ابنسکیت ابویوسف یعقوب بن اسحاقاِبْنِ سِکیت، ابویوسف یعقوب بن اسحاق (۱۸۶-۲۴۴ق/ ۸۰۲ - ۸۵۸م)، لغوی ، نحوی ، راوی ایرانی تبار شیعی است. فهرست مندرجات۱.۱ - کسب دانش ۱.۲ - گردآوری و تدوین اشعار عرب ۱.۳ - شرح و تفسیراشعار ۱.۴ - و نقل روایات دینی ۱.۵ - شاگردان ۱.۶ - اشعار ۱.۷ - دربار متوکل ۱.۸ - علت قتل ۱.۹ - تاریخ وفات ۲ - آثار چاپی ابن سکیت ۳ - آثارخطی ابن سکیت ۴ - آثار منسوب به ابن سکیت ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - معرفی ابن سکیتسکیت لقب پدرش اسحاق بود که به سبب افراط در سکوت بدان ملقب گردید. [۱]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
ابن سکیت در دورق، از شهرهای خوزستان ، به دنیا آمد و سپس همراه خانوادهاش راهی بغداد شد. [۲]
حسن صدر، تأسیس الشیعة، عراق، ۱۳۵۴ق.
برخی نیز ولادت او را با اظهار تردید در بغداد دانستهاند. پدر وی نیز خود مردی عالم در نحو و به ویژه در لغت و شعر بود [۳]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
و از اصحاب کسایی به شمار میرفت. [۴]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۱، ص۲۲۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۵]
عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، ج۱، ص۲۸۱، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
او علاقه وافری به تحصیل فرزند خود داشت [۶]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۴، ص۵۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۷]
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۳، بیروت، دارالکتاب العربی.
و شاید انگیزه مهاجرت او به بغداد نیز همین بوده باشد. ۱.۱ - کسب دانشابن سکیت از مجلس درس استادانی چون ابوعمرو شیبانی ، فرّاء ، ابن اعرابی ، اثرم و نصران خراسانی که همه از مشاهیر علم و ادب آن روز بودند، بهره برد [۸]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۳، ص۳۴۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۱، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
[۱۰]
عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق.
وی مدتی را نیز به منظور آشنایی بیشتر با زبان فصیح و اصیل عربی به رسم آن روز در صحرا نزد بدویان گذراند [۱۱]
یافعی، عبدالله، ج۲، ص۱۴۷، مرآة الجنان، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
و چون به بغداد بازگشت، ضمن بهره گرفتن از محضر دانشمندان به تعلیم و تربیت کودکان پرداخت و از جمله چندی با پدر خود در محله درب القنطره بغداد به این کار مشغول شد. سپس آموزش فرزندان بزرگان از جمله فرزندان محمد بن عبدالله بن ابی طاهر و متوکل خلیفه عباسی را برعهده گرفت. [۱۲]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۱۳]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۸.
وی حتی آنگاه که به تدریس در رشتههای گوناگون ادب مانند نحو ، لغت ، شعر ، روایت و علوم قرآنی میپرداخت، باز از دانشاندوزی باز نایستاد [۱۴]
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۳، بیروت، دارالکتاب العربی.
[۱۵]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۰.
[۱۶]
سیوطی، بغیةالوعاة، ج۲، ص۳۴۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
و دیری نپایید که به جرگه دانشمندان عصر خود همچون ابن اعرابی و ابوالعباس ثعلب پیوست [۱۷]
عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق.
[۱۸]
محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۲۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
و به عنوان یکی از بزرگترین لغتشناسان و سخنسنجان شناخته شد. [۱۹]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۲۰]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۹، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
یاقوت [۲۱]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۰.
او را پس از ابن اعرابی سرآمد همه لغویان خوانده و ابوطیب لغوی [۲۲]
عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص ۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق.
