فقیر
فقیر یا مسکین از نگاه فقهی کسی است که توان تامین مخارج سال خود و خانواهاش را ندارد. این واژه در ادبیات قرآن و روایات و منابع اخلاقی و عرفانی تعریفهای متفاوتی دارد.
در تقسیمبندی کسانی که استحقاق زکات را دارند دو واژه فقیر و مسکین با هم تعریف شدهاند؛ اما بین این دو تفاوت وجود دارد. از نظر برخی فقها فقیری که از نسل هاشم جد پیامبر باشد، نمیتواند از غیر سید زکات واجب دریافت کند.
مفهومشناسی
فقیر و مسکین که در فقه از جمله مستحقهای دریافت زکات دانسته شدهاند، کسی است که در تامین مخارج سالیانه خود و خانوادهاش ناتوان است.
واژه فقیر در بیشتر آیات قرآن به نیازمند مالی اشاره دارد؛ اما در دو سوره فاطر و محمد اشاره به رابطه تکوینی انسان و خدا دارد. در برخی روایات فقر مورد ستایش قرار گرفته است؛ اما در مقابل برخی دیگر آن را به شدت مورد نکوهش قرار دادهاند. برخی در توجیه تقابل این دو دسته، روایت فقر ستایش شده را فقر اختیاری، فقر معنوی انسان به خدا و سادهزیستی میدانند و فقر نکوهش شده را شرایط تحمیلی و غیر طبیعی معرفی میکنند که منجر به کفر و روسیاهی میشود.
واژه فقیر در منابع اخلاقی و عرفانی به کسی گفته شده است که با انتخاب خود دست از دنیا کشیده است. برخی نیز درخواست از مردم را همان فقر مذموم در روایات میدانند و احتیاج به خدا را همان فقر با افتخار میدانند که پیامبر(ص) به آن اشاره داشته است. فقیر در منابع صوفیه به کسی گفته میشود که به هیچ چیز محتاج نشود.
تفاوت فقیر و مسکین
درباره تفاوت فقیر و مسکین اختلاف نظرهایی گزارش شده است. برخی آن دو را یکی دانستهاند. اما بیشتر مفسران معتقدند که آن دو مفهوم متفاوتی دارند و یکی نیستند از دیدگاه برخی، فقیر کسی است که درخواست کمک نمیکند؛ ولی مسکین شخصی است که از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک میکند. برخی هم گفتهاند فقیر کسی است که نقص عضو دارد؛ اما مسکین شخص سالم را میگویند. گروهی حال فقیر را بدتر از مسکین و عدهای وضعیت مسکین را وخیم تر از فقیر دانستهاند. روایت ابوبصیر از امام صادق(ع) نیز وضعیت مسکین را بدتر از فقیر توصیف کرده است.
از نظر برخی فقیر کسی است که با وجود داشتن شغل و حرفه، در تأمین مخارج سال خود و خانوادهاش دچار مشکل است؛ اما مسکین کسی است که نه شغل دارد و نه توانایی تأمین مخارج خود و خانوادهاش را دارد.
حکم زکات برای فقیر
به فقیری که در برآورده ساختن مخارج سالیانه خود ناتوان است، زکات واجب تعلق میگیرد. بر اساس نظر برخی از فقها نیازمند و فقیری که از نسل هاشم جد پیامبر(ص) باشد، نمیتواند از غیر هاشمی، زکات واجب دریافت کند.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۹۹؛ خوئی، منهاج الصالحین، موسسه اسلامی خوئی، ج۱، ص۳۰۹؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۵۲.
- ↑ نگاه کنید به:سوره بقره، آیه۲۷۱؛ سوره نساء، آیه۶؛ سوره توبه، آیه۶۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۲۰.
- ↑ قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.
- ↑ قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۶.
- ↑ قرائتی، فیشهای تبلیغ، تهران، ج۵، ص۱۴۷.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ۱۳۷۸ش، ص۳۸۹.
- ↑ شبر، اخلاق، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱۳۶۸ش، ج۸، ص۳۳۶.
- ↑ نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد، کنزالعرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۴.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ۳۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶؛ طبری،جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰،ص۱۱۱.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.
- ↑ طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۵، ص۲۴۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰.
- ↑ فخر رازی، تفسیر کبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۸۲-۸۴.
- ↑ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶-۸.
- ↑ عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۹۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۱۷.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۹۸؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۱۳۶؛ خمینی، تحریر الوسیلة، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۳۵۹.
منابع
- قرآن کریم.
- خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیلة، تهران، موسسه نشر آثار، ۱۳۹۲ش.
- خوئی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، نجف، موسسه اسلامی خوئی، بیتا.
- شبر، عبدالله، اخلاق، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۴ش.
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طباطبائی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۲۰ق.
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن(تفسیر طبری)، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- طوسی، محمد بن حسن، التبان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا.
- عیاشى، محمد بن مسعود، التفسیر ( تفسیر العیاشی)، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنزالعرفان فی فقه القرآن، تصحیح محمدباقر شریفزاده و محمدباقر بهبودی، تهران، انتشارات مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبير (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- قرائتی، محسن، فیشهای تبلیغ، تهران، مولف، بیتا.
- گوهرین، صادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، ۱۳۶۸ش.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- نراقی، احمد، معراج السعاده، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸ش.