محمدجواد انصاری همدانی

محمدجواد انصاری همدانی
مجتهد و عارف شیعی
اطلاعات فردی
تاریخ تولد سال ۱۲۸۰ش
زادگاه همدان
تاریخ وفات جمعه ۲ ذی‌القعده سال ۱۳۷۹ق/ ۹ اردیبهشت سال ۱۳۳۹ش
محل دفن جوار امامزاده علی بن جعفر الصادق
شهر وفات همدان
اطلاعات علمی
استادان میرزا علی خلخالی • سید علی عرب • میرزا حسین کوثر همدانی
شاگردان حسنعلی نجابت شیرازیسید عبدالحسین دستغیبسید محمدحسین حسینی طهرانیمحمداسماعیل دولابی

محمدجواد انصاری همدانی(۱۲۸۰-۱۳۳۹ش) روحانی، عارف و عالم شیعی. وی در ۲۴ سالگی به درجه اجتهاد رسید.علاوه بر فقه، اصول با طبابت نیز آشنا بود. در اثر حادثه‌ای مسیر زندگی‌اش تغییر یافت و به سلوک و عرفان روی آورد. او مسیر عرفانی خود را بدون استاد طی نمود.
از شاگردان عرفان وی می‌توان به حسنعلی نجابت شیرازی، سید عبدالحسین دستغیب، سید محمدحسین حسینی طهرانی، محمداسماعیل دولابی اشاره کرد.
برخی از ویژگی‌های اخلاقی وی، پای‌بندی به شرع، دوری از شهرت و خدمت به دیگران بود. وی اولین مرحله سلوک را انجام واجبات و ترک محرمات می‌دانست. افرادی مانند سید علی قاضی و علامه طهرانی از انصاری همدانی به بزرگی یاد کرده‌اند. بخشی از مستند حدیث سرو زندگی وی را بازسازی کرده است.

زندگی‌نامه

محمد جواد انصاری همدانی در سال ۱۲۸۰ش در همدان به دنیا آمد. پدر وی حاج ملا فتحعلی همدانی از علمای همدان و مادرش ماه رخسار السلطنه از بستگان ناصرالدین شاه بود. از ۸ سالگی تحصیلات حوزوی را در شهر همدان آغاز کرد. در ۲۴ سالگی با تایید علمای آن دیار، موفق به دریافت درجه اجتهاد شد و بعد از آن به قم مهاجرت کرد. او دو مرتبه ازدواج کرد که حاصل آن ۸ فرزند بود.

او در جمعه ۲ ذی القعده سال ۱۳۷۹ق برابر با ۹ اردیبهشت سال ۱۳۳۹ش در اثر سکته مغزی در ۵۹ سالگی در همدان درگذشت. جنازه وی را به قم منتقل کرده و در جوار امامزاده علی بن جعفر الصادق دفن نمودند. هنگام تشییع جنازه او در همدان، تعطیل عمومی اعلام شد و سه روز در مسجد جامع این شهر مجلس ترحیم برپا بود.

جایگاه علمی

مقبره آیت الله انصاری همدانی در امامزاده علی بن جعفر الصادق،قم.

انصاری همدانی از ۸ سالگی تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. علم صرف، نحو و منطق را نزد پدرش آموخت. سپس فقه، اصول و فلسفه را نزد علمایی چون میرزا علی خلخالی و سید علی عرب فراگرفت. درس طب خمسه یونانی را نزد میرزا حسین کوثر همدانی گذراند. در ۲۴ سالگی در همدان صاحب کرسی تدریس شد و علمای آن دیار اجتهادش را تایید کردند.

پس از آن به قم مهاجرت کرد و بیش از پنج سال در درس خارج عبدالکریم حائری شرکت نمود. علمایی چون عبدالکریم حائری، سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمدتقی خوانساری، قمی بروجردی اجتهاد او را تایید کردند.
وی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، با طبابت نیز آشنا بود و برای درمان بیماران به خانه آنها می‌رفت.

برخی از شاگردان وی عبارتند از:

محمدجواد انصاری همدانی شعر می‌سروده و تخلص‌اش فانی بوده است، از وی اشعاری باقی مانده است:

در هوای عشق او پر می‌زنم تا عرش اعلیکی گذارد عشق جانان آشیان اندر زمینم
«فانیا» گر شمع رویش طالب پروانه باشدمن به کوی عشق او پر می‌زنم تا عرش اعلی

تحول

او تا ۲۴ سالگی همه وقتش را صرف یادگیری علوم حوزوی کرده بود و تمایلی به عرفان نداشت. اما ناگهان با حادثه‌ای مواجه می‌شود که او را متحول می‌کند. ماجرا از آنجا آغاز شد که تعدادی از شاگردان وی، خبر می‌آورند که عارفی به همدان آمده و عده‌ای از اهل علم دور او جمع شده‌اند. او برای هدایت آنها نزد آنان می‌رود و نزدیک دو ساعت برای آنها دلیل می‌آورد که تنها راه نجات، شرع است. اما در پایان سخنانش، آن عارف خطاب به او می‌گوید:

«عن قریب باشد که تو خود آتشی به سوختگان عالم خواهی زد.»

