نقش دستوری
در زبانشناسی به نقشی که واژهای یا گروهی از واژهها در جمله به خود میگیرد نقش دستوری (به انگلیسی: Grammatical relation) گفته میشود. نقشها به دو دسته تقسیم میشوند: نقشهای اصلی که اگر فعل اسنادی یا همان ربطی بود نهاد (مسندالیه) و گزاره (مسند) نقش اصلی هستند ولی اگر فعل غیراسنادی یا همان فعل خاص بود نقشهای اصلی نهاد (فاعل) و گزاره (مفعول) هستند.
و نقشهای فرعی مانند متمم (زبانشناسی)، قید، تمیز (یا همان متمم مفعولی)، بدل و منادا هستند.
نقشنما به واژهای گفته میشود که نقش دستوری واژههای پیش یا پس از خود را نشان میدهد.
منظور از نقش دستوری حالتهای مفعولی، فاعلی، اضافه و غیره است. برای نمونه پسواژهٔ «را» در فارسی یک نقشنما است که نقش مفعولی عبارت پیش از خود را میرساند.
حروف پیوند برخلاف نقشنماها در پی بردن به نقش دستوری واژهها تأثیری ندارند.
انواع نقش نماها
- ۱ – را: پس از مفعول میآید و نقشنمای مفعول است.
- ۲ – نقشنمای اضافه: «-ِ» این نشانه بعد از اسم میآید و کلمه بعد از آن مضاف الیه یا صفت است.
- ۳ – حرف اضافه: از، به، با، در، بر، برای، مانند…» نشانه متمم است.
- ۴ – حرف پیوندهای وابسته ساز، که، تا، چون، زیرا، اگر، با این که…
پیوندهای هم پایه ساز: «و، اما، ولی، ولیکن، یا…»
- ۵ – نشانهٔ ندا: «آی، ای، یا» ای خدا، ای رضا و مصوت را «اَ» در پایان برخی اسمها مانند خدایا، سعدیا
منابع
کتاب زبان فارسی اول دبیرستان، دبیرستانهای ایران، درس بیست و هفتم و درس بیست و هشتم.