زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

بنی‌جحش





بنی جحش از نخستین گروندگان به اسلام و مهاجران به مدینه بودند.


۱ - پیشینه



بنی جحش فرزندان جحش بن رئاب بن یعمر، از قبیله بنی اسد بن خزیمه و از هم پیمانان بنی عبدشمس بن عبدمناف هستند.جحش از اصحاب پیامبر به شمار می‌رفتو همسرش امیمه، دختر عبدالمطلب و عمه رسول خدا بود.جحش فرزندانی داشت: ابومحمد عبدالله از پیکار کنندگان نبرد بدر و شهدای احد بود که همراه دایی اش حمزه در یک قبر به خاک سپرده شد.او که در سریه نخله در هفدهمین ماه هجرت امیر سریه بود، غنایمی به دست آورد که نخستین غنیمتی بود که برای پیامبر آوردند. وی یک پنجم غنایمش را برای پیامبر کنار نهاد. بر پایه برخی از گزارش‌ها، عبدالله در این سریه نخستین کسی بود که لقب امیرالمؤمنین یافت.البته گزارش‌هایی عمر را نخستین کسی می‌دانند که به این لقب خوانده شد.
[۱۸] المنتظم، ابن جوزی، ج۱۰، ص۱۰۷.
نیز در احادیثی این که کسی پیش از امام علی علیه‌السلام به این لقب نامیده شده باشد، نفی شده است.
از دیگر فرزندان او عبارتند از: ابواحمد عبد، شاعر نابینا؛ ابوجحش عبیدالله از مهاجران به حبشه که در آن جا مسیحی شد و همان جا درگذشت؛ زینب بنت جحش از همسران شایسته پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم؛ خواهران وی؛ حمنه همسر مصعب بن عمیر ؛ و‌ام حبیب. آورده‌اند که همسر عبدالرحمن عوف در شمار این خانواده بود.
[۳۳] الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۲۹.
این هر سه برادر از نخستین کسانی بودند که پیش از ورود پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به خانه ارقم بن ابی ارقم در مکه مسلمان شدند.برخی نام آن‌ها را در زمره مهاجران به حبشه یاد کرده‌اند.بلاذری بر این باور است که ابواحمد هرگز به حبشه مهاجرت نکرده است.
[۴۰] انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۹۹.
در میان بنی جحش، عبدالله و ابواحمد عبد از نخستین کسانی هستند که به مدینه مهاجرت کردند
و در خانه مبشر بن عبدالمنذر در قبا ساکن شدند.

۲ - بنی جحش پس از هجرت به مدینه



پس از مهاجرت بنی جحش به مدینه ، ابوسفیان بن حرب، پدر همسران عبد و عبیدالله خانه‌های آن‌ها را تصرف کرد و به عمرو بن علقمه عامری فروخت. هنگامی که خبر به گوش او رسید و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را از آن آگاه ساخت، رسول خدا او را به خانه‌ای در بهشت بشارت داد.
[۵۰] اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۴۵.
آن گاه که مکه به دست مسلمانان فتح شد، ابواحمد برای بازپس گیری خانه‌هایشان نزد پیامبر آمد؛ ولی دریافت که پیامبر دوست ندارد آن گاه که کسی از چیزی در راه خدا چشم پوشی کرده، دیگر بار بدان بازگردد. مهاجران دیگر نیز پس از فتح مکه از بازپس گیری خانه هایشان که پیش از هجرت ترک کرده بودند، خودداری ورزیدند.
[۵۵] اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۴۵.
بنی جحش همگی از مکه به مدینه مهاجرت کردند.
[۵۷] تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۰.
گزارش شده که روزی عتبة بن ربیعه همراه با عباس بن عبدالمطلب و ابوجهل از محله بنی جحش عبور کرد و با خواندن یک بیت شعر، ناخرسندی خود را از خالی بودن خانه‌های آن‌ها بیان داشت. ابوجهل وی را نکوهش کرد و با اشاره به عباس بن عبدالمطلب، مسبب اصلی تفرقه میان آن‌ها را برادرزاده پیامبر دانست.
[۶۰] البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۱.
بنی جحش خانه‌ای در شمال مسجدالحرام داشتند.
[۶۱] حجاز در صدر اسلام، صالح احمد العلی، ص۴۸۰.


