محمود شبستریشبستری، شیخ محمود بن عبدالکریمبن یحیی، عارف و شاعر نامدار آذربایجانی در قرن هشتم می باشد. فهرست مندرجات۲ - زندگی نامه ۳ - اساتید ۴ - شاگردان ۵ - سفرها ۶ - مذهب ۷ - وفات ۸ - اقوال ابوالمجدوکربلایی ۹ - آثار ۱۰ - تقسیم آثار به سه دسته ۱۱ - سعادت نامه ۱۲ - تفاوت گلشن راز و سعادت نامه ۱۳ - هیجده بیت ۱۴ - حقالیقین ۱۵ - ابواب حق الیقین ۱۶ - مرآت المحققین ۱۷ - موضوع مرآت المحققین ۱۸ - فهرست منابع ۱۹ - پانویس ۲۰ - منبع ۱ - القابلقب او سعدالدین بود [۱]
سفینه تبریز، گردآوری و به خط ابوالمجد تبریزی، ج۱، ص۷۳۳، چاپ عکسی، تهران ۱۳۸۱ش.
[۲]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۸۸، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
و حاجی خلیفه لقب او رانجم الدین خوانده است. [۳]
حاجیخلیفه،ج ۲، ستون ۱۵۰۵،
۲ - زندگی نامهدربارۀ زندگی او اطلاعات اندکی در دست است.ظاهرآ در نیمۀ دوم قرن هفتم در شبستر به دنیا آمد. [۴]
زینالعابدین شیروانی، ریاضالسیاحة، ج۱، ص۸۹، چاپ اصغرحامد ربانی، تهران (۱۳۳۹ش).
[۵]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
برخی محققان متأخر ، [۶]
حسن مشحون، شرح حال و نمونه آثار شیخمحمود شبستری، ج۱، ص۱۲، شیراز ۱۳۱۵ش.
[۷]
عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، ج۱، ص۳۱۸، تهران ۱۳۵۷ش.
در تعیین زمان دقیق ولادت شبستری، از روی تذکرههایی که وفات او را در ۷۲۰ و عمر وی را ۳۳ سال نوشتهاند، به اشتباه، ولادت او را در ۶۸۷ دانستهاند.۳ - اساتیددر سعادتنامه منسوب به شبستری [۸]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ص ۱۶۸، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
از فردی به نام امینالدین به عنوان استاد وی یاد شده است. لاهیجی [۹]
شمسالدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۳۴، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۴ش.
نیز منظور شبستری را از «مرد کار دیده» در ابتدای گلشنراز، امینالدین دانسته است.تنهاصوفی ای که در آن دوره به این نام شناخته شده، امینالدین حاج بُلَه است.به نوشتۀ لویزن [۱۰]
لئونارد لویزن، فراسوی ایمان و کفر، ج۱، ص۲۱، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۹ش.
شاید منظور از امینالدین، حاجی امینالدین عبدالسلامبن سهلان خُنجی باشد.شخصی به نام بهاءالدین یعقوب تبریزی را نیز از استادان او دانستهاند. [۱۱]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۹۱، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
[۱۲]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
۴ - شاگرداناز فردی به نام امینالدین به عنوان شاگرد شبستری و شارح گلشنراز یاد شده که زرین کوب [۱۳]
عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، ج۱، ص۴۱۴، تهران ۱۳۵۷ش.
احتمال داده نام این فرد با نام استاد او خلط شده باشد.۵ - سفرهاگفتهاند که شبستری به مصر ، شام ، حجاز ، بغداد ، یمن ، اندلس و قفقاز سفر کرد. [۱۴]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ص ۱۶۸،چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
[۱۵]
حسن مشحون، شرح حال و نمونه آثار شیخمحمود شبستری، ج۱، ص۱۲، شیراز ۱۳۱۵ش.
دولت آبادی مینویسد او همه عمر خود را در تبریز به سر برد، [۱۶]
عزیز دولتآبادی، سخنوران آذربایجان، ج۱، ص۱۵۲، تبریز ۱۳۵۵ش.
[۱۷]
ادوارد براون، ج۱، ص۱۸۷، از سعدی تا جامی، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ش.
