محمدمهدی جواهریمحمدمهدی جواهری، بزرگترین شاعر کلاسیک عراقی ایرانی تبار در نیمه قرن چهاردهم میباشد. ۱ - زندگینامهبرای تولد وی تاریخهای متفاوتی ذکر شده است، اما به نظر میرسد صحیحترین تاریخ ۱۷ ربیعالاول ۱۳۱۷ باشد. [۱]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۱، مقدمه علیجواد طاهر، ص ۲۵.
[۲]
جلیل عطیه، ج۱، ص ۶، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، (بیروت) ۱۹۹۸.
[۳]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص۱۸۰، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۴]
جلیل عطیه، ج۱، ص ۳۳-۳۵، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، (بیروت) ۱۹۹۸.
وی در خاندانی اهل علم در نجف به دنیا آمد. پدرش، عبدالحسین، از نوادگان شیخ محمدحسن نجفی [۵]
دیوان، شرح و تعلیقات مصطفی علی، بیروت ۱۹۹۹ـ۲۰۰۰.
بود. اولاد و نوادگان شیخمحمدحسن، نام خانوادگی خود را در انتساب به این کتاب، «جواهری»، «صاحب جواهر» و «جواهر کلام» برگزیدهاند.(جواهری، آل) [۶]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص۱۸۰، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۷]
احمد مهدوی دامغانی، «جواهری: شاعر ایرانیتبار عرب»، ج۱، ص ۱۴۴، گلستان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۶).
محمدمهدی از پنج سالگی خواندن و نوشتن را نزد برادر بزرگش، عبدالعزیز، و قرآن را در مکتبخانه فراگرفت. [۸]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۴۹، بیروت ۱۹۹۹.
[۹]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص۴۰، (بیروت) ۱۹۹۸.
تحصیلات ابتدایی را نزد معلمی تندخو گذراند، بهطوریکه بعدها از تأثیر منفی این دوره با تلخی بسیار یاد میکرد. سپس به مدرسه رشدیه رفت و به فراگیری زبان و ادبیات عرب و جغرافیا پرداخت. وی حافظهای اعجابانگیز داشت به شکلی که در هشت سالگی هر روز یک خطبه از نهجالبلاغه ، قطعهای از أمالی شریف مرتضی، قصیدهای از دیوان متنبی و قطعهای از البیان و التبین جاحظ را از بر میکرد و چنانکه خود گفته، به جهت قدرت حافظهاش مورد غبطه و حسادت قرار میگرفت. [۱۰]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۴۳، بیروت ۱۹۹۹.
[۱۱]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۵۰ـ۵۲، بیروت ۱۹۹۹.
[۱۲]
اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، ج ۱، ص ۴۳۳، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶.
۲ - تحصیلات و سرودن شعروی با وجود استعداد و حافظه قوی، در آغاز علاقهای به تحصیلات سنّتی نداشت. [۱۳]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۴۹ـ۵۱، بیروت ۱۹۹۹.
اما همین تحصیلات اولیه سنّتی و مطالعه اشعار قدما بعدها تأثیر عمیقی بر شعر وی گذاشت. [۱۴]
بدوی، ص ۶۲.
[۱۵]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۷.
جواهری از کودکی دلبستگی شدیدی به شعر داشت. پدرش با اینکه در آغاز مخالف سرودن وی بود، هنگامی که علاقه عمیق او را به شعر درک کرد، خود نیز به تشویق وی پرداخت و او را با خود به مجالس بزرگان برد. جواهری هم در این مجالس تحت تأثیر اندیشه آزادیخواهی بزرگانی چون محمدسعید حبوبی، شاعر مبارز ضداستعمار، قرار گرفت. [۱۶]
محمدمهدی جواهری، ج ۱، ص ۶۵ ـ ۶۸، مذکراتی، بیروت ۱۹۹۹.
[۱۷]
محمدمهدی جواهری، ج ۱، ص ۷۴ ـ ۷۹، مذکراتی، بیروت ۱۹۹۹.
[۱۸]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۳۸، (بیروت) ۱۹۹۸.
وی در نوجوانی همراه برادر بزرگترش در یکی از حوزههای علوم دینی نجف به تحصیل پرداخت و لباس روحانیت بر تن کرد، اما پس از مرگ پدرش، تحصیلات حوزوی و لباس روحانیت را کنار گذاشت. [۱۹]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۳۵، بیروت ۱۹۹۹.
[۲۰]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۵۳، بیروت ۱۹۹۹.
[۲۱]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۸۵، بیروت ۱۹۹۹.
در هجده سالگی نخستین شعرش را با نام مستعار در روزنامه العراق به چاپ رساند و فقط در ۱۳۰۰ شمسی حدود ۲۱ شعر از وی در نشریات عراق بهچاپ رسید و به دلیل استحکام اشعارش خیلی زود جای خود را در میان خوانندگان باز کرد [۲۲]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۸۶ ـ۸۷، بیروت ۱۹۹۹.
[۲۳]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۱۱۹ـ۱۲۱، بیروت ۱۹۹۹.
[۲۴]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، مقدمه علیجواد طاهر، ج ۱، ص ۸۷ـ۱۴۵.
اولین مجموعه شعری وی، با عنوانِ «حبله الادب» در ۱۳۰۲ ش/ ۱۹۲۳ در بغداد منتشر شد. [۲۵]
اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، ج ۱، ص ۴۳۵، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶.
۳ - سفر به ایرانجواهری دو بار به ایران سفر کرد؛ در تابستان ۱۳۰۳ شمسی/ ۱۹۲۴ و تابستان ۱۳۰۵ شمسی/۱۹۲۶. تأثیر عمیقی که مشاهده طبیعت زیبا و سفر به شهرهای ایران بر وی گذاشته، در اشعارش (از جمله «عَلی' حدود فارس»، «عَلی' کرند»، «الریف الضاحک»، «عَلی' دربند» و «فی طَهران») آشکار است. [۲۶]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۱، ص ۲۵۵ـ۲۶۶.
[۲۷]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۱، ص۳۵۵- ۳۵۶.
[۲۸]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۱، ص ۳۶۱ـ ۳۶۲.
وی در ۱۳۰۶ شمسی/۱۹۲۷ به بغداد سفر کرد و معلم مدارس کاظمیه شد، [۲۹]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص۱۸۰، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
اما پس از انتشار قصیده «بَریدالغُربه» در روزنامه الفَیحاءــ که در آن به ستایش طبیعت و آب و هوا و زیباییهای ایران پرداخته بود و دلیل وابستگی به عراق را فقط علاقه به یارانش دانسته بود ــ ساطع حُصَری، مدیرکل وزارت معارف، او را به شعوبیگری متهم و از معلمی برکنار کرد. [۳۰]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۱۴۷ـ ۱۵۲، بیروت ۱۹۹۹.
[۳۱]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص۴۵ـ۴۸، (بیروت) ۱۹۹۸.
[۳۲]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج۱، ص ۳۵۷ـ۳۶۰.
۴ - اشتغالات جواهریسپس جواهری، با وساطت عالم دینی، سیدحسن صدر، با ملک فیصل ملاقات کرد و به عنوان کارمند اداره تشریفات دربار، مشغول به کار شد. [۳۳]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص۱۸۰، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۳۴]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۱۷۹ـ۱۸۵، بیروت ۱۹۹۹.
وی سه سال در دربار سلطنتی مشغول به کار بود و سپس استعفا کرد. او با وجود انتقاد بسیار از وضع عراقِ تحت سلطنت، توانسته بود به خوبی مناسباتش را با خانواده سلطنتی حفظ کند. [۳۵]
بدوی، ص ۶۲.
[۳۶]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۵۶ـ۶۰، (بیروت) ۱۹۹۸.
وی در ۱۳۰۷ شمسی/۱۹۲۸ دفتر شعر بَینَ الشعورِ و العاطفه را در بغداد منتشر کرد. [۳۷]
اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، ج ۱، ص ۴۳۵، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶.
در ۱۳۰۹ شمسی/۱۹۳۰ روزنامه الفرات را منتشر کرد و به همین مناسبت کنیه ابوالفرات را برای خود برگزید، اما پس از انتشار بیست شماره، به دلیل مخالفتهای سیاسی، امتیاز آن لغو شد. [۳۸]
احمد مهدوی دامغانی، ج۱، ص ۱۴۴، پانویس، «جواهری: شاعر ایرانیتبار عرب»، گلستان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۶).
[۳۹]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۲۴۵ـ۲۵۲، بیروت ۱۹۹۹.
او سپس رئیس دبیرخانه وزارت معارف شد و تا ۱۳۱۵ شمسی/۱۹۳۶، که از وزارت معارف استعفا کرد، به تدریس در دبیرستانهای بصره ، نجف و دانشسرای معلمان مشغول بود. [۴۰]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
در همین سال، با انتشار روزنامه الانقلاب بهکار مطبوعاتی بازگشت و پس از تعطیل این روزنامه، در ۱۳۱۶ شمسی/۱۹۳۷ الرأی العام و المعرض را منتشر کرد. جواهری در این حرفه شهامت چشمگیری از خود نشان داد. وی تا ۱۳۴۰ شمسی/۱۹۶۱، که از روزنامهنگاری کناره گرفت، حدود دوازده روزنامه را سرپرستی و سردبیری کرد که اغلب آنها به دلایل سیاسی عمر کوتاهی داشتند. [۴۱]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۴۲]
بدوی، ص۶۲.
[۴۳]
اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، ج ۱، ص ۴۳۲، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶.
۵ - فعالیتهای سیاسیدر ۱۳۱۵ شمسی/ ۱۹۳۶، جواهری به دلیل مخالفت با بَکر صدقی، چندماهی به زندان رفت. [۴۴]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۶۴، (بیروت) ۱۹۹۸.
[۴۵]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۳۲۷ـ۳۳۳، بیروت ۱۹۹۹.
وی در ۱۳۲۶ شمسی/ ۱۹۴۷، با حمایت امیرعبدالاله، به عنوان نماینده شهر کربلا وارد مجلس شد، اما پس از مدت کوتاهی به جبهه مخالف پیوست و سرانجام در ۱۳۲۷ شمسی/ ۱۹۴۸ از نمایندگی استعفا کرد. [۴۶]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۶۶ ـ۶۷، (بیروت) ۱۹۹۸.
[۴۷]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص ۴۷۷، بیروت ۱۹۹۹.
[۴۸]
محمدمهدی جواهری، مذکراتی، ج ۱، ص۴۸۲، بیروت ۱۹۹۹.
در همین سال برادرش، جعفر، در تظاهرات دانشجویی کشته شد. مرگ برادر چنان تأثیر عمیقی بر وی گذاشت که دو قصیده به نام «أخی جعفر» و «یوم الشهید» در رثای وی سرود که هر دو از شاهکارهای شعر معاصر عرب در قالبهای قدمایی محسوب میشوند. [۴۹]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۳، ص ۲۵۵، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
[۵۰]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۳، ص۲۶۷ـ۲۸۳، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
او در اواخر همین سال به پاریس رفت که حاصل آن شعر عاشقانه «أنیتا» و دوستی و مجالست با طه حسین بود. [۵۱]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۵۲]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۱۰۴ـ۱۰۵، (بیروت) ۱۹۹۸.
پس از آن، دو سال در مصر اقامت گزید و در ۱۳۳۱ شمسی/۱۹۵۲ به بغداد بازگشت و روزنامهنگاری را از سر گرفت و یک سال بعد برترین نشان افتخار عراق (نشان الرافدین) را از امیر عبدالاله دریافت کرد. [۵۳]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۵۴]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۶۷ـ ۶۸، (بیروت) ۱۹۹۸.
جواهری در ۱۳۳۵ شمسی/ ۱۹۵۶ به عنوان پناهنده در سوریه اقامت داشت و یک سال بعد به عراق بازگشت و با به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم در ۱۳۳۷ شمسی/ ۱۹۵۸، جواهری که تمایلات سوسیالیستی و دوستی دیرینه با وی داشت، به حمایت از قاسم پرداخت که حاصل آن انتشار مجدد روزنامه الرأی العام و نمایندگی در اولین اتحادیه روزنامهنگاران و ریاست اتحادالادباء العراقیین (انجمن ادبای عراق) بود. [۵۵]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۵۶]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۷۴ـ۷۵، (بیروت) ۱۹۹۸.
وی پس از مدتی به صف مخالفان عبدالکریم قاسم پیوست و چون عرصه را بر خود تنگ دید، به چکسلواکی رفت و هفت سال در پراگ اقامت کرد و در ۱۳۴۴ شمسی/۱۹۶۵ دیوان بریدُالغُربه را در آنجا منتشر ساخت. [۵۷]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۵۸]
بدوی، ص ۶۳.
[۵۹]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۷۶، (بیروت) ۱۹۹۸.
با به قدرت رسیدن احمد حسن البکر، جواهری در ۱۳۴۷ شمسی/۱۹۶۸ به عراق بازگشت و مورد استقبال دولتمردان قرار گرفت و مجدداً رئیس انجمن ادبای عراقی شد. [۶۰]
میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، ج ۱، ص ۱۸۱، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹.
[۶۱]
بدوی، ص۶۳.
[۶۲]
جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، ج۱، ص ۱۳۲ـ۱۳۳، (بیروت) ۱۹۹۸.
۶ - درگذشت جواهریدر اواخر دهه ۱۳۵۰ شمسی/۱۹۷۰، به دلیل مخالفت با حزب بعث، بار دیگر به پراگ رفت و مدتی در آنجا ماند تا بالاخره دمشق را برای اقامت برگزید و مورد استقبال گرم مردم و رئیسجمهوری سوریه قرار گرفت. در ۱۳۷۱ شمسی/۱۹۹۲، وی در سفری شش ماهه به ایران، در تهران ، مشهد و قم ، مورد عنایت ادبا و شعرا و مقامات سیاسی قرار گرفت و مجالس فراوانی در تکریم وی برگزار شد. [۶۳]
احمد مهدوی دامغانی، «جواهری: شاعر ایرانیتبار عرب»، ج۱، ص ۱۴۵ـ۱۴۶، گلستان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۶).
وی در ۵ مرداد ۱۳۷۶/ ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۷ در دمشق درگذشت و در زینبیه به خاک سپرده شد. [۶۴]
میشال جحا، «محمدمهدی الجواهری: دراسه»، ج۱، ص ۳۷۸، در الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴.
پس از درگذشت وی، شاعرانی نظیر عبدالوهاب بیاتی و زاهد زُهدی در رثای وی اشعاری سرودند و بیش از سیصد مقاله و شعر به یاد او در نشریات عربی بهچاپ رسید. [۶۵]
عبدالوهاب بیاتی، «رحل فی عید میلاده»، ج۱، ص ۱۳ـ۱۴، در الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴.
[۶۶]
زاهد محمد زهدی، «من یعزّی (العراق)»، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، در الجواهری مسیره قرن.
[۶۷]
خیال جواهری، «الجواهری: ببلیوغرافیا مابعدالرحیل، ج۱، ص۴۰۰ـ۴۳۴.
۷ - شاعری متفاوت و سیاسیوی بزرگترین شاعر عراقی در میان نسل خود محسوب میشود و برترین شاعری است که به شیوه کلاسیک و سنّتی، زندگی پراضطراب عراق را به تصویر کشیده و باعث گسترش شعر سیاسی ماندگار در عراق شده است. او در شعر نیز، همانند زندگیاش، نگران مسائل سیاسی عراقِ معاصر بود. [۶۸]
بدوی، ص ۶۲.
[۶۹]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۷.
تحصیلات سنّتی، که در نظر وی تنها راه تسلط بر ظرافتهای زبان عربی است، همراه با احاطه بر شعر شاعرانی چون ابوتمّام، بُحتری متنبی، و تأثیرپذیری از فرهنگ قرآن کریم و نهجالبلاغه و نیز پرورش یافتن در شهر نجف، که فرهنگ شیعه در آن تداوم دارد، از جواهری شاعری یگانه و ممتاز ساخته است. [۷۰]
بدوی، ص ۶۳ـ۶۴.
[۷۱]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۷.
