آدابآداب جمع ادب بوده و به سه معنی به کار رفته است: رفتارها و گفتارهای شایسته، تأدیب و تنبیه و علوم ادبی. از بررسی کلمات فقیهان و کاربرد این واژه در فقه برمی آید که آداب، اعم از احکام لزومی و غیر لزومی است ۱ - معانی آداب در ابواب فقهیآداب در ابواب متعدّد در همان معنای لغوی استعمال شده است، لیکن با توجّه به تعدّد معنای لغوی، در بیشتر کتابها و ابواب فقهی، عنوانی برای بیان آداب آن قرار داده شده است؛ مانند: آداب نماز، روزه، حج، جهاد، اعتکاف، دعا، تجارت، قضاء، ازدواج، معاشرت، خوابیدن، سفر، زیارت، احتضار، تکفین، دفن، و دیگر عناوینی که به فعل مکلّف تعلّق گرفته است و در مدخل مربوط از آنها بحث خواهد شد. در مجموع سه معنای کلی برای آداب در ابواب فقهی می توان ذکر نمود: ۱.۱ - رفتارها و گفتارهای شایستهآنچه در بیشتر ابواب فقه منظور فقیهان است، مجموع رفتارها و خصلتهای شایسته ای است که فعل یا ترک آنها از دیدگاه شارع مقدس، موجب حسن و کمال فعلی میشود که حکم شرعی به آن تعلّق گرفته است؛ مانند: آداب نماز، روزه، زیارت، جهاد و تخلّی. ۱.۲ - تأدیب و تنبیهآداب در باب حدود و تعزیرات، که معنای ادب کردن را میدهد، حتی برخی فقیهان در عنوان این باب، واژه آداب را جایگزین کلمه تعزیرات کرده و نوشته اند: کتاب الحدود و الآداب. ۱.۳ - علوم ادبیآداب در باب تجارت، که در بحث فروختن کتابهای مربوط به ادب یا آموزش آداب و گرفتن مزد در برابر آن، در معنای علوم ادبی به کار رفته است. ۲ - بیان نکات مهمدر اینجا لازم است به دو نکته مهم اشاره شود: آداب به معنای اول، گاه به عنوان عملی مستقل نگریسته شده است؛ مانند: نظافت کردن و ناخن گرفتن، و گاه صفت رفتاری در فعلی است از قبیل آداب غذا خوردن. در بعضی آداب مانند غسل جمعه و زیارت و احرام، قصد قربت معتبر است، ولی در بعضی دیگر مانند آداب تجارت، معتبر نیست. از بررسی کلمات فقیهان و کاربرد این واژه در فقه برمی آید که آداب، اعم از احکام لزومی و غیر لزومی است؛ یعنی هم مستحبات و مکروهات را در بر میگیرد و هم واجبات و محرمات را مانند آداب تخلی که ضمن آن، واجبات و محرّمات آن نیز ذکر شده است؛ هر چند اصل وجوب یا حرمت فعلی مانند وجوب نماز و حرمت زنا، ادب نامیده نمیشود. ۳ - پانویس۴ - منبع:فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۰. |