همچنین مؤلف ریاضالسیاحه [۱۸]
حاجی زین العابدین شیروانی، ریاض السیاحه، ج۱، ص۹۰.
نوشته که او به کرمان رفت و در همانجا ازدواج کرد و صاحب اولاد شد و برخی نوادگان او اهل علم اند و به خواجگان شهرت دارند [۱۹]
عزیز دولتآبادی، سخنوران آذربایجان، ج۱، ص۱۵۲، تبریز ۱۳۵۵ش.
لویزن گفته شبستری فرزندی نداشته است. [۲۰]
لئونارد لویزن، فراسوی ایمان و کفر، ج۱، ص۱۲، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۹ش.
۶ - مذهبدر سعادتنامه منسوب به شبستری، [۲۱]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ص ۱۵۰، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
به سنّی بودن وی و پیروی او درفروع از اشعری تصریح شده، اما ظاهرآ هیچ منبع دیگری دربارۀ مذهب شبستری سخن نگفته است.با وجود این، حاجی خلیفه [۲۲]
حاجیخلیفه،ج ۲، ستون ۱۶۴۹.
[۲۳]
آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۱۸، ص۲۲۶.
به استناد کتاب مرآتالمحققین ، که منسوب به شبستری است، نوشته که او شیعه است.هانری کوربن [۲۴]
هانری کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ج۱، ص۱۳۴، ترجمه اسداللّه مبشری، تهران ۱۳۶۱ش.
نیز علت پدید آمدن این نظر را وجود تفسیرهای متعدد شیعیان ، بهویژه اسماعیلیان ، بر گلشنراز وی دانسته است [۲۵]
بعضی از تأویلات گلشن راز، در ایران و یمن یعنی سه رساله اسماعیلی، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۶۱، چاپ هانری کربن، تهران۱۳۴۰ش/۱۹۶۱.
.۷ - وفاتبیشتر تذکرهنویسان درگذشت شبستری را بین ۷۱۸ و ۷۲۰ دانستهاند. [۲۶]
امیناحمد رازی، هفت اقلیم، چاپ جواد فاضل، تهران: انتشارات علمی.
[۲۷]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، ج۴، ص۹۹، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
[۲۸]
عزیز دولتآبادی، سخنوران آذربایجان، ج۱، ص۱۵۳، تبریز ۱۳۵۵ش.
از این میان، سال ۷۲۰ که روی سنگ قبر او هم نوشته شده، مشهورتر است.۸ - اقوال ابوالمجدوکربلاییاما ابوالمجد تبریزی در پایان سفینه تبریز ، [۲۹]
سفینه تبریز، گردآوری و به خط ابوالمجد تبریزی، ج۱، ص۷۳۳، چاپ عکسی، تهران ۱۳۸۱ش.
حدیثی مسند از شبستری نقل کرده و پس از نام او عبارت «اداماللّه ایامه» را به کاربرده است.چون تاریخ این حدیث ۷۲۵ است، مسلّمآ شبستری تا آن تاریخ زنده بوده است.ابنکربلایی ، [۳۰]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۹۱، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
که تاریخ وفات بهاءالدین یعقوب را در ۷۳۷ ضبط کرده، نوشته است که شبستری را، به وصیت خودش، پایین پای استادش دفن کردند.بر این اساس، شبستری تا ۷۳۷ زنده بوده است.ابنکربلایی، [۳۱]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۹۱ـ۹۲، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
بدون اشاره به تاریخ وفات شبستری، افزوده که بابا ابی شبستری ، که در ۷۴۰ درگذشته و معاصر شیخ محمود شبستری بوده، در همان سال وفات شیخ محمود درگذشته است.۹ - آثارشبستری، به تصریح خودش، [۳۲]
شمسالدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، ج۱، ص۶۸، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۴ش.
