زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

پیاس





پَیاس، یا قاچیق کنونی، بندری کوچک در استان ختای ترکیه می‌باشد.


۱ - معرفی اجمالی



این نام در متون عربی به صورت‌های بیاس،
[۲] اسکندری، ابوالفتح، الامکنة و المیاه و الجبال، ج۱، ص۵۲، به کوشش مازن عماوی، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
بیّاس
[۴] اسکندری ابوالفتح، الامکنة و المیاه و الجبال، ج۱، ص۵۲، به کوشش مازن عماوی، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
و بایاس
[۶] ابوالفدا، تقویم‌ البلدان، ج۱، ص۲۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
آمده است. گفته‌اند که نام این شهر برگرفته از واژه‌ای لاتینی به معنای محل استحمام است.
[۷] EI ۲.
[۸] حلو، عبدالله، تحقیقات ‌تاریخیة ‌لغویة، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، ۱۹۹۹م.

این بندر با ۷۰۰‘۲۷ تن جمعیت (۱۳۵۹ش/۱۹۸۰م) در °۳۶ و ´ ۴۷ عرض شمالی و °۳۴ و ´۱طول شرقی در شهرستان دورت‌یول در کرانه‌های‌ شمال شرقی‌ خلیج ‌اسکندرون‌ واقع است‌.
[۹] YA، ج۵، ص۳۴۴۶.
[۱۰] YA، ج۵، ص۳۴۵۰.

این شهر در باریکه ساحلی میان خلیج اسکندرون و کوه‌های جبل لکام یا آمانوس قرار دارد.
[۱۱] EI ۲.


۲ - تاریخچه



از پیاس در شرح وقایع جنگ ایسوس که میان اسکندر مقدونی و داریوش سوم هخامنشی درگرفت و نیز در نبردی که میان خسرو پرویز و هراکلیوس در حوالی انطاکیه روی داد، یاد شده است.
[۱۲] IA، ج۹، ص۵۳۱.


۲.۱ - دوره عباسیان


پیاس در سده‌های نخستین اسلامی، به سبب واقع شدن در نزدیکی مرزهای امپراتوری بیزانس از اهمیت سوق‌الجیشی برخوردار، و دارای قلعه‌های نظامی بوده است.
[۱۳] ابوالفدا، تقویم‌ البلدان، ج۱، ص۲۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
[۱۴] EI ۲.

در دوره عباسیان این شهر از توابع شام و از شهرهای کوره قنسرین به شمار می‌رفته است. در آن دوره پیاس شهری کوچک با کشتزارهای سرسبز و نخلستان‌های بسیار بوده است.
[۱۷] ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، ج۱، ص۱۶۳، به کوشش یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۹۱م.
در سال‌های ۷۸۰-۹۸۰ق/ ۱۳۷۸-۱۵۷۲م این شهر جزو قلمرو بنی‌رمضان بوده است.
[۱۸] لین‌پول، استانلی، دول اسلامیه، ج۱، ص۳۱۳، ترجمه خلیل ادهم، استانبول، ۱۳۴۵ق/۱۹۲۷م.
[۱۹] زامباور، ‌ معجم الانساب و الاسرات الحاکمة، ج۱، ص۲۳۴، ترجمه زکی محمد حسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.


۲.۲ - دوره عثمانیان


پیاس در دوره عثمانیان به سبب داشتن موقعیت مناسب بندرگاهی، افزون بر آن‌که از اهمیت خاص تجارتی و اقتصادی برخوردار بود، موقعیت سوق‌الجیشی خود را نیز همچنان حفظ کرده بود؛ به سبب اهمیت آن نزد عثمانیان، محمدپاشا در اواسط سده ۱۰ق/۱۶م به استحکامات آن افزود و مجموعه‌ای شامل کاروان‌سرایی بزرگ و مسجد جامع (امروزه جامع کبیر)، مدرسه و حمام عمومی و بازاری سرپوشیده در آن بنا کرد.
[۲۰] Uzunçarԫılı İ H، Osmanlı tarihi، ج۲، ص۶۳۷-۶۳۸، Ankara، ۱۹۸۳.
[۲۱] IA، ج۹، ص۵۳۱.

اولیا چلبی حدود ۵۰ سال پس از این تاریخ، از باروها و قلعه‌های نظامی بسیار مستحکم آن‌که مجهز به توپخانه بوده‌اند و دیگر ابنیه این شهر در سفرنامه خود سخن گفته است.
[۲۲] اولیا، چلبی، سیاحت‌نامه، ج۳، ص۴۲-۴۶، به ‌کوشش احمد جودت، استانبول، ۱۳۱۴ق.


