علی حاکمیعلی حاکمی، باستان شناس و معمار ایرانی میباشد. ۱ - معرفی اجمالیعلی فرزند میرعباسعلی، در ۱۲۹۴ش در خانوادهای مذهبی در رشت متولد شد. دوره دبستان و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند و برای ادامه تحصیل به تهران رفت. در ۱۳۱۷ش موفق به اخذ کارشناسی باستانشناسی از دانشگاه تهران گردید. در ۱۳۱۸ش به استخدام اداره کل باستان شناسی در آمد و در موزه ایران باستان، زیر نظر مهدی بهرامی در بخش اسلامی و سپس زیر نظر عیسی بهنام در بخش تاریخی، فعالیت کرد. در ۱۳۳۴ش ریاست بخش تاریخی موزه ایران باستان را بر عهده گرفت و در ۱۳۳۶ش موفق به اخذ کارشناسی معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران گردید. او دانش معماری خود را فقط در زمینه باستان شناسی و بازسازی محوطهها و بناهای تاریخی به کار برد. وی از ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ش و از ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ش، مدیریت موزه ایران باستان را برعهده داشت. از فعالیتهای مهم او، تأسیس کارگاه وَصّالی و حفاظت اشیای عتیقه، آزمایشگاه مجهز عکاسی، دایره آموزش، دایره عکس برداری و انتشارات بود. [۱]
اسنادی از باستانشناسی در ایران: حفریات، عتیقات و بناهای تاریخی، ج۱، ص۴۵۳ـ۴۵۵.
۲ - کاوشهای حاکمیاولین کاوشهای حاکمی در گنج تپه و آجین دوجینِ خوروینِ ساوجبلاغ، با همکاری محمود راد، در ۱۳۲۸ش انجام شد که سرآغاز حفاریهای بعدی لوئی واندن برگ، باستانشناس بلژیکی، گردید [۲]
برگ، ج۱، ص۲ـ۵.
[۳]
علی حاکمی، «چگونگی کاوشهای مختصر گنجتپه و تپههایاطراف خوروین و آجیندوجین»، ص ۱ـ ۱۶.
کاوش تپه حسنلو در نقده آذربایجان غربی، دیگر فعالیت مشترک حاکمی و راد بود که منجر به کشف جواهر و سلاحهای مفرغی و ظروف سفالی، و زمینه حفاریهای بعدی هیئت اعزامی دانشگاه پنسیلوانیای امریکا، به سرپرستی دایسون، شد. [۴]
دایسون، ج۱، ص۲۱۰.
[۵]
عزتاللّه نگهبان، مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران، ج۱، ص۱۲۷.
[۶]
علی حاکمی و محمود راد، «شرح و نتیجه کاوشهای علمی حسنلو ’سلدوز‘» (شهریور ۱۳۲۹)، ج۱، ص۱ـ۱۰۳.
در ۱۳۲۷ش، پس از کشف سر مجسمه هرکول در بیستون کرمانشاه، حاکمی کاوشهایی در این محل انجام داد که به کشف و بررسی پیکر مجسمه مذکور و نصب آن در محل مکشوفه انجامید [۷]
علی حاکمی، «مجسمه هرکول در بیستون»، ص ۳ـ۱۲.
حاکمی در ۱۳۳۷ـ۱۳۳۸ش در تپه موشلانِ اسماعیلآبادِ دشتِ ساوجبلاغ بهکاوش پرداخت که نتیجه آن کشف آثاری بود که در موزه ایران باستان موجود است. این یافتهها بعدها مأخذی برای بررسی فرهنگهای باستانی مجاور تپه موشلان شد. حاکمی به سبب علاقه به زادگاهش، در مناطق زیادی از گیلان، مانند لیلیجان، عمّارلو، طاش و گورستانهای مهم عصر مفرغ کِلورَزِ رستمآباد، به کاوش پرداخت؛ از اشیای به دست آمده از این مناطق، امروزه در موزه ملی ایران نگهداری میشود. او این آثار را متعلق به قوم آمارد میدانست، که هم زمان با ورود آریاییان به فلات ایران، در گیلان ساکن بودند. [۸]
حاکمی، ۱۹۶۸، ج۱، ص۶۳ـ۶۵.
[۹]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۵۶۳ـ۵۶۴.
از دیگر مناطقی که حاکمی حفاری یا بررسی کرد، معبد خورهِه محلات، تپه میل ورامین، تپه پَری ملایر، گنج بَرْ کِلورَز در شمال ایران، پیرکوه، گرمآور، بویه سر و بویه از توابع املش، گوردخمه فَخْریکا نزدیک مهاباد و تپه زیویه سقز بود. [۱۰]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۱۱۶.
[۱۱]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۱۵۴.
[۱۲]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۱۶۲ـ۱۶۳.
[۱۳]
مصطفی صدیق، «یادداشتی درباره حفاریهای علمی باستانشناسی در استان گیلان»، ج۱، ص۵۴.
[۱۴]
باستانشناسی و هنر ایران،، ج۱، ص۷۷ـ۷۸.
[۱۵]
باستانشناسی و هنر ایران،، ج۱، ص۸۳ـ۸۴.
۳ - کار ماندگارآخرین کار ماندگار حاکمی، که او را پر آوازه کرد، کاوشهای شهداد کرمان است که هیئتی به سرپرستی وی، در طول هشت فصل کاوش (از ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ش) به گورستانی با بیش از سیصد گور دست یافتند که از اواخر هزاره چهارم تا اوایل هزاره اول پیش از میلاد در دشت لوت قدمت داشت. او نتیجه گرفت که اقلیم این منطقه پیش از تاریخ برای سکونت مناسبتر از امروز بوده و علائم موجود روی آثار این منطقه، اولین نشانههای خط تصویری است که در روابط بازرگانی استفاده میشده است. حاکمی با کشف کارگاههای ذوب فلز، شهداد را شهری آباد در هزاره سوم پیش از میلاد و حلقه اتصال میان فرهنگهای دره سند و جنوب شرقی ایران با فرهنگهای غرب ایران و بین النهرین معرفی کرد. [۱۶]
تصاویر XXXVII،XIII، حاکمی، ج۱، ص۱۱۵ـ ۱۱۹، ۱۹۹۷.
[۱۷]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۳۰۷.
[۱۸]
غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی، ج۱، ص۳۰۹.
وی در ۱۳۵۶ش بازنشسته شد، در ۱۳۵۹ش به انگلستان عزیمت کرد و در انگلستان گزارش کامل کاوشهای شهداد را در کتابی به همین نام، در ۱۳۷۶ش/۱۹۹۷ به انگلیسی، منتشر کرد. او علاوه بر تسلط به زبانهای فرانسه و عربی، در خواندن کتیبههای باستانی، خطوط و به ویژه خط میخی نیز تبحر داشت و علائم سفالهای شهداد را طبقهبندی کرد [۱۹]
علی حاکمی، «سنگنبشته مربوط به زمان مردوک آپالایدین (۱۱۲۹ـ ۱۱۱۷ق م)»، ص ۶۸ـ۷۱.
[۲۰]
حاکمی، ۱۹۹۷، ج۱، ص۱۱۵ـ ۱۱۹.
وی کتابخانه شخصی خود را به مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی اهدا نمود.۴ - وفاتعلی حاکمی در ۱۳۷۶ش، به دعوت مؤسسه ایزمئو (ناشر)، برای شرکت در مراسم انتشار کتاب شهداد به رم رفت، اما قبل از برگزاری مراسم بر اثر سکته قلبی در ۱۶ تیر ۱۳۷۶ درگذشت و در لندن، که سالهای آخر عمر را در آنجا بهسر برده بود، به خاک سپرده شد. ۵ - فهرست منابع(۱) علاوه بر اطلاعات شخصی مؤلف. (۲) اسنادی از باستانشناسی در ایران: حفریات، عتیقات و بناهای تاریخی. (۳) باستانشناسی و هنر ایران،. (۴) علی حاکمی، «چگونگی کاوشهای مختصر گنجتپه و تپههایاطراف خوروین و آجیندوجین» (شهریور ۱۳۲۹). (۵) علی حاکمی، «سنگنبشته مربوط به زمان مردوک آپالایدین (۱۱۲۹ـ ۱۱۱۷ق م)» (زمستان ۱۳۴۷). (۶) علی حاکمی، «مجسمه هرکول در بیستون» (پاییز و زمستان ۱۳۳۸). (۷) علی حاکمی و محمود راد، «شرح و نتیجه کاوشهای علمی حسنلو ’سلدوز‘» (شهریور ۱۳۲۹). (۸) مصطفی صدیق، «یادداشتی درباره حفاریهای علمی باستانشناسی در استان گیلان». (۹) غلامرضا معصومی، تاریخچه علم باستانشناسی. (۱۰) عزتاللّه نگهبان، مروری بر پنجاه سال باستانشناسی ایران. (۱۱) Louis Vanden Berghe, La Necropole de Khurvin, Istanbul ۱۹۶۴;. (۱۲) Robert H Dyson, "New discoveries at Hasanlu, Iran, in ۱۹۶۰ and ۱۹۶۲", American Journal of archaeology, vol۶۷ (۱۹۶۳). (۱۳) Ali Hakemi, "Kaluraz et la civilisation des Mardes", Archeologie vivante, vol۱, no۱ (Sep-Nov ۱۹۶۸) ;. (۱۴) idem, Shahdad: archaeological excavations of a Bronze Age center in Iran, tr and ed SMS Sajjadi, Rome ۱۹۹۷. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «علی حاکمی»، شماره۵۷۳۱. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|