دودمان یرواندی
دودمان یـِرواندونی (به ارمنی: Երվանդունիներ، (به انگلیسی Orontid Dynasty)، از ۵۷۰ (پیش از میلاد) تا ۲۰۰ (پیش از میلاد) حکمرانی کردند. مؤسس پادشاهی اَروَند (یرواند) یکم ساکاواکیاتس بود و آخرین پادشاه از این دودمان یرواند چهارم. آنتیوخوس چهارم کوماژن از این خاندان آخرین پادشاه کوماژن بود. شاهان یرواندی در آغاز ساتراپهای ایران هخامنشی در منطقه بودند.
دودمان یرواندی Երվանդունիներ | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
سده ۶ (پیش از میلاد)–نامعلوم | |||||||
ارمنستان در دوران یرواندیها، ۲۵۰ پیش از میلاد | |||||||
پایتخت | آرماویر یروانداشات | ||||||
حکومت | - | ||||||
تاریخ | |||||||
• بنیانگذاری | سده ۶ (پیش از میلاد) | ||||||
• فروپاشی | نامعلوم | ||||||
|
اصلیت
نام این دودمان یعنی یرواندی (در زبانهای غربی Orontid) (در یونانی: Ὀρόντης لاتین: Orontes) گرفته شده که به معنی «چابک» و «دلاور» است.
برخی از مورخان بیان میکنند که یرواندیها اصالتاً ایرانی بودند، و پیوندهای خانوادگی دودمانی با سلسله حاکم هخامنشی داشتهاند. یرواندیها در تمام مدت فرمانروایی خود بر نسب خود از هخامنشیان تأکید داشتند تا مشروعیت سیاسی خود را تقویت کنند.
به گفته این منابع، آنها از خویشاوندان طایفه هخامنشی به حساب میآمدند و از خاندان ویدرنه از یاران هفتگانه داریوش یکم در سرکوب گئومات مغ محسوب میشدند. و هم استاتیرای یکم ملکه محبوب اردشیر دوم و برادرش تیسافرن سردار معروف پارسی از این خاندان بودند و هم یرواند یکم نوه عموی این دو با دختر اردشیر دوم به نام روزگونه ازدواج نمود.
مورخان دیگری میگویند که یرواندیها اصالتاً ارمنی بودند، در حالی که به گفته رازمیک پانوسیان، یرواندیها احتمالاً با فرمانروایان ایران و سایر خاندانهای اشرافی برجسته در ارمنستان وصلت کرده بودند و میگویند که قومیت ارمنی آنها نامشخص است.
پیشینه
مرزهای ارمنستان در دوران پادشاهی یرواند یکم ساکاواکیاتس همان مرزهای دوران اورارتو بود و در جنوب از جلگه دجله میگذشت، در شمال با ارمنستان علیا و منطقه گوگارک در غرب با فرات و در شرق توسط دریاچه ارومیه بطرف جلگه شاخه سفلای ارس و رود کورا محدود میشد. یرواندیها دشت آرارات را مرکز حکومتشان قرار دادند و شهر آرماویر که به روی خرابههای آرگیشتی خینیلی بنا گردیده بود. به عنوان پایتخت برگزیدند. آنها در این سرزمین به اصلاحات و آبادانی پرداختند و چند شهر بنا نهادند. در منطقهای که رودهای ارس و آخوریان به هم ملحق میگردند شهر یروانداشات ساخته میشود؛ که جانشین آرماویر پایتخت پادشاهی ارمنستان میگردد. این شهر اخیر نقش خود را بعنوان مرکز پرستش حفظ مینماید. یک زیارتگاه بزرگ دیگر در باگاران در کنار آخوریان ایجاد میگردد.
از اولین مذاکرات سرداران اسکندر به منظور تقسیم سرزمینهای او نام ارمنستان در فهرست اسامی ممالک فتح شده به دست اسکندر نیامده و ارمنستان برخلاف ایران، که همزمان با سقوط دولت هخامنشی مطیع اسکندر و دولت مقدونی شد، توانست تمامیت ارضی و استقلال خود را حفظ کند.
پس از فروپاشی سلسلهٔ هخامنشیان یرواند دوم از خاندان یرواندی، که والی ایالت ارمنستان در این دوره و از سرداران ارمنی حاضر در نبرد گوگمل بود، خود را پادشاه مستقل ارمنستان بزرگ معرفی کرد. میترنس دیگر سردار ارمنی، نیز که او هم در نبرد گوگمل حاضر بود، دولت مستقل دیگری در شمال غربی ارمنستان بزرگ تشکیل داد که به ارمنستان کوچک شهرت یافت.
