سوره الرحمن
< قمر - واقعه > | |
---|---|
| |
شماره سوره | ۵۵ |
جزء | ۲۷ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۹۷ |
مکی/مدنی | اختلافی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۷۸ |
تعداد کلمات | ۳۵۲ |
تعداد حروف | ۱۶۴۸ |
سوره الرحمن ملقب به عروس قرآن، پنجاه و پنجمین سوره قرآن است که در جزء ۲۷ جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «الرحمن» که یکی از نامهای الهی است، از کلمه آغازین سوره گرفته شده است. درباره مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف است.
سوره الرحمن مجموعهای از نعمتهای خدا در دنیا و آخرت را برمیشمرد. همچنین در این سوره به برپایی قیامت و ویژگیهای آن و چگونگی حسابرسی اعمال پرداخته شده است. خداوند در این سوره پس از ذکر هر نعمتی، از بندگان خود با آیه «فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ: پس کدامیک از نعمتهاى پروردگارتان را منکرید؟» اقرار میگیرد. این آیه ۳۱ مرتبه در سوره تکرار شده است. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده پس از این آیه، عبارت «لا بِشَیْءٍ مِنْ الائِکَ رَبِّ اُکَذِّبُ: پروردگارا هیچیک از نعمتهای تو را انکار نمیکنم» خوانده شود.
بر اساس برخی روایات اگر کسی سوره الرحمن را قرائت کند، خداوند توفیق شکرگزاری به او میدهد و اگر در آن روز یا شب از دنیا برود شهید محسوب میشود. سوره الرحمن در ایران در مجالس فاتحهخوانی قرائت میشود.
معرفی
- نامگذاری
این سوره را از آن رو الرحمن مینامند که با کلمه «الرحمن» که از نامهای الهی است آغاز میشود. نام دیگر این سوره «آلاء» (جمع ألی) به معنای نعمتها است؛ زیرا نعمتهای خدا را میشمارد. سوره الرحمن ملقب به عروس القرآن است. این لقب بر اساس روایاتی است که از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) نقل شده است.
- محل و ترتیب نزول
در مَکّی یا مدنی بودن سوره الرحمن اختلاف است؛ برخی آن را مکی و برخی دیگر آن را مدنی دانستهاند. محمدهادی معرفت از محققان علوم قرآنی، دلایل مکیبودن را ضعیف میشمارد و سوره الرحمن را سورهای مدنی میداند. بنابر نظر او این سوره در ترتیب نزول نود و هفتمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاه و پنجمین سوره است و در جزء ۲۷ قرآن جای دارد.
- تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره الرحمن ۷۸ آیه، ۳۵۲ کلمه و ۱۶۴۸ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو سورههای مفصلات و در حدود نیم حزب است. کوچکترین آیه قرآن (غیر از حروف مقطعه که فقط یک حرف یا دو حرفاند) آیه ۶۴ سوره الرحمن است: «مُدْهَامَّتَانِ: درختان آن دو بهشت در منتهای سبزی و خرّمی است.
محتوا
سوره الرحمن جهان را تابع نظمی می داند که هم انسانها و هم جنیان از آن بهره میبرند وجهان را به دو بخش دنیای فانی شدنی و آخرت پایدار تقسیم می کند. در جهان آخرت سعادت و شقاوت و نعمت و نقمت از هم جدا می گردند. سوره بیان می کند که تمام هستی(دنیا وآخرت)دارای یک نظام واحد و مرتبط با یکدیگر هستند و هر چه در جهان هستی است نعمت خداوند متعال است ازااین رو ۳۱ بار در این سوره با عتاب وتوبیخ از انسان ها وجنیان می پرسد که(فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ) کدامین نعمت های خدایتان را انکار می کنید؟ و به همین جهت سوره با رحمانیت خداوند که شامل مومن وکافر و دنیا و آخرت است شروع و با ثناء بر او و این آیه پایان مییابد (تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ترجمه: پربرکت و زوالناپذیر است نام پروردگار صاحب جلال و بزرگوار تو )
سوره الرحمن مجموعهای از نعمتهای خداوند در دنیا و آخرت را برمیشمرد و به عبارتی، این سوره بیانگر صفت رحمانیت خداوند است. مطالب مطرحشده در این سوره را میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد:
۱. نعمتهای دنیای: اشاره به برخی نعمتها مثل تعلیم قرآن کریم، آفرینش انسان و جن، آفرینش گیاهان و درختان، آفرینش آسمان، حاکمیت قوانین، آفرینش زمین با ویژگیهایش، خلقت میوهها، خلقت گلها و گیاهان معطر؛ تلاقی دریای شور و شیرین و نعمتهای موجود در دریا (آیات ۱ تا ۳۰).