علم کوفیان را منتهی به او دانسته و در کار تألیف از ثعلب برترش شمرده است و ابن تغری بردی [۲۳]
ابن تغری بردی، النجوم، ج۲، ص۳۱۸.
او را علامه خوانده است، اما با اینکه دانش وی در لغت این چنین مورد ستایش قرار گرفته، او خود را در علم نحو چیرهدستتر میدانسته است. [۲۴]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
بنابراین، باید به برخی گزارشها درباره ضعف وی از جمله مناظره او با ابوعثمان مازنی در حضور عبدالملک بن زیات و یا به گفتهای [۲۵]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۱، ص۲۵۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
در حضور متوکل که به سبب عجز و ناتوانیش در برابر مازنی سرزنش شده است، [۲۶]
ابن سیده، المحکم و المحیط الاعظم، ج۱، ص۴، به کوشش مصطفی سقا و حسین نصار، قاهره، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م.
[۲۷]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۲۸]
یاقوت، معجم الادبا، ج۷، ص۱۱۷.
[۲۹]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۷.
به دیده تأمل نگریست، چه ممکن است این گزارشها ساختگی و زاییده اختلافات بین مکتبهای نحوی و فرقههای مذهبی آن زمان بوده باشد. ۱.۲ - گردآوری و تدوین اشعار عربابن سکیت علاوه بر فعالیتهای چشمگیرش در نحو و لغت ، در نهضت گردآوری و تدوین اشعار عرب که از نیمه دوم سده ۲ق با رغبتی فزاینده آغاز شده و تا اواخر سده سوم با شور و شوق در شهرهای بصره و کوفه و بغداد ادامه یافته بود، [۳۰]
رژی بلاشر، تاریخ ادبیات عرب، ج۱، ص۱۷۷- ۱۷۸، ترجمة آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش.
نقش بسیار مهمی برعهده داشت. او که شاگرد اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی بود و از آن دو که از پیشگامان این نهضت بودند، روایت میکرد، [۳۱]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۵.
در ادامه کار آنان، به گردآوری دیوانها و آثار پراکنده بسیاری از شعرای کهن از جمله امرؤالقیس ، زهیر بن ابی سلمی ، نابغة ذبیانی ، اعشی ، عنترة بن شداد ، طرفة بن عبد ، عمرو بن کلثوم و بسیاری دیگر از شعرای اسلامی و اموی، که ذخایر گرانبهایی برای ادبیات عرب محسوب میشد و بیم فراموشی و نابودی آنها میرفت، همت گماشت. [۳۲]
عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق.
[۳۳]
حسن سیرافی، اخبار النحویین و البصریین، ج۱، ص۶۰، به کوشش فریتس کرنکو، بیروت، ۱۹۶۳م.
[۳۴]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۴۹، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۳۵]
محمدباقر بهبهانی، تعلیقات علی منهج المقال، ج۱، ص۳۷۴، به کوشش محمدصادق حسینی خوانساری، قم، ۱۳۰۶ق.
۱.۳ - شرح و تفسیراشعارابن سکیت با کوشش بسیار افزون بر گردآوری این آثار، به شرح و تفسیر برخی از آنها نیز پرداخت. [۳۶]
ابوالعباس نجاشی، الرجال، ج۱، ص۳۱۳، به کوشش علی محلاتی حائری، بمبئی، ۱۳۱۷ق.
کمتر دیوانی است که او آن را روایت [۳۷]
فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
یا شرح و تفسیر نکرده باشد. او با حفظ این ذخایر گرانبها از خطر نابودی، خدمت ارزندهای به ادبیات عرب کرد. و به جرأت میتوان گفت که در مقایسه با همگنانش بیشترین سهم را در این کار داراست. ۱.۴ - و نقل روایات دینیابن سکیت که به سنت پیامبر و عقاید دینی خود بسیار پایبند بود، افزون بر گردآوری و تدوین اشعار به جمع و نقل روایات دینی نیز پرداخت. ذهبی او را بسیار دیندار و نیکوکار خوانده است [۳۸]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و برخی منابع دیگر اشاره کردهاند که وی حتی جان بر سر عشق به اهل بیت نهاد. نجاشی او را از نزدیکان و خاصان امام محمدتقی -علیهالسلام- و امام علیالنقی -علیهالسلام- به شمار میآورد و به روایات او از امام محمدتقی-علیهالسلام- اشاره میکند. [۳۹]
ابوالعباس نجاشی، الرجال، ج۱، ص ۳۱۲-۳۱۳، به کوشش علی محلاتی حائری، بمبئی، ۱۳۱۷ق.
[۴۰]
علامة حلی، ایضاح الاشتباه، ج۱، ص۳۷۹، چاپ سنگی، ۱۳۱۹ق.
علاوه بر این در برخی روایات، از ملاقات وی با امام علی بن موسیالرضا -علیهالسلام- سخن رفته است. [۴۱]
محمد ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۷۹، به کوشش مهدی حسینی لاجوردی، قم، المطبعة العلمیة.
او در نقل روایت مورد وثوق و اعتماد علمای رجال است. [۴۲]
عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، ج۱، ص۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق.
[۴۳]
یغموری، یوسف، ج۱، ص۳۱۹، نورالقبس، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۴۴]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۴، ص۵۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
[۴۵]
محمدباقر مجلسی، الوجیزه، ج۱، ص۱۶۹، تهران ۱۳۱۱ق.
[۴۶]
ابوالقاسم خویی، معجم الرجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۹، نجف، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
۱.۵ - شاگردانشاگردان بسیاری از وی بهره بردهاند که معروفترینشان اینانند: ابوالبشر بندنیجی ، [۴۷]
محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۴، ص۳۳۶، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
حرانی که به گفته خود او از ۲۲۵ق تا هنگام مرگ ابن سکیت در محضر او بوده است، [۴۸]
محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۲۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
[۴۹]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۲، ص۱۱۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
ابوسعید سکری ، ابوعکرمة ضبی و ابوحنیفة دینوری . [۵۰]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۸، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
[۵۱]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۲۲، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
گروه بسیاری نیز از او روایت کردهاند از جمله: ابوالعباس ثعلب نحوی معروف، احمد بن فرج مقری ، محمد بن عجلان اخباری و میمون بن هارون کاتب . [۵۲]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۵۳]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۵.
[۵۴]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۶، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵۵]
یافعی، عبدالله، ج۲، ص۱۴۷، مرآة الجنان، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
۱.۶ - اشعارابن سکیت شعر نیز میسرود، ذهبی شعر او را ستوده است. [۵۶]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۸، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
حدود ۲۰ بیت از اشعار وی در آثار ابوحیان توحیدی ، [۵۷]
ابوحیان توحیدی، الامتاع المؤانسة، ج۳، ص۳۹، به کوشش احمد امین و احمد زین، قاهره، ۱۹۳۹م.
خطیب بغدادی ، [۵۸]
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۴، بیروت، دارالکتاب العربی.
شمشاطی ، [۵۹]
علی شمشاطی، الانوار و محاسن الاشعار، ج۲، ص۵۱، به کوشش محمد یوسف، کویت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۸م.
ابن خلکان ، [۶۰]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۷-۳۹۹.
ابن شاکر [۶۱]
محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۱، ص۲۹۲، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
و ابوحیان غرناطی [۶۲]
محمد ابوحیان غرناطی، تذکرة النحاة، ج۱، ص۱۰۲، به کوشش عفیف عبدالرحمان، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
برجای مانده است. ۱.۷ - دربار متوکلهنگامی که ابن سکیت به سامرا رفته بود، در آنجا مورد توجه عبدالله بن یحیی بن خاقان قرار گرفت. چون عبدالله متوکل را از مقام علمی وی آگاه کرد، خلیفه او را به کار تعلیم و تربیت فرزندانش معتز و مؤید گماشت [۶۳]
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۴، بیروت، دارالکتاب العربی.
