نبرد مگیدو (۶۰۹ پیش از میلاد)
نبرد مگیدو نبردی است که در سال ۶۰۹ پیش از میلاد میان ارتش مصر به فرماندهی نخو دوم از یک سو و پادشاهی یهودا به فرماندهی یوشیا از سوی دیگر و در محل تل مگیدو رخ داده است. فرعون نخو دوم از مصر ارتش خود را به کارکمیش (شمال سوریه) هدایت کرد تا به متحدش آشور علیه امپراتوری بابل نو بپیوندد. این امر نیاز به عبور از طریق قلمرو تحت کنترل پادشاهی یهودا بود. اما یوشیا پادشاه یهودا از عبور مصریان ممانعت نمود. نیروهای یهودی در مگیدو با مصریان نبرد کردند و شکست خوردند، در نتیجه مرگ یوشیا و پادشاهی وی به یک دولت دستنشانده مصر تبدیل شد. این جنگ در کتاب مقدس عبری، و اسدرا 1 یونانی و نوشتههای یوسف فلاوی ثبت شدهاست.
نبرد مگیدو | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یک مجسمه برنز زانو زده، احتمالاً نخو دوم، موزه بروکلین | |||||||
| |||||||
طرفهای درگیر | |||||||
مصر | پادشاهی یهودا | ||||||
فرماندهان و رهبران | |||||||
نخو دوم | یوشیا † | ||||||
قوا | |||||||
نامعلوم | نامعلوم | ||||||
تلفات و ضایعات | |||||||
نامعلوم | زیاد |
در حالی که نخو دوم کنترل پادشاهی یهودا را به دست آورد، ترکیبی از نیروهای آشوری و مصری در نبرد با بابلیان، شکست خورده و حران از دست دادند. پس از آن امپراتوری آشوری نو به عنوان یک کشور مستقل از بین رفت.
منابع کتاب مقدس
داستان اصلی در کتب پادشاهان ۲۳: ۲۹–۳۰ (حدود سال ۵۵۰ پیش از میلاد نوشته شدهاست) نقل شدهاست. متن عبری در اینجا اشتباه گرفته شده و به عنوان Necho going'against 'Assyria ترجمه شدهاست.Cline 2000:92-93خاطرنشان میکند که بیشتر ترجمههای مدرن سعی دارند این متن را با در نظر گرفتن آنچه اکنون از منابع تاریخی دیگر میدانیم، بهبود بخشند، یعنی اینکه مصر و آشور در آن زمان متحد بودند. در متن اصلی نیز به «جنگ» اشاره نشدهاست، با این حال برخی از نسخههای مدرن کلمه نبرد را به متن اضافه میکنند.
در زمان وی فرعون نکو، پادشاه مصر، نزد پادشاه آشور در کنار رودخانه فرات رفت. یوشیا پادشاه به ملاقات او رفت و فرعون نکو وقتی او را دید در مگیدو او را کشت. و خادمانش جنازه او را با ارابه از مگیدو، بردند و به اورشلیم آوردند، و در مزارش دفن کردند.
شرح طولانیتری نیز وجود دارد که بعداً در تواریخ دوم ۳۵: ۲۰–۲۵ (که حدود ۳۵۰–۳۰۰ پیش از میلاد نوشته شدهاست) ثبت شدهاست.
پس از همه اینها، زمانی که یوشیا معبد را به ترتیب تعیین کرد، پادشاه مصر، پادشاه مصر به جنگ آمد اما نکو پیامی با فرستاده به نزد او فرستاد، گفت: «پادشاه یهودا، ما با یکدیگر، چه کار میکنیم؟ من امروز علیه تو نمیآیم بلکه به خانهای که با آن در جنگ هستم میآیم و خدا به من دستور دادهاست عجله کنم. به خاطر خودت از دخالت در کار خدایی که با من است جلوگیری کن تا تو را نابود نکند.» با این حال، یوشیا از او روی برنمیگرداند، بلکه برای جنگ با او خود را آماده میکرد؛ و نه به سخنان نکو از دهان خدا گوش میداد، بلکه میآمد تا در دشت مگیدو جنگ کند. کمانداران، پادشاه یوشیا را تیرباران کردند، و پادشاه به خادمان خود گفت: «مرا با خود ببرید، زیرا من به شدت زخمی شدهام.» بنابراین خادمان او را از ارابه خارج کرده و به ارابه دومی که داشت حمل کردند و او را به اورشلیم در آنجا بردند. و در آنجا درگذشت و در مقبره پدرانش به خاک سپرده شد.
منابع دیگر
این شرح در Esdras جزئیات جزئی اضافه میکند، با تفاوت اساسی بین آن و روایت قبلی در کتاب تواریخ این است که یوشیا در مگیدو فقط به عنوان «ضعیف» توصیف میشود و میخواهد او را به اورشلیم برسانند، جایی که او میمیرد. کلین خاطرنشان میکند که این موضوع داستان را با پیشگویی قبلی که توسط این پیامبر هولدا مطابقت دارد، مطابقت میدهد (کتب پادشاهان ۲۲:۱۵–۲۰).
هفت قرن پس از مرگ یوشیا، یوسف فلاوی نیز گزارشی از وقایع را نوشت. این شامل جزئیات بیشتر در مورد جنبشهای یهودی در میدان جنگ است که تنظیم شدهاست. اما کلین معتقد است بر اساس شرحهای کتاب مقدس و شاید دیدگاههای خود یوسف فلاوی است. (Cline 2000:97)
سرانجام هرودوت این نبرد و مبارزات مصر را در نوشتههای خود. ثبت میکند
مکان میدان جنگ
یک دیدگاه در توپوگرافی مکانهای اطراف شهر، نشان میدهد که مگیدو یک بلندی کوچک در میان دیگران در یک فلات کوچک بالایی نزدیک به یک سطح بزرگ است.
در مقایسه با منطقه اطراف، این یک هدف واضح نیست با این حال، به دلیل وجود منبع آب از رودخانه کیشون آن را به عنوان پادگان برای حفاظت از مفید است. این به این دلیل توضیح میدهد که چرا یوشیا از این ناحیه استفاده کرد تا رویکرد خود را پنهان کند، زیرا او تلاش کرد تا از آن بر ضد مصریان که سعی در حمله به بابلیها در میانرودان داشتند استفاده کنند.
عواقب
یهودا تحت کنترل و نفوذ مصر قرار گرفت. در بازگشت از سوریه و میانرودان، نخو دوم یهوآحاز پسر یوشیا را که به تازگی جانشین پدرش یوشیا شده بود دستگیر و خلع کرد. فرعون به عنوان خراج ۱۰۰ تالنت نقره از یهودا گرفت و برادر مسنتر یهوآحاز را به پادشاهی منصوب کرد. نخو همچنین نام این پادشاه جدید را به یهویاقیم تغییر داد. یهوآحاز به اسارت به مصر برده شد، و در آنجا اولین پادشاه یهودا شد که در تبعید درگذشت.
جستارهای وابسته
- سقوط حران
- نبرد کرکمیش
منابع
- ↑ Coogan, Michael David (2001). The Oxford History of the Biblical World. Oxford University Press. p. 261. ISBN 978-0-19-513937-2.
- ↑ ترجمه کتاب مقدس به یونانی باستان
- ↑ 2 Chronicles 35: New American Standard Bible
- ↑ Josephus, Antiquities of the Jews x.5.1 10.75–77
- ↑ Histories of Herodotus, 2:159;