۲. برپایی قیامت: اشاره به فروپاشی نظامهای دنیایی و برپایی قیامت، ویژگیهایی از قیامت، چگونگى حساب، کیفر و مجازات (آیات ۳۱ تا ۳۰ ).
۳. نعمتهای اُخرَوی: پس از اشارهای کوتاه به عذاب جهنمیان، نعمتهای نیکوکاران شمرده شده است. مهمترین نعمتهای بهشتی که به آنها اشاره شده است: باغها، چشمهها، میوهها، همسران زیبا و باوفا (آیات ۳۱ تا ۷۸).
نعمتهای خدا بر جن و انس در دنیا و آخرت | |||||||||||||||||||||||
نتیجه؛ آیه ۷۸ نعمتهای خداوند، جاودانه و بابرکت است | گفتار دوم؛ آیه ۳۱-۷۷ نعمتهای خدا بر جن و انس در آخرت | گفتار اول؛ آیه ۱-۳۰ نعمتهای خدا بر جن و انس در دنیا | |||||||||||||||||||||
مطلب اول؛ آیه ۳۱-۳۴ رسیدگی به اعمال جن و انس در آخرت | نعمت اول؛ آیه ۱-۴ تعلیم قرآن و بیان | ||||||||||||||||||||||
مطلب دوم؛ آیه ۳۵-۴۰ فروپاشی نظام دنیا و برپایی قیامت | نعمت دوم؛ آیه ۵-۹ نعمتهای خدا در آسمان | ||||||||||||||||||||||
مطلب سوم؛ آیه ۴۱-۴۵ عذابکردن گناهکاران | نعمت سوم؛ آیه ۱۰-۱۳ نعمتهای خدا در زمین | ||||||||||||||||||||||
مطلب چهارم؛ آیه ۴۶-۶۱ دو باغ مخلصان در بهشت و نعمتهای آن | نعمت چهارم؛ آیه ۱۴-۱۶ آفرینش انسان و جن | ||||||||||||||||||||||
مطلب پنجم؛ آیه ۶۲-۷۷ دو باغ مؤمنان در بهشت | نعمت پنجم؛ آیه ۱۷-۱۸ قراردادن دو مشرق و دو مغرب | ||||||||||||||||||||||
نعمت ششم؛ آیه ۱۹-۲۵ نعمتهای خدا در دریا | |||||||||||||||||||||||
نعمت هفتم؛ آیه ۲۶-۳۰ تأمین نیازهای همه موجودات | |||||||||||||||||||||||
شأن نزول
شماری از مفسران، سبب نزول این سوره را آگاه نبودن مشرکانِ قریش از نام رحمان دانستهاند؛ آنان زمانی که آیه ۶۰ سوره فرقان -که در آن امر به سجده برای خداوند رحمان شده بودند- نازل گردید، گفتند رحمان کیست و چیست؟ خداوند در مقابلِ این سخن آنان، سوره الرحمن را نازل کرد. برخی نیز بر اساس روایتی از امام صادق(ع) معتقدند سوره الرحمن درباره اهل بیت نازل شده است.
منظور از دو دریا و لؤلؤ و مرجان
در روایات از امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نقل شده است منظور از دو دریا در آیه «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ؛ دو دریا را به گونهاى روان کرد که با هم برخورد کنند»، علی(ع) و فاطمه(ع) و منظور از لؤلؤ و مرجان در «یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ؛ از هر دو دریا مروارید و مرجان برآید» نیز امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است. این تفسیر در آثار مفسران شیعه از جمله مجمع البیان طبرسی و مفسران سنی نظیر تفسیر الدرالمنثور سیوطی آمده است. مضمون این آیه در سوره فرقان آیه ۵۳ و سوره نمل آیه ۶۱ نیز آمده است.
آیات مشهور
- هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ (آیه۶۰)
ترجمه: مگر پاداش نیکی جز نیکی است؟
در آیات قبلی آمده است خداوند به کسانی که از مقام پروردگارشان ترس دارند، دو بهشت با نعمتهای فراوان میدهد. این آیه بیان میکند که آن احسان خداوند به این دلیل است که آنان با ترس از خداوند، احسان کردند و پاسخ احسان، چیزی به جز احسان نیست. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) این آیه درباره کافر و مؤمن نیکوکار و بدکار جارى مىشود و هر کس به دیگری نیکی کند، او باید جبران کند و راه جبران این نیست که به همان مقدار نیکی کند بلکه باید بیش از آن باشد. دلیل این کار آن است که اگر شخص دوم به همان اندازه فرد اول نیکی کند، عمل نیک فرد اول برتر است به دلیل آنکه او آغازگر نیکی بوده است؛ از این رو شخص دوم باید بیشتر از فرد اول نیکی کند تا در ارزش احسان با یکدیگر برابر شوند.