[۷۲]
جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، ج۱، ص ۲۵، بیروت ۱۹۸۲.
به نظر محمدمصطفی بدوی، [۷۳]
بدوی، ص ۶۲.
راهی را که معروف رُصافی، شاعر آزادی، در بیان مسائل اجتماعی و سیاسی در شعر آغاز کرده بود، جواهری به شیوهای دیگر و به شکلی گستردهتر و چشمگیرتر ادامه داد. رصافی نیز از شباهت بین جواهری و خودش آگاه بود و در یکی از اشعارش، که جواهری را مخاطب قرار داده است، اذعان کرده که جواهری جانشین اوست. [۷۴]
معروف رصافی، دیوان، ج ۳، ص ۱۲۲ـ۱۲۳، شرح و تعلیقات مصطفی علی، بیروت ۱۹۹۹ـ۲۰۰۰.
ناقدان، جواهری را شاعر مناسبتها نامیدهاند. [۷۵]
جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، ج۱، ص۸ ـ۹، بیروت ۱۹۸۲.
[۷۶]
جیوسی، ج۱، ص ۱۹۹.
[۷۷]
دایره المعارف ادبیات عرب، ذیل مادّه.
با اینکه شعر مناسبت در بهترین نمونههایش، بیانگر تجربهای عینی و بیرونی است، جواهری این تجربه را چنان با احساس و عاطفه خود میآمیزد که شعر از حالت شخصی خارج میشود و احساس خواننده با احساس شاعر یکی میشود. بهترین نمونه آن را در شعر «أخی جعفر»، که برای شهادت برادرش سروده است، میتوان دید. [۷۸]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۹.
[۷۹]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۳، ص ۲۵۵ـ۲۶۶.
۸ - ویژگی شعر جواهریشعر جواهری از حیث شکل و ساختار همان شعر سنّتی عرب است، اما زبان شعر وی بسیار قوی و غنی است. واژگان شعر وی با دقت و وسواس انتخاب شدهاند، لحن اشعار سیاسی وی غالباً خطابی است و در اشعاری مانند " أَطبقْ دُجی' " از شگردهای خطابه و سخنرانی بهخوبی استفاده کردهاست. [۸۰]
بدوی، ص ۶۴ـ۶۵.
[۸۱]
جیوسی، ج ۱، ص۲۰۰ـ۲۰۱.
[۸۲]
محمد مهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۳، ص ۴۰۵ـ۴۱۰.
به نظر جبرا ابراهیم جبرا [۸۳]
جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، ج۱، ص ۲۴، بیروت ۱۹۸۲.
لحن خطابی اشعار سیاسی جواهری در تاریخ ادبیات عرب نادر و کمنظیر است. در اشعار برجسته و معروف او تصاویر متراکم و فشرده، همراه با وزنی مناسب و استوار و لحنی دلنشین و سرشار از هیجان باعث میشود که شعرش به لحاظ سبکی و از نظر تأثیرگذاری و برانگیختن عواطف خواننده منحصر بهفرد باشد، به عنوان نمونه شعر " أطبق دُجی' "، با اینکه از نظر شکل و زبان، شبیه اشعار قُدماست، اما ویژگیهای مذکور باعث شده است که شعری نادر و منحصر بهفرد باشد. [۸۴]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۸.
[۸۵]
النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، بیروت ۱۹۸۲.
[۸۶]
بدوی، ص ۶۵.
[۸۷]
دایره المعارف ادبیات عرب، ذیل مادّه.
در مضامین غنایی، نظیرِ وصف معشوق و طبیعت، اشعار او غالباً خشک، تصنعی، عامهپسند و خالی از هر نوع نوآوری است. تنها شعر غنایی وی، که از این قاعده مستثناست، " آفرودیت " است که شعری ساده و صمیمی است. [۸۸]
بدوی، ص ۶۵.
[۸۹]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۲، ص ۱۵۵، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
جواهری در موضوعاتی نظیر مدح، وصف و مرثیه برای بزرگانی نظیر حافظ ابراهیم، شوقی، رُصافی، اشعار بسیاری دارد، [۹۰]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج۲، ص ۱۱۹ـ۱۲۲.
[۹۱]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج۲، ص۱۳۵.
[۹۲]
محمدمهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۴، ص ۶۱ـ۷۰.
اما در نظر ناقدان، شعر وی، نقطه اوج شعر سیاسی در عراق است. [۹۳]
بدوی، ص۶۵.
[۹۴]
دایره المعارف ادبیات عرب، ذیل ماده.
[۹۵]
حنا فاخوری، الجامع فی تاریخ الادب العربی: الادب الحدیث، ج۱، ص ۵۰۷، بیروت ۱۹۸۶.
جواهری با استادی تمام توانسته است به شعرهای سیاسی، عاطفه و دیدگاهی انسانی ببخشد و همین امر، بیشترین تأثیر را بر بدر شاکر السیاب، یکی از بنیانگذاران شعر آزاد عرب، و نسل پس از او داشته است، به شکلی که تندروترین و نوگراترین شاعران معاصر عرب او را به عنوان شاعری بیهمتا و یگانه بازمانده موفق اسلوب کلاسیک و سنّتی شعر عرب پذیرفتهاند. [۹۶]
پانویس ۵، محمدرضا شفیعی کدکنی، ج۱، ص ۷۳، شعر معاصر عرب، تهران ۱۳۸۰ ش.
[۹۷]
جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، ج۱، ص ۳۴ـ۳۵، بیروت ۱۹۸۲.
[۹۸]
جیوسی، ج ۱، ص ۱۹۹.
[۹۹]
ادونیس، مقدمه للشعر العربی، ج۱، ص ۹۶ـ۹۷، بیروت ۱۹۷۱.
۹ - دیدگاه سیاسینگرش سیاسی جواهری منحصر به عراق معاصر نیست؛ وی در برخورد با مسئله فلسطین ، تا قبل از ۱۳۲۷ شمسی/۱۹۴۸ برجستهترین شخصیتی بود که به ضعف بنیانهای سیاسی اعراب توجه کرد و با لحنی دردناک از آن انتقاد نمود. او در نخستین شعرش در باره فلسطین (به نام فلسطین الدامیه، ۱۹۲۹)، از یک سو اعراب را به مبارزه عملی و نظامی با صهیونیستها ترغیب میکند و از سویی دیگر، سستی رهبران عرب و اعتماد بیش از حد عربها به بریتانیا را عامل اصلی بدبختی آنها میداند. [۱۰۰]
خالد سلیمان، فلسطین و شعر معاصر عرب، ج۱، ص ۹۵ـ۹۶، ترجمه شهره باقری و عبدالحسین فرزاد، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۱۰۱]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۱، ص ۴۷۳ـ۴۷۵، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
او در اشعار " ذکر وعد بالفور "، و " الیأسُ المَنشود " بیپروا به انتقاد از رهبران کشورهای عرب میپردازد و آنها را ابزاری بیاراده در دست غرب معرفی میکند. [۱۰۲]
خالد سلیمان، فلسطین و شعر معاصر عرب، ج۱، ص ۹۵ـ۹۶، ترجمه شهره باقری و عبدالحسین فرزاد، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۱۰۳]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۲، ص ۱۲۹، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
[۱۰۴]
محمدمهدی جواهری، دیوان، ج ۲، ص۱۸۹، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰).
شعر " اللاجئه فی العید "، که در ۱۳۳۰ شمسی/۱۹۵۱ سروده شده، گزارشی است ترحمانگیز از زن فلسطینی جوانی که خانوادهاش را صهیونیستها کشتهاند و او برای تأمین زندگی برادر کوچکش به خود فروشی کشیده میشود. جواهری در این شعر، با تأثیر آشکار از امیلزولا، کوشیده کاربرد روایت را در شعر سیاسی تجربه کند. [۱۰۵]
بدوی، ص۶۵.
[۱۰۶]
محمد مهدی جواهری، ۱۹۷۳ـ۱۹۸۰، ج ۴، ص ۱۱۵ـ۱۲۳.
