آثار اسراف (قرآن)آثار اسراف با توجه به آیات قرآن عبارتند از: فهرست مندرجات۲ - تزیین اعمال زشت ۳ - تطیّر انبیاء ۴ - تکذیب انبیاء ۵ - تهدید انبیاء ۶ - حق ناپذیری ۷ - درماندگی ۸ - سرزنش ۹ - سرنوشت شوم ۹.۱ - سرنوشت شوم انطاکیه ۱۰ - فساد ۱۱ - محرومیت ۱۱.۱ - محرومیت از محبت ۱۱.۲ - محرومیت ازبندگی ۱۱.۳ - محرومیت از هدایت ۱۲ - ممانعت از پیروزی ۱۲.۱ - عدم هدایت الهی ۱۳ - ناسپاسی ۱۴ - هم جنس بازی ۱۵ - نا امیدی ۱۶ - پانویس ۱۷ - منبع ۱ - ترسخوى اسرافگرى (ستمگرى) فرعون، باعث ايجاد خفقان و ترس عليه مؤمنان بنیاسرائیل: «فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ؛ (در آغاز،) هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهی از فرزندان قوم او (آن هم) با ترس از فرعون و اطرافیانش، مبادا آنها را شکنجه کنند زیرا فرعون، برتری جویی در زمین داشت و از اسرافکاران بود.» جمله «و انه لمن المسرفين» مىتواند تعليل ديگرى براى جمله «على خوف من فرعون» باشد. ۲ - تزیین اعمال زشتخوى اسرافگرى، زمينهساز زينت داده شدن اعمال زشت نزد مسرفان: «... كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛... اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است (كه زشتى اين عمل را درك نمىكنند).» ۳ - تطيّر انبیاءخصلت اسرافگرى کافران، عامل شوم دانستن انبیا: «قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ • قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ ... • قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛ (رسولان ما) گفتند: پروردگار ما آگاه است که ما قطعا فرستادگان (او) به سوی شما هستیم. آنان گفتند: ما شما را به فال بد گرفتهایم (و وجود شما را شوم میدانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد... (رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» ۴ - تکذیب انبیاءاسراف انسانهاى كافر، سبب تکذیب و رويارويى با رسولان الهى: «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ • إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا ... • قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛ و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند.هنگامی که دو نفر از رسولان را بسوی آنها فرستادیم، اما آنان رسولان (ما) را تکذیب کردند. (رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» «بل أنتم قوم مسرفون» بيانگر سبب اصلى تكذيب انبيا است. ۵ - تهدید انبیاءاسراف كافران، سبب تهدید انبيا از سوى آنان: «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ• قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ • قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند.آنان گفتند: ما شما را به فال بد گرفتهایم (و وجود شما را شوم میدانیم)، و اگر (از این سخنان) دست برندارید شما را سنگسار خواهیم کرد و شکنجه دردناکی از ما به شما خواهد رسید! (رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» ۶ - حق ناپذیریاسراف كافران، موجب حقناپذیری آنان در برابر دعوت انبياى الهى: «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ• قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند. (رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» جمله «بل أنتم» مىتواند تعليل براى موارد پيشين، از جمله، حقناپذيرى باشد. ۷ - درماندگیزيادهروى در انفاق با بخشيدن تمام اموال، درپىدارنده درماندگى: «وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا؛هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی.» «حسر»، معناى ناتوانى و درماندگى دارد. ۸ - سرزنشزيادهروى در انفاق، موجب سرزنش ديگران واقع شدن: «وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا؛هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشای، تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی.» ۹ - سرنوشت شوماسرافگرى و گزاف كارى در زندگى، باعث بدبختی و ابتلا به سرنوشت شوم: «قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛(رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» ۹.۱ - سرنوشت شوم انطاکیهاسرافكارى مردم انطاکیه سبب بدبختى و ابتلاى آنان به سرنوشت شوم: «وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ• قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛و برای آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامی که فرستادگان خدا به سوی آنان آمدند. (رسولان) گفتند: شومی شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهی اسرافکارید!» به نظر مفسّران مقصود از «القرية»، انطاكيه است. ۱۰ - فساداسرافگرى عامل فساد و تباهى در زمین: «وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ • الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَلَا يُصْلِحُونَ؛و فرمان مسرفان را اطاعت نکنید.همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند!» ۱۱ - محرومیتیکی از آثار اسراف محرومیت است. ۱۱.۱ - محرومیت از محبتاسراف در امور اقتصادى، عامل محروميّت انسان از محبّت خدا: ۱. «... كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ ... از میوه آن، به هنگامی که به ثمر مینشیند، بخورید! و حق آن را به هنگام درو، بپردازید! و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد!» ۲. «... وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛... و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد.» ۱۱.