محمد بن داود اصفهانیاِبْنِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی (۲۵۵-۲۹۷ق/۸۶۹ -۹۱۰م)، فقیه ظاهری، ادیب، شاعر و گردآورنده جُنگی از سرودههای عاشقانه. فهرست مندرجات۲ - مقام فقهی ۳ - روش افتاء ۴ - تألیف کتاب الزهره ۴.۱ - انگیزه تألیف ۴.۲ - محتوای کتاب ۴.۳ - ویژگیهای کتاب ۵ - ویژگیهای شخصیتی ۶ - موضعگیری فقها ۷ - فتوای قتل حلاج ۸ - آثار ۹ - فهرست منابع ۱۰ - پانویس ۱۱ - منبع ۱ - زندگیاِبْنِ داوود، ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی در بغداد به دنیا آمد، اما نیاکان او در اصفهان میزیستهاند. [۱]
ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، ج۱، ص۷۶، طبقات الفقها، بغداد، ۱۳۵۷ق.
آگاهی ما درباره زندگی او اندک است. از کودکی نزد پدر که خود بنیانگذار مکتب ظاهری در فقه است، به تحصیل پرداخت. [۲]
ابن کثیر، البدایة، ج۱۱، ص۱۱۰.
تیزهوشی او زبانزد مردم بود، [۳]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۰۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
چنانکه گفتهاند در ۷ سالگی قرآن را حفظ داشت و در ۱۰ سالگی با ادیبان و شاعران همروزگارش گفت و شنود و مناظره آغاز کرد. [۴]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۱۰، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
[۵]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۵، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
در فهم اخبار و احادیث نیز دارای بینش کافی بود، اما چندان به روایت حدیث نمیپرداخت. با اینهمه از پدرش و نیز تنی چند از محدثان روزگار خود احادیثی روایت کرده است. [۶]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۰۹، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
وی با گروهی از ادیبان، شاعران و فقیهان روزگار خویش دوستی و همنشینی داشت که از آن میان دو نحوی بزرگ، نِفطویه و ثعلب، و نیز ابن رومی شاعر و قاضی ابوعمر یوسف و ابن سریج را میتوان نام برد. [۷]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۷- ۲۵۸، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۸]
ابن خلکان، وفیات، ج۱، ص۴۸.
[۹]
ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۶۱.
و گرچه ابن سریج بارها درباره مسایل فقهی با وی به مباحثه و مناظره پرداخت و در رد نظریات او دست به تألیف زد [۱۰]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۰، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۱]
ابن خلکان، وفیات، ج۲، ص۶۶.
- چندانکه ابن فضلالله [۱۲]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۹، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
این دو را دشمن یکدیگر میپنداشت - اما چنان پیوندی میان آنان استوار بود که چون ابن سریج خبر مرگ رقیب و دوستش ابن داوود را شنید، به سختی اندوهناک گردید و بنا به روایتی، به شبزندهداری پرداخت و مدتی به عزای وی نشست. [۱۳]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۶۰، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
[۱۴]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۱۱، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
نفطویه نیز پس از مرگ وی مدتی گوشهنشینی گزید و از معاشرت با مردم پرهیز کرد. [۱۵]
خوانساری، محمد باقر، ج۱، ص۱۵۴، روضات الجنات، تهران، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
۲ - مقام فقهیابنداود در ۲۷۰ ق/ ۸۸۳ م، پس از مرگ پدر، به جای او نشست و به تدریس و افتاء پرداخت. این امر به سبب صغر سن وی پذیرفته نیامد؛ پس در پی آزمایش او برآمدند، اما او با هوشمندی و زیرکی ویژهای در این آزمون پیروز شد و بر مسند خویش بماند. [۱۶]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۶، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۱۷]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۹۳-۹۴، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
برخی از فقهای همروزگارش دانش فقهی او را ستودهاند و مسعودی [۱۸]
مسعودی، مروج الذهب، ج۸، ص۲۵۴، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۷۱م.
و ابن ندیم [۱۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۲۷۲.
از وی به عنوان فقیهی یگانه و دانشمند یاد کردهاند.به گفته ذهبی [۲۰]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۱۰، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
۴۰۰ نفر در درس وی شرکت میجستهاند (گر چه این سخن درباره پدر او نیز گفته شده است). [۲۱]
ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، ج۱، ص۷۶، طبقات الفقها، بغداد، ۱۳۵۷ق.
با اینهمه ابن سریج، پیشوای شافعیان، در دانش فقهی او به دیده تردید نگریسته و گفته است که او در مطالب کتاب الزهرة که - چنانکه خواهیم گفت - سراسر در ستایش عشق است، چیرهدستتر و مشهورتر است تا در فقه! ابن داوود در پاسخ، ضمن اینکه کتاب الزهرة را یکی از امتیازات خویش دانسته، ابن سریج را به ناآگاهی درباره عشق و عدم درک آن کتاب متهم ساخته است. [۲۲]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۱، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۳]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۹۵، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
یاقوت [۲۴]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۷۱-۷۲.
نیز به تفصیل درباره خطای آشکار ابن داوود در فهم قضیه اجماع از نظر طبری سخن گفته است.۳ - روش افتاءگزارشهایی که درباره فتواهای او در دست است، نشان میدهد که وی به پرسشهای جدی به گونهای رندانه و گاه طنزآمیز پاسخ میداده است، [۲۵]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۶-۲۵۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۶]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۵-۳۰۶، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
اما آنگاه که پرسش، خود آمیخته با طنز بود او نیز ذوق و چیرهدستی ادبی خویش را بیپروا آشکار میساخت. (برای نمونه رجوع کنید به استفتای کتبی ابن رومی، که وی را به کنایه مفتی عراق خوانده است). [۲۷]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۲۸]
ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۶۱.
این پرسشها که غالباً از سوی ادیبان و شاعران مطرح میگردید، نشاندهنده آن است که آنان بیشتر دوست داشتند امور فقهی مربوط به او را با مطایبههای شاعرانه بیامیزند و بیشتر در وی به عنوان ادیب و شاعری عاشقپیشه بنگرند. [۲۹]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۷، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
اگر چه وی در مذهب ظاهری آثاری تألیف کرد و گزارشهایی درباره نظرات او در این مذهب در دست است، [۳۰]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۸، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
اما احتمالاً شهرت وی در فقه، بیشتر مرهون مقام پدر اوست که پس از مرگ جای خویش را به فرزند داد.۴ - تألیف کتاب الزهره۴.۱ - انگیزه تألیفاو، چنانکه خود گفته است، از هنگامی که به مکتبخانه وارد شد، دلمشغولی دیگری داشت و تا پایان عمر بر آن باقی ماند. [۳۱]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۵۹، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۲]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۹۴، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
[۳۳]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۷، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
گفتهاند که وی در جوانی به یکی از همسالان خویش به نام محمد بن جامع یا محمد بن زخرف دل بست و این دلباختگی او انگیزه نوشتن کتابی درباره آداب عشق گردید. [۳۴]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۰، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۳۵]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۶، ص۹۴، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق.
[۳۶]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۱۰، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
این کتاب که الزهرة نام گرفت و موجب شهرت فراوان ابن داوود گردید، نخستین اثری است که در آن درباره عشق از جنبههای گوناگون بحث شده است. ابن داوود خود از محمد بن جامع نام نبرده است، اما در مقدمه کتاب با عباراتی شورانگیز دوستی را مخاطب قرار داده است که کتاب به خاطر او تألیف گردیده است. [۳۷]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱-۳، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
چه، این دوست از ابن داوود خواسته بوده است تا همدمی رازدار، دانا به شعر و ادب، آشنا به شعر شاعران رنجدیده و آگاه به رمز و راز عشق به وی بشناساند تا همسخن تنهایی او باشد.وی حتی در اشعاری که خود برای آن دوست سروده است، به نام خویش اشارهای نکرده و آنها را فروتنانه به «بعض اهل هذا العصر» نسبت داده است. [۳۸]
مسعودی، مروج الذهب، ج۸، ص۲۵۵، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۷۱م.