۱۰ - کتب منتشر شده جواهریاز ۱۳۰۱ شمسی/۱۹۲۲، که جواهری اولین دفتر شعر خود را در بغداد منتشر کرد، چاپهای متعددی از دفاتر شعری و دیوان وی به جهان عرب معرفی شده است، [۱۰۷]
بدوی، ص ۶۳.
[۱۰۸]
اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، ج ۱، ص ۴۳۵، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶.
اما کاملترین آنها را وزارت فرهنگ عراق در هفت جلد، از ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰، منتشر کرده است. در ۱۹۸۹ برگزیدهای از اشعار عمربن ابیربیعه، شاعر مشهور عرب، و در ۱۹۹۱ منتخبی از اشعار عرب از دوره جاهلی تا دوره اموی را در دو جلد با عنوانِ الجمهره در دمشق منتشر کرد. [۱۰۹]
الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، ج۱، ص ۳۹۴ـ۳۹۵، دمشق : منشورات وزاره الثقافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴.
در ۱۳۷۸ شمسی/۱۹۹۹، دو جلد خاطرات وی، با عنوان مُذکراتی، در بیروت به چاپ رسید. این کتاب علاوه بر اینکه بهترین مأخذ برای شناخت جواهری است، مروری است بر حوادث و تحولات سیاسی ـ اجتماعی حدود یک قرن عراق و جهان عرب.۱۱ - فهرست منابع(۱) ادونیس، مقدمه للشعر العربی، بیروت ۱۹۷۱. (۲) اعلام الادب العربی المعاصر: سیر و سیر ذاتیه، چاپ رابرت کمبل، بیروت: الشرکه المتحده للتوزیع، ۱۹۹۶. (۳) عبدالوهاب بیاتی، «رحل فی عید میلاده»، در الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴. (۴) جبرا ابراهیم جبرا، النّار و الجواهر: دراسات فی الشعر، بیروت ۱۹۸۲. (۵) میشال جحا، «محمدمهدی الجواهری: دراسه»، در الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثقّافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴. (۶) خیال جواهری، «الجواهری: ببلیوغرافیا مابعدالرحیل. (۷) محمدمهدی جواهری، دیوان، چاپ ابراهیم سامرائی و دیگران، بغداد (۱۹۷۳ ـ۱۹۸۰). (۸) محمدمهدی جواهری، مذکراتی، بیروت ۱۹۹۹. (۹) الجواهری مسیره قرن، (اعداد) خیال جواهری، دمشق: منشورات وزاره الثّقافه فی الجمهوریه العربیه السوریه، ۲۰۰۴. (۱۰) معروف رصافی، دیوان، شرح و تعلیقات مصطفی علی، بیروت ۱۹۹۹ـ۲۰۰۰. (۱۱) زاهد محمد زهدی، «من یعزّی (العراق)»، در الجواهری مسیره قرن. (۱۲) خالد سلیمان، فلسطین و شعر معاصر عرب، ترجمه شهره باقری و عبدالحسین فرزاد، تهران ۱۳۷۶ ش. (۱۳) محمدرضا شفیعی کدکنی، شعر معاصر عرب، تهران ۱۳۸۰ ش. (۱۴) جلیل عطیه، الجواهری: شاعر من القرن العشرین، (بیروت) ۱۹۹۸. (۱۵) حنا فاخوری، الجامع فی تاریخ الادب العربی: الادب الحدیث، بیروت ۱۹۸۶. (۱۶) احمد مهدوی دامغانی، «جواهری: شاعر ایرانیتبار عرب»، گلستان، سال ۱، ش ۳ (پاییز ۱۳۷۶). (۱۷) میربصری، اعلام الادب فی العراق الحدیث، لندن ۱۹۹۴ـ۱۹۹۹. (۱۸) MM Badawi, A critical introduction to modern Arabic poetry , Cambridge ۱۹۷۵;. (۱۹) Encyclopedia of Arabic literature , ed Julie Scott Meisami and Paul Starkey, Lodnon ۱۹۹۸, SV " A l-Jawahiri, Muhammad Mahdi" (by R Husni) ;. (۲۰) Salma Khadra Jayyusi, Trends and movements in modern Arabic poetry , Leiden ۱۹۷۷ ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمدمهدی جواهری»، شماره۵۱۷۴. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|