شعرای فارسیزبان نیز در اشعار خود به مضمون این آیه اشاره کردهاند همچنانکه مولوی سروده است:
چیست احسان ، را مکافات ای پسر؟ | لطف و احسان و ثواب معتبر |
سعدی نیز در آخرین اثر خود، مواعظ، شعری دارد که با مضمون این آیه مرتبط است:
جزای مردمی جز مردمی نیست | هر آنکو حق نداند آدمی نیست |
سوره الرحمن در فرهنگ عمومی
سوره الرحمن از جمله سورههایی است که در فرهنگ عمومی جوامع اسلامی مورد توجه قرار گرفته است. این سوره نزد مسلمانان برخی از کشورها نظیر ایران کاربرد اجتماعی دارد.
در ایران در مجالس ترحیم و فاتحهخوانی، پیش از سخنرانی واعظان، قاریان سوره الرحمن را تلاوت میکنند. در برخی محافل، افراد حاضر در مراسم پس از تلاوت آیه «فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» توسط قاری، جمله «لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ» را به صورت گروهی میخوانند. کاربرد این سوره در مجالس ختم، مخالفانی را نیز داشته است، بهویژه آنکه بر اساس دیدگاه این مخالفان، سوره الرحمن در ایران بیشتر یادآور مجالس ترحیم است و این با روح حاکم بر این سوره که بیانگر نعمتهای خدا در دنیا و آخرت است همخوانی ندارد.
کاربرد سوره الرحمن در مجالس فاتحهخوانی موجب شده در زبان عامیانه فارسی در مورد کسی که زمان مرگش نزدیک شده بگویند: فلانی بوی الرحمانش بلند شده.
الرحمن در آثار هنرمندان
سوره الرحمن از جمله سورههایی است که مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. قالیچه کتیبهای سوره الرحمن از جمله آثاری است که درباره این سوره بافته شده است. در این قالیچه در هر کتیبه یکی از آیات سوره الرحمن به همراه آیه «فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان» طراحی شده است. خطوط آیات قرآنی از نوع ثلث، نسخ و خطوط تزیینی است و درون هر کتیبه تصاویری مرتبط با موضوع آیه نیز به چشم میخورد. بافنده آن حجت الله خدایاری هنرمند تبریزی است که در ۱۳۷۵ش آن را به اتمام رسانده است. این قالیچه در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشود.
فضیلت و خواص
بر اساس برخی روایات اگر کسی سوره الرحمن را بخواند، خداوند به ضعف و ناتوانی او رحم میکند و موجب میشود آن فرد توفیق شکرگزاری نعمتهای الهی را پیدا کند. همچنین نقل شده است هر کس پس از آیه «فبای الاء ربکما تکذبان» عبارت «لابشیء من الائک رب اکذب» را بگوید، اگر در آن روز یا شب از دنیا برود شهید محسوب می شود. در نماز پس از زیارت امام رضا (ع) خواندن سوره الرحمن در رکعت دوم پس از سوره حمد توصیه شده است.در دیگر نمازهای زیارت نیز خواندن سوره الرحمن توصیه شده است.
آسان شدن امور سخت، درمان درد چشم و محافظت از انسان از جمله خواصی است که برای سوره الرحمن بیان شده است.