۳ - فهرست منابع



اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛ الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. ۴۶۳ق.) ، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق؛ اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛ الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ امتاع الاسماع: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق؛ انساب الاشراف: البلاذری (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق؛ البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، بیروت، مکتبة المعارف؛ تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م. ۸۰۸ق.) ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق؛ تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م. ۷۴۸ق.) ، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق؛ تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. ۵۷۱ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛ الثقات: ابن حبان (م. ۳۵۴ق.) ، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق؛ جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، ۱۳۷۵ش؛ دلائل الامامه: الطبری الشیعی (م. قرن۴ق.) ، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق؛ سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. ۹۴۲ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛ الطبقات الکبری: ابن سعد (م. ۲۳۰ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ عیون الاثر: ابن سید الناس (م. ۷۳۴ق.) ، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۴ق؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ المعارف: ابن قتیبه (م. ۲۷۶ق.) ، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش؛ المغازی: الواقدی (م. ۲۰۷ق.) ، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق؛ المنتظم: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.

۴ - پانویس


 
۱. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۹۹.    
۲. جمهرة انساب العرب، ابن حزم، ص۱۹۱-۱۹۲.    
۳. الثقات، ابن حبان، ج۳، ص۶۵.    
۴. الاصابه، ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۵۷۴.    
۵. المعارف، ابن قتیبه، ص۱۱۹.    
۶. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸۱.    
۷. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۰.    
۸. الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۶۷.    
۹. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۰. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۱.    
۱۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۶۰۵.    
۱۲. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۳۷۲.    
۱۳. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۱.    
۱۴. المغازی، واقدی، ج۱، ص۱۹.    
۱۵. الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۷.    
۱۶. المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۹۲.    
۱۷. امتاع الاسماع، مقریزی، ج۶، ص۱۵۱.    
۱۸. المنتظم، ابن جوزی، ج۱۰، ص۱۰۷.
۱۹. الکافی، کلینی، ج۱، ص۴۱۲.    
۲۰. دلائل الامامه، طبری الشیعی، ص۴۵۱.    
۲۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۷۰.    
۲۲. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۹۳.    
۲۳. سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی، ج۳، ص۲۲۵.    
۲۴. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۹۹.    
۲۵. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۷۷.    
۲۶. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۶۰.    
۲۷. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹.    
۲۸. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۱۲۵.    
۲۹. الاصابه، ابن حجر عسقلانی، ج۸، ص۱۵۳.    
۳۰. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۲.    
۳۱. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۷۸۱.    
۳۲. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۱۳.    
۳۳. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۹۲۹.
۳۴. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۰.    
۳۵. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۶، ص۷۱.    
۳۶. الطبقات، ابن سعد، ج۳، ص۶۵.    
۳۷. تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۲۹، ص۳۵۹.    
۳۸. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۸۷۸.    
۳۹. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۰.    
۴۰. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱، ص۱۹۹.
۴۱. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۷۰.    
۴۲. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۹۳.    
۴۳. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۷.    
۴۴. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۷۲.    
۴۵. تاریخ الاسلام، ذهبی، ج۱، ص۳۱۳.    
۴۶. انساب الاشراف، بلاذری، ج۱۱، ص۱۹۱-۱۹۲.    
۴۷. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۵۹۳.    
۴۸. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۰.    
۴۹. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۷.    
۵۰. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۴۵.
۵۱. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۰۱.    
۵۲. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۰.    
۵۳. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۰۱.    
۵۴. سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی، ج۳، ص۲۲۵.    
۵۵. اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۲۴۵.
۵۶. عیون الاثر، ابن سید الناس، ج۱، ص۲۰۱.    
۵۷. تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۰.
۵۸. سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی، ج۳، ص۲۲۵.    
۵۹. اسد الغابه، ابن اثیر، ج۵، ص۷.    
۶۰. البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۳، ص۱۷۰-۱۷۱.
۶۱. حجاز در صدر اسلام، صالح احمد العلی، ص۴۸۰.


۵ - منبع



حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی جحش».    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.