۲ - محرومیت ازبندگیاسرافگرى در انفاق، موجب محروميّت انسان از رسيدن به مقام بندگی خداوند: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا ... • وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا؛بندگان (خاص خداوند) رحمان ، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه میروند. ... و کسانی که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مینمایند و نه سخت گیری بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند.» ۱۱.۳ - محرومیت از هدایتاسراف (انكار رسالت و ادّعاى دروغين نبوّت) درپىدارنده، محروميّت از هدايت الهى: «... أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ • وَلَقَدْ جَاءكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءكُم بِهِ ... كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ؛ ... و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت گفت: آیا میخواهید مردی را بکشید بخاطر اینکه میگوید: پروردگار من «الله» است، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضی از عذابهایی را که وعده میدهد به شما خواهد رسید خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمیکند. پيش از اين يوسف با دلايل روشن به سراغ شما آمد، ولى شما پيوسته در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، ... اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديد كنندهاى را گمراه مىسازد.» ۱۲ - ممانعت از پیروزیاسراف و تجاوز از حد از موانع پيروزى مجاهدان راه خدا: «وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ ... • وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ • فَآتَاهُمُ اللّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ ...؛چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) ... سخنشان تنها این بود که: پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرویهای ما در کارها، چشم پوشی کن! قدمهای ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیت کافران، پیروز گردان! از این رو خداوند پاداش این جهان، و پاداش نیک آن جهان را به آنها داد ....» با توجّه به سياق آيات كه با شكست مسلمانان در احُد ارتباط دارد، ذكر قصّه ربيّون، براى الگوگيرى از آنان است و از اينكه پيروان انبيا، پس از درخواست آمرزش گناه اسراف، پيروزى را مىطلبند، استفاده مىشود كه اسراف، مانع پيروزى است و به مسلمانان پيام مىدهد كه خروج از اعتدال و زيادهروى در دنیاطلبی، سبب شکست آنان شده است. ۱۲.۱ - عدم هدایت الهیاسراف (انكار رسالت و ادّعاى دروغين نبوّت) درپىدارنده، محروميّت از هدایت الهی: «... أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ • وَلَقَدْ جَاءكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءكُم بِهِ ... كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ؛ ... و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را پنهان میداشت گفت: آیا میخواهید مردی را بکشید بخاطر اینکه میگوید: پروردگار من «الله» است، در حالی که دلایل روشنی از سوی پروردگارتان برای شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت و اگر راستگو باشد، (لا اقل) بعضی از عذابهایی را که وعده میدهد به شما خواهد رسید خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمیکند. پيش از اين یوسف با دلايل روشن به سراغ شما آمد، ولى شما پيوسته در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد؛ تا زمانى كه از دنيا رفت، ... اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديد كنندهاى را گمراه مىسازد.» ۱۳ - ناسپاسیاسراف، عامل ناسپاسی و غفلت از توجّه به خدا به هنگام رفع گرفتارى: «وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ؛هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال: ) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند اما هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمیکنند)!» ۱۴ - هم جنس بازیزيادهروى در شهوترانی نابجا، زمينهساز گرايش به لواط در ميان قوم لوط: «وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ ... • إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاء بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ؛ و (به خاطر آورید) لوط را، هنگامی که به قوم خود گفت: «آیا عمل بسیار زشتی را انجام میدهید که هیچیک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟! آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان میروید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید.» «بل» روى برتافتن در جمله اسميّه «بل أنتم قوم مسرفون» براى انتقال از سرزنش عمل قوم لوط و بيان ثبات و ريشهدار بودن زيادهروى در شهوترانى در ميان آنان است كه زمينه عمل لواط را فراهم آورده است. ۱۵ - نا امیدیاسراف در گناه و ستم به خويشتن، زمينهساز ناامیدی از رحمت خداوند: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.» اگر اسراف، مستلزم نااميدى نباشد، نهى از آن معنا ندارد. ۱۶ - پانویس۱۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۲۷۲، برگرفته از مقاله «آثار اسراف». ردههای این صفحه : اسراف | موضوعات قرآنی
|