ابنارمنازیاِبْن اَزْمَنازی، ابوالفرج غیث بن علی بن عبدالسلام صوری (۴۴۳-۵۰۹ق /۱۰۵۱- ۱۱۱۵م)، مورخ، محدث ، ادیب و نویسنده شامی میباشد. ۱ - زندگی نامهابن ارمنازی به خط زیبا و نوشته های فراوانش شهرت دارد. تبار او از ارمناز (شهرکی قدیمی در حدود ۵ فرسنگی حلب ) بود و در صور به تدریس و خطابه و نقل حدیث اشتغال داشت [۱]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۲۱۷.
[۲]
ابن خلکان، وفیات، ج۱، ص۲۹۷.
[۳]
ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، ج۴، ص۲۴، قاهره، ۱۳۵۰ق.
و از خطیب بغدادی (۳۹۲-۴۶۳ق/ ۱۰۰۲-۱۰۷۱م) حدیث شنید [۴]
ابن اثیر علی، اللباب، ج۱، ص۳۴، قاهره، ۱۳۵۷ق.
و هر دو از یکدیگر در تاریخ ، حدیث، شعر و ادب روایت کردند [۵]
ذهبی شمس الدین محمد، العبر، ج۴، ص۱۸، به کوشش صلاح الدین منجد، کویت، ۱۹۶۳م.
[۶]
ذهبی شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۹، ص۳۸۹، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۴م.
ابوالفرج واپسین سال های زندگانی خود را در شهر دمشق نزد شاگردش ابن عساکر (۴۹۹-۵۷۱ق /۱۱۰۵- ۱۱۷۵م) گذراند و در همان شهر بدرود حیات گفت و در مقبره باب الصغیر به خاک سپرده شد. [۷]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۲۱۸.
۲ - فعالیت های علمیوی ابتدا به تدوین تاریخی برای شهر صوُر همت گماشت، [۸]
ذهبی شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۹، ص۳۸۹، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۴م.
[۹]
سخاوی محمد، الاعلان بالتوبیخ، ج۱، ص۲۶۷، به کوشش فرانتز روزنتال و صالح احمد العلی، بغداد، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.
اما آن را ناتمام گذاشت. [۱۰]
زرکلی خیرالدین، الاعلام، ج۵، ص۳۱۹، بیروت، چ ۲، ۱۳۸۹ق /۱۹۶۹م.
وی تاریخی نیز برای دمشق به نام «کتاب دمشق» نوشته بوده است. [۱۱]
یاقوت، بلدان، ج۲، ص۵۹۱.
از این دو کتاب نسخه ای در دست نیست، [۱۲]
منجد صلاح الدین، معجم، ج۱، ص۳۳، الموّرخین الدمشقیین، بیروت، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۷۸م.
لیکن ابن عساکر از نوشته های وی در جای جای کتاب مشهور خود « تاریخ مدینه دمشق » نقل کرده است. ابن ارمنازی در جست و جوی حدیث به مصر و جاهای دیگر سفر کرد و در راه جمع و تدوین آن بسیار کوشید و اُنس فراوان با آن گرفت. [۱۳]
سمعانی عبدالکریم، الانساب، ج۱، ص۱۷۲، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
[۱۴]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۲۱۷.
با این همه، در حدیث و فقه از او کتابی بر جای نمانده است. ۳ - وادی شعر و ادببا آنکه پدرش ابوالحسن ارمنازی (۳۹۶-۴۷۸ق /۱۰۰۵- ۱۰۸۵م) شاعری مشهور و دخترش «اُم علی تقیّة صوریّة» (۵۰۵ -۵۷۹ق /۱۱۱۱- ۱۱۸۳م) شاعری نامدار و خوش قریحه [۱۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۱، ص۲۹۷-۲۹۹.
و خود او نیز شعر دوست بود [۱۶]
ابن عساکر علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش شکری فیصل و دیگران، دمشق، ۱۴۰۴ق /۱۹۸۴م، فهرست های مجلدات (ذیل «غیث بن علی»).
و ظاهراً شعر نیز میگفت، اما به شاعری شهرت نیافت. فقط ابن عساکر ضمن اشاره به روایت دو بیت از شعر او توسط خطیب بغدادی، ۳ بیت از سروده هایش را که خود از او شنیده بوده، نقل کرده است. [۱۷]
یاقوت، بلدان، ج۱، ص۲۱۸.
۴ - فهرستمنابع(۱) ابن اثیر علی، اللباب، قاهره، ۱۳۵۷ق. (۲) ابن خلکان، وفیات. (۳) ابن عساکر علی، تاریخ مدینة دمشق، به کوشش شکری فیصل و دیگران، دمشق، ۱۴۰۴ق /۱۹۸۴م، فهرست های مجلدات (ذیل «غیث بن علی»). (۴) ابن عماد عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ق. (۵) ذهبی شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۴م. (۶) ذهبی شمس الدین محمد، العبر، به کوشش صلاح الدین منجد، کویت، ۱۹۶۳م. (۷) زرکلی خیرالدین، الاعلام، بیروت، چ ۲، ۱۳۸۹ق /۱۹۶۹م. (۸) سخاوی محمد، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتز روزنتال و صالح احمد العلی، بغداد، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م. (۹) سمعانی عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م. (۱۰) منجد صلاح الدین، معجم، الموّرخین الدمشقیین، بیروت، ۱۳۸۹ق/ ۱۹۷۸م. (۱۱) یاقوت، بلدان. ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنارمنازی»، ج۲، ص۸۷۷. |