نهم ربیع‌الاول

روز نُهُم رَبیع‌ُالاول روز آغاز امامت امام مهدی(عج)، دوازدهمین امام شیعیان است. بنابر نقلی در این روز، عمر بن سعد از قاتلان امام حسین(ع) کشته‌ شد. گاه در این روز محافلی به نام‌های، عیدُ الزهرا و فرحةُ الزهراء، به عنوان روز قتل عمر بن خطاب برگزار می‌شود. براساس گزارش‌های تاریخی، خلیفه دوم در ۲۷ ذی‌الحجه به‌دست ابولؤلؤ، ضربت خورد و سه روز بعد کشته شد. مراجع تقلید و عالمان دینی شیعه، برپایی مجالسی را که در آن اهانت به مقدسات و بزرگان دینی اهل سنت می‌شود، جایز نمی‌دانند.

وقایع

نهم ربیع، نهمین روز از ماه ربیع الاول است که در آن وقایعی رخ داده است:

بر اساس منابع متعدد تاریخی، قتل عمر در روزهای پایانی ذی‌الحجة سال ۲۳ق اتفاق افتاده است. بر اساس این منابع عمر در ۲۶ یا ۲۷ ذی‌الحجه توسط ابولؤلؤ غلام مغیرة بن شعبه مجروح شد و سه روز بعد در ۲۹ و بنابر قولی ۳۰ ذی‌الحجه از دنیا رفت. همچنین بر اساس گزارش‌های تاریخی، بیعت با عثمان، خلیفه بعد از عمر، در اواخر ذی‌الحجة یا اوائل ماه محرم صورت گرفته است. مردم کاشان نیز مراسم نهم ربیع‌الاول در محل بنای ابولؤلؤ را ابتدا در ماه ذی‌الحجه برپا می‌کر‌دند. به گفته علامه مجلسی، مشهور میان فقهای امامیه نیز این است که قتل عمر در ماه ذی الحجه اتفاق افتاده است.

ریشه پیوند نهم ربیع با روز مرگ عمر

برخی از پژوهشگران احتمال داده‌اند که ریشه انتساب نهم ربیع الاول به روز قتل عمر، به دوره آل بویه برمی‌گردد؛ در این دوره نزاع‌های فرقه‌ای در قالب بزرگداشت ایامی نظیر همراهی ابوبکر با پیامبر(ص) در غار و مراسم عزا برای مصعب بن زبیر از سوی برخی حنابله در واکنش به برگزاری عید غدیر و عاشورا از سوی شیعیان وجود داشت. در راستای همین نزاع‌های فرقه‌ای، شیعیان به‌دنبال آن بودند که در روز قتل عمر شادمانی کنند؛ اما به‌دلیل آن‌که روزهای پایانی ذی‌الحجه، مصادف با محرم و ایام عزاداری امام حسین بود، این مراسم بعد از ایام محرم و صفر یعنی ربیع الاول برگزار شد و به تدریج این تلقی پیش آمد که روز قتل عمر در ربیع الاول بوده است. چندین سال است که با تصویب مجلس شورای اسلامی هشتم ربیع الاول به عنوان آغاز امامت امام زمان (ع)تعطیل رسمی اعلام شده است.

مراسم عیدالزهراء

در ایران و عراق، گاه در نهم ربیع الاول به تصور سالروز مرگ خلیفۀ دوم، محفل‌هایی برگزار می‌شده که به عیدالزهراء و فرحة الزهراء معروف بوده است. به نوشته جعفریان، پیشینه چنین مراسمی به دوره آل‌بویه و نزاع‌های مذهبی میان شیعه و اهل‌سنت در آن زمان برمی‌گردد پس از قرن ششم این مراسم تا ظهور صفویه دست‌کم در کاشان برگزار می‎شد. سید بن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق) با اشاره به اعتقاد برخی به مرگ یکی از دشمنان اهل بیت در روز نهم ربیع گفته است برخی از ایرانیان این روز را بزرگ می‌شمارند. با این حال، گویی خودش آن نظر را قبول ندارد. با ظهور صفویه و گسترش تشیع در ایران، نهم ربیع الاول به عنوان روز مرگ عمر شناخته شد و مراسمی در این روز برگزار می‌گردید. قاضی نورالله شوشتری در کتاب «مصائب النواصب» که آن را در پاسخ به اعتراض یکی از علمای اهل‌سنتِ دوره صفویه نوشته، می‌نویسد: «این کار مورد تأیید علما نبود و در زمان ما متروک است».

