زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
 

وصف





وصف، قید عارض بر موضوع و دارای صلاحیت برای تضییق آن می‌باشد.


۱ - تعریف



وصف، در اصطلاح اصول هر قیدی است که عارض بر موضوع شده و صلاحیت دارد موضوع را قید زده و دایره آن را تنگ کند، مانند:وصف «سائمه» در عبارت «فی الغنم السائمة زکاة»، که دامنه اطلاق «غنم» را کوچک نموده تا تنها شامل گوسفند بیابان چر شود.

۲ - شمول وصف



وصف اصولی، اعم از وصف نحوی (نعت) بوده و شامل امور ذیل می‌گردد:
۱. نعت نحوی ، مانند:«اکرم انسانا عالما» یا «اطعم مسکینا عادلا»؛
۲. حال ، مانند:«جئنی بزید راکبا» یا «جائنی زید ماشیا»؛
۳. تمییز ، مانند:«جئنی برطل زیتا» یا «اشتعل الرأس شیبا»؛
۴. ظرف ، مانند:«اکرم زیدا یوم الجمعة» یا «رأیت زیدا یوم الجمعة»؛
۵. جارو مجرور ، مثل:«اکرم زیدا فی المدرسة» یا «رأیت زیدا فی السوق».

۳ - وصف در کتاب اصول فقه



در کتاب « اصول الفقه » آمده است:
«المقصود بالوصف هنا:ما یعم النعت و غیره، فیشمل الحال و التمییز و نحوهما مما یصلح ان یکون قیدا لموضوع التکلیف»

۴ - دلالت وصف بر مفهوم



نکته اول:
در بین اصولی‌ها بحث است که آیا وصف، بر مفهوم دلالت می‌کند یا خیر؛ اکثر قریب به اتفاق آنان، به عدم مفهوم برای وصف معتقد هستند.

۵ - وصف در کتاب محاضرات فی اصول الفقه



در کتاب «محاضرات فی اصول الفقه» آمده است:
«و کیف کان فالظاهر انه لا خلاف و لا اشکال فی عدم دلالته علی المفهوم»

۶ - شروط وصف



نکته دوم:
وصف دارای شروطی است؛ یکی از آن شرایط آن است که باید اخص از موصوف باشد نه مساوی با آن و نه اعم از آن.
[۳] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۲۵۴.


۷ - پانویس


 
۱. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۱، ص(۱۲۳-۱۲۲).    
۲. محاضرات فی اصول الفقه، خویی، ابوالقاسم، ج۵، ص۱۲۷.    
۳. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص۲۵۴.
۴. کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تهانوی، محمد علی بن علی، ج۲، ص۱۰۷۸.    
۵. إیضاح الکفایة، فاضل لنکرانی، محمد، ج۳، ص۳۱۳.    


۸ - منبع



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۹۰، برگرفته از مقاله «وصف».    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.