[۳۹]
ابن داوود، محمد، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۴.۲ - محتوای کتابکتاب در ۱۰۰ باب تألیف شده است که هر باب آن حدود ۱۰۰ بیت از اشعار شاعران عرب را در بردارد. [۴۰]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
در بخش نخست که ۵۰ باب از کتاب را تشکیل میدهد، ابن داوود به شرح ماهیت عشق، دلایل پیدایی آن، احوال عشاق پس از استوار شدن عشق و نیز به جدایی و بیوفایی معشوق پرداخته و گویی خواسته است نشان دهد که شور و محبت دو سویه تا کجا پیش میرود. در پایان نیز به شرح چگونگی وفاداری عاشق و معشوق در زمان حیات و پس از مرگ هر یک از آن دو پرداخته است. [۴۱]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
نخستین فصل کتاب با شرح نخستین دیدار عاشق و معشوق آغاز میگردد، زیرا چه بسا عشقی که بذر آن به دیداری و یا شنیدن سخنی از معشوق بارور گردد. [۴۲]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۸، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۴۳]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
چه، دیدار زیبارویان و نظر به آنان، به زعم وی مباح بوده است [۴۴]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۲، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
و این عقیدهای است که او به سبب آن بارها مورد نکوهش ابن سریج قرار گرفته است. [۴۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۶۰.
اما آنکه دیدارهایش بسیار باشد، ناگزیر رنجی فزونتر خواهد برد. [۴۶]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۸، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
نخستین دیدار اگر به عشق بینجامد، عشق بر عقل پیروز میگردد، اما شوق رسیدن به معشوق «عقل و عشق» را اسیر خواهد ساخت. [۴۷]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۸، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
اگر عاشق خواهد که درد عشق را داروی خویش سازد، البته شفا نخواهد یافت. [۴۸]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۲۹، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
درد عشق را باید با طبیب آن در میان نهاد، [۴۹]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۶، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
اما شکوه عشق چندان است که در برابر آن زبانِ فصیح ناتوان میگردد [۵۰]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۶، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
و سرسختی دلاوران به سستی میگراید. [۵۱]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۲۳، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
از این پس همه فصلهای کتاب به رمز و راز عشق و چگونگی رفتار عاشق در بلایی که در آن گرفتار آمده، اختصاص یافته است. بخش نخست کتاب با دو فصل درباره وفاداری عاشق و معشوق پایان مییابد. [۵۲]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۵۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۵۳]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۶۱، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
در بخش دوم که در بر گیرنده ۵۰ فصل باقی مانده کتاب است، مؤلف به فنون گوناگون شعر پرداخته و به گفته خویش به انتخابی اندک از بسیار در موضوعی گسترده بسنده کرده است. [۵۴]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
ابن داوود در این کتاب سیری منظم و منطقی را دنبال کرده است، بدین گونه که در آغاز هر باب اصلی را مطرح ساخته و آنگاه به ترتیبی ویژه و با ذکر شواهد شعری به تفسیر و توجیه آن پرداخته است. به عنوان مثال در باب ۱۳ روی پوشیدن معشوق از عاشق را به دو گونه تقسیم کرده است:؛ یکی از سر اضطرار و یکی از سر اختیار. «حجاب اضطراری» آن است که بر معشوق تحمیل شده باشد، اما «حجاب اختیاری» را چند علت باشد که از آن جمله است آزمایش محبوب، برانگیختن عشق او و .... [۵۵]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۰۴-۱۱۱، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(برای نمونههای دیگر به این منبع رجوع کنید). [۵۶]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۸، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۵۷]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۵۹، جم، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۴.۳ - ویژگیهای کتابکتاب الزهرة از دیدگاههای گوناگون دارای اهمیت است. نخست آنکه ابن داوود عشق را از قلمرو تکیه محض بر صفات جسمانی معشوق، بدانگونه که بازتاب آن را در «نسیب» عربی میبینیم، خارج ساخته و معنویتی خاص بدان بخشیده است. سپس عشق را از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار داده است و به نقل نظریات فیلسوفان، منجمان، طبیبان و عارفان پرداخته و آن را نتیجه آشنایی و همسانی روانها دانسته است. [۵۸]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
به دیده وی آنگاه که دو روح همسان و موافق در برابر یکدیگر قرار گیرند، عشق سرنوشتی گریزناپذیر میگردد. [۵۹]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۵-۱۶، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
چه، روانهای عاشق و معشوق پیش از آفرینش آن دو به یکدیگر تعلق داشتهاند و این وابستگی پس از مرگ نیز از میان نخواهد رفت! [۶۰]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
عشق امر شگفتانگیزی است که بر آدمی چیره میگردد، بیآنکه او علت آن را بداند. [۶۱]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
ابن داوود اگر چه عشق را وسیله پالایش روح و نزدیک شدن به خدا نمیداند، اما سخت به تقدیس آن میپردازد، تا آنجا که بر پایه حدیثی مشهور از پیامبر (ص) میگوید «کسی که عاشق شود و نهان دارد و پرهیزگاری پیشه کند و بمیرد، شهید مرده است». [۶۲]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۲، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۶۳]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۶۰، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
در نظر وی آنکس که عاشق نشده باشد و نداند عشق چیست، چونان سنگ صخره است. [۶۴]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۵۹، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
از دیدگاه او ناچیز شمردن خویش در برابر دوست نشانه ذوق و ظرافت است [۶۵]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۵۲، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
و عشق چندان مقدس است که حتی اعمال دینی معشوق، آنگاه که عاشق را بیازارد، مورد قبول خداوند واقع نمیگردد. [۶۶]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۶۷، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
اگر چه ابن داوود مایههای اصلی نظریه خویش را از شعر عشاق بزرگی چون کُثیَّر و جَمیل برگرفته است، اما تفسیرهای شورانگیزش این مایهها را آشکارتر ساخته است. او در سنجش اشعار شاعران معیاری به جز معیارهای معمول در دست دارد و هر شعر و هر سخنی را با ترازوی عشق میسنجد و نقاط قوت و ضعف آن را تنها از این جنبه مینگرد. (برای نمونه رجوع کنید به [۶۷]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۱۳-۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۶۸]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۲۴- ۲۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۶۹]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص ۳۶، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
).وی از احادیث و آیات قرآنی نیز برداشتهایی مطابق با نظر خویش دارد. [۷۰]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۷۱]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۶، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
طرفه آنکه گاه برای تأیید نظر خود درباره احادیث و آیات به سرودههای شاعرانی چون طَرَفة بن عبد و جمیل روی آورده است. [۷۲]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
نظر به شهرت کتاب حتی در زمان حیات ابن داوود، میتوان پنداشت که غالب ادیبان و عربزبانان صاحب ذوق با اشتیاق تمام آن را میخواندهاند؛ مثلاً ابن دُرید در محفل یکی از امیران میکالی، این کتاب را به سان دلآویزترین «گردشگاهها» دانسته است. [۷۳]
یاقوت، ادبا، ج۱۸، ص۱۴۲.
از سوی دیگر بررسی این کتاب جنبههایی از شخصیت پیچیده ابن داوود را روشن میسازد؛ وی با آنکه آتش شوق همواره در سینهاش زبانه میکشید [۷۴]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۳۹، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
به گفته خود هرگز دامن به حرام نیالود [۷۵]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۵۹، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
و با تکرار آن حدیث از پیامبر (ص) همواره بر پاکدامنی و پرهیزگاری خویش تأکید ورزید [۷۶]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۶۰، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
و تنها به نظر مباح بسنده کرد. [۷۷]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۵۹، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
با اینهمه در کتاب وی بارها به وصل عاشق و معشوق اشاره رفته است [۷۸]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۱۱، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۷۹]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۱۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
