تغیر مسیر یافته از - علوم حضوری
زمان تقریبی مطالعه: 7 دقیقه
 

علم حضوری





علم حضوری، به معنای علم به ذات معلوم بدون واسطه صورت ذهنی بوده و مرتبه‌ بالاتر از علم حصولی قرار دارد.


۱ - تعریف



در اصطلاح فلسفی علم بر دو قسم است: ۱. علم حضوری، ۲. علم حصولی.
علم حضوری یعنی علمی که عین واقعیت معلوم پیش عالم (نفس یا ادراک‌کننده دیگری) حاضر است و عالم شخصیت معلوم را می‌یابد؛ مانند علم نفس به ذات خود و حالات وجدانی و ذهنی خود. به بیان دیگر، علم حضوری عبارت است از این‌که حصول علم برای عالم محتاج به واسطه قراردادن چیز دیگری نباشد. به بیان سوم، علم حضوری عبارت از حضور نفس شیء برای شیء دیگر است. به این جهت است که گفته‌اند علم حضوری همان علمی است که عین معلوم خارجی است.
[۱] ر. ک: سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، ص۱۴۲ – ۱۴۳، دار العلم، بی‌جا، بی‌تا.
[۲] اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۴- ۳۸۹، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.

در علم حضوری مطابق تعریف بالا علم و معلوم یکی است؛ یعنی وجود علم عین وجود معلوم است و انکشاف معلوم پیش عالم به واسطه حضور خود معلوم در نزد عالم است، و از این جهت این علم را «حضوری» می‌نامند.

۲ - رتبه علم حضوری



علم حضوری مرتبه‌ بالاتر از علم حصولی است؛ چرا که در این‌جا خود معلوم در پیشگاه عالم حضور دارد، نه نقش و صورتش. علم حق تعالی به ذات خود، علم موجودات مجرد مانند ملائکه به ذات خود و علم نفوس ناطقه انسانی (چون مجرد هستند) به خود، علم حضوری است. علمی که انسان به خود دارد، همان چیزی که با «من» از آن تعبیر می‌کنند، نه با «تن». من و تن، قلب و قالب با یکدیگر فرق می‌کنند؛ یعنی آن‌چه که با «من» به آن اشاره می‌کنند، علم حضوری است که در آن‌جا در حقیقت علم و عالم و معلوم یکی است؛ یعنی خود معلوم در پیشگاه عالم حضور دارد؛ برای این‌که شیء فاقد خودش نیست.
[۳] انصاری شیرازی، یحیی، دروس شرح منظومه، ج۱، ص۹۰، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.

امام‌ خمینی علم را به دو قسم حصولی و حضوری تقسیم کرده و علم حضوری را همان حضور خود شی‌ء برای شی‌ء می‌داند و به ‌همین ‌جهت علم حضوری همان علمی است که عین معلوم خارجی است.
[۴] خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
امام ‌خمینی ملاک علم را حضور می‌داند به این معنا که علم حضور شی‌ء برای شی‌ء است نه اینکه چیزی با چیز دیگر باشد و نه به‌ معنای اضافی است تا مضاف و مضاف‌الیه پیش آید و علم و عالم و معلوم غیرهم باشند، بلکه به‌ معنای نبود غیبت است. یعنی ذات شی‌ء از شی‌ء غایب نیست. البته در قضیه علم به ذات، اطلاق حضور مسامحه است؛ زیرا آنجا از باب وحدت است. بر اساس این معیار، معلوم بالذات، خود معلوم به علم حضوری است نه حصولی؛ زیرا معلوم بالذات صورت قائم به نفس است و چون بی‌واسطه است پس معلوم بالذات، ملاک انکشاف و مناط عالم بودن به خود است بنابراین معلوم به علم حضوری است، زیرا ملاک علم به چیزی حضور آن چیز نزد عالم است و چون صورت‌هایی که معلول نفس‌اند، در نزد نفس حضور دارند، معلوم نفس‌اند، حضور آنها، حضور معلوم نزد علت است، زیرا تمام ملاک و شرط علم بودن که همان حضور شی‌ء نزد عالم است، محقق است و باتوجه‌به اینکه صورت‌های ذهنی معلول نفس‌اند، ملاک کشف آنها و خود وجود آنها، علم نفس است و چیز دیگری سبب کشف آن برای نفس نیست؛ اما چون میان نفس و صورت‌ها نوعی علیت و معلولیت وجود دارد، صورت‌ها، علم نفس و معلوم نفس‌اند و این‌گونه نیست که علمی برای آنها باشد تا صورت‌ها به‌واسطه آن علم، معلوم نفس باشند. و ازآنجاکه ملاک علم، حضور است، هر چه این حضور بیشتر باشد، علم قوی‌تر می‌شود و شدیدترین مرتبه حضور، حضور معلول نزد علت است. در حضور لازم نیست میان ذات و چیزی که نزد او حضور دارد، تغایر باشد بلکه حضور عین ملاک علم است و حضور معلول نزد علت، همان ربط به ‌علت است.
[۱۰] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۳۹۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.