ممنوعیت

در ایران پس از انقلاب اسلامی و در دوره رهبری امام خمینی برگزاری مراسم به مناسبت کشته شدن خلیفه دوم، ممنوع شد. یکی از دلایل ممنوعیت این مراسم، دامن زدن به اختلافات شیعه و سنی و برافروختن آتش فتنه بین مذاهب اعلام شده است. همچنین استفاده از ادبیات نامتعارف، گاه مستهجن و اجرای نمایش‌هایی که تخطی از عرف‌ و هنجارهای عمومی جامعه است از جمله دلایل ممنوعیت آن است. به دنبال ممنوعیت این مراسم، آرامگاه منسوب به ابولؤلؤ در کاشان در سال ۱۳۸۶ش از سوی نیروی انتظامی بسته شد.

مخالفت مراجع تقلید

برگزاری مراسم به مناسبت کشته شدن عمر بن خطاب همواره مخالفت بسیاری از علما و مراجع تقلید را به دنبال داشته است. محمدحسین کاشف‌الغطاء از علمای نجف برگزاری این مراسم را ممنوع کرد. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران انجام برخی کارها به نام شاد کردن دل فاطمه(س) را باعث شادشدن دشمنان او دانسته و آن را خلاف اهداف انقلاب اسلامی ایران معرفی کرده است.

همچنین آیت‌الله سیستانی از مراجع تقلید ساکن نجف به شیعیان توصیه کرده که بر مشترکات تمرکز کنند و تصریح کرده که پرداختن به مسائل اختلافی دلیلی ندارد. به نظر آیت‌الله سیستانی مشارکت کردن در ایجاد تفرقه حتی به‌اندازه یک کلمه یا نصف کلمه جایز نیست. واجب است که از ادبیات تشنج‌آفرین پرهیز شود.

به گفته آیت‌الله بهجت، در صورتی که این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند شود اگر قطره خونی از آنها ریخته شود ما نیز مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود. ایت الله میرزا جواد تبریزی و آیت‌الله صافی گلپایگانی نیز اعلام کردند کارهایی که در سایر روزهای سال گناه است انجام دادن آن در نهم ربیع نیز حرام بوده و فرقی میان این روز و روزهای دیگر نیست.

حدیث رفع القلم و نقد آن

در برخی مجالسی که به مناسبت عیدالزهراء برگزار می‌شود، روایتی بیان می‌شود که به رُفِعَ القلم معروف شده و می‌گویند این روز «روز رفع القلم» است و گناهان این روز در روز قیامت محاسبه نمی‌شود. ازاین‌رو می‌توان در این مراسم هر حرفی را زد و هر کاری انجام داد. مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و میرزا جواد تبریزی، از مراجع تقلید معاصر، سند حدیث رفع و محتوای آن را بر اساس دلایلی صحیح ندانسته و مورد نقد قرار داده‌اند. این دلایل عبارتند از:

  1. روایت موسوم به رفع قلم در منابع معتبر وجود ندارد و از جهت سند نامعتبر است.
  2. این روایت مخالف کتاب خدا و سنّت است. به عنوان نمونه روایت رفع قلم با آیه «و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» و روایت «لا تنال ولایتنا الا بالعمل و الورع» در تضاد است. بر همین اساس انجام دادن حرام در همه روزها گناه است و فرقی میان نهم ربیع الاول و روزهای دیگر نیست. برداشتن تکلیف و ثبت نشدن گناه تنها به کودکان نابالغ، دیوانه‌ و کسی که خوابیده است، اختصاص دارد.
  3. روایت رفع قلم در صورت معتبر بودن به این معنا است که اگر کسی به صورت غیرعمدی مرتکب خطا شود، خداوند او را می‌بخشد، نه این که آگاهانه و از روی عمد مرتکب گناه شود.

مراجع تقلید دیگر همچون محمدتقی بهجت، حسین نوری همدانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نیز رفع قلم را درست ندانسته و برآنند در حرمت گناه تفاوتی میان نهم ربیع و روزهای دیگر نیست.