- برای اطلاعات بیشتر، اینها را هم ببینید: فضائل سور
متن و ترجمه
سوره الرحمن
مـتـن | ترجمه |
---|---|
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ الرَّحْمَـٰنُ ﴿١﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿٢﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿٣﴾ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿٤﴾ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿٦﴾ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ ﴿٧﴾ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿٨﴾ وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿٩﴾ وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿١٠﴾ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَکْمَامِ ﴿١١﴾ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿١٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٣﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ کَالْفَخَّارِ ﴿١٤﴾ وَخَلَقَ الْجَانَّ مِن مَّارِجٍ مِّن نَّارٍ ﴿١٥﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٦﴾رَبُّ الْمَشْرِقَیْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَیْنِ ﴿١٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿١٨﴾ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿١٩﴾ بَیْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ ﴿٢٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢١﴾ یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٢٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٣﴾ وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنشَآتُ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلَامِ ﴿٢٤﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٥﴾ کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ ﴿٢٦﴾ وَیَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿٢٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٢٨﴾ یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿٢٩﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٠﴾ سَنَفْرُغُ لَکُمْ أَیُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿٣١﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٢﴾ یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿٣٣﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٤﴾ یُرْسَلُ عَلَیْکُمَا شُوَاظٌ مِّن نَّارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنتَصِرَانِ ﴿٣٥﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٦﴾ فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾ فَیَوْمَئِذٍ لَّا یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾ یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿٤١﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٢﴾ هَـٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿٤٣﴾ یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿٤٤﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٥﴾ وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿٤٦﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٧﴾ ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿٤٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٤٩﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿٥٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥١﴾ فِیهِمَا مِن کُلِّ فَاکِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿٥٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٣﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ ۚ وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ﴿٥٤﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٥﴾ فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٥٦﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٧﴾ کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿٥٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٥٩﴾ هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿٦٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦١﴾ وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿٦٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٣﴾ مُدْهَامَّتَانِ ﴿٦٤﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٥﴾ فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿٦٦﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٧﴾ فِیهِمَا فَاکِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿٦٨﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٦٩﴾ فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿٧٠﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧١﴾ حُورٌ مَّقْصُورَاتٌ فِی الْخِیَامِ ﴿٧٢﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٣﴾ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿٧٤﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٥﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَىٰ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِیٍّ حِسَانٍ ﴿٧٦﴾ فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ ﴿٧٧﴾ تَبَارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ ﴿٧٨﴾ | به نام خداوند رحمتگر مهربانِ [خدای] رحمان، (۱) قرآن را یاد داد. (۲) انسان را آفرید، (۳) به او بیان آموخت. (۴) خورشید و ماه بر حسابی [روان]اند. (۵) و بوته و درخت چهرهسایانند. (۶) و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت، (۷) تا مبادا از اندازه درگذرید. (۸) و وزن را به انصاف برپا دارید و در سنجش مکاهید. (۹) و زمین را برای مردم نهاد. (۱۰) در آن، میوه [ها] و نخلها با خوشههای غلاف دار، (۱۱) و دانههای پوستدار و گیاهان خوشبوست. (۱۲) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۱۳) انسان را از گل خشکیدهای سفال مانند، آفرید. (۱۴) و جن را از تشعشعی از آتش خلق کرد. (۱۵) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۱۶) پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر. (۱۷) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۱۸) دو دریا را [به گونهای] روان کرد [که] با هم برخورد کنند. (۱۹) میان آن دو، حد فاصلی است که به هم تجاوز نمیکنند. (۲۰) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۲۱) از هر دو [دریا] مروارید و مرجان برآید. (۲۲) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۲۳) و او راست در دریا سفینههای بادباندار بلند همچون کوهها. (۲۴) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۲۵) هر چه بر [زمین] است فانیشونده است. (۲۶) و ذات باشکوه و ارجمند پروردگارت باقی خواهد ماند. (۲۷) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۲۸) هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست میکند. هر زمان، او در کاری است. (۲۹) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۳۰)ای جن و انس، زودا که به شما بپردازیم. (۳۱) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۳۲)ای گروه جنّیان و انسیان، اگر میتوانید از کرانههای آسمانها و زمین به بیرون رخنه کنید، پس رخنه کنید. [ولی] جز با [به دست آوردن] تسلطی رخنه نمیکنید. (۳۳) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۳۴) بر سر شما شرارههایی از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد، و [از کسی] یاری نتوانید طلبید. (۳۵) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۳۶) پس آنگاه که آسمان از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد. (۳۷) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۳۸) در آن روز، هیچ انس و جنی از گناهش پرسیده نشود. (۳۹) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۴۰) تبهکاران از سیمایشان شناخته میشوند و از پیشانی و پایشان بگیرند. (۴۱) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۴۲) این است همان جهنمی که تبهکاران آن را دروغ میخواندند. (۴۳) میان [آتش] و میان آب جوشان سرگردان باشند. (۴۴) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۴۵) و هر کس را که از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است. (۴۶) پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۴۷) که دارای شاخسارانند. (۴۸) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۴۹) در آن دو [باغ] دو چشمه روان است. (۵۰) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۵۱) در آن دو [باغ] از هر میوهای دو گونه است. (۵۲) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۵۳) بر بسترهایی که آستر آنها از ابریشم درشتبافت است، تکیه زدهاند و چیدن میوه [از] آن دو باغ [به آسانی] در دسترس است. (۵۴) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۵۵) در آن [باغها، دلبرانی] فروهشتهنگاهند که دست هیچ انس و جنّی پیش از ایشان به آنها نرسیده است. (۵۶) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۵۷) گویی که آنها یاقوت و مرجانند. (۵۸) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۵۹) مگر پاداش احسان جز احسان است؟ (۶۰) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۶۱) و غیر از آن دو [باغ]، دو باغ [دیگر نیز] هست. (۶۲) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۶۳) که از [شدّت] سبزی سیهگون مینماید. (۶۴) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۶۵) در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است. (۶۶) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۶۷) در آن دو، میوه و خرما و انار است. (۶۸) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۶۹) در آنجا [زنانی] نکوخوی و نکورویند. (۷۰) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۷۱) حورانی پردهنشین در [دل] خیمهها. (۷۲) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۷۳) دست هیچ انس و جنّی پیش از ایشان به آنها نرسیده است. (۷۴) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۷۵) بر بالش سبز و فرش نیکو تکیه زدهاند. (۷۶) پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟ (۷۷) خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت، (۷۸) |
سوره پیشین: سوره قمر | سوره الرحمن سورههای مکی • سورههای مدنی | سوره پسین: سوره واقعه |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
تکنگاری
- دستغیب، سید عبدالحسین، بهشت جاودان (تفسیر سوره شریفه الرحمن)، قم دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم ۱۳۹۳ش
پانویس
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۳.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۴۰؛ طبرسی، مجمع البیان، آستان قدس رضوی، ج۲۴، ص۵۴.
- ↑ یعقوبی، تاریخ، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۳۳؛ ابنندیم، الفهرست، دارالمعرفة، ص۳۸؛ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۹.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوی، ج۲۴، ص۵۳.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۲۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۱۷۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۱۹، ص۹۳.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۹۱.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۲۸۰.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج ۵، ص۲۳۰.
- ↑ سوره الرحمن، آیه ۱۹.
- ↑ سوره الرحمن، آیه ۲۲.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج ۲، ص ۳۴۴؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۴۶۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوی، ج۲۴، ص۷۸؛ سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۴۲و ۱۴۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۴م، ج۱۹، ص۱۱۰.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۲۴، ص۱۱۲.
- ↑
- ↑
- ↑
- ↑ خرمشاهی، اصطلاحات قرآنی در محاوره فارسی، ۱۳۷۳ش، ص۲۷ و ۲۸.
- ↑ قالیچههای کتیبهای با مضمون قرآنی، مندرج در سایت موزه آستان قدس رضوی (۱۸ خرداد ۱۳۹۳ش)، تاریخ بازبینی (۷ شهریور ۱۳۹۵ش.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوی، ج۲۴، ص۵۴.
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۱۶.
- ↑ مفاتیح الجنان، ص۸۱۵.
- ↑ مفاتیح الجنان ،کیفیت زیارت امام موسی(ع) و زیارت مطلقه امیرالمؤمنین
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۲۳۸؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، آستان قدس رضوی، ج۲۴، ص۵۵.
- ↑ پاتوق کتاب فردا
- ↑ وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَٰذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ترجمه: او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد؛ یکی گوارا و شیرین، و دیگر شور و تلخ؛ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گویی هر یک به دیگری میگوید:) دور باش و نزدیک نیا!
- ↑ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا ترجمه: و میان دو دریا مانعی قرار داد (تا با هم مخلوط نشوند
- ↑ (الا ای جنّ و انس) کدامین نعمتهای خدایتان را انکار میکنید؟
- ↑ هیچ یک از نعمتهایت را ای پروردگارم انکار نمیکنم.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
- ابن ندیم، الفهرست، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق.
- خرمشاهی، اصطلاحات قرآنی در محاوره فارسی، مجله بینات، قم، مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع)، ش۱، ۱۳۷۳ش.
- دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
- سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه، مهدی حائری قزوینی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۰ش.
- سیوطی، جلالالدین عبدالرحمن، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
- صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، به تحقیق صادق حسنزاده، تهران، ارمغان طوبی، ۱۳۸۲ش.
- طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۹۷۴م.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه: بیستونی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۹۰ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۷ش.
- معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، ترجمه ابومحمد وکیلی، تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
- مفاتیح الجنان، ترجمه موسوی دامغانی، انتشارات آستان قدس، چاپ یازدهم.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر بیروت، ۱۹۶۰م، ج۲، ص۳۳.
پیوند به بیرون