عبدالمحمد آیتیعبدالمحمد آیتی در سال ۱۳۰۵ در بروجرد به دنیا آمد. وی لیسانس علوم تربیتی را از دانشکده معقول و منقول دریافت کرد و ترجمه قرآن کریم وی یکی از اثرات مهم ایشان میباشد. ۱ - معرفی اجمالیاینجانب عبد المحمد آیتی در سال ۱۳۰۵ ش در بروجرد متولد شدهام. درس خواندنم را از مکتبخانه شروع کردم و سپس به مدرسه رفتم. پس از پایان دبستان در مهر ماه سال ۱۳۲۰ وارد دبیرستان شدم. تا کلاس سوم دبیرستان خواندم ولی هوای دروس طلبگی در سرم افتاد. در مهر ماه سال ۱۳۲۳ به مدرسه آقا یا مدرسه نوربخش بروجرد رفتم. در مهر ماه سال ۱۳۲۴ در قم بودم. در مهر ماه سال ۱۳۲۵ از قم عازم تهران شدم و با گرفتن تصدیق مدرسی که آن وقت معادل دیپلم بود در کنکور دانشکده معقول و منقول شرکت کردم و قبول شدم. در خرداد سال ۱۳۲۸ به اخذ درجه لیسانس نائل آمدم و چون دوره علوم تربیتی و روانشناسی را هم دیده بودم برای تدریس در دبیرستانها به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش و پرورش) در آمدم و در مهرماه سال ۱۳۲۸ به دبیری دبیرستانهای بابل منصوب شدم. دو سال در بابل تدریس کردم و به خرم آباد لرستان منتقل شدم. در مهر ماه سال ۱۳۳۰ از خرم آباد به تهران منتقل شدم ولی چون پنج سال تعهد دبیری داشتم پس از چند سال که در تهران بودم مرا به ساوه فرستادند. دیگر نتوانستم شاید هم نمیخواستم به تهران بازگردم. ده سال در ساوه و دو سال در گرمسار تدریس کردم. در مهر ماه سال ۱۳۴۸ به پیشنهاد مرکز انتشارات آموزشی به تهرانم آوردند و در آن مرکز به کار مشغول شدم. ده سال سر دبیر ماهنامه آموزش و پرورش بودم تا در سال ۱۳۵۹ به افتخار بازنشستگی نایل شدم. مدت تدریسم از سی سال هم گذشته بود. ۲ - آثار علمیپیش از آنکه بازنشسته شوم کتابهای باتلاق، کشتی شکسته، کالسکه زرین، تحریر تاریخ وصاف و ترجمه تقویم البلدان را منتشر کرده بودم. در دوره بازنشستگی تاریخ ابن خلدون (العبر) را در شش جلد ترجمه کردم و کتابهای دیگر را چون تاریخ دولت اسلامی در اندلس در ۵ جلد و تاریخ ادبیات زبان عربی و تاریخ فلسفه در جهان اسلام و درباره فلسفه اسلامی را ترجمه کردم سپس به نظامی پرداختم و هر پنج کتاب: خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، مخزن الاسرار، هفت پیکر و اسکندرنامه را گزیده و شرح کردم. ترجمه غزلهای ابو نواس، ترجمه الغارات، ترجمه علویات سبع، نوشتن شکوه قصیده و شکوه سعدی در غزل و گنجور پنج گنج و پیر نیشابور هم از دیگر آثار حقیر است. ترجمه قرآن مجید و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه بر تارک آثار بنده میدرخشند. همچنین است ترجمه کتاب حجاز در صدر اسلام. ترجمه قرآن مجید را در سال ۱۳۵۶ آغاز کردم و پس از سه سال به پایان بردم. به خیال خودم میخواستم ترجمهای روان و امروزی، ترجمهای که در عین صحت و فصاحت و بلاغت و در عین زیبایی عبارات خواندنش برای همگان آسان باشد به وجود آورم. حالا تا چه حد موفق شدهام، جنابعالی بهتر از هر کس میدانید که هم قرآن پژوهید و هم نویسنده. ترجمههایی را که تا آن روز منتشر شده بودند، چون ترجمه مرحوم الهی قمشهای و ترجمه مرحوم پاینده و مرحوم رهنما را خواندم و فراز و فرود و حسن و عیب هر کدام را در نظر گرفتم. میخواستم چیزی به وجود آورم که از حسنهای همه آنها بهرهمند و از عیبهای آنها (اگر داشته باشند) مبرا باشد. چه میشود کرد ان الانسان خلق هلوعا. در هنگام ترجمه از تفاسیر غافل نبودهام. همواره به تفسیر ابو الفتوح، کشف الاسرار، مجمع البیان، ترجمه تفسیر طبری، کشاف و تفسیر کبیر امام فخر مراجعه میکردم. در تجدید نظر چاپ بعد در تفسیر المیزان و تفسیر نمونه هم نگریستهام. بر ترجمه بنده چند تن از افاضل از جمله خود جنابعالی نقدهایی نوشتهاند. از همه سپاسگزارم. از آن ایرادها هر کدام را که وارد بوده پس از مراجعه به تفاسیر در چاپهای بعد اعمال کردهام و خواهم کرد. ۳ - عناوین مرتبطتحریر تاریخ وصاف (کتاب) ۴ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |