشابوری نقل شده است: «چندین بار از ابوالحسن دارقطنی شنیدم که میگفت: ابو عبدالرحمن نسائی، بر هرکس دیگری به علم حدیث و به جرح و تعدیل روات، در زمان خودش تقدم دارد.» [۱۲]
اصحاب صحاح سته، محی الدین صالحی، ص۱۲۹.
کتاب السنن نسائی، در واقع تلخیصی از کتاب حجیم «السنن الکبری» که خودش تالیف کرده، میباشد. وی، ابتدا کتابی حجیم در حدیث تصنیف کرد تحت عنوان «السنن الکبری»، سپس کتاب را به امیر حله اهدا کرد. امیر حله از او پرسید: آیا تمام احادیث کتابت صحیح میباشد؟ گفت: نه. پس حاکم او را امر کرد که تنها احادیث صحیح را در کتابی دیگر بیاورد، لذا نسائی احادیثی از «السنن الکبری» برگزید و نام آن را «المجتبی» گذاشت و همین «المجتبی» یکی ار کتب شش گانه اهل سنت است که به «السنن» یا «السنن الکبری» مشهور است. [۱۳]
شرح سنن النسائی، ج۱، صد، مقدمه.
از دیگر آثار نسائی میتوان به کتاب «خصائص» اشاره کرد که در فضائل حضرت علی و اهلبیت او نوشته شده است. «مناسک حج»، «الضعفاء و المتروکین»، «مسند علی»، «مسند مالک»، «فضائل الصحابه» و «عمل الیوم و اللیله» از جمله دیگر آثار او به شمار میرود. [۱۴]
شرح سنن النسائی، ج۱، صد، مقدمه.
[۱۵]
الضعفاء الصغیر، بخاری، ص۳.
۵ - وفاتدرسال وفات نسائی، بین منابع، چندان اختلافی به چشم نمیخورد و عموما سال وفات او را سال ۳۰۳ ق، نوشتهاند. ماه وفات او را برخی ماه شعبان و برخی ماه صفر همین سال نوشتهاند. [۱۸]
الوافی بالوفیات، ج۶، ص۴۱۶.
در باب علت وفات او در منابع آمده است: «وی به خاطر محبت به حضرت علی علیهالسّلام جان خویش را از دست داد، چرا که وقتی از مصر به شام رفت، از او در باره برتری معاویه بر علی علیهالسّلام پرسیدند؛ بنا به قولی، گفت: «ا لا ترضی راسا براس حتی یتفضل؟» و بنا به قول دیگری گفت: فضیلتی برای او نمیدانم. لذا با مشت و لگد به جان او افتادند و او را از مسجد بیرون انداختند. وقتی مرگ خویش را احساس کرد، گفت مرا به مکه ببرید، پس او را به مکه بردند و در آنجا فوت کرد. سیوطی، پس از نقل قول اول مینویسد: «از او در خصوص روایاتش در باب فضائل معاویه پرسیدند، گفت: من فضیلتی برای او نمیدانم، الا این سخن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم که فرمود: «لا اشبع الله بطنه»؛ خدا شکمش را سیر نکند. لذا اهل شام، او را سخت کتک زدند و وی را از مسجد بیرون انداختند. وی به رمله رفت و در آنجا مرد.» [۱۹]
شرح سنن النسائی، ج۱، صد، مقدمه.
سیوطی مینویسد: «و بنا به نقل دارقطنی پس از این ماجرا، درخواست کرد او را به مکه ببرند و در مکه فوت کرد.» [۲۰]
شرح سنن النسائی، ج۱، صد، مقدمه.
او در سال ۳۰۳ هجری در پی مضروب شدن در شام مجروح و سپس در مکه از دنیا رفت و میان صفا و مروه مدفون شد. [۲۱]
تذکره الحفاظ، ج ۲، ص ۷۰۱ .
[۲۲]
سیر اعلام النبلاء، ج ۱۴، ص ۱۲۵.
۶ - پانویس
۷ - منبعنرم افزار تا حضور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. سایت اندیشه قم |