ابن مطران«ابن مطران، ابونصر موفق الدین اسعد بن ابی الفتح الیاس بن جرجیس المطران»، پزشک و داروشناس مسیحی تبار سده ۶ ق است. ۱ - معرفی اجمالیاز زندگی او پیش از آغاز طبابتش اطلاع چندانی در دست نیست. ابن جوزی که اثر او قدیمیترین منبع ما درباره ابن مطران است، اشارهای به این دوره از زندگی او نکرده است. مبسوطترین آگاهیها درباره فعالیت علمی او و پدرش را در اثر ابن ابی اصیبعه میتوان یافت که خود در تالیف کتابش از آثار ابن مطران بسیار بهره برده است. ۱.۱ - مسافرت به خاطر طلب علمالیاس پدر موفق الدین، در طلب علم ، سفرهای بسیار میکرد و مدتی نیز برای فراگیری مبانی مسیحیت و مذاهب آن به روم رفت. اما به نظر میرسد که لقب «مطران» از آن جرجیس ، پدر الیاس بوده که احتمالا منصبی کلیسایی داشته است. الیاس چون به عراق آمد، ملازمت امین الدوله ابن تلمیذ، پزشک مشهور را اختیار کرد و کتابهای بسیار نزد او خواند تا خود به طب مشهور شد. وی سرانجام در دمشق اقامت گزید و تا هنگام مرگ در همان جا به طبابت روزگار میگذرانید. ۲ - تحصیلاتموفق الدین در دمشق زاده شد و هم آن جا رشد یافت. از نام استادان او جز مهذب الدین ابن نقاش طبیب، آگاهی نداریم، اما میتوان حدس زد که وی پیش از همه، نزد پدرش به تحصیل پرداخته است. این که گفتهاند نحو ، لغت و ادب عرب را نزد شیخ تاج الدین زید بن حسن کندی فراگرفت، باید مربوط به دوران میان سالی او باشد که در خدمت صلاح الدین ایوبی میزیست. دانسته نیست که ابن مطران چگونه به صلاح الدین پیوست، ولی نزد او جایگاهی بلند یافت و سلطان ایوبی که همواره در پیکار با صلیبیان روزگار میگذرانید، پیوسته ابن مطران را با خود به سفر میبرد و طبیب را از عطایای کلان خود بهره مند میکرد. ابن مطران به سبب طبابت برای امرای دولت و رقابت این امرا که در اعطای مال و تقرب بدو بر یکدیگر پیشی میجستند، چندان کارش بالا گرفت که سخن از وزارتش رفت، چنان که از بیان ابی ابی اصیبعه به نقل از قفطی برمی آید، در همین روزگار بود که ابن مطران به تشویق و توسط صلاح الدین مسلمان شد و سلطان ایوبی، جوزه (جوره) کنیز مورد علاقه همسر خود را به زنی به ابن مطران داد. بنابراین، اشاره ابن ابی اصیبعه به تاریخ سرودن قصیدهای از سوی ابن عامری شاعر، در ستایش ابن مطران، پس از گرویدن او به اسلام در ۵۸۵ ق یعنی دو سال پیش از مرگش، نباید درست باشد. ۳ - تدریس طبابن مطران گذشته از آن که طبیب خاص سلطان به شمار میرفت، در بیمارستان نوری دمشق نیز به تدریس طب و مداوای بیماران میپرداخت و شاگردان بسیار داشت. برجستهترین شاگرد او، مهذب الدین دخوار بود که در بسیاری از جنگهای صلاح الدین، استاد خود را همراهی میکرد و از روش معالجه ابن مطران در بیمارستان مذکور داستانها نقل کرده است. ابن مطران سرانجام در ۵۸۷ ق در دمشق درگذشت. پیکرش را در قاسیون به خاک سپردند و همسرش جوزه مقبرهای برای او ساخت و مسجدی در کنار آن بنا کرد. آن مقبره در ایام ابن جوزی که خود در ۶۰۳ ق جوزه را در شام دیده بود، به تربت جوزه شهرت داشت. مرگ ابن مطران را در ۵۸۸ ق نیز نوشتهاند. از او فرزندی برجای نماند. به گفته ابن ابی اصیبعه او دو برادر داشت که هر دو پزشک بودند. ۳.۱ - ویژگیهاابن مطران مردی هوشمند و به رغم ملازمت سلطان در سفر و حضر ، بسی پرکار بود. ابن ابی اصیبعه او را پیشوای حکیمان و یگانه عالمان خوانده و در طب نظری و عملی از اهل زمان ، برتر دانسته است. او نسبت به شاگردان خود و طالبان طب و حکمت عنایت بسیار داشت و آنان را از عطایا و یاریهای خود بی نصیب نمیگذاشت. همچنین به عیادت بیماران تنگدست میرفت و نیکیها میکرد. از داستانهایی که درباره او گفتهاند، برمی آید که مروت و جوانمردی بسیار داشته و از تقرب خود نزد سلطان ایوبی برای رفع نیازهای مردم استفاده میکرده است. با این همه، نسبت به بزرگان دولت و سلطان پرهیبتی چون صلاح الدین، تکبر و بزرگ منشی نشان میداد. ابن جوزی و ابن فرات او را شیعی و دوستدار اهل بیت علیهالسّلام خواندهاند. البته این انتساب با ملازمت سلطانی شیعه ستیز چون صلاح الدین ایوبی ناسازگار است. اما ابن عنین ، شاعر بدزبان و هجاگوی که ابن مطران بارها سلطان را به تبعید او تشویق کرده بود، در ابیاتی او را رافضی خوانده و غلام زیبارویش به نام عمر را سبب مسلمان شدنش دانسته است. ابن مطران همچنین با صوفیان معاشر بود و در سماع صوفیه شرکت میجست. یکی از برجستهترین صفات ابن مطران، علاقه شدید او به مطالعه و گردآوردن کتاب بود. چنان که گفتهاند همواره کتابی در آستین داشت و در اوقات فراغت ، حتی در دستگاه سلطان به خواندن میپرداخت. او خود کتابهای بسیار استنساخ کرده بود که ابن ابی اصیبعه برخی از آنها را دیده و درستی کتابت، خط و اعراب آن را ستوده است. گذشته از آن ۳ نساخ به خدمت گرفته بود که همواره مشغول استنساخ کتاب برای او بودند. از این رو هنگامی که درگذشت، حدود ۱۰ هزار جلد کتاب طبی و غیر طبی برجای نهاد که همه فروخته شد. ۴ - آثار۱. آداب طب الملوک ۲. اختصار کتاب « الادوار » از ابن وحشیه مؤلف الفلاحة النبطیة، ابن مطران در ۵۸۱ ق آن را مختصر کرد. ۳. الادویة المفردة ، که ناتمام ماند ۴. بستان الاطباء و روضة الالباء ۵. الحکایات الطبیة ۶. المقالة الناصریة فی حفظ الامور الصحیة ۷. المقالة النجمیة فی التدابیر الصحیة گذشته از اینها، وی آثار مستقل دیگر و یا تعالیقی بر کتب دیگران داشته که مسودات آنها پس از مرگش به برادرانش منتقل شده و به گفته ابن ابی اصیبعه (همان جا) از میان رفته است. ۵ - منابعدایرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، چاپ اول، ۱۳۷۷، تهران، ج۴ ص۶۲۸، بخش علوم. ۶ - منبعنرم افزار جامع طب، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |