سوره حجرسوره حِجْر، پانزدهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف است . فهرست مندرجات۲ - تعداد آیه ۳ - وجه تسمیه ