حسیبالحسیب، از نامهای نیکوی خدا و در وصف انسان، به معنای فرد بسیار بخشنده، شریف و کریم و دارنده فضائل اخلاقی بسیار است. ۱ - معنای حسیبحسیب از حَسَب گرفته شده که به معنای شرف، کرم و چیزی است که مایه فخر و مباهات انسان است. در این صورت، حسیب در وصف انسان، به معنای فرد بسیار بخشنده، شریف و کریم، دارای اهل و فرزندان فراوان یا دارنده فضائل اخلاقی بسیار است. [۱]
خلیلبن احمد، ترتیب کتابالعین، ج۳، ص ۱۴۸، ذیل «حسب»، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، تصحیح اسعد طیب، قم ۱۴۲۵.
[۲]
عبدالرحمانبن اسحاق زجاجی، اشتقاق اسماءاللّه، ص۱۲۹، چاپ عبدالحسین مبارک، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳]
تهذیب اللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره.
همچنین لغویان حسیب را بر گرفته از أحسَبَ (کافی بودن) یا حَسَبَ (شمردن) دانستهاند که در معنای اول، فَعیل در معنای مُفعِل به معنای کافی و در معنای دوم، فَعیل در معنای مُفاعِل یعنی مُحاسِب است. [۵]
خلیلبن احمد، ترتیب کتابالعین، ج۳، ص۱۴۸، ذیل «حسب»، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، تصحیح اسعد طیب، قم ۱۴۲۵.
[۶]
عبدالرحمانبن اسحاق زجاجی، اشتقاق اسماءاللّه، ص۱۲۹، چاپ عبدالحسین مبارک، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۷]
تهذیب اللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره.
[۹]
ابراهیمبن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی، ص۴۹، چاپ احمد یوسف دقاق، (قاهره) ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۱۰]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
۲ - واژه حسیب در قرآن و حدیثواژه حسیب چهار بار در قرآن به کار رفته است: سه بار به عنوان نام خدا و یکبار درباره انسان در روز قیامت. در احادیث نیز الحسیب در شمار ۹۹ نام نیکوی خدا (أسماءالحسنی) آمده است. [۱۵]
محمدبن عیسی ترمذی، سننالترمذی، ج۵، ص۱۹۲، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
[۱۷]
ابونعیم اصفهانی، جزء فیه طرق حدیث «انللّه تسعة و تسعین اسمآ»، ص۱۰۱، چاپ مشهوربن حسنبن سلمان، مدینه ۱۴۱۳.
۳ - اقوال در معنای حسیب به عنوان نام خدادرباره معنای حسیب، به عنوان نام یا صفت خدا، چند قول هست. ۳.۱ - به معنای کافییکی از رایجترین معانی آن در میان مفسران و مؤلفانِ کتابهای شرح اسماءاللّه، کافی و بسنده بودن است؛ [۱۸]
ابراهیمبن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی، ص۴۹، چاپ احمد یوسف دقاق، (قاهره) ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
[۱۹]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
[۲۰]
عبدالملکبن عبداللّه جوینی، کتاب الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، ص۱۴۳، چاپ اسعد تمیم، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
[۲۱]
Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam, p,۲۶۱-۲۶۲,Paris ۱۹۸۸
به این معنا که خداوند برای مشاهده اعمال بندگان و حسابرسی و جزادهی به آنها کافی است. [۲۲]
زمخشری، الکشاف ذیل نساءآیه۶.
مؤید این معنا، کاربرد قرآنی این واژه همراه با فعل «کَفی» و نیز تعابیری چون "حَسبُنا اللّهُ" ، "فَإنَّ حَسبَکاللّهُ" و "فَهُوَ حَسبُهُ" است. [۲۹]
عبدالرحمانبن اسحاق زجاجی، اشتقاق اسماءاللّه، ص۱۲۹ـ۱۳۱، چاپ عبدالحسین مبارک، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
به گفته قشیری [۳۰]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
[۳۱]
محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، ص۱۲۳، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱.
خدا در همه احوال و امور، بندگانش را کفایت میکند.
از نظر غزالی [۳۲]
محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، ص۱۲۳، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱.
کفایت واقعی برای هر شیء، کفایت در وجود بخشی و دوام وجود و کمال وجودْ شیء است و از اینرو تنها خدا میتواند کافی و حسیب نامیده شود. [۳۳]
هادیبن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، ص۵۲۹ـ۵۳۰، او، شرح دعاء الجوشنالکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۵ش.
[۳۴]
محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، ص۱۲۴ـ۱۲۵، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱.
نتیجه توجه بنده به این معنا، رضایت به خواست الهی و توکل بر او و نهراسیدن از اِعراض مردم و دلنبستن به قبول آنان است. [۳۵]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
[۳۶]
محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، ص۱۲۵، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱.
۳.۲ - به معنای شمردنبرخی مفسران حسیب را، با توجه به معنای شمردن، دالّ بر حسابگری کامل و مطلق خدا در تشریع احکام [۳۷]
فیظلالالقرآن، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
[۳۸]
السید محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن،ذیل نساء،آیه۶.
یا در جزا دادن کامل و تام به اعمال بندگان و داوری میان آنها دانستهاند. [۳۹]
زمخشری، الکشاف،ذیل نساء،آیه۶.
[۴۰]
طبرسی، تفسیر مجمع البیان،ذیل نساء،آیه۶.
[۴۱]
محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر( مفاتیحالغیب)، ذیل نساء،آیه۶، چاپ عماد زکیبارودی، قاهره ۲۰۰۳.
۳.۳ - مرتبط با معنای حسابرسیو برخی، در توسعی معنایی و احتمالاً بر اساس برخی احادیث تفسیری درباره معنای حسیب [۴۲]
طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن،ذیل نساء،آیه۶.
[۴۳]
سیوطی، تفسیر الجلالی ،ذیل نساء، آیه۸۶.
، آن را مرتبط با علم مطلق خدا و مترادف یا همخانواده معنایی با صفات حفیظ، شهید، شاهد و رقیب دانستهاند. [۴۴]
طبری،جامع البیان عن تاویل القرآن.
[۴۵]
> طبرسی، تفسیر مجمع البیان.
[۴۶]
سیدقطب، فیظلالالقرآن، ذیل نساء، آیه۶،بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
[۴۷]
سیدقطب، فیظلالالقرآن، ذیل نساء، آیه۸۶ ،بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
در این صورت، نام حسیب با اشتقاقهای قرآنی دیگر از همین مادّه ــ نظیر حساب ، حاسبین و حاسَبْنا ــ که بر حسابرسی خدا نسبت به اعمال انسان دلالت دارند، پیوند میخورد.
به نوشته قشیری [۵۳]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
، نتیجه توجه بنده به این نام خدا، مراقبت از اعمال خود و حسابرسی از آنها پیش از فرارسیدن روز حساب است، چنان که در برخی احادیث بر این معنا تأکید شده است.
۳.۴ - به معنای مُحصیهمچنین حسیب را به معنای مُحصی دانستهاند، هر چند درباره مفهوم آن اختلاف هست. برخی آن را به معنای عالِم مطلقی میدانند که هیچ چیز از او پنهان نیست. [۵۶]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، ص۶۱، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸.
[۵۷]
عبدالکریمبن هوازن قشیری، الفصول فی الاصول،ص۶۸، ش ۱۶ چاپ ریچارد فرانک، در MIDEO، ش ۱۶ (۱۹۸۳).
[۵۸]
Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam, p,۲۶۱-۲۶۲,Paris ۱۹۸۸.
برخی عرفا حسیب را، همراه با شهید و رقیب، از لوازم اسم علیم خدا میدانند. [۵۹]
ابنعربی، الفتوحات المکیة، ج۱، ص۱۷۴، بیروت: دارصادر.
[۶۰]
محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، ترجمه و متن کتاب الفکوک، ص۲۴۲(کلید اسرار فصوص الحکم)، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۱ش.
[۶۱]
محمدبن حمزه فناری، مصباحالانس، ص۲۸۵، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ش.
برخی نیز مُحصی را عالِم به اجزا و مقادیر اشیا تعبیر کردهاند. [۶۲]
حسینبن حسن حلیمی، کتاب المنهاج فی شعب الایمان، ج۱، ص۲۰۰، چاپ حلمی محمد فوده، (بیروت) ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۶۳]
ابنفورک، مجرد مقالات الشیخ ابیالحسن الاشعری، ص۵۰، چاپ دانیل ژیماره، بیروت ۱۹۸۷.
[۶۴]
Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam, p,۲۶۱-۲۶۲,Paris ۱۹۸۸.
اما به نظر حلیمی [۶۵]
حسینبن حسن حلیمی، کتاب المنهاج فی شعب الایمان، ص ۲۶۱ـ۲۶۲، چاپ حلمی محمد فوده، (بیروت)۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۶۶]
احمدبن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، ج۱، ص۹۱، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
، نام حسیب به نحو متناقضنمایی حاکی از آن است که علم خدا به اشیا، برخلاف علم انسانها، مستلزم شمارش اشیا و اجزای آنها نیست.
۳.۵ - به معنای شرافتقرطبی [۶۷]
محمدبن احمد قرطبی، الاسنی فی شرح اسماءاللّه الحسنی و صفاته العُلی، ص۵۰۳، چاپ شحات احمد طحان، منصوره ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
، با توجه به اشتقاق حسیب از حَسَب، آن را تجلی مجد و شرف ذاتی خداوند دانسته است [۶۸]
عبدالکریمبن ابراهیم جیلی، الکمالات الالهیة فی الصفات المحمدیة،ص ،۱۳۳ چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
، چنان که نام حسیب، حاکی از فخر و شرف بندگان در عبادت و طاعت خدا نیز هست. [۶۹]
سلیمان سامی محمود، النور الاسمی فی شرح اسماءاللّه الحسنی، ص۲۵۶، قاهره : دارالصابونی.
ابنعربی [۷۰]
ابنعربی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۲۴۹ـ۲۵۰، بیروت: دارصادر.
نام حسیب را از یک سو منشأ کثرت اسماء الهی و از سوی دیگر موجِّه شرافت و حسن تمامی اسامی نیکوی خداوند میشمارد.
۳.۶ - به معنای داورمفسران در تفسیر آیه ۱۴ سوره اسراء نیز ـ که در آن واژه حسیب در وصف انسان در روز قیامت به هنگام خواندن کتاب اعمالش به کار رفته است ـ حسیب را به معنای داور [۷۱]
طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن،ذیل آیه۱۴ سوره اسراء.
، محاسبهگر [۷۲]
طبری،جامع البیان عن تاویل القرآن ذیل آیه۱۴ سوره اسراء.
[۷۳]
طبرسی، تفسیر مجمع البیان ذیل آیه۱۴ سوره اسراء.
[۷۴]
محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، (مفاتیحالغیب)،ذیل آیه۱۴ سوره اسراء، چاپ عماد زکیبارودی، قاهره ۲۰۰۳.
و کافی برای شهادت دادن بر اعمال خود [۷۵]
طبری،جامع البیان عن تاویل القرآن،ذیل آیه۱۴ سوره اسراء.
[۷۶]
زمخشری، الکشاف،ذیل آیه۱۴ سوره اسراء.
دانستهاند.
۴ - حسیب جزو نامهای نافی تشبیه خداحسیب را در شمار نامهای نافیِ تشبیه خدا آوردهاند. [۷۷]
حسینبن حسن حلیمی، کتاب المنهاج فی شعب الایمان، ج۱، ص۲۰۰، چاپ حلمی محمد فوده، (بیروت) ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
[۷۸]
احمدبن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، ج۱، ص۹۱، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
با توجه به معانی پیش گفته، حسیب را از یک سو اسم ذات خدا و از سوی دیگر، اسم فعل او دانستهاند.
به عقیده جوینی [۷۹]
عبدالملکبن عبداللّه جوینی، کتاب الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، ص۱۴۳، چاپ اسعد تمیم، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
[۸۰]
ابنمیمون، شرحالارشاد، ص۳۲۸، چاپ احمد حجازی احمد سقا، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
، اگر حسیب به معنای کافی باشد، اسم فعل خداست و اگر به معنای مُحاسِب باشد، اسم ذات اوست.
اما قرطبی [۸۱]
محمدبن احمد قرطبی، الاسنی فی شرح اسماءاللّه الحسنی و صفاته العُلی، ص۵۰۳ـ۵۰۴، چاپ شحات احمد طحان، منصوره ۱۴۲۷/۲۰۰۶.
حسیب به معنای مُحصی را، که ناظر به علم خداست، اسم ذات و به معنای مُحاسِب را، که ناظر به پاداش و عقاب اخروی انسانهاست، اسم فعل او دانسته است [۸۲]
احمدبن حسین بیهقی، شعبالایمان، ج۱، ص۱۲۳، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(که حسیب را فقط در زمره صفاتِ فعل خدا آورده است).
۵ - فهرست منابع(۱) علاوه بر قرآن. (۲) ابنبابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ش). (۳) ابنعربی، الفتوحات المکیة، بیروت: دارصادر. (۴) ابنفورک، مجرد مقالات الشیخ ابیالحسن الاشعری، چاپ دانیل ژیماره، بیروت ۱۹۸۷. (۵) ابنمنظور، لسان العرب. (۶) ابنمیمون، شرحالارشاد، چاپ احمد حجازی احمد سقا، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۷) ابونعیم اصفهانی، جزء فیه طرق حدیث «انللّه تسعة و تسعین اسمآ»، چاپ مشهوربن حسنبن سلمان، مدینه ۱۴۱۳. (۸) محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج ۴، چاپ عبدالکریم عزباوی، قاهره. (۹) احمدبن حسین بیهقی، شعبالایمان، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۱۰) احمدبن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، چاپ عمادالدین احمد حیدر، بیروت ۱۴۲۳/۲۰۰۲. (۱۱) محمدبن عیسی ترمذی، سننالترمذی، ج ۵، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳. (۱۲) عبدالملکبن عبداللّه جوینی، کتاب الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، چاپ اسعد تمیم، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶. (۱۳) عبدالکریمبن ابراهیم جیلی، الکمالات الالهیة فی الصفات المحمدیة، چاپ سعید عبدالفتاح، قاهره ۱۴۱۷/۱۹۹۷. (۱۴) الشیخ محمد بن الحسن حرّعاملی، وسائل الشیعة. (۱۵) حسینبن حسن حلیمی، کتاب المنهاج فی شعب الایمان، چاپ حلمی محمد فوده، (بیروت) ۱۳۹۹/۱۹۷۹. (۱۶) خلیلبن احمد، ترتیب کتابالعین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، تصحیح اسعد طیب، قم ۱۴۲۵. (۱۷) ابراهیمبن سری زجاج، تفسیر اسماءاللّه الحسنی، چاپ احمد یوسف دقاق، (قاهره) ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۱۸) عبدالرحمانبن اسحاق زجاجی، اشتقاق اسماءاللّه، چاپ عبدالحسین مبارک، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۱۹) زمخشری، الکشاف. (۲۰) هادیبن مهدی سبزواری، شرح الاسماء، او، شرح دعاء الجوشنالکبیر، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران ۱۳۷۵ش؛ (۲۱) سلیمان سامی محمود، النور الاسمی فی شرح اسماءاللّه الحسنی، قاهره : دارالصابونی، . (۲۲) سیدقطب، فیظلالالقرآن، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷. (۲۳) سیوطی، تفسیر الجلالی. (۲۴) محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، ترجمه و متن کتاب الفکوک، یا، کلید اسرار فصوص الحکم، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۱ش. (۲۵) السید محمد حسین طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. (۲۶) طبرسی، تفسیر مجمع البیان. (۲۷) طبری، جامع البیان عن تاویل القرآن. (۲۸) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن. (۲۹) محمدبن محمد غزالی، المقصد الاسنی فی شرح معانی اسماءاللّه الحسنی، چاپ فضله شحاده، بیروت ۱۹۷۱. (۳۰) محمدبن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، او، مفاتیحالغیب، چاپ عماد زکیبارودی، قاهره ۲۰۰۳. (۳۱) محمدبن حمزه فناری، مصباحالانس، در محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، مفتاح الغیب، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۴ش. (۳۲) محمدبن احمد قرطبی، الاسنی فی شرح اسماءاللّه الحسنی و صفاته العُلی، چاپ شحات احمد طحان، منصوره ۱۴۲۷/۲۰۰۶. (۳۳) عبدالکریمبن هوازن قشیری، التحبیر فیالتذکیر، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۶۸. (۳۴) عبدالکریمبن هوازن قشیری، الفصول فی الاصول، چاپ ریچارد فرانک، در MIDEO، ش ۱۶ (۱۹۸۳). (۳۵) Daniel Gimaret, Les noms divins en Islam, Paris ۱۹۸۸. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «الحسیب»، شماره۶۱۹۷. |