۲.۳ - سده ۱۳ قمری


در سده ۱۳ق/ ۱۹م، شهر پیاس با حدود ۵ هزار تن جمعیت مرکز قضایی (شهرستان) به همین نام در ولایت آدانابه شمار می‌رفته است. قضای پیاس نیز ۴۹ روستا و ۱۱ هزارتن جمعیت داشته است که از آن میان ۸ هزار تن مسلمان و ۳ هزارتن مسیحی رومی و ارمنی بوده‌اند. شهر پیاس علاوه بر مسجد جامع، دارای دو کلیسا (یکی برای مسیحیان ارمنی و‌دیگری برای مسیحیان رومی‌) بوده است. کشاورزی نیز در این دوره رونق داشته، و‌ محصولاتی چون بنشن، خرما، زیتون، لیمو و پرتقال در آن به فراوانی به عمل می‌آمده است.
[۲۳] سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، ج۲، ص۱۵۷۱، استانبول، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.


۲.۴ - تصرف توسط فرانسه


در اواخر جنگ جهانی اول (۱۹۱۸م) نیروهای فرانسوی پیاس را به تصرف درآوردند که این امر با اعتراض عثمانیان روبه رو شد و سرانجام در ۱۳۰۰ش/۱۹۲۱م با امضای معاهده‌ای میان طرفین، پیاس به دولت عثمانی واگذار شد، اما به سبب واقع شدن این شهر در سرحدات عثمانی با متصرفات فرانسه، مرکز قضا از پیاس به دورت یول منتقل شد. در ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹م با تشکیل استان ختای، قضای دورت یول همراه پیاس ضمیمه این استان گردید.
[۲۴] IA، ج۹، ص۵۳۱-۵۳۲.


۳ - فهرست منابع



(۱) ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
(۲) ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۹۱م.
(۳) ابوالفدا، تقویم‌ البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
(۴) اسکندری، ابوالفتح، الامکنة و المیاه و الجبال، به کوشش مازن عماوی، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
(۵) اولیا، چلبی، سیاحت‌نامه، به ‌کوشش احمد جودت، استانبول، ۱۳۱۴ق.
(۶) حدود العالم، به ‌کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۰ش.
(۷) حلو، عبدالله، تحقیقات ‌تاریخیة ‌لغویة، بیروت، ۱۹۹۹م.
(۸) زامباور، ‌ معجم الانساب و الاسرات الحاکمة، ترجمه زکی محمد حسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۹) سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
(۱۰) لین‌پول، استانلی، دول اسلامیه، ترجمه خلیل ادهم، استانبول، ۱۳۴۵ق/۱۹۲۷م.
(۱۱) مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۱۲) حموی، یاقوت، معجم البلدان.
(۱۳) EI ۲.
(۱۴) IA.
(۱۵) Uzunçarԫılı İ H، Osmanlı tarihi، Ankara، ۱۹۸۳.
(۱۶) YA.

۴ - پانویس


 
۱. ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، ج۱، ص۲۵۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.    
۲. اسکندری، ابوالفتح، الامکنة و المیاه و الجبال، ج۱، ص۵۲، به کوشش مازن عماوی، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
۳. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۵۴، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۴. اسکندری ابوالفتح، الامکنة و المیاه و الجبال، ج۱، ص۵۲، به کوشش مازن عماوی، فرانکفورت، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م.
۵. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۷۹.    
۶. ابوالفدا، تقویم‌ البلدان، ج۱، ص۲۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۷. EI ۲.
۸. حلو، عبدالله، تحقیقات ‌تاریخیة ‌لغویة، ج۱، ص۱۳۱، بیروت، ۱۹۹۹م.
۹. YA، ج۵، ص۳۴۴۶.
۱۰. YA، ج۵، ص۳۴۵۰.
۱۱. EI ۲.
۱۲. IA، ج۹، ص۵۳۱.
۱۳. ابوالفدا، تقویم‌ البلدان، ج۱، ص۲۹، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، ۱۸۴۰م.
۱۴. EI ۲.
۱۵. مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، ج۱، ص۵۴، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.    
۱۶. حدود العالم، به ‌کوشش منوچهر ستوده، ج۱، ص۱۷۵، تهران، ۱۳۴۰ش.    
۱۷. ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، ج۱، ص۱۶۳، به کوشش یحیی زکریا عباره، دمشق، ۱۹۹۱م.
۱۸. لین‌پول، استانلی، دول اسلامیه، ج۱، ص۳۱۳، ترجمه خلیل ادهم، استانبول، ۱۳۴۵ق/۱۹۲۷م.
۱۹. زامباور، ‌ معجم الانساب و الاسرات الحاکمة، ج۱، ص۲۳۴، ترجمه زکی محمد حسن و حسن احمد محمود، بیروت، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
۲۰. Uzunçarԫılı İ H، Osmanlı tarihi، ج۲، ص۶۳۷-۶۳۸، Ankara، ۱۹۸۳.
۲۱. IA، ج۹، ص۵۳۱.
۲۲. اولیا، چلبی، سیاحت‌نامه، ج۳، ص۴۲-۴۶، به ‌کوشش احمد جودت، استانبول، ۱۳۱۴ق.
۲۳. سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، ج۲، ص۱۵۷۱، استانبول، ۱۳۰۶ق/۱۸۸۹م.
۲۴. IA، ج۹، ص۵۳۱-۵۳۲.


۵ - منبع



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پیاس»، شماره۵۵۸۸.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.