این ماجرا او را منقلب می‌کند و باعث می‌شود که به سیر و سلوک گرایش پیدا کند. پس از آن به دنبال راهنما و استاد می‌گردد، اما هربار دست خالی بازمی‌گردد. در بیابان‌های اطراف قم خلوت می‌گزیند و به پیامبر اسلام(ص) متوسل می‌شود تا اینکه به مقصودش می‌رسد.
او مراحل سلوک و عرفان را بدون استاد طی می‌کند و بنا بر نقل علامه طهرانی، انصاری همدانی درباره خود می‌گفت: «من استاد نداشتم و این راه را بدون مربی و راهنما پیمودم». حتی بعد از فوت ایشان بین شاگردان قاضی طباطبایی اختلاف می‌افتد که آیا سیر و سلوک به استاد نیاز دارد یا خیر؟

ویژگی‌های اخلاقی

  • پای‌بندی به شرع: تمام همت وی انجام همه واجبات و مستحبات و ترک تمامی محرمات و مکروهات بود.روی نماز اول وقت، نافله‌های روزانه و مستحبات نماز خیلی تاکید داشت. معتقد بود که تمام اسرار عرفان در نماز جمع شده است. با قرآن بسیار مانوس بود، به طوری که بین‌الطلوعین و ما بین نماز ظهر و عصر را به تلاوت قرآن اختصاص می‌داد. وقتی با شاگردانش به صحرا می‌رفت، گاه از جمع کناره می‌گرفت و در گوشه‌ای به ذکر و فکر و عبادت مشغول می‌شد.
  • گمنامی: از شهرت گریزان بود تا آنجا که از قول وی نقل شده است که اگر تراشیدن ریش حرام نبود، آن را می‌تراشیدم تا کسی مرا نشناسد و سراغم نیاید. بیشتر اوقات در حال خودش بود و از بحث و مناقشه اجتناب می‌کرد.
  • عدم استفاده از سهم امام: با اینکه مجتهد بود و مقلد هم داشت، از سهم امام استفاده نمی‌کرد و استفاده از وجوهات را خیلی مشکل می‌دانست. درآمدش از طریق معاملات ملکی، خرید فروش فرش و اثاث و چند گوسفند که در اختیار چوپانان قرار داده بود تامین می‌شد.
  • رسیدگی به خانواده: با اینکه از لحاظ معیشت نسبت به دوستان خود از وضع مناسبی برخوردار نبود، در عین حال مواظب بود که همسر و فرزندانش کمبودی احساس نکنند. با آنان بسیار با محبت رفتار می‌کرد. در مجالسی که می‌رفت معمولا همسرش را هم با خود می‌برد. غالبا کار‌های منزل را خودش انجام می‌داد. زمینه تحصیل فرزندان را فراهم می‌نمود و آنها را به یادگیری تحصیلات روز تشویق می‌کرد.
  • توجه به شاگردان: ایشان با کمال خلوص به شاگردان توجه داشت و از هرگونه کمک و مساعدتی دریغ نمی‌کرد. در برخورد با شاگردان، بسیار عادی و متواضع بود و اگر کسی وارد مجلس آنها می‌شد، ایشان را نمی‌شناخت.
  • خدمت به دیگران: وی بهترین عمل عبادی برای رسیدن به مقام قرب خدا را خدمت به خلق می‌دانست. به اقوام خود خیلی محبت می‌کرد و در حد توانش مشکلات آنها را بر طرف می‌کرد. در رسیدگی به فقرا از هیچ کمکی مضایقه نمی‌کرد و با دست خود برای آنان غذا و لباس می‌برد. فردی مهمان نواز بود و تقریبا تمام طول سال مهمان داشت.

شیوه تربیتی شاگردان

اولین توصیه او برای کسی که می‌خواست وارد مسیر سلوک شود، انجام واجبات و ترک محرمات بود. بعد از آن اگر تشخیص می‌داد که طرف واقعا این‌ها را رعایت می‌کند، کم‌کم ابواب معرفتی را برایش باز می‌کرد. دستورات عبادی وی به شاگردانش، به‌اندازه‌ای بود که خسته نشوند. معتقد بود که ذکر بدون توجه قساوت قلب می‌آورد، از این رو با شاگردان در حد استعدادشان کار می‌کرد. سفارشش به شاگردان بی‌اعتنایی به کرامات و مکاشفات بود، مگر در جایی که دستور داشته باشند.

