ویسه
ویسه در شاهنامه فرزند زادشم و نبیره تور است. وی پدر پیران و سپهبد پشنگ بود و در رایزنی برای نبرد با ایرانیان حضور داشت. افراسیاب او را به یاری کروخان به دنبال شبستان نوذر بسوی پارس فرستاد. فردوسی در بیتی از شاهنامه، از ویسه، چنین یاد کردهاست:
ویسه | |
---|---|
اطلاعات کلی | |
نام | ویسه |
منصب | وزیر پشنگ |
آئین | دیویسنا |
زادگاه | ویسه گرد |
درفش | سیاه |
ملیت | توران |
سایر اطلاعات | |
شناخته شده | تصاحب شبستان نوذر |
جنگها | ایران و توران |
جنگ اول | جنگ پشنگ |
نتیجه نبرد | هلاکت نوذر تصرّف کامل ایران |
خانواده | |
نام نیا | تور |
نام پدر | زادشم |
فرزندان | پیران، هومان، فرشیدورد، پیلسم، نستیهن، کلباد، بارمان و لهاک |
سپهبدش چون ویسه تیزچنگ | که سالار بُد بر سپاه پشنگ |
ویسه در شاهنامه
هنگامی که جنگ پشنگ به فرمان پشنگ صادر شد، افراسیاب جوان سپهسالار توران به مرزهای ایران یورش آورد و در نزدیکی دهستان محل استقرار نوذر و سپاه ایران سه جنگ بزرگ با لشکر نوذر در گرفت. در ابتدای نبرد نخست، بارمان پسر ویسه که پهلوانی بزرگ بود هماورد خواست و قباد برادر کهنسال قارن (کارن پسر کاوه آهنگر) سپهسالار سپاه نوذر و ایرانیان ، به رزم با او شتافت و بارمان بر او غلبه کرد و اورا کشت. پس از جدا شدن قارن از نوذر و رفتن قارن همراه با گروهی از لشکر ایران به سوی پارس برای دفاع از زنان و خانواده سربازان، در نزدیکی دژ سپید با بارمان روبرو می شود و در نبردی بارمان را می کشد. افراسیاب که از رفتن قارن خبردار می شود دستور می دهد که بارمان به دنبال قارن برود و جلوی اورا بگیرد. اما وقتی به او خبر می دهند که بارمان قبلن کشته شده، به ویسه میگوید که با لشکری جنگاور به سوی قارن برود و هم اورا شکست دهد و هم انتقام خون پسرش بارمان را بگیرد.
بشد ویسه سالار توران سپاه | ابا لشکری نامور کینه خواه |
ویسه به لشکر قارن می رسد و به کین فرزندش با قارن نبرد نمود و قبل از نبرد خطاب به قارن گفت:
ز قلب سپه ویسه آواز داد | که شد تاج و تخت بزرگی به باد | |
ز قنّوج تا مرز کابلستان | همان تا در بُست و زابلستان | |
همه سر بسر پاک در چنگ ماست | بر ایوانها نقش و نیرنگ ماست | |
کجا یافت خواهی تو آرامگاه | ازان پس کجا شد گرفتار شاه |
پس از نبرد دو لشکر و کشته شدن بسیاری، ویسه شکست می خورد و از جنگ روی بر می گرداند و به نزد افراسیاب بر می گردد.
ویسه، پدر پیران ویسه از شخصیت های بارز و خردمند شاهنامه است.
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- حسین، الهی قمشهای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵.
- پارسی نگاشتهٔ شاهنامه، نگارش: فرانک دوانلو، انتشارات آهنگ قلم، چاپ سوم، ۱۳۸۷ (با اندکی تغییر)