این بخش از ارمنستان همزمان با حملات ارتش مقدونی به نواحی کاپادوکیه به فرماندهی اومئنس به دست نیروهای مقدونی تصرف شده و جزو قلمرو اسکندر قرار گرفت. البته، پس از مدتی بار دیگر استقلال خود را بازیافت. در این دوره، بخش دیگری از ارمنستان، که جنوب غربی این سرزمین را تشکیل میداد، «زوپک» نام داشت. این سرزمین زمانی جزوی از ارمنستان بزرگ بود اما به دلایل مختلف از آن جدا شده و فردی به نام آرشام از خاندان یرواندی بر آن حکومت میکرد.
شجرهنامه
بغابیگنا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویدرنه یکم Persian nobleman (۵۲۱) | سیسامنس | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویدرنه دوم chiliarc of Iran (۴۸۰–۴۲۸ پ. م) | سیسامنس (۴۸۰ پ. م) | اوتانس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
{{{۷}}} | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویدرنه سوم ساتراپ ارمنستان († ۴۱۰ پ. م) | یرواند | ? | گوبریاس gouv. آکدی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمستریس دختر داریوش دوم هخامنشی | تریتخمه ساتراپ ارمنستان († ۴۱۰ پ. م) | رکسانا († ۴۱۰) | تیسافرن ساتراپ سارد († ۳۹۶) | چندین شاهزاده و شاهدخت اعدام شده در ۴۱۰ پ. م | استاتیرا († ۴۰۰) همسر اردشیر دوم هخامنشی | اردشیر ساتراپ هیرکانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
a prince († ۴۰۴ پ. م) | مازئوس ساتراپ بابل († ۳۲۸ پ. م) | روزگونه | یرواند یکم ساتراپ ارمنستان (۴۰۱–۳۶۱ پ. م) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویدرنه ساتراپ ایونی (۳۳۴ پ. م) | یرواند دوم ساتراپ ارمنستان (۳۶۱–۳۳۱ پ. م) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Mithrenes شاه ارمنستان (۳۳۱–۳۱۷ پ. م) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یرواند سوم شاه ارمنستان (۳۱۷٫۲۶۰ پ. م) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساموس یکم شاه ارمنستان (۲۶۰ پ. م) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آرشام یکم شاه ارمنستان (۲۶۰–۲۲۸ پ. م) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پانویس
- ↑ Encyclopaedia Iranica:Orontes
- ↑ Schmitt 2002.
- ↑ Toumanoff 1963, p. 278.
- ↑ Canepa 2015, p. 80.
- ↑ Garsoian 2005.
- ↑ Gaggero 2016, p. 79.
- ↑ Allsen 2011, p. 37.
- ↑ Lang 2000, p. 535.
- ↑ Payaslian 2007, p. 8-9.
- ↑ Payaslian 2007, p. 9.
- ↑ Lang, David Marshall. Iran, Armenia and Georgia Political Contacts. Cambridge History of Iran
- ↑ تاریخ ارمنستان، از دوران ماقبل تاریخ تا سده هجدهم، جلد اول، ترجمه آ. گرمانیک، تهران
- ↑ Adrych et al. 2017, p. 138.
- ↑ Ghafurov 1971, pp. 30-31.
- ↑ Panossian 2006, p. 35.
منابع
- پاسدرماجیان، هراند (۱۳۷۷). تاریخ ارمنستان. ترجمهٔ محمد قاضی. تهران: زرین.
- تاریخ ارمنستان، جلد: از دوران ما قبل تاریخ تا آخر سده هجدهم. ج. اول. ترجمهٔ ادیک باغداساریان (ا. گرمانیک). دریافتشده در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰.
- Bournoutian, George (1995). A History of the Armenian People: Pre-history to 1500 A.D. ISBN 978-0-939214-96-9.
- Maranci, Christina (2018). The Art of Armenia: An Introduction. Oxford University Press. p. 21. ISBN 978-0-19-093588-7.
- Adrych, Philippa; Bracey, Robert; Dalglish, Dominic; Lenk, Stefanie; Wood, Rachel (2017). Elsner, Jaś (ed.). Images of Mithra. Oxford University Press. ISBN 9780192511119.
- Allsen, Thomas T. (2011). The Royal Hunt in Eurasian History. University of Pennsylvania Press. p. 37. ISBN 978-0812201079.
- Bournoutian, George (2006). A Concise History of the Armenian People. California: Mazda Publishers, Inc. p. 23. ISBN 1-56859-141-1.
Aramaic, the language of the imperial administration, was introduced into Armenia, where, for centuries, it continued to be used in official documents. Old Persian cuneiform, meanwhile, was used in most inscriptions. Xenophon mentions that he used a Persian interpreter to converse with Armenians and in some Armenian villages they responded in Persian.
- Canepa, Matthew (2010). "Achaemenid and Seleukid Royal Funerary Practices and Middle Iranian Kingship". In Börm, H.; Wiesehöfer, J. (eds.). Commutatio et Contentio. Studies in the Late Roman, Sasanian, and Early Islamic Near East in Memory of Zeev Rubin. pp. 1–21.
