مشیت الهیمسئله «مشیت الهی» یکی از مباحث مهم کلامی و نیز تفسیری است که پیوسته بحثهای متکلمین و مفسرین را به همراه داشته است. فهرست مندرجات۲ - مشیت خدا از منظر قرآن ۳ - مشیت الهی در نگاه امام خمینی ۴ - اقسام مشیت الهی ۴.۱ - مشیت تکوینی ۴.۲ - مشیت تشریعی ۵ - رابطه مشیت و علم خدا ۶ - رابطه مشیت و قدرت خدا ۷ - تفاوت مشیت بندگان با مشیت الهی ۷.۱ - عدم احتیاج به وجود لوازم ۷.۲ - مطلق و نامحدود بودن ۸ - سوء استفاده مشرکان از مشیت خدا ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - معنای لغوی«مشیت» از ماده «شیء» مصدر «شاء، یشاء» است که در لغت از آن به اراده تعبیر شده؛ و در اصطلاح به معنی تمایل یافتن به سوی چیزی است تا حدّی که به طلب آن چیز منجر شود. از آنجا که این لفظ در نزد متکلمین از الفاظ مشترک بین خدا و خلق میباشد، راغب آن را به معنی «ایجاد کردن شیء» و «اصابت کردن» معنا نموده با این تفصیل که مشیت در مورد خدا به معنی ایجاد و وجود شیء است و در صورتی که برای انسانها استعمال گردد، به معنی اصابت میباشد. و لازم به ذکر است که قرآن از مشیت الهی با تعابیری از قبیل «شاء» و «أراد» و مشتقات آن دو یاد نموده که ماده «شاء» ۲۲۷ بار و ماده «اراده» ۱۴۷بار در قرآن به کار رفته است. این کثرت کاربرد، نشانی از اهمیت ویژه این موضوع از دیدگاه توحیدی اسلام میباشد. ۲ - مشیت خدا از منظر قرآنیکی از صفات کمال خداوند که گاه به صورت ضمنی و گاه با صراحت، در قرآن مطرح شده و در طول تاریخ نیز یکی از جنجالیترین مباحث کلامی و تفسیری را به خود اختصاص داده، [۳]
آشنایی با قرآن، ج۳، ص۱۲۱ تا ۱۳۹. برخی از مفسرین، ذیل آیات مورد بحث در مقاله، به مباحث "جبر و اختیار"، "قضا و قدر" و...پرداختهاند.
مسئله مشیت خداوند است. در قرآن، آیات فراوانی دالّ بر تسلط کامل خداوند بر تمام امورات هستی است [۴]
علاوه بر آیاتی که در این مقاله به آنها اشاره میشود، به این آیات نیز میتوان اشاره نمود: بقره/۲۱۳ و ۲۴۷، آل عمران/۳۷، رعد/۲۶و ۳۹، ابراهیم/۴، انسان/۳۰، تکویر/۲۹ و....