و وی با آنکه برخی او را از رفتن به دربار متوکل برحذر داشتند، [۶۴]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۰.
[۶۵]
سیوطی، بغیةالوعاة، ج۲، ص۳۴۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
و به رغم تعصب شدیدی که در تشیع به او نسبت میدهند، مدتی را در دربار متوکل گذراند و به گفته ذهبی [۶۶]
محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۱۷، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
ماهیانه ۰۰۰، ۲ درهم دریافت میکرد و افزون بر آن گاه از پاداشهای گرانبهایی نیز بهرهمند میشد، چنانکه در مجلسی خلیفه ۰۰۰، ۵۰درهم به او بخشید. [۶۷]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۳۹۹.
او به تدریج چنان مورد توجه خلیفه قرار گرفت که در شمار ندیمان وی درآمد. [۶۸]
رشید ابن زبیر، الذخایر و التحف، ج۱، ص۱۱۷، به کوشش محمد حمیدالله، کویت، ۱۹۵۹م.
۱.۸ - علت قتلبه تأیید اکثر منابع علت قتل او اظهار محبت شدید نسبت به خاندان علی -علیهالسلام- در برابر متوکل بود که پرسیده بود: «فرزندان من معتز و مؤید نزد تو عزیزترند یا حسن و حسین فرزندان علی» ؟ او با اینکه تقیه میکرد، [۶۹]
عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۳۱۵، تهران، ۱۳۹۷ق.
اختیار از کفداد و درپاسخ گفت: «قنبرخادمعلی-علیهالسلام- از تو و فرزندان تو برتر است». متوکل از این گفته چنان برآشفت که در دم دستور داد زبان وی را از قفا بیرون کشیدند، [۷۰]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۰۰- ۴۰۱.
[۷۱]
سیوطی، بغیةالوعاة، ج۲، ص۳۴۹، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
[۷۲]
محمد زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۷۳م.
اما برخی از منابع [۷۳]
عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
[۷۴]
محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۲۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
علت قتل او را سرپیچی از فرمان خلیفه دانستهاند که از او خواسته بود به مردی قرشی ناسزا گوید. بعید نیست که روایت قتل او اندکی به افسانه نیز آمیخته و علت واقعی همانا اختلافات مذهبی - سیاسی آن زمان، خاصه شیعه ستیزی متوکل بوده باشد. احتمالاً ماجرای قتل وی نقشهای بوده که از پیش آن را تدارک دیده بودهاند. به خصوص که گویند بیدرنگ ۰۰۰، ۱۰درهم دیه او را به خانوادهاش [۷۵]
محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۲۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
پرداختند و نیز اشاره شده است که همیشه گروهی درپی تحریک متوکل برضد او بودند. [۷۶]
یغموری، یوسف، ج۱، ص۳۲۰، نورالقبس، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
۱.۹ - تاریخ وفاتدر تاریخ وفات او بین ۲۴۳ و ۲۴۴ و ۲۴۶ق اختلاف است. [۷۷]
خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۲۷۴، بیروت، دارالکتاب العربی.
[۷۸]
محمد زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، ج۱، ص۲۰۴، به کوشش ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۷۳م.
[۷۹]
یغموری، یوسف، ج۱، ص۳۲۰، نورالقبس، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
۲ - آثار چاپی ابن سکیت۱. اصلاح المنطق ، کتابی است در لغت که از معروفترین آثار اوست و تا دیرگاهی پس از وی توجه و ستایش علمای لغت را برانگیخته و مورد استناد آنان بوده است. [۸۰]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۴۰۰.