پانویس

  1. صادقی کاشانی، «نهم ربیع، روز امامت و مهدویت»، ص۴۰.
  2. مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۵۱۰.
  3. مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۲۵۸.
  4. طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹.
  5. رازی قزوینی، بعض مثالب النواصب، ۱۳۵۸ش، ص۳۵۳.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
  7. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۱۲۰-۱۲۵.
  8. به طور مثال ببینید: تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط، ص۱۰۹؛ اخبار الطوال، ابوحنیفه دینوری، ص۱۳۹؛ أنساب الأشراف، بلاذری، ج۱۰، ص۴۳۹.
  9. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۷۸؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۰۲؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۴؛ مفید، مسارالشریعه، ۱۴۱۴ق، ص۴۲.
  10. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۱۹۴؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۱۶۲.
  11. افندی اصفهانی، تحفه فیروزیه (گزارشی از کتاب)، ۱۳۷۸ش، ص۸۲.
  12. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۱۱۸و۱۱۹.
  13. صادقی کاشانی، «نهم ربیع، روز امامت و مهدویت»، ص۴۴ و ۴۵.
  14. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۱۰۳۷-۱۰۳۹؛ صادقی کاشانی، «نهم ربیع، روز امامت و مهدویت»، ص۴۳.
  15. ابن‌طاووس، الاقبال بالاعمال، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۱۳.
  16. جعفریان، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، ۱۳۹۰ش، ص۸۳۵.
  17. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰.
  18. شوشتری، مصائب النواصب، ۱۳۸۴ش، ج۲، ۲۴۲.
  19. ، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی تشیع.
  20. ، کنگره بین‌المللی علامه محمد حسین کاشف الغطا.
  21. ، خبرگزاری فارس.
  22. نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۳ - ۱۱۹
  23. ، خبرگزاری مهر.
  24. صافی، جامع الاحکام صافی، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۱۲۸؛ تبریزی، استفتائات جدید، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۵۱۶.
  25. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۱، ص۱۲۰-۱۲۵.
  26. نگاه کنید به: مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۸-۱۱۲.
  27. مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۱۱۹.
  28. سوره زلزال، آیه ۸.
  29. حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۲۴۷.
  30. مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۳۵.
  31. ، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.
  32. مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۳۵، ۱۰۳ و ۱۱۹.
  33. نگاه کنید به: مسائلی، نهم ربیع، جهالت‌ها و خسارت‌ها، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۷-۱۱۵.

منبع

  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق: عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، تحفه فیروزیه (گزارشی از کتاب)، به کوشش رسول جعفریان، قم، بی‌جا، ۱۳۷۸ش، ص۸۲.
  • تبریزی، میرزا جواد، استفتائات جدید، قم، سرور، ۱۳۸۵ش.
  • جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، قم، انصاریان، ۱۳۸۳ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا طلوع دولت صفوی، نشرعلم، تهران، ۱۳۹۰ش.
  • حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، انتشارات آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • حلی، حسن بن سلیمان، المحتضر، نجف، حیدریه، ۱۳۷۰ق.
  • رازی قزوینی، عبدالجلیل، بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۸ش.
  • شوشتری، قاضی نورالله، مصائب النواصب، تصحیح قیس العطار، قم، دلیل ما، ۱۳۸۴ش.
  • صادقی کاشانی، مصطفی، «»، مشرق موعود، س۶، ش۲۲، تابستان ۱۳۹۱ش.
  • صافی، لطف‌الله، جامع الأحکام صافی، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی، ۱۳۸۵ش.
  • طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷ق.
  • خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه بن خیاط، دارالفکر، بیروت.
  • .
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالرضا، ۱۴۰۳ق.
  • مجلسی، محمدباقر، زاد المعاد، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۳م.
  • مسائلی، مهدی، نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها، نشر وثوق، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
  • مفید، محمد بن محمد نعمان، مسارالشریعه، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
  • یعقوبی، احمد بن واضح، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
  • ایجاد تفرقه مغایر با سنت معصومین است/ حدیث رفع القلم صحت ندارد، خبرگزاری مهر، تاریخ بازدید: ۱۶ آبان ۱۳۹۸ش.

پیوند به بیرون