بالکاربالْکار، مردمی مسلمان از ساکنان قدیمی بخش مرکزی دامنه شمالی کوههای بزرگ قفقاز میباشند. ۱ - بیوگرافیبالْکار، مردمی مسلمان از ساکنان قدیمی بخش مرکزی دامنه شمالی کوههای بزرگ قفقاز میباشند. محل استقرار آنان، باکسان، چِگِم، چِرِک (بالکار) و نیز اراضی جلگهای دامنه مناطق کوهستانی جمهوری خودمختار کاباردینو - بالکاراست. [۱]
Moscow، ۱۹۶۷، ج۱، ص۷۲-۷۳، Istoriya Kabardino - Balkarsko o ASSR، Moscow، ۱۹۶۷.
عمدهترین زیستگاه بالکارها، اراضی کوهستانی اِلبروس قفقازاست (مردم) که بعضی آن را دگرگون شده نام البرز میدانند. بالکارها خود را تائولو - مالکارلی مینامند [۲]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
که ظاهراً به معنای کوهنشین است [۳]
Shirin Akiner، Islamic Peoples of the Soviet Union، ج۱، ص۲۲۶، London، ۱۹۸۶.
۱.۱ - منشا قومی بالکارهامنشأ قومی بالکارها مشخص نیست. بعضی آنان را از اعقاب بلغارهایی دانستهاند که در سدههای ۶ و ۷ق/۱۲ و ۱۳م ناگزیر از عقبنشینی به جانب مناطق کوهستانی شدند. برخی دیگر آنان را از اخلاف خزرهایی دانستهاند که در سده ۵ ق/۱۱م به بخش علیای رود تِرِک رانده شدند. شماری نیز آنان را ایبریایی - قفقازی و یا فینهایی دانستهاند که ویژگیهای ترکان را به خود گرفتهاند [۴]
EI ۲.
در «دائره المعارف بزرگ شوروی» آمده است که به احتمال بالکارها از امتزاج طوایف بومی قفقاز شمالی با اقوام ایرانی زبان (آلانها) و ترکی زبانان کوچنده (بلغارها، خزران و دیگران به ویژه قپچاقها) تشکل یافتهاند. [۵]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
بنابر روایت خود بالکارها، اجدادشان که در جلگههای کوبان میزیستند، به سبب هجوم طوایف چرکس (آدیگه) به کوهها رانده شدند و گروهی از آسها را از کوهها بیرون راندند و گروهی از آنان را نیز در خود مستحیل کردند. [۶]
EI ۲.
قپچاقها در تشکل بالکارها و قراچاییها نقش چشمگیری داشتند. پس از هجوم مغولان در سده ۷ق/۱۳م بالکارها به اراضی کوهستانی شمال قفقاز رانده شدند. پس از این ماجرا در مناطق مذکور ۵ گروه به نامهای بالکار، خولام، بِزِنگی، چگم و اوروسبی پدید آمد. [۷]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
از سده ۱۰ق/۱۶م بالکارها زیر سلطه کابارداها (قبارطه) درآمدند و شیوه زندگی آنان را پذیرفتند. این وضع تا زمان استیلای روسها ادامه یافت [۸]
EI ۲.
در نیمه دوم قرن ۱۳ق/۱۹م گروهی از بالکارها بار دیگر به جلگهها کوچ کردند. [۹]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
در دوران سلطه روسها، سرزمین بالکار بخشی از شهرستان نالچیک در استان تِرِک بود (مردم).۱.۲ - زبان و گویشزبان بالکارها، گویش ساده قراچایی از گروه قپچاقی است که به گروه زبانهای ترکی تعلق دارد و تحت نفوذ زبان آسی و زبانهای ایبریایی - قفقازی همسایه، یعنی زبان کاباردا - چچن و اَبازه است. این زبان در دوره گذشته فاقد خط و کتابت بود، ولی در ۱۹۲۰م به الفبای عربی با اندک تغییری مجهز شد. زبان بالکارها در ۱۹۲۴م ضمن ارتباط با زبان کابارداها، صورت مکتوب یافت. در ۱۹۲۵م الفبای لاتینی جای آن را گرفت و سال بعد نخستین آثار مکتوب آن به زبان بالکار ـ قره چای، شامل مجموعه اشعار عمر علی اُف و منتخبات (بیلیم) اَسْخَت بجی اُف منتشر شد. [۱۰]
EI ۲.
[۱۱]
بنیگسن، الکساندر و مری براکس آپ، ج۱، ص۷۴، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمه کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۰ش.
[۱۲]
Shirin Akiner، Islamic Peoples of the Soviet Union، ج۱، ص۲۲۶، London، ۱۹۸۶.
همچنین، در ۱۹۲۶، اولین روزنامه ناحیه خودمختار کاباردین ـ بالکار به نام قره خلق، که یک صفحه آن به زبان ادیغه و صفحه دیگر به زبان بالکارـ قره چای بود، در نالچیک به چاپ رسید. در ۱۹۳۱، در میکویان ـ شخر، مرکز اداری ناحیه خودمختار قره چای با (کلوخوری امروزی)، اولین روزنامه بالکار ـ قره چای با عنوان تاولو جاشاو منتشر شد. سرانجام، در ۱۹۳۸، الفبای سیریلی جانشین الفبای لاتینی شد. ۱.۳ - دین و مذهبمردم بالکار مسلمان حنفی مذهبند. دین اسلام از اواخر سده ۱۲ق/۱۸م توسط تاتارهای کریمه و نوغای کوبان، به میان بالکارها راه یافت [۱۳]
EI ۲.
اما تا اوایل قرن چهاردهم/بیستم هنوز نشانههایی از مذاهب دوران قبل از اسلام (مسیحیت و جادوگری) نزد آنان باقی بود.۱.۴ - طبقات پنجگانهبالکارها، که از قرن دهم/شانزدهم زیر سلطه کاباردها قرار داشتند، شکلهای تمدن مادی این قوم مسلّط را پذیرفتند و ساختار فئودالی آنها را تقلید کردند. این ساختار، که عملاً تا زمان استیلای روسها به طور کامل برقرار بود، شامل پنج طبقه میشد: ۱) شاهزادگان، «وْبی» (نظیر «پشه»ی ادیغهها)؛ ۲) نجبا، «اوزدن» (نظیر «اورخِ» ادیغهها)؛ ۳) کشاورزان آزاد، «قره قاش» («تلافکشو»ی قبیله ابازه)؛ ۴) سرفها که از آنها بیگاری کشیده می شد، چَگَر (نظیر «اُگِ » کاباردها)؛ ۵) بردگان، قزاق (نظیر «اونانت» کاباردها). ۲ - تاریخچه بالکاریادر ۱۹۱۸م پس از برقراری حکومت شوروی در نالچیک، در اراضی کاباردا و بالکار حکومت شوروی برقرار گردید. چندی بعد در منطقه نالچیک، اهالی به فرماندهی ژنرال لازار فئودُرویچ بیچراخُف که در اوایل سال ۱۹۱۸م فرماندهی گارد قزاق در ایران را برعهده داشت، سر به شورش برداشتند، این شورش در ماه نوامبر همان سال سرکوب گردید [۱۴]
BSE ۳، ج۳، ص۴۰۳.
[۱۵]
BSE ۳، ج۶، ص۹۰.
۲.۱ - ژانویه ۱۹۲۱در ژانویه ۱۹۲۱ منطقه بالکار به جمهوری شوروی گورسکایا و در ۱۶ ژانویه ۱۹۲۲ به کاباردا پیوست و از اتفاق این دو قوم و سرزمین، ایالت خودمختار کاباردینو - بالکار تأسیس شد. ایالت مذکور در ۵ دسامبر ۱۹۳۶ به صورت جمهوری خودمختاری با همین نام درآمد که مرکز آن شهر نالچیک بود. [۱۶]
Shirin Akiner، Islamic Peoples of the Soviet Union، ج۱، ص۲۲۷، London، ۱۹۸۶.