که همه اتفاقات عالم را بر اساس مشیت الهی معرفی نموده و انسان را فاقد هیچگونه اختیاری نشان میدهند: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیر»«بگو: بار خدایا، تویی دارنده مُلک. به هر که بخواهی مُلک میدهی و از هر که بخواهی مُلک میستانی. هر کس را که بخواهی عزت میدهی و هر کس را که بخواهی ذلت میدهی؛همه نیکیها به دست توست و تو بر هر کاری توانایی.» اما در کنار این آیات، آیاتی نیز هستند که انسان را صاحب اختیار معرفی کرده و او را عامل تغییر در سرنوشت خود میداند و لذا برای انسان مسئولیتهایی معین شده و ثواب و عقاب بر آنها مترتب شده است: «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیکفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها...»«بگو: این سخن حق از جانب پروردگار شماست. هر که بخواهد ایمان بیاورد و هر که بخواهد کافر شود. ما برای کافران آتشی که لهیب آن همه را دربرمیگیرد، آماده کردهایم...» جمع این آیات به این صورت است که اختیار انسان، اختیار مطلق و در عرض مشیت خدا نیست؛ چرا که اگر بپذیریم، انسان مختار محض است، باید به این نکته ملتزم شویم که موجودی یافت شده که از دایره حکومت و قدرت خداوند خارج است و این شرک بوده و با توحید افعالی خداوند در تعارض است.و از سوی دیگر اگر بپذیریم انسان مجبور محض است، در این صورت نتیجهای جز لغویت تکلیف و جزا نخواهد داشت و این عقیده با حق انتخاب در انسانها که امری بدیهی است، منافات دارد؛ لذا حق این است که نظام آفرینش بر اساس «امر بین الامرین» تدوین شده؛ یعنی قدرت، عقل، شعور، آزادی در انتخاب و اراده ما از اوست و در طول اراده و مشیت الهی بوده و معلول آن است؛ زیرا خداوند تمام مقدمات و لوازم اراده و إعمال آن را در اختیار ما قرار داده و این ما هستیم که تصمیم نهایی را در انجام یا ترک امور إتخاذ میکنیم. پس از آن جهت که افعال ما لازمه مقدماتی بوده که خدای رحمن به ما عنایت کرده، هم میتوان این لوازم را به او نسبت داد و هم به کسی که افعال را انجام داده است. بنابراین نه تنها بین این دو دسته از آیات هیچگونه تقابل و تعارضی وجود ندارد، بلکه بین آنها همگونی خاصی وجود دارد. و ۳ - مشیت الهی در نگاه امام خمینیامام خمینی مشیت را همان تجلی به فیض اقدس و مقدس میداند که مشیت در مقام ذات که از آن غالباً به اراده تعبیر میشود و فیض اقدس و تجلی خارج از صقع ربوبی را تجلی به فیض مقدس میداند. [۱۰]
خمینی، روح الله، تعلیقات علی شرح الفصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۹۸-۱۹۹، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۴۱۰ قمری.
امام خمینی از مشیت مطلقه و اعتبارات مختلف با تعابیر مختلفی یاد کرده است که عبارتاند از: مرتبه فقر، فیض مقدس، رحمت واسعه، اسم اعظم، ولایت مطلقه محمدیه، مقام علویه، فیض منبسط، وجود مطلق، کن وجودی و وجه الله باقی. به اعتقاد امام خمینی مشیت مطلقه فعلی را همان فیض مقدس، وجود منبسط و نور و رحمت حق در مقام ظهور و اول صادر از مقام غیب میداند که تجلی بدون واسطه حقتعالی است و از همه تعینات و تعلقات مجرد است، زیرا حقایق متعینه، خود نمیتوانند بدون واسطه به ذات حق که مقدس از همه تعینات است، مرتبط باشند وگرنه لازم میآید در ذات حقتعالی و تقدر و تعین راه پیدا کند. به اعتقاد امام خمینی همه مراتب و تعینات وجود، مظهر مشیت فعلی حقاند و در هر مرتبهای که هستند، در حقیقت مشیت مستهلک میباشند و مشیت با نهایت وساطت واحدیتش با همه اشیاء احاطه قیومه دارد؛ بنابراین مشیت، در همه مراتب طولی و عرضی عالم، سریان دارد و بهاندازه ظرفیت و استعداد عالمیان در آنها تجلی میکند. به اعتقاد امام خمینی مشیت فعلی، مقام فاعلیت خداوند و اصل و اساس اسماء فعلیه است. امام خمینی معتقد است درک توحید بدون تحقق مقام مشیت، ممکن نیست زیرا نفی فاعلیت حقیقی از ما سوی الله به توحید افعالی منجر میشود و همچنین به باور امام خمینی از مشیت به اعتبار سریان و بسط و ظهور در مراتب تعینات نفس رحمانی و به اعتبار برزخیت میان عالم الوهیت و مراتب خلقی به «عما» تعبیر میشود. [۲۱]
خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۳۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۴ - اقسام مشیت الهیمشیت خدا در دو محور بحث میشود: ۴.۱ - مشیت تکوینیمشیت تکوینی عبارت است از مقام ایجاد اشیاء، که مخصوص خداوند بوده و بر اساس علم و حکمت و مصلحت خود آنها را ایجاد مینماید و از آنجا که این مقام عین حق است و از قدرت لایزال الهی سرچشمه میگیرد، تخلف از آن امکانپذیر نمیباشد و بندگان در این حوزه حق اختیار ندارند:«تُولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیلِ وَ تُخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَ تُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیرِ حِساب»«شب را در روز داخل میکنی، و روز را در شب و زنده را از مرده بیرون میآوری، و مرده را زنده و به هر کس بخواهی، بدون حساب، روزی میبخشی». این آیه چند نمونه از مصادیق امور تکوینی را ذکر نموده که در ارتباط با تکوین و تقدیر خداوند است و از محدوده اراده مخلوقات خارج است. [۲۴]
مصطفوی، حسن؛ تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ش، چاپ اول، ج۴، ص۱۴۴و ۱۴۵.
