عهد (فقه)عهد آن است که انسان با خدا پیمان ببندد كه اگر به حاجت شرعى خود برسد كار خيرى را انجام دهد. عهد و پیمانی که آدمی با پروردگار متعال میبندد هم بهصورت مُطلَق واقع میشود و هم مُعلَّق، مانند نذر، [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
عهد مطلق آن است که عهد بر انجام و یا ترک یک عمل، مشروط به تحقق یا عدم تحقق چیزی و برآورده شدن حاجتی نباشد. و عهد معلق آن است که مشروط بر پیدایش و یا عدم پیدایش امری و اجابت حاجت انسان از سوی خداوند باشد.۱ - تکلیف عهد کنندهدر صورتی که فرد بعد از بستن عهد با خدا به حاجت شرعى خود برسد، باید آن کاری را که عهد کرده است انجام دهد و نيز اگر بدون آن كه حاجتى داشته باشد عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل براو واجب مىشود. واگر به عهد خود عمل نكند، بايد کفاره بدهد و عمل نکردن از روی اختیار باشد. و مخالفت با عهد بعد از انعقاد آن موجب کفاره است و اظهر آن است که کفاره آن، کفاره کسی است که روزه یک روز ماه رمضان را افطار کرده است؛ [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
يعنى شصت فقیر را سير كند يا دو ماه روزه بگيرد، يا يك بنده آزاد كند.۲ - لوازم عهدعهد هم مثل سایر عقود شرعی لوازماتی همچون خواندن صیغه دارد. ۲.۱ - لزوم خواندن صیغهعهد بهمجرد نیت منعقد نمیشود، پس در عهد هم مثل نذر بايد صیغه خوانده شود و صورت آن «عاهدت الله» یا «علیّ عهدالله» است. [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
و لازم نیست به عربی باشد بلکه به هر زبانی باشد صحیح است.۲.۲ - عدم قبح عملكارى را كه انسان عهد مىكند انجام دهد، نبايد ترکش بهتر از انجام آن باشد. بهبیاندیگر آنچه انسان بر آن عهد میبندد مانند قسم است که در آن معتبر است از جهت دین یا دنیا مرجوع نباشد؛ و رجحان داشتن معتبر نیست چه رسد به طاعت بودن؛ لذا اگر کسی بر انجام کار مباحی عهد بندد عملاً به آن لازم میشود و اگر عهد ببندد بر انجام کاری که ترک آن بهتر است ولو از جهات دنیایی یا عهد ببندد بر انجام ندادن کاری که انجامش بهتر است هرچند از جنبه دنیایی، منعقد نمیشود. [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
و اگر کاری هنگام عهد بستن مرجوح نباشد اما بعد از عهد و انعقاد آن، مرجوح گردد عهد منحل میشود [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۳، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
و دیگر عمل به آن لازم نیست.۲.۳ - شرایط معلَّقٌ عَلَیه در عهد مشروطظاهر آن است عهد اگر عهد مشروط است در کاری که عهد، معلق و مشروط بر آن میشود، معتبر است هر آنچه در شرطِ نذرِ مشروط، معتبر است. [۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۳۲، کتاب الایمان و النذور/ العهد، القول فی العهد.
۳ - پانویس۴ - منبع• رساله ی حضرت امام خمینی ره، باب نذر و عهد. •ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی. |