[۱۷]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
۲.۲ - اکتبر ۱۹۴۲در اکتبر ۱۹۴۲ در جریان جنگ جهانی دوم، نیروهای آلمان، نالچیک را تصرف کردند. ۲.۳ - مارس ۱۹۴۴در ۸ مارس ۱۹۴۴، یک سال پس از تصرف مجدد این منطقه توسط نیروهای شوروی، بالکارها به جمهوریهای قزاقستان و قرقیزستان تبعید شدند. در آوریل همان سال نام بالکار از عنوان جمهوری خودمختار کاباردینو بالکار حذف شد. ۲.۴ - ژوئن ۱۹۴۶به موجب تصویب نامه هیئت رئیسه مرکزی شورای اتحاد جماهیر شوروی در ۲۵ ژوئن ۱۹۴۶، بالکاریا به عنوان واحدی از تقسیمات کشوری ملغی شد. ۲.۵ - ژانویه ۱۹۵۷به موجب تصویبنامه جدید هیئت رئیسه شورای جمهوری شوروی سوسیالیستی روسیه در ۹ ژانویه ۱۹۵۷، جمهوری خودمختار کاباردین ـ بالکار دوباره تشکیل شد و به بالکارهای کوچانده شده اجازه داده شد که به وطن خود بازگردند. [۱۸]
BSE ۳، ج۲، ص۵۷۸.
[۱۹]
EI ۲.
حداقل شمار تبعید شدگان بالکار را ۴۵ هزار نفر نوشتهاند. اینان در نامساعدترین مناطق سیبری، قزاقستان و قرقیزستان اسکان داده شدند.۳ - جمعیتقوم بالکار (۳۰۷، ۳۳ نفر در ۱۹۲۶ با ۲ درصد شهرنشین، ۶۶۶، ۴۲ نفر در ۱۹۳۹) به پنج قبیله تقسیم می شدند. در ۱۹۵۹م/۱۳۳۸ش شمار بالکارها ۴۲ هزار نفر بود که در ۱۹۷۰م به ۵۹ هزار و در ۱۹۷۹م/۱۳۵۸ش به ۶۶ هزار نفر رسید. [۲۰]
بنیگسن، الکساندر و مری براکس آپ، ج۱، ص۶۲ -۶۳، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمه کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۰ش.
(فرهنگ، ص۱۰۵)۴ - مسکنمسکن طبیعی بالکارها قبل از ۱۹۴۶ شامل درّههای مرتفع شاخههای رود تِرِک، واقع در میان البروس در مغرب و سرزمین آسها در مشرق، در شیب شمالی رشته کوههای بزرگ قفقاز بود. ۵ - فهرست منابع(۱) بنیگسن، الکساندر و مری براکس آپ، مسلمانان شوروی، گذشته، حال و آینده، ترجمه کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۰ش. (۲) Shirin Akiner، Islamic Peoples of the Soviet Union، London، ۱۹۸۶. (۳) BSE ۳. (۴) EI ۲. (۵) Istoriya Kabardino - Balkarsko o ASSR، Moscow، ۱۹۶۷. (۶) Narody Kavkaza، Moscow، ۱۹۶۰. (۷) Sovetski o entsiklopedicheski o slovar'، Moscow، ۱۹۸۷. (۸) Umar `Aliev، Natsional'nyi vopros i natsional'naya kultura v Severo-Kavkazskom Krae ، Rostov on Don، I۹۲۶. (۹) S.S. Anisimov، Kabardino-Balkariya ، Moscow I۹۳۷. (۱۰) Saadet ´ ag § atay، Karac § ay'ca bir kac § metin، Ankara Universitesi Dil-Tarih Cog § rafya Fakultesi Dergisi ، ۱۹۵۱، ۲۷۷-۳۰۰. (۱۱) L. Dobruskin Kabarda i Balkariya v Pros § lom، in Revolyutsionnyi Vostok ، no.۳-۴ of ۱۹۳۳، ۱۹۶-۲۲۲. (۱۲) Ibrahimov، Les Balkars، Bulgares musulmans du Caucase، RMM، v â â â ، (June ۱۹۰۹)، ۲۰۶-۲۱۸. (۱۳) A. Karaulov، Kratkii oµerk grammatiki i yazyka balkar، and Kratkii slovar'balkarskogo yazyka in Sbornik materialov dlya opisaniya mestnostei i plemen kavkaza ، Tiflis ۱۹۱۲، x â â â . (۱۴) Korenizatsiya Aparata v Kabardino-Balkarii، in Revolyutsiya i Natsional'nosti ، no. ۶، ۱۹۳۶، ۳۷-۹۱۲. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۴۰۸، برگرفته از مقاله «بالْکار». دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱، ص۳۳۷، برگرفته از مقاله «بالکار ». |