خشخاشخشخاش، نام گیاهان متعلق به جنس Papaver مخصوصآ گونه P. somniferum L. که مادّه تریاک از آن بهدست میآید. ۱ - معرفی گیاهخشخاش گیاهی است علفی به ارتفاع یک تا دو متر و دارای ساقهای قائم و منشعب و برگهای متناوب سبز و غبارآلود و بریدگیهای نامنظم. گلهای درشت و زیبایش در جورهای مختلف به رنگهای متفاوت و میوهاش، کپسولی ناشکوفا و حاوی دانههای بسیار است. [۱]
علی زرگری، گیاهان داروئی، ج۱، ص۱۲۲، ج ۱، تهران ۱۳۶۸ش.
این گیاه در مناطق مختلف ایران (تبریز، کرمانشاه، خوزستان، لرستان، فارس، کرمان، خراسان، یزد)، افغانستان، پاکستان و کشورهای منطقه مدیترانه و شمال افریقا میروید [۲]
J Cullen, Papaveraceae, (Flora Iranica, ed Karl Heinz Rechinger, no۳۴) , Graz ۱۹۶۶، ج۱، ص۱۵.
[۳]
هادی کریمی، فرهنگ رستنیهای ایران: گیاهان، ج۱، ص۵۵۰، تهران ۱۳۸۱ش.
[۴]
رادگلی، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ تریاک.
۲ - کاربرد دارویی خشخاشقسمتهای مختلف انواع خشخاش دارای مواد و کاربردهای دارویی است. مهمترین مادّه دارویی ـ تخدیری و در عین حال سمّی این گیاهان، شیره کپسول آنهاست که تریاک نام دارد و در ایران و افغانستان از یکی از جورهای گونه P. somniferum L. با نام album (سفید)، در مصر و آسیای صغیر از جور glabrum و در نواحی دیگر از جور setigerum بهدست میآید. روغن خشخاش اغلب از جور nigrum (سیاه) این گیاه تهیه میشود. گاه از جورهای مذکور، هم تریاک و هم روغن خشخاش بهدست میآید. از روغن خشخاش در مصارف دارویی، تغذیه و صنعتی استفاده میکنند. [۵]
ابنسینا، ج۱، کتاب ۲، ص۷۶۷.
[۶]
علی زرگری، گیاهان داروئی، ج۱، ص۱۲۲ـ۱۲۶، ج ۱، تهران ۱۳۶۸ش.
[۷]
محسن عقیل، معجم الاعشاب المصوّر، ج۱، ص۱۸۳، بیروت ۱۴۲۳/ ۲۰۰۳.
۳ - انواع خشخاشدر کتب گیاه ـ داروشناسی قدیم به انواع مختلف خشخاش اشاره شده است. رازی [۸]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، ج۲۰، ص۴۰۱ـ۴۱۳، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳.
شرح مفصّلی از انواع و خواص آنها را آورده که بیشتر برگرفته از نوشتههای حکمای یونانی از جمله جالینوس [۹]
ابنبیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، ج۲، ص۵۹ـ۶۱، بولاق ۱۲۹۱، چاپ افست بغداد (بیتا).
و دیوسکوریدس [۱۰]
پدانیوس دیوسکوریدس، هیولی الطب فی الحشائش و السموم، ج۱، ص۳۳۱ـ۳۳۴، ترجمة اِصْطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲.
است. خشخاش اَسْوَد (سیاه)، منثور (مُنْتَثَر/ مصری/ رُمّانالسُعال)، بستانی، برّی، مُقَرَّن (بحری) و زُبْدی از انواعی است که رازی [۱۱]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، ج۲۰، ص۴۰۲ـ۴۱۰، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳.
برشمرده است.برای خشخاش سیاه، همان نام علمی P. somniferum را در نظر گرفتهاند اما خشخاش منثور احتمالا همان گیاه P. rhoeasاست که قهرمان [۱۲]
ج ۲۴، لوحه ۲۹۸۲، احمد قهرمان، فلور ایران، ج ۲۴، تهران ۱۳۸۱ش.
و گل گلاب، [۱۳]
حسین گل گلاب، گیا: راهنمای گیاهی، ج۱، ص۲۸، تهران ۱۳۴۰ش.
آن را شقایق و مظفریان [۱۴]
ولیاللّه مظفریان، فرهنگ نامهای گیاهان ایران: لاتینی، ج۱، ص۳۹۳، انگلیسی، فارسی، تهران ۱۳۷۵ش.
آن را خشخاش زراعی نامیدهاند [۱۵]
Al Rezainejad, The unabridged botany, entomology and biology dictionary, Tehran ۱۳۸۱ Sh، ج۱، ص۴۳۳.
که شقایق سرخ را معادل آن دانستهو وجه تسمیهاش نیز پراکنده شدن سریع گلبرگهایش است. تفکیک این گیاهان در منابع اسلامی بسیار مشکل است چنانکه ابوالخیر اشبیلی [۱۶]
ابوالخیر اشبیلی، کتاب عمدةالطبیب فی معرفة النبات، ج۱، ص۲۱۷، چاپ محمد عربی خطّابی، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، ۱۳۸۴ش.
انواع سفید، قرمز، فرفیری، مقرّن و زرد را جز انواع برّی دانسته است. ابنبیطار [۱۷]
ابنبیطار، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس فی الادویة المفردة، ج۱، ص۲۹۳، چاپ ابراهیمبن مراد، بیروت ۱۹۸۹.
خشخاش مقرّن و برّی را یکی، انصاری شیرازی [۱۸]
علیبن حسین انصاری شیرازی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، ج۱، ص۱۴۵، چاپ محمدتقی میر، تهران ۱۳۷۱ش.
خشخاش برّی و بستانی را از انواع خشخاش سیاه و نوع برّی را همان سیاه و بستانی را همان خشخاش سفید دانستهاند. [۱۹]
ابنمیمون، شرح اسماء العقار، ج۱، ص۴۲، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰.
لذا اسامی علمی که مؤلفان امروزی برای این گیاهان ارائه کردهاند، گاه متفاوت است [۲۰]
ابوالقاسمبن محمد غسّانی، حدیقة الازهار فی ماهیة العُشب و العَقّار، ج۱، ص۳۱۹ـ۳۲۰، چاپ محمد عربی خطّابی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
[۲۱]
حسّان قبیسی، معجم الاعشاب و النباتات الطیّبة، ج۱، ص۱۶۱، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
[۲۲]
هادی کریمی، فرهنگ رستنیهای ایران: گیاهان، ج۱، ص۵۴۷ـ۵۵۰، تهران ۱۳۸۱ش.
[۲۳]
ولیاللّه مظفریان، فرهنگ نامهای گیاهان ایران: لاتینی، ج۱، ص۳۹۳، انگلیسی، فارسی، تهران ۱۳۷۵ش.
و حتی برخی از این انواع را متعلق به جنسهای دیگری دانستهاند مثلا گاه خشخاش برّی و مقرّن گونههایی از جنس Glaucium و زبدی گونهای Silene در نظر گرفته شده است. [۲۴]
پانویس ۵۸ـ۶۱، ابنبیطار، ج۱، ص۲۹۳ـ۲۹۴، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس فی الادویة المفردة، چاپ ابراهیمبن مراد، بیروت ۱۹۸۹.
[۲۵]
احمد قهرمان و احمدرضا اخوت، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، ج۱، ص۱۳۴ـ۱۳۵، تهران ۱۳۸۳شـ.
۴ - خواص انواع خشخاشبرای انواع خشخاش خواص فراوان و متفاوتی در منابع دوره اسلامی آمده که اغلب تکرار نوشتههای حکمای یونانی است. برگ و گل این گیاه برای بهبود زخمها، ریشه آن برای درمان بیماری عرقالنساء (سیاتیک) و بهبود اورام گرم، سرفه و اسهال مزمن، و تخم آن برای پالایش سینه و خروج بلغم و موارد فراوان دیگر کاربرد داشته است. [۲۶]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، ج۲۰، ص۴۰۱ـ۴۱۳، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳.
[۲۷]
ابنسینا، ج۱، کتاب ۲، ص۷۶۷.
در طب جدید هم از اجزای مختلف گیاه P. somniferum L. در مصارف درمانی استفاده میشود، مثلا برگ آن، خوابآور ملایم؛ گلهایش، آرامکننده و نسبتآ خوابآور؛ کپسول آن، مؤثر در برخی بیماریهای گوارشی، عصبی و نیز مسکّن است و دانه آن، نیز موجب فربهی، سستی و خوابآلودگی میشود. در استفاده از کپسول آن باید جانب احتیاط را، مخصوصآ در مورد برخی بیماریها، رعایت کرد. [۲۸]
علی زرگری، گیاهان داروئی، ج۱، ص۱۲۸ـ۱۲۹، ج ۱، تهران ۱۳۶۸ش.
[۲۹]
احمد حاجیشریفی، اسرار گیاهان دارویی، ج۱، ص۴۵۹ـ۴۶۱، تهران ۱۳۸۲ش.
گاه خواصی که در منابع قدیم و جدید برای خشخاش آمده به هم شبیه است، چنانکه هم در نوشتههای رازی [۳۰]
محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، ج۲۰، ص۴۰۲ـ۴۰۳، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳.
و هم زرگری [۳۱]
علی زرگری، گیاهان داروئی، ج۱، ص۱۲۸، ج ۱، تهران ۱۳۶۸ش.
کپسول و بذر این گیاه برای درمان اسهال و برخی سرفهها و نیز تسکین دردها مفید تشخیص داده شده است.۵ - استفاده خشخاش در ایراندر گذشته که کاشت خشخاش در ایران مرسوم بود، از دانههایش به عنوان مادّه غذایی استفاده میشد. چنانکه در دوره قاجار برای تزیین ظرف سمنو [۳۲]
علیاکبربن مهدی آشپزباشی، سفره اطعمه، ج۱، ص۷۹، چاپ عکسی تهران ۱۳۵۳ش.
و تا قبل از ممنوعیت کشت، از آن به عنوان تنقلات استفاده میشد و گاه نیز دانههایش را روی نان میپاشیدند. [۳۳]
۲۴۲، محمدمهدی مظلومزاده، ج۱، ص۲۳۷، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران ۱۳۸۳ش.
در برخی شهرهای ایران به نشانه برکت، نان سنگک را بر روی سفره عقد میگذارند، که در گذشته گاهی با دانههای خشخاش یا سیاه دانه جملاتی بر روی این نان مینوشتند. همچنین به نشانه باطل کردن سحر و جادو، یکی از خانههای خوانچه اسفند سفره عقد را با خشخاش پر میکردند. [۳۴]
ابراهیم شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، ج۱، ص۱۷۶ و پانویس ۵، تهران ۱۳۶۳ش.
[۳۵]
محمود کتیرائی، از خشت تا خشت، ج۱، ص۱۶۵، تهران ۱۳۷۸ش.
[۳۶]
داود روغنی، نان سنگگ: مطالعهای مردمشناختی، ج۱، ص۲۸۲، بهاهتمام جواد صفینژاد، تهران ۱۳۸۵ش.
۶ - فهرست منابع(۱) علیاکبربن مهدی آشپزباشی، سفره اطعمه، چاپ عکسی تهران ۱۳۵۳ش. (۲) ابنبیطار، تفسیر کتاب دیاسقوریدوس فی الادویة المفردة، چاپ ابراهیمبن مراد، بیروت ۱۹۸۹. (۳) ابنبیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة، بولاق ۱۲۹۱، چاپ افست بغداد (بیتا). (۴) ابنسینا. (۵) ابنمیمون، شرح اسماء العقار، چاپ ماکس مایرهوف، قاهره ۱۹۴۰. (۶) ابوالخیر اشبیلی، کتاب عمدةالطبیب فی معرفة النبات، چاپ محمد عربی خطّابی، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، ۱۳۸۴ش. (۷) علیبن حسین انصاری شیرازی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقی میر، تهران ۱۳۷۱ش. (۸) احمد حاجیشریفی، اسرار گیاهان دارویی، تهران ۱۳۸۲ش. (۹) پدانیوس دیوسکوریدس، هیولی الطب فی الحشائش و السموم، ترجمة اِصْطِفَنبن بَسیل و اصلاح حنینبن اسحاق، چاپ سزار ا دوبلر و الیاس تِرِس، تطوان ۱۹۵۲. (۱۰) محمدبن زکریا رازی، کتاب الحاوی فی الطب، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۴ـ۱۳۹۳/ ۱۹۵۵ـ۱۹۷۳. (۱۱) داود روغنی، نان سنگگ: مطالعهای مردمشناختی، بهاهتمام جواد صفینژاد، تهران ۱۳۸۵ش. (۱۲) علی زرگری، گیاهان داروئی، ج ۱، تهران ۱۳۶۸ش. (۱۳) ابراهیم شکورزاده، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران ۱۳۶۳ش. (۱۴) محسن عقیل، معجم الاعشاب المصوّر، بیروت ۱۴۲۳/ ۲۰۰۳. (۱۵) عقیلی علوی شیرازی. (۱۶) ابوالقاسمبن محمد غسّانی، حدیقة الازهار فی ماهیة العُشب و العَقّار، چاپ محمد عربی خطّابی، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵. (۱۷) حسّان قبیسی، معجم الاعشاب و النباتات الطیّبة، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵. (۱۸) احمد قهرمان، فلور ایران، ج ۲۴، تهران ۱۳۸۱ش. (۱۹) احمد قهرمان و احمدرضا اخوت، تطبیق نامهای کهن گیاهان دارویی با نامهای علمی، تهران ۱۳۸۳شـ. (۲۰) محمود کتیرائی، از خشت تا خشت، تهران ۱۳۷۸ش. (۲۱) هادی کریمی، فرهنگ رستنیهای ایران: گیاهان، تهران ۱۳۸۱ش. (۲۲) حسین گل گلاب، گیا: راهنمای گیاهی، تهران ۱۳۴۰ش. (۲۳) ولیاللّه مظفریان، فرهنگ نامهای گیاهان ایران: لاتینی، انگلیسی، فارسی، تهران ۱۳۷۵ش. (۲۴) محمدمهدی مظلومزاده، آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران ۱۳۸۳ش. (۲۵) J Cullen, Papaveraceae, (Flora Iranica, ed Karl Heinz Rechinger, no۳۴) , Graz ۱۹۶۶. (۲۶) Al Rezainejad, The unabridged botany, entomology and biology dictionary, Tehran ۱۳۸۱ Sh. (۲۷) Richard Rudgley, "Psychoactive palnts", in The Cultural history of plants, ed Ghillean Prance and Mark Nesbitt, NewYork: Routledge ۲۰۰۵. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۷۰۸۰. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|