قبل از سرودن گلشن رسائلی نوشته بوده است، اما از آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.۱۰ - تقسیم آثار به سه دستهبه طور کلی، آثار وی را به سه دسته میتوان تیم کرد: ۱) گلشنراز ، که مسلّمآ از اوست ۲) آثاری که در صحت انتساب آنها به شبستری تردید وجود دارد و عبارتاند از: سعادتنامه ، حقالیقین و مرآتالمحققین ۳) آثاری که قطعآ از او نیستند و عبارتاند از: مراتبالعارفین ، ترجمه منهاجالعابدین غزالی ، رساله شاهد، کنزالحقایق ، انسان کامل، تفسیر سورةالفاتحة، رساله معراجیه ، غایةالامکان فی معرفة الزمان و المکان ، جامجهان نما، رساله احدیت، و شرح و تفسیر اسماءاللّه . [۳۳]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
[۳۴]
عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، ج۱، ص۳۵۳، تهران =۱۳۵۷ش.
[۳۵]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری،مقدمه موحد، ص ۱۱ـ۱۲، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
۱۱ - سعادت نامهابنکربلایی، [۳۶]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۸۸، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
هدایت [۳۷]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
و بغدادی [۳۸]
اسماعیلپاشا بغدادی، هدیةالعارفین من اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون،ج ۲، ستون ۴۰۷، استانبول ۱۹۵۵.
سعادتنامه را جزو آثار شبستری ضبط کردهاند.این کتابِ کلامی ـ عرفانی، به نظم و شامل چهار باب دربارۀ معرفت ذات واجبالوجود و صفات و اسما و افعال اوست.شبستری سعادتنامه بسیار مغایر با شبستری گلشنراز است. ۱۲ - تفاوت گلشن راز و سعادت نامهسعادتنامه مبتنی بر نگاهی شریعتمدارانه به توحید است و در آن از منظر متکلمی متعصب به طرد و رد فرقه ها و مسالک منحرف پرداخته شده است [۳۹]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ص ۱۷۰ـ۱۷۲، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
اما گلشنراز بر پایۀ ذوق و حال است.۱۳ - هیجده بیتحتی اگر سعادتنامه از شبستری باشد، از بیت ۳۳۴ تا ۳۵۱ آن [۴۰]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ص ۱۶۸، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
الحاقی به نظر میرسد، زیرا این هجده بیت، که «وصفالحال» شاعر است، با ابیات دیگر ابواب هیچ سنخیتی ندارد، و نیز اگر شاعر میخواست شرح حال خود را بدهد چرا به جای مقدمۀ کتاب، آن را در فصل دوم، که دربارۀ توحید است، گنجاند؟ با توجه به اینکه شاعر در این هجده بیت به شاگردی خود در مکتب ابنعربی تصریح کرده است، اگر صحت انتساب سعادتنامه به شبستری محرز شود، معلوم میشود که او از مکتب ابنعربی متأثر بوده و از منظر این مکتب به سرودن گلشنراز پرداخته است.۱۴ - حقالیقینابنکربلایی، هدایت و بغدادی [۴۱]
حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، ج۲، ص۸۸، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش.
[۴۲]
رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، ج۱، ص۲۲۱، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش).
[۴۳]
اسماعیلپاشا بغدادی، هدیةالعارفین من اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون،ج ۲، ستون ۴۰۷، استانبول ۱۹۵۵.
حقالیقین را نیز از شبستری دانستهاند.۱۵ - ابواب حق الیقینین کتاب شامل هشت باب و دربارۀ عرفان نظری است.با اینکه قدیمترین نسخههای حقالیقین متعلق به قرن یازدهم است [۴۴]
شیخمحمود شبستری، حقالیقین فی معرفة ربالعالمین،مقدمه موحد، ص ۲۸۳، چاپ رضا اشرفزاده، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴۵]
شیخمحمود شبستری، حقالیقین فی معرفة ربالعالمین،مقدمه اشرفزاده، ص ۲۲ـ۲۳،چاپ رضا اشرفزاده، تهران ۱۳۸۰ش.
و در ابتدا و انتهای کتاب، مؤلف به نام خود اشاره نکرده و تنها در ابتدای کتاب، کاتب، آن را از تصنیفات شبستری شمرده است، [۴۶]
شیخمحمود شبستری، حقالیقین فی معرفة ربالعالمین،مقدمه اشرفزاده، ص ۲۵، ۲۷، چاپ رضا اشرفزاده، تهران ۱۳۸۰ش.
اما زرینکوب [۴۷]
عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، ج۱، ص۳۲۰، تهران ۱۳۵۷ش.
و لویزن [۴۸]
لئونارد لویزن، فراسوی ایمان و کفر، ج۱، ص۶۰، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۹ش.
معتقدند که این اثر در صورت و محتوا شبیه گلشنراز است و نویسندۀ آن شبستری است.۱۶ - مرآت المحققینحاجی خلیفه [۴۹]
حاجیخلیفه،ج ۲، ستون ۱۶۴۹ .
و نفیسی [۵۰]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۱۷۰، ج ۱، تهران ۱۳۴۴ش.
مرآت المحققین را به شبستری نسبت دادهاند.۱۷ - موضوع مرآت المحققیناین کتاب مشتمل بر هفت باب و دربارۀ معرفت نفس و خداست. مرآت را به ابنسینا، نجمالدین شیرازی ، نصیرالدین طوسی و شیخ احمد جام نیز منسوب کردهاند. [۵۱]
احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، ج۶، ص۲۲۹، تهران ۱۳۸۱ش.
افزون بر این، مؤلف نه در ابتدا و نه در انتهای کتاب، نام خود را ذکر نکرده و فقط کاتب، در پایان کتاب، آن را به شبستری نسبت داده است. [۵۲]
شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، ج۱، ص۳۷۷، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش.
با وجود این، زرینکوب [۵۳]
عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، ج۱، ص۳۲۰، تهران ۱۳۵۷ش.
در صحت انتساب آن به شبستری اطمینان دارد. [۵۴]
خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی از آغاز چاپ تاکنون،ج ۶، ستون ۵۵ـ۵۶، تهران ۱۳۴۴ش.
۱۸ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه. (۲) حافظ حسین ابنکربلایی، روضات الجنان و جناتالجنان، چاپ جعفر سلطانالقرایی، تهران ۱۳۴۹ش. (۳) بعضی از تأویلات گلشن راز»، در ایران و یمن یعنی سه رساله اسماعیلی، چاپ هانری کربن، تهران۱۳۴۰ش/۱۹۶۱. (۴) ادوارد براون، از سعدی تا جامی، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ش. (۵) اسماعیلپاشا بغدادی، هدیةالعارفین من اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون، استانبول ۱۹۵۵. (۶) حاجیخلیفه. (۷) عزیز دولتآبادی، سخنوران آذربایجان، تبریز ۱۳۵۵ش. (۸) امیناحمد رازی، هفت اقلیم، چاپ جواد فاضل، تهران: انتشارات علمی. (۹) عبدالحسین زرینکوب، جستجو در تصوف، تهران ۱۳۵۷ش. (۱۰) سفینه تبریز، گردآوری و به خط ابوالمجد تبریزی، چاپ عکسی، تهران ۱۳۸۱ش. (۱۱) شیخمحمود شبستری، مجموعه آثار شیخمحمود شبستری، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۷۱ش. (۱۲) شیخمحمود شبستری، حقالیقین فی معرفة ربالعالمین، چاپ رضا اشرفزاده، تهران ۱۳۸۰ش. (۱۳) زینالعابدین شیروانی، ریاضالسیاحة، چاپ اصغرحامد ربانی، تهران (۱۳۳۹ش). (۱۴) هانری کربن، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه اسداللّه مبشری، تهران ۱۳۶۱ش. (۱۵) شمسالدین محمد لاهیجی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، چاپ محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران ۱۳۷۴ش. (۱۶) لئونارد لویزن، فراسوی ایمان و کفر، ترجمه مجدالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۹ش. (۱۷) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی از آغاز چاپ تاکنون، تهران ۱۳۴۴ش. (۱۸) حسن مشحون، شرح حال و نمونه آثار شیخمحمود شبستری، شیراز ۱۳۱۵ش. (۱۹) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۸۱ش. (۲۰) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج ۱، تهران ۱۳۴۴ش. (۲۱) رضاقلیخان هدایت، ریاضالعارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ش). (۲۲) رضاقلیخان هدایت، مجمعالفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۸۲ش. ۱۹ - پانویس
۲۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شبستری»، شماره ۵۹۶۳. |