تفرقهافکنانوجود تیرههای قومی اوس و خزرج و مسلمانان مهاجر در کنار انصار و نیز ظهور پدیده نفاق و حضور اهلکتاب بهویژه یهود در مدینه ، از عوامل تفرقه میان مسلمانان بشمار میرود. ۱ - تفرقه افکنانوجود تیرههای قومی اوس و خزرج و مسلمانان مهاجر در کنار انصار و نیز ظهور پدیده نفاق و حضور اهلکتاب بهویژه یهود در مدینه ، همبستگی میان مسلمانان را دشوار ساخته بود و زمینه تفرقه و اختلاف را میانشان تشدید میکرد؛ ازاینرو پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در نخستین روزهای ورود خود به مدینه، میان مسلمانان عقد برادری بست و با اهلکتاب پیماننامهای مبنی بر عدم دخالت آنان در امور مسلمانان امضاکرد. [۱]
مکاتیب الرسول، ج۳، ص۶۵۶.
[۲]
السیرةالنبویه، ابنکثیر، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.
[۳]
ینابیعالمودّه، ج۲، ص۲۸۹ .
[۴]
ینابیعالمودّه، ج۱، ص۱۷۸- ۱۷۹.
با این حال، گاه آتش فتنه و اختلاف میان آنان چنان شعلهور میشد که برای آغاز جنگ با یکدیگر همپیمان میشدند؛ چنانکه در ماجرای افک ، و تهمت زدن به یکدیگر، مشاجره لفظی میان اوس و خزرج در حضور پیامبر بالا گرفت؛ بهطوری که حضرت مسجد را ترک کرد. [۶]
السیرة النبویه، ابنهشام، ج۳، ص۳۰۰-۳۰۱.
۱.۱ - نقش منافقاندر این میان منافقان که به رغم دشمنی باطنی در صف مسلمانان حضور داشتند، از هیچ کوششی برای تضعیف روحیّه مسلمانان و ایجاد تفرقه میان آنان کوتاهی نمیکردند. آنان هماره از مسلمانان میخواستند که در جنگها حضور نیابند، و خود برای ایجاد شکاف میان صفوف مسلمانان، یا از شرکت در جنگ دوریمیجستند یا در بحبوحه نبرد، به بهانهای واهی، جنگ را رها میکردند. عبداللّهبنابی سردسته منافقان با اهانت به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، برخی مهاجران را به باد ناسزا گرفت و از انصار خواست که در بازگشت، آنان را با خواری از مدینه بیرون رانند:«یَقولونَ لَئِن رَجَعنا اِلَی المَدینَةِ لَیُخرِجَنَّ الاَعَزُّ مِنها الاَذَلَّ...»، و این امر، آتش فتنه و تفرقه را میان مهاجران و انصار برافروخت که با نزول آیات الهی و دخالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خاموش شد. [۱۲]
صحیح البخاری، ج۴، ص۱۶۰-۱۶۴.
[۱۳]
مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۴۲.
۱.۱.۱ - مسجد ضرارمنافقان در اقدامی تفرقهافکنانه و خطرناک، به سفارش ابوعامر راهب از روم ، مسجدی را بنا نهادند که بهسبب زیانرسانی آن به همبستگی اجتماع مسلمانان، به مسجد ضرار معروف شد... و از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) خواستند تا برای افتتاح مسجد در آن نماز گزارد تا بدینوسیله به آن اعتبار دینی بخشیده، از آن بهصورت پایگاهی مقدّس ضدّ مسلمانان بهرهجویند. قرآن، بنیانگذاری این مسجد را مایهزیان، ترویج کفر ، ابزاری برای پراکندن مسلمانان و جنگ با خدا و رسول دانست و از پیامبر خواست تا آن را ویرانکند: [۱۵]
جامع البیان، مج۷، ج۱۱، ص۳۲-۳۳.
[۱۶]
مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۹-۱۱۰.
«والَّذینَ اتَّخَذوا مَسجِدًا ضِرارًا و کُفرًا و تَفریقًا بَینَ المُؤمِنینَ و اِرصادًا لِمَن حارَبَ اللّهَ و رسُولَهُ مِن قَبلُ...». بهسبب تفرقهافکنیهای منافقان، پیامبر هماره مراقب آنان بود که در حضور یا غیاب حضرت، توطئههای آنان به مسلمانان آسیب نرساند. یهود نیز در کنار منافقان و گاه با همدستی آنان، هماره پراکندن صفوف متّحد مسلمانان را پیمیگرفتند. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اختلاف». |