معنای نسبیمعنای نسبی، معنای دلالت کننده بر نسبت است. ۱ - تعریفمعنای نسبی، مدلول حروف و هیئتها است که افاده نسبت مینماید و نسبت، ربط میان دو چیز در ذهن و یا خارج است؛ برای مثال، مدلول هیئت فعل ماضی ، نسبت تحققی است که بر تحقق و صدور حدث از فاعل دلالت مینماید، مانند این که در جمله «ضرب زید»، «ضرب» از زید صادر شده و در خارج رخ داده است و نسبت فاعلی بر آن دلالت میکند؛ بنابراین، هیئت فعل ماضی معنای نسبی دارد. حروف هم چون «مِن»، «اِلی»، «علی» و «فی» نیز افاده نسبت نموده و معنای نسبی دارد؛ برای مثال، «فی» جهت افاده نسبت ظرفیت میان ظرف [[]] و مظروف میآید. ۱.۱ - غیر مستقل بودن معنای نسبیخصوصیت معنای نسبی، غیر مستقل بودن آن است، زیرا قوام نسبت، به وجود دو طرف آن است؛ از این رو استقلال ندارد. ۱.۲ - معنای نسبی از حرف یا از هیئتمعنای نسبی، یا از حرف و یا از هیئت به دست میآید و هیئت نیز شامل هیئت جمله تام و ناقص و هیئت اعراب است؛ برای مثال، در جمله: «ضربت زیدا فی الدار:» ۱. هیئت فعل بر نسبت فاعلی صدور ضرب از فاعل دلالت میکند؛ ۲. هیئت اعراب (تنوین نصب) در «زیدا» بر نسبت مفعولی دلالت میکند؛ ۳. حرف «فی» بر نسبت بین ظرف و مظروف وقوع ضرب در خانه دلالت میکند. [۳]
شرح اصول فقه، محمدی، علی، ج۱، ص (۴۳-۴۰).
۲ - پانویس
۳ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۵۹، برگرفته از مقاله «معنای نسبی». ردههای این صفحه : معانی الفاظ
|