[۸۰]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۱۲۵، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
و هرگز در نکوهش آن سخنی گفته نشده است.از سوی دیگر در اشعاری که برای محمد بن جامع سروده، گاه عشق را چیزی برخاسته از روح دانسته [۸۱]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۱۲، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
و گاه در وصف زیبایی معشوق چنان داد سخن داده است که وی را یوسف چهرهای دانسته که روی او به ماه میماند و آنکس که در وجود حوریان شک دارد باید به چهره وی بنگرد، زیرا که سرشت او از سرشت حور پرداخته شده است! [۸۲]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۹-۳۱۰، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۸۳]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۰، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
اندیشههایی که در این کتاب آمده است با گزارشهایی که درباره شخصیت ابن داوود در دست است، همسانی بسیار دارد. ۵ - ویژگیهای شخصیتیابن داوود شخصیتی زودرنج و حساس داشت و نازک خیال بود. درباره حساسیت و زودرنجی او داستانی از آغاز کودکی وی در دست است که میگوید کودکان همبازی وی، به او لقب عصفور الشوک (دم جنبانک) داده بودهاند. [۸۴]
خطیب بغدادی، احمد، ج۵، ص۲۶۵، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
[۸۵]
ابن فضلالله عمری، احمد، ج۶، ص۳۰۵، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
وفا و پایداری او در دوستی نیز نتیجه همین خصوصیات بوده است. [۸۶]
خوانساری، محمد باقر، ج۱، ص۱۵۴، روضات الجنات، تهران، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
این ویژگیها چندان در وی استوار بود که تا دیرزمانی پس از او نیز در این باره داستانها نقل میکردهاند. [۸۷]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۱، ص۱۲۱-۱۲۲، ذم الهوی، به کوشش مصطفی عبدالواحد، قاهره، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
[۸۸]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۵۹، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
بر این خصوصیات، خوشبیانی و خوشپوشی و آراستگی وی را نیز باید افزود. [۸۹]
ذهبی، محمد، ج۱۳، ص۱۱۰، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
وی نمونه کامل دانشمند و ادیبی آراسته و عاشق پیشه در محافل اشرافی بغداد بود.۶ - موضعگیری فقهاکتاب الزهرة ابن داود بعدها مورد توجه متکلم و فقیه ظاهری دیگر، یعنی ابن حزم قرار گرفت که اثر معروف خود، طوق الحمامة را درباره عشق و عاشقی در ۳۰ باب نوشت. اثر ابن حزم که در مقایسه با کتاب ابن داوود بسیار کوچکتر است، از نظر عمق فلسفه عشق بر آن برتری دارد، چه ابن حزم این امتیاز را داشته است که در سن کمال (۲۸ سالگی) و با دستمایهای از دانش و تجربه به تألیف کتاب خویش بپردازد، در حالی که ابن داوود نوشتن کتاب الزهرة را از نوجوانی و از آنگاه که در مکتبخانه درس میخواند، آغاز کرده بود. [۹۰]
مسعودی، مروج الذهب، ج۸، ص۲۵۵، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۷۱م.
با این حال تفاوت عمده در آن است که ابن حزم بر خلاف ابن داوود، فقیهی سختگیر و پرخاشجو بود و حتی نظر به چهره معشوق را نیز جایز نمیدانست، و این جنبه از شخصیت او در رسالهاش نیز پدیدار گردیده است. ابن داوود سرانجام خشم برخی از فقها را برانگیخت؛ چنانکه ابن جوزی کتاب ذم الهوی را در نکوهش عشق تألیف کرد و ابن قیم جوزیه [۹۱]
ابن قیم جوزیه، محمد، ج۱، ص ۵۶، حکم النظر الی النساء، به کوشش محمد عبدالرحیم، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
نیز به سختی بر وی تاخته است.۷ - فتوای قتل حلاجبه جز کتاب الزهرة یک رویداد تاریخی نیز بر شهرت وی افزوده است:؛ گفتهاند که او در فتوای قتل حلاج شرکت داشته است. این موضوع اگر چه اندکی شگفت مینماید، اما با توجه به مسلک ظاهری او که عشق را مختص انسان و کیفیتی صرفاً این جهانی میداند [۹۲]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
توجیهپذیر است.وی در ابتدای کتاب خویش روشن ساخته است که از نظر او عشق هیچ ارتباطی با امور دینی ندارد. [۹۳]
ابن داوود، محمد، ج۱، ص۴، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
بنابراین عشق دو سویه انسان و خدا در نظر او پذیرفتنی نیست.به گفته ماسینیون فتوای ابن داوود درباره حلاج در ۲۸۸ق صادر شده است. ابن داوود در این تاریخ، ۳۲ سال داشته و این سن برای صدور چنین فتوایی چندان مناسب به نظر نمیرسد. از سوی دیگر گویا سرنوشت حلاج از پیش تعیین شده بود، چه فتوای ابن سریج پیشوای شافعیان که مخالف ابن داوود بود و از اعتباری افزونتر نیز برخوردار بود، پذیرفته نشد، اما فتوای ابن داوود ۱۲ سال پس از مرگ او به اجرا درآمد و حلاج به دار آویخته شد. [۹۴]
ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۱۲۶.