روش عرفانی او در تربیت شاگردان مبتنی بر دنیاگریزی نبود بلکه شاگردان را به حضور در اجتماع و شغل مناسب ترغیب می‌نمود. هنگام برخورد با مشکلات اخلاقی شاگردان، در جلسات عمومی مشکلات شاگردان را با ایما و اشاره عنوان می‌کرد و گاهی اوقات به بعضی‌ها به صورت خصوصی تذکر می‌داد.

از نگاه دیگران

مستند تلویزیونی

بخشی از مجموعه مستند حدیث سرو به زندگی انصاری همدانی پرداخته است. ساخت مستند زندگی وی از سال ۱۳۸۶ آغاز شد و در نهایت در سال ۱۳۹۳ در ۹ قسمت سی دقیقه‌ای از شبکه دوم سیما پخش شد.

مطالعه بیشتر

  • کتاب سوخته سیر و سلوک عارف توحیدی آیت‌ الله شیخ محمدجواد انصاری همدانی، به همت هیأت تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس در سال ۱۳۸۳ش منتشر شده است.
  • کتاب در کوی بی‌نشان‌ها، نوشته مصطفی کرمی‌نژاد در سال ۱۳۸۲ش توسط انتشارات نهاوندی چاپ شده است.

پانویس

  1. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۹-۱۲.
  2. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۲.
  3. طهرانی، روح مجرد، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.
  4. طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۹۸.
  5. طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۹۵.
  6. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۱۱-۱۲.
  7. کرمی نژاد، در کوی بی‌نشان‌ها، ۱۳۸۲ش، ص۱۷.
  8. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۱۱.
  9. طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۹۸.
  10. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۱۳.
  11. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۳۱۰.
  12. طهرانی، روح مجرد، ۱۴۱۴ق، ص۴۶.
  13. کرمی نژاد، در کوی بی‌نشان‌ها، ۱۳۸۲ش، ص۱۴۱.
  14. نک: طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۳۸-۳۶۷.
  15. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۵.
  16. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۰-۲۸.
  17. نک: طهرانی، روح مجرد، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۱.
  18. کرمی نژاد، در کوی بی‌نشان‌ها، ۱۳۸۲ش، ص۸۸.
  19. سوخته، ۱۳۸۳ش، ۵۵-۵۷.
  20. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۶۲، ۶۴.
  21. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۳.
  22. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۳-۲۹۱.
  23. طهرانی، روح مجرد، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.
  24. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۶.
  25. طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۳۲۸.
  26. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۳۱۰
  27. طهرانی، مطلع انوار، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۹۷.
  28. کرمی نژاد، در کوی بی‌نشان‌ها، ۱۳۸۲ش، ص۸۱.
  29. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۷۲.
  30. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۹۸.
  31. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۴.
  32. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۱۴۴.
  33. سوخته، ۱۳۸۳ش، ص۳۰۵.
  34. سوخته، ۱۳۸۳ش، مقدمه کتاب. (این سخن در منبع دیگری یافت نشد.)
  35. کرمی نژاد، در کوی بی‌نشان‌ها، ۱۳۸۲ش، ص۴۰.
  36. طهرانی، روح مجرد، ۱۴۱۴ق، ص۴۷.
  37. مصباح یزدی، در جستجوی عرفان اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۱۹.
  38. ، خبرگزاری دانشجو.

منابع

  • «بازسازی زندگی آیت الله انصاری همدانی در مستند حدیث سرو»، سایت خبرگزاری دانشجو، تاریخ درج مطلب: ۳۱اردیبهشت ۱۳۹۳، تاریخ بازدید: ۱۲ مهر ۱۳۹۶.
  • حسینی طهرانی، سید محمد حسین، روح مجرد، تهران، انتشارات حکمت، ۱۴۱۴ق.
  • حسینی طهرانی، سید محمد حسین، مطلع انوار، تهران، مکتب وحی، ۱۴۳۱ق.
  • سوخته در سیر سالک عارف انصاری همدانی، هیات تحریریه موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، تهران، موسسه فرهنگی مطالعاتی شمس الشموس، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • کرمی نژاد، مصطفی، در کوی بی‌نشان‌ها، قم، انتشارات نهاوندی، چاپ ششم، ۱۳۸۲ش.
  • مصباح یزدی، محمد تقی، در جستجوی عرفان اسلامی، تدوین و تحقیق محمد مهدی نادری قمی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.