[۸۱]
ص۱۹، محمد ذهبی، ج۱، ص۱۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۸۲]
عبدالرحمان ابن جوزی، نزهة الاعین النواظر، ج۱، ص۷۹، به کوشش مهر النساء، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۸۳]
عبدالرحمان ابن جوزی، نزهة الاعین النواظر، ج۱، ص۱۶۶، به کوشش مهر النساء، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۸۴]
عبدالرحمان ابن جوزی، نزهة الاعین النواظر، ج۱، ص۲۰۱، به کوشش مهر النساء، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۸۵]
عبدالقادر بغدادی، خزانة الادب، ج۳، ص۵۵۲، بیروت، دارصادر.
[۸۶]
عبدالقادر بغدادی، خزانة الادب، ج۳، ص۵۵۳، بیروت، دارصادر.
مؤلف در این کتاب بسیاری از واژههای عربی را به صورت صحیح آن ضبط کرده و آنها را از جنبههای صرفی، فصاحت و عدم فصاحت، نادر یا شاذ بودن و جز آنها مورد بررسی قرار داده است. این اثر از معتبرترین کتابهای لغت به شمار میرود و شرحها و تلخیصهای بسیاری که بر آن نوشته شده، دلیل این مدعاست. سزگین به تفصیل در مورد شرحها، تلخیصها و ردّیههای آن بحث کرده است. این اثر نخستین بار در قاهره (۱۳۶۸ق/۱۹۴۹م) به کوشش عبدالسلام محمدهارون و احمد محمد شاکر به چاپ رسیده و در ۱۹۵۶م نیز در همانجا تجدید چاپ شده است. ۲. الاضداد . این اثر که به شرح معانی متضاد کلمات پرداخته است، در ۱۹۱۲م به کوشش اگوست هافنر به همراه دو اثر دیگر از اصمعی و سجستانی با عنوان ثلاثه کتب فی الاضداد در بیروت به چاپ رسیده و در ۱۹۸۰م&zwzwnj; محمدصادقzwnj; انباریnj; نیز در همانجا تجدید چاپ شده شده است. ۳. الالفاظ ، کتابی است درباره واژههای متشابه در ۱۴۸ فصل. روش کار ابن سکیت در این اثر براساس تقسیمبندی موضوعی است، از قبیل: الغنی و الخصب ، الفقر و الجدب ، الجماعة ، الکتائب و جز آنها. ابن قتیبه بیشتر این فصول را در کتاب ادب الکاتب خود بدون اشاره به اثر و نام ابن سکیت آورده است. این کتاب در بیروت با عنوان تهذیب الالفاظ به همراه اضافاتی از نسخههای گوناگون (۱۸۹۶- ۱۸۹۸م) به چاپ رسیده است. نام دیگر این کتاب کنز الحفاظ است و گویا با کتابی که ازهری [۸۷]
محمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱، ص۲۳، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
آن را به همین نام و در ۳۰ جلد معرفی کرده، یکی نیست. مختصر تهذیب الالفاظ نیز با تعلیقاتی از شیخو در ۱۸۹۷م در بیروت به چاپ رسیده است. ۴. القلب و الابدال ، این کتاب در ۱۹۰۳م به کوشش اگوست هافنر در بیروت و در ۱۹۰۵م در لایپزیگ در مجموعهای به نام الکنز اللغوی فی اللسن العربی و نیز در ۱۹۷۸م با عنوان الابدال به کوشش محمد شرف در قاهره به چاپ رسیده است. ۵. شرح دیوان الحطیئة ، نخستین بار در ۱۹۵۸م در قاهره منتشر شد و بار دیگر در ۱۹۸۷م به کوشش نعمان محمد امین طه به چاپ رسید. ۶. شرح دیوان الخنساء ، در بیروت (۱۸۹۶م) به کوشش لویس شیخو به چاپ رسیده است. ۷. دیوان طرفة بن عبد به روایت ابن سکیت ، به کوشش احمد بن امین شنقیطی در قازان (۱۹۰۹م) چاپ شده است. ۸. شرح دیوان عروة بن ورد . این کتاب نخستین بار در ۱۹۲۳م ضمن مجموعهای شامل ۵ دیوان در قاهره و بار دیگر به کوشش عبدالمعین ملوحی در دمشق به چاپ رسیده است. ۹. شرح دیوان قیس بن خطیم ، به کوشش کووالسکی