ابن داوود در ۴۲ سالگی [۹۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۴، ص۲۶۱.
در حالی که با نفطویه از عشق بدفرجام خود سخن میگفت، درگذشت. بدین سان، حلاج و ابن داوود هر دو بر سر عشق جان باختند؛ یکی بر سر عشق خدا، و دیگری، عشق انسان.۸ - آثارتألیف کتابهای متعدد و نیز شغلی که ابن داوود بر عهده داشت، بر دانش و فضل او و حرمتی که میان مردم از آن برخوردار بود، دلالت دارد، اما متأسفانه مردم، چنان شیفته زهره او شدند که دیگر کتابهایش به دست فراموشی سپرده شد، چنانکه امروزه از ۱۴ کتابی که به او نسبت دادهاند، حتی یکی هم بر جای نمانده است. شگفت آنکه پدرِ او که خود بنیانگذار مکتب ظاهری بود، کتاب فرزند خردسال را میخواند و او را از این آیین باز نمیداشت. [۹۶]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۵۸، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
چنانکه گفته شد، همه آثار ابن داوود، به جز کتاب الزهرة، از دست رفته است، بخش اول الزهرة به کوشش لویس نیکل و با همکاری ابراهیم عبدالفتاح طوقان در ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م در بیروت، و بخش دوم آن به کوشش ابراهیم سامرایی و نوری الهمیسی در بغداد به چاپ رسیده است. آثار منسوب: به او عبارتند از: ۱. الوصول الی معرفة الاصول، ۲. الانذار، ۳. الاعذار، ۴. الایجاز، ۵. الرد علی ابن شرشیر، ۶. الرد علی ابی عیسی الضریر، ۷. الانتصار من ابی جعفر الطبری.. [۹۷]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۷۲.
مسعودی [۹۸]
مسعودی، مروج الذهب، ج۸، ص۲۵۵، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۷۱م.
۳ کتاب اخیر را یک کتاب دانسته است.صفدی [۹۹]
صفدی، خلیل، ج۳، ص۵۸، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م.
۷ کتاب دیگر به نامهای: مختار الاشعار، البراعة، الانتصار (لابیه من الناشی المتکلم)، التقصّی فی الفقه، الفرائض، المناسک و اختلاف مسائل الصحابه نیز به وی نسبت داده است که در دیگر مآخذ دیده نمیشود. افزون بر این او الایجاز را ناتمام دانسته است.۹ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ. (۲) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۷ق. (۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، ذم الهوی، به کوشش مصطفی عبدالواحد، قاهره، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م. (۴) ابن خلکان، وفیات. (۵) ابن حزم، علی، طوق الحمامة، به کوشش صلاحالدین القاسمی، تونس، ۱۹۸۵م. (۶) ابن داوود، محمد، النصف الاول من کتاب الزهرة، به کوشش لویس نیکل و ابراهیم عبدالفتاح طوقان، بیروت، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۷) ابن فضلالله عمری، احمد، مسالک الابصار، به کوشش فؤادسزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. (۸) ابن قیم جوزیه، محمد، حکم النظر الی النساء، به کوشش محمد عبدالرحیم، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. (۹) ابن کثیر، البدایة. (۱۰) ابن ندیم، الفهرست. (۱۱) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم، طبقات الفقها، بغداد، ۱۳۵۷ق. (۱۲) خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۱۳) خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، تهران، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م. (۱۴) ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م. (۱۵) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، دمشق، ۱۹۵۳م. (۱۶) مسعودی، مروج الذهب، به کوشش باربیه دومنار، پاریس، ۱۸۷۱م. (۱۷) یاقوت، ادبا. ۱۰ - پانویس
۱۱ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوبکر محمد بن داوود اصفهانی»، ج۳، ص۱۱۸۸. |