۳ - موارد علم حضوری



شایان توجه است که علم حضوری به علم مجرد به ذات خویش منحصر نیست، چنان‌که مشائین معتقدند،
[۱۱] طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح اشارات، ج۲، ص۳۸۴- ۳۸۵، البلاغة، قم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
بلکه علم حضوری در سه مورد است:
۱. علم مجرد؛ مانند علم نفس به ذات خویش بدون این‌که صورتی از نفس در نفس تولید شود که آن صورت کیف باشد و نفس از آن منفعل گردد، و بین نفس و آن صورت اضافه محقق شود، بلکه نفس پیوسته به وجود و ذات خود عالم است و عالم غیر از علم نبوده، بلکه عین علم است.
۲. قسم دوم از اقسام علم حضوری، علم علت به معلول خویش است که معلول پیش علت حضور دارد.
۳. قسم سوم، علم هر مجردی به مجرد دیگر است، اعم از این‌که آن مجرد از معالیل او باشد یا نه.
[۱۲] سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، ص۱۴۲ – ۱۴۳، دار العلم، بی‌جا، بی‌تا.
[۱۳] اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۴- ۳۸۹، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.


۴ - نکته مهم



در مورد این‌که آیا صدا که صورت ذهنی ندارد، از موارد علوم حصولی است یا حضوری؟ باید در نظر داشت منظور از صورت ذهنی فقط شکل و عکس نیست، بلکه مقصود هر چیزی است که بتواند نشانگر و حاکی از چیز دیگر باشد؛ اعم از این‌که شکل و عکس باشد، یا مفهوم انتزاعی و یا غیر آن. خلاصه این‌که همان‌گونه که بیان شد، اگر عین واقعیت معلوم پیش عالم حاضر باشد، علم حضوری است؛ اما اگر چنین نباشد علم حصولی است. در این صورت علم به صدا نیز می‌تواند علم حضوری باشد؛ مثلاً آن‌جا که شخص در حال خواندن سرود است یا صدایی را مستقیماً می‌شنود. و گاهی علم به صدا علم حصولی است؛ مانند این‌که شخص صدایی را که قبلاً شنیده الآن به خاطر می‌آورد. در این‌جا با این‌که صدای خارجی وجود ندارد و صدا نیز شکل و عکس دارد با این وجود صورت و تصوری از آن در ذهن باقی مانده است به این مفهوم و صورت باقی مانده از آن صدا علم حصولی می‌گویند.

۵ - پانویس


 
۱. ر. ک: سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، ص۱۴۲ – ۱۴۳، دار العلم، بی‌جا، بی‌تا.
۲. اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۴- ۳۸۹، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
۳. انصاری شیرازی، یحیی، دروس شرح منظومه، ج۱، ص۹۰، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
۴. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.
۵. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۶. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۷۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۷. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۸. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۴۵-۱۴۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۹. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۳۹۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۱. طوسی، خواجه نصیرالدین، شرح اشارات، ج۲، ص۳۸۴- ۳۸۵، البلاغة، قم، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
۱۲. سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، ص۱۴۲ – ۱۴۳، دار العلم، بی‌جا، بی‌تا.
۱۳. اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۳۸۴- ۳۸۹، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.


۶ - منبع



پایگاه اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «علم حضوری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۷.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فلسفی امام خمینی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.