۴.۲ - مشیت تشریعیمشیت تشریعی این است که خداوند با ارسال رسولان، بندگان را از آنچه به مصلحت و یا ضرر آنهاست، آگاه مینماید تا با اختیار خود و بدون هیچگونه إجبار به فعل یا ترک، آنها را انجام داده یا ترک کنند؛ لذا تخلف از آن امکانپذیر بوده و قرآن اشاره به این مشیت میفرماید: [۲۵]
طیب، سید عبدالحسین؛ أطیب البیان فی تفسیرالقرآن، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش، چاپ دوم، ج۵، ص۳۸۸.
«إِنَّا هَدَیناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکراً وَ إِمَّا کفُوراً»«ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس!»۵ - رابطه مشیت و علم خداتدبیر عالم در نظام آفرینش أحسن بر اساس مشیت خداوندی، اقتضا میکند که خداوند به تمام امور احاطه و علم تام داشته باشد تا چیزی از امور عالم از او مخفی نماند؛ [۲۷]
مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه، ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۱۵۶.
لذا میتوان گفت که علم حضوری به جمیع اشیاء و مخلوقات یکی از لوازم مهم در مشیت الهی میباشد: «یعْلَمُ ما بَینَ أَیدیهِمْ وَ ماخَلْفَهُمْ وَ لایحیطُونَ بِشَیءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء...»«آنچه را در پیش روی آنها بندگان و پشت سرشان است میداند (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسی از علم او آگاه نمیگردد، جز به مقداری که او بخواهد.(اوست که به همه چیز آگاه است و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بیپایان و نامحدود اوست)...»در این آیه به احاطه علمی خداوند اشاره شده که از لوازم تمامیت تدبیر امورات عالم است و خداوند با این آیه میفهماند که تدبیر عالم، خاص اوست؛ چرا که تنها او به روابط بین موجودات آگاه بوده و تنها مشیت اوست که در عالم جریان دارد. ۶ - رابطه مشیت و قدرت خدامشیت خداوند یکی از آثار و تجلّیات قدرت خداوندی است؛ زیرا حقیقت قدرت، کنار زدن حدود بوده و هر چه محدودیتها، کمتر و ضعیفتر باشد، نشانی از کاملتر بودن قدرت است. [۳۰]
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص ۱۵۸ و تفسیر روشن، ج۶، ص ۹۵.
از آنجا که خداوند قادر مطلق است، چیزی در مقابل او نیست تا او را محدود گرداند؛ لذا مشیت او نیز به طور نامحدود نافذ بوده و قرآن درباره قدرت نامحدود خداوند و نفوذ مشیت در تمام امور میفرماید: «وَ رَبُّک یخْلُقُ ما یشاءُ وَ یخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیرَةُ»«پروردگار تو هر چه بخواهد میآفریند، و هر چه بخواهد برمیگزیند؛ آنان (در برابر او) اختیاری ندارند.» آیه در مقام بیان این نکته است که تنها مؤثر در عالم، خداست و هیچ چیزی در عالم وجود ندارد که خدای متعال را مجبور به کاری بکند؛ فلذا او مختار حقیقی است. ۷ - تفاوت مشیت بندگان با مشیت الهی۷.۱ - عدم احتیاج به وجود لوازمیکی از تفاوتهایی که بین مشیت خدا و مشیت بندگان وجود دارد این است که مشیت مخلوقات به شرطی در خارج محقق میشود که لوازم آن وجود داشته باشد؛ یعنی، توجه به مشیء و تصور آن، تمایل و رغبت به سوی آن، عزم و تصمیم بر اجرای آن و مهمتر از همه اینکه مشیت بندگان منوط به اذن خداست... اما مشیت خدا به هیچ یک از این امور احتیاج ندارد چرا که خداوند بر همهی اشیاء، علم حضوری و احاطه داشته و به مجرد اراده، ایجاد و تحقق مییابد. [۳۳]
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۵۸.
«إِنَّما إِلهُکمُ اللَّهُ الَّذی لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ کلَّ شَیءٍ عِلْماً»«معبود شما تنها خداوندی است که جز او معبودی نیست و علم او همه چیز را فرا گرفته است!»آیه بر این نکته دلالت دارد که علم خداوند که از صفات ذاتی اوست، نامحدود بوده و بر همه چیز احاطه کامل داشته و با این حساب، خداوند نیازی به مقدمه چینی و فراهم آوردن لوازم ندارد. [۳۵]
أطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج۹، ص۹۱ و ۹۲.
«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکونُ»«فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: «موجود باش»، آن نیز بیدرنگ موجود میشود.»۷.۲ - مطلق و نامحدود بودناز دیگر تفاوتهای مشیت خداوند با مشیت بندگان این است که مشیت بندگان محدود و مقید به قیود فروانی است، زیرا همانطور که گفته شد، مشیت از تجلیات و آثار قدرت و علم است و قدرت مطلق و علم مطلق در هستی، از آن خداست و دیگر مخلوقات از علم و قدرتی محدود که از قدرت بیانتهاء خداوند سرچشمه گرفته، برخوردارند؛ لذا محدوده مشیت و اختیار مخلوقات، به اندازه علم و قدرت آنهاست.قرآن درباره محدود بودن بندگان و وابستگی مشیت آنان به مشیت خداوند میفرماید: «وَ لاتَقُولَنَّ لِشَیءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِک غَداً إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّهُ وَ اذْکرْ رَبَّک إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسی أَنْیهْدِینِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً»«و هرگز در مورد کاری نگو: من فردا آن را انجام میدهم، مگر اینکه خدا بخواهد! و هر گاه فراموش کردی، (جبران کن) و پروردگارت را به خاطر بیاور و بگو: امیدوارم که پروردگارم مرا به راهی روشنتر از این هدایت کند!» آیه بیانگر این نکته است که چون انسان دارای علم و قدرت محدودی است و به موانعی که در آینده رخ میدهد، علم ندارد؛ لذا مشیت او نیز محدود و وابسته به مشیت خداوند بوده و بدون مشیت خدا هیچگونه کاری از پیش نمیبرد. ۸ - سوء استفاده مشرکان از مشیت خدامشرکان برای فرار از ایمان به توحید و نبوت به مشیت خدا احتجاج نمودهاند: «وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ...»«آنان گفتند: اگر خداوند رحمن میخواست ما آنها را پرستش نمیکردیم!...» و جهت فرار از انفاق به فقراء اینگونه توجیه میکنند: «وَ إِذا قیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکمُ اللَّهُ قالَ الَّذینَ کفَرُوا لِلَّذینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ...»«و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید!، کافران به مومنان میگویند: «آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا میخواست او را اطعام میکرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)»؛ شما فقط در گمراهی آشکارید!...» و خیلی از آیات دیگر و و که بهانه مشرکان را در برابر اعمال پوچشان به تصویر کشیده است. در این آیات مشرکان بین مشیت تکوینی و تشریعی خلط کرده و مشیت تشریعی خدا را نادیده گرفتهاند؛ چرا که موارد مذکور در آیات، در حوزه مشیت تشریعی خداوند است نه مشیت تکوینی؛ ولی کفار این موارد را از مشیت تکوینی خدا دانسته و خود را در عدم ایمان به توحید و نبوت و یا انفاق به زیر دستان، مقهور مشیت خدا دانستهاند. ۹ - پانویس۱۰ - منبع• سایت معارف قرآن • سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مشیت الهی». • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی. |