- Canepa, Matthew P. (2015). "Dynastic Sanctuaries and the Transformation of Iranian Kingship between Alexander and Islam". In Babaie, Sussan; Grigor, Talinn (eds.). Persian Kingship and Architecture: Strategies of Power in Iran from the Achaemenids to the Pahlavis. I.B.Tauris. p. 80. ISBN 978-1848857513.
Iranian culture deeply influenced Armenia, and Iranian dynasties ruled Armenia during several important periods, including the Orontids (c. sixth century - c. early second century BCE) and Arsacids (54-428 CE).
- Gaggero, Gianfranco (2016). "Armenians in Xenophon". Greek Texts and Armenian Traditions: An Interdisciplinary Approach. De Gruyter.
The above mentioned Orontids..[..]..but also because the two satraps who were contemporaries of Xenophon's are explicitly stated to be Persian.
- Garsoian, N. (2005). "TIGRAN II". Encyclopaedia Iranica.
Tigran (Tigranes) II was the most distinguished member of the so-called Artašēsid/Artaxiad dynasty, which has now been identified as a branch of the earlier Eruandid [Orontid] dynasty of Iranian origin attested as ruling in Armenia from at least the 5th century B.C.E
- Ghafurov, Bobojon (1971). История иранского государства и культуры [History of the Iranian State and Culture] (PDF) (به روسی). Moscow: Nauka: Chief Editorial Office of Eastern Literature. OCLC 8240688.
- Hovannisian, Richard G. (1997). The Armenian People from Ancient to Modern Times. Vol. I: The Dynastic Periods: From Antiquity to the Fourteenth Century. Palgrave Macmillan.
..but the existence of a local Armenian dynasty, probably of Iranian origin..
- Lang, David M. (2000). "Iran, Armenia and Georgia". In Yarshater, Ehsan (ed.). The Cambridge History of Iran, Volume 3: The Seleucid, Parthian and Sasanid Periods. Cambridge University Press. p. 535. ISBN 0-521-20092-X.
The most striking example of the syncretism of gods in ancient Parthia actually occurs in a former Armenian satellite kingdom, namely Commagene, the modern Malatya district. Here a scion of the Armenian Orontid house, King Antiochus I (69 — 38 B.C.) built himself a funeral hill at Nimrud Dagh.(..) We see the king’s paternal ancestors, traced back to the Achaemenian monarch Darius, son of Hystaspes, while Greek inscriptions record the dead ruler’s connections with the Armenian dynasty of the Orontids.
- Manandian, Hagop (1965). The Trade and Cities of Armenia in Relation to Ancient World Trade. Armenian library of the Calouste Gulbenkian Foundation. p. 37.
- Panossian, Razmik (2006). The Armenians From Kings and Priests to Merchants and Commissars. United Kingdom: Columbia University Press. pp. 35. ISBN 9781850657880.
It is not known whether the Yervandunis were ethnically Armenian. They probably had marriage links to the rulers of Persia and other leading noble houses in Armenia.
- Payaslian, Simon (2007). The history of Armenia : from the origins to the present (1st ed.). New York: Palgrave Macmillan. p. 8-9. ISBN 978-1403974679.
- Russell, J. R. (1986). "ARMENIA AND IRAN iii. Armenian Religion". In Yarshater, Ehsan (ed.). Encyclopædia Iranica, Volume II/4: Architecture IV–Armenia and Iran IV. London: Routledge & Kegan Paul. pp. 438–444. ISBN 978-0-71009-104-8.
Iran, however, was to be the dominant influence in Armenian spiritual culture. The Orontid, Artaxiad, and Arsacid dynasties were all Iranian in origin, and the greater part of the Armenian vocabulary consists of Mid. Ir. loanwords. The Armenians preserved strong regional traditions which appear to have been incorporated into Zoroastrianism, a religion adopted by them probably in the Achaemenid period.
- Sartre, Maurice (2005). The Middle East Under Rome. Harvard University Press. p. 23. ISBN 978-0674016835.
The Commagene kings claimed to be descended from the Orontids, a powerful Iranian family that had ruled the area during the Achaemenid period. They were related to the Achaemenids who had built a kingdom (...)
- Schmitt, Rüdiger (2002). "ORONTES". Encyclopaedia Iranica.
- Toumanoff, Cyril (1963). Studies in Christian Caucasian history. Washington D.C.: Georgetown University Press. p. 278.
The eponym's praenomen Orontes is as Iranian as the dynasty itself..
- Adalian, Rouben Paul (2002). Historical Dictionary Of Armenia. Lanham, Maryland: Scarecrow Press, Inc. p. 381-85. ISBN 978-0-8108-4337-0.