در لایپزیگ (۱۹۱۴م) به چاپ رسیده است. ۱۰. شرح دیوان مزرّد ، به کوشش خلیل ابراهیم عطیة در بغداد (۱۹۶۲م) چاپ و منتشر شده است. ۱۱. شرح دیوان نابغة ذبیانی نخستین بار (۱۹۶۸م) به کوشش شکری فیصل در بیروت و نیز به کوشش محمد طاهر بن عاشور در تونس (۱۹۷۶م) به چاپ رسیده است. قسمتی از کتاب المثنی و المکنی نیز با نام کتاب الحروف التی یتکلم بها فی غیر موضعها، به کوشش عبدتواب در قاهره (۱۹۶۹م) به چاپ رسیده است. ۳ - آثارخطی ابن سکیت۱. البحث ، سهنسخه ازآن در دارالکتب (قاهره) و یک نسخه دیگر در کتابخانه تیموریه موجود است. ۲. المقصور و الممدود ، نسخهای از آن در کتابخانه عارف حکمت در مدینه به کتابت ابویوسف موجود است که صحت انتساب آن به ابن سکیت دقیقاً روشن نیست. ۳. منطق الطیر و منطق الریاحین ، نسخهای از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است. [۸۸]
آستان قدس، فهرست، ج۷، ص۸۶۴.
۴ - آثار منسوب به ابن سکیت۱. الابل ؛ ۲. الاجناس الکبیر [۸۹]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۳.الارضین و الجبال و الاودیة؛ ۴. الاصوات [۹۰]
ابوالعباس نجاشی، الرجال، ج۱، ص۳۱۳، به کوشش علی محلاتی حائری، بمبئی، ۱۳۱۷ق.
؛۵.لامثال [۹۱]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۶. ساب [۹۲]
عبدالقادر بغدادی، خزانة الادب، ج۱، ص۵۳۷، بیروت، دارصادر.
؛۷. الانواع ؛ ۸. الایام و اللیالی ؛ ۹. البیان [۹۳]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۲۶۴.
؛۱۰. التصغیر ؛ ۱۱. التوسعة فی کلام العرب [۹۴]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۵۰۷.
[۹۵]
حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۱، ص۱۴۰۶.
؛۱۲. خلق الانسان [۹۶]
محمد ابن خیر، فهرسة، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۸۹۳م.
؛۱۳ الدعاء ؛ ۱۴. الزبرج [۹۷]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
[۹۸]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۱۵. السرج و اللجام [۹۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
؛۱۶. سرقات الشعرا و ماتواردوا علیه [۱۰۰]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۱۷. الطرق ، [۱۰۱]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
؛۱۸. الطیر [۱۰۲]
ابوالعباس نجاشی، الرجال، ج۱، ص۳۱۳، به کوشش علی محلاتی حائری، بمبئی، ۱۳۱۷ق.
؛۱۹. فَعَلَ و اَفْعَلَ [۱۰۳]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
[۱۰۴]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۲۰. المثنی و المبنی و المکنی ؛ ۲۱. المذکر و المؤنث [۱۰۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
؛۲۲. معانی الابیات [۱۰۶]
محمد ابن خیر، فهرسة، ج۱، ص۳۸۲، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۸۹۳م.
؛۲۳. معانی الشعر الکبیر ؛ ۲۴. معانی الشعر الصغیر ؛ ۲۵. النبات و الشجر [۱۰۷]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛۲۶. النوادر [۱۰۸]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
؛۲۷. الوحوش ؛ ۲۸. الحشرات [۱۰۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۷۲-۷۳، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
[۱۱۰]
یاقوت، معجم الادبا، ج۲۰، ص۵۲.
؛ ۲۵. ماجاء فی الشعر و ما حُرّف عن جهته . [۱۱۱]
علی قفطی، انباه الرواة، ج۴، ص۵۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م.
۵ - فهرست منابع(۱) آستان قدس، فهرست. (۲) عبدالرحمان ابن انباری، نزهةالالباء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م. (۳) محمد ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، به کوشش مهدی حسینی لاجوردی، قم، المطبعة العلمیة. (۴) ابن تغری بردی، النجوم. (۵) عبدالرحمان ابن جوزی، نزهة الاعین النواظر، به کوشش مهر النساء، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۶) ابن خلکان، وفیات. (۷) محمد ابن خیر، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۸۹۳م. (۸) رشید ابن زبیر، الذخایر و التحف، به کوشش محمد حمیدالله، کویت، ۱۹۵۹م. (۹) ابن سیده، المحکم و المحیط الاعظم، به کوشش مصطفی سقا و حسین نصار، قاهره، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. (۱۰) محمد ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م. (۱۱) ابن ندیم، الفهرست، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م. (۱۲) ابوحیان توحیدی، الامتاع المؤانسة، به کوشش احمد امین و احمد زین، قاهره، ۱۹۳۹م. (۱۳) محمد ابوحیان غرناطی، تذکرة النحاة، به کوشش عفیف عبدالرحمان، بیروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م. (۱۴) عبدالواحد ابوطیب لغوی، مراتب النحویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۵ق. (۱۵) محمد ازهری، تهذیب اللغة، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۱۶) عبدالقادر بغدادی، خزانة الادب، بیروت، دارصادر. (۱۷) رژی بلاشر، تاریخ ادبیات عرب، ترجمة آذرنوش، تهران، ۱۳۶۳ش. (۱۸) محمدباقر بهبهانی، تعلیقات علی منهج المقال، به کوشش محمدصادق حسینی خوانساری، قم، ۱۳۰۶ق. (۱۹) حاجی خلیفه، کشف الظنون. (۲۰) خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتاب العربی. (۲۱) ابوالقاسم خویی، معجم الرجال الحدیث، نجف، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. (۲۲) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و صالح السمر، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۲۳) محمد زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین، به کوشش ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۷۳م. (۲۴) جرجی زیدان، تاریخ آداب اللغة العربیة، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، دارالهلال. (۲۵) حسن سیرافی، اخبار النحویین و البصریین، به کوشش فریتس کرنکو، بیروت، ۱۹۶۳م. (۲۶) سیوطی، بغیةالوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م. (۲۷) علی شمشاطی، الانوار و محاسن الاشعار، به کوشش محمد یوسف، کویت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۸م. (۲۸) حسن صدر، تأسیس الشیعة، عراق، ۱۳۵۴ق. (۲۹) علامة حلی، ایضاح الاشتباه، چاپ سنگی، ۱۳۱۹ق. (۳۰) عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۳۱) علی قفطی، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/۱۹۵۰م. (۳۲) عباس قمی، الکنی و الالقاب، تهران، ۱۳۹۷ق. (۳۳) محمدباقر مجلسی، الوجیزه، تهران ۱۳۱۱ق. (۳۴) ابوالعباس نجاشی، الرجال، به کوشش علی محلاتی حائری، بمبئی، ۱۳۱۷ق. (۳۵) یافعی، عبدالله، مرآة الجنان، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۳۶) یاقوت، معجم الادبا. (۳۷) یغموری، یوسف، نورالقبس، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن سکیت»، ج۳، ص۱۳۲۲. ردههای این صفحه : ادیبان | اصحاب امام جواد | اصحاب امام کاظم | اصحاب امام هادی | تراجم | راویان ثقه | رجال | شعرای اهل البیت | شعرای عرب | علمای قرن سوم
|