سربداران
سربداران سلسله اى از امراى محلى سبزوار بودند که تقریباً از آغاز استیلاى مغول پدید آمدند. آنان با اتکاى به مذهب شیعه اثنى عشرى توانستند به مدت ۵۰ سال بر خراسان و نواحى آن حکومت کنند.
قیام سربداران
آغازگر قیام سربداران، شیخ خلیفه و از مریدان وى شیخ حسن جورى بود که اعتقاد به تشیع اثنى عشرى با تأکید بر مسئله ولایت و جهان بینى مهدویت، جدایى ناپذیرى دین و دولت از یکدیگر و مبارزه با ظلم و ستم داشتند و از این رو آنان را سربدار خواندند که گفتند: «اگر خداوند ما را توفیق دهد رفع ظلم و دفع ظالمان مى کنیم و الا سر خود را بر دار اختیار داریم و تحمل جور و ستم نداریم».
رؤساى سربداران ۱۲ نفر بودند و جمعاً سى و پنج سال حکومت کردند. مؤسس این سلسله امینالدین عبدالرزاق یکى از بزرگان قریه باشتین از توابع سبزوار بود. امراى این سلسله، شهر سبزوار را که از روزگار قدیم مردم آن به تشیع اشتهار داشتند، مرکز خود ساختند و با درویشان و مردانى که به دوستى آل على (علیه السلام) مشهور بودند، رابطه برقرار کردند.
پس از شهرت سربداران در خراسان، طغاتیمور مغول که فرمانرواى خراسان بود با برادرش امیرعلى از جرجان به سبزوار حمله کرد. سربداران امیرعلى برادر طغاتیمورخان را کشتند و این فتح بیش از پیش ایشان را در خراسان مشهور کرد و بر شمار پیروان ایشان بیفزود و سپس طغاتیمور را نیز شکست داده و خراسان را از دست او خارج کردند.
پس از تسخیر خراسان، امیر وجیهالدین مسعود و امراى او از جمله خواجه على مؤید (۷۶۶-۷۸۸ ق) یکى پس از دیگرى به امارت رسیدند که سرانجام خواجه على به امیر تیمور پناه جست تا اینکه در سال ۷۸۸ قمری در خرم آباد لرستان در رکاب امیر تیمور در ضمن جنگى کشته شد و سلسله سربداران با کشته شدن او پایان یافت.
روسای معروف سربداران
- ۱. امینالدوله؛
- ۲. وجیهالدین مسعود؛
- ۳. محمد آتیمور؛
- ۴. کلو اسفندیار؛
- ۵. فضلالله سربدارى؛
- ۶. شمسالدین على چشمى؛
- ۷. یحیى؛
- ۸. ظهیرالدین؛
- ۹. حیدر قصاب؛
- ۱۰. لطفالله؛
- ۱۱. پهلوان حسن؛
- ۱۲. على مؤید سرابى.
ویژگیهای سربداران
درباره حکومت سربداران، موارد خاصی در منابع نقل شده است که برخی از این آنها عبارتند از:
- مذهب تشیع با بنمایهای از تعالیم تصوف و بیگانهستیزی و جوانمردی و بُعد مردمی و فقدان وراثت در سلطنت، از جمله عوامل و ویژگیهای مهم این قیام محسوب میشود.
- در زمان حکومت سربداران دهقانان فقط سه دهم محصول جمع آوری شده را به عنوان مالیات به دولت میپرداختند و اضافه بر این مبلغ، چیزی از آنها به عنوان مالیات گرفته نمیشد.
- فرمانروا، مقربان و سربازان همه یک جور لباس میپوشیدند و جامههای آنها شامل پارچههایی از پشم گوسفند یا شتر بود.
- در خانه فرمانروا هر روز گردهمایی تشکیل میشد که حاضران غذا میخوردند، در این اجتماع هرکس اعم از ثروتمند و بینوا میتوانست شرکت کند و غذا بخورد.
- سربازان معمولا از میان دهقانان برگزیده میشدند. شماره آنها در آغاز دوازده هزار تن، بعدها هیجده هزار تن و سرانجام بیست و دو هزار تن مرد رزمنده بود، که همه از دولت حقوق میگرفتند.
منابع
- فرهنگ جامع تاریخ ایران، انتشارات آرون، تهران ۱۳۸۷، جلد۱، صفحه ۴۵۶، نویسنده: عباس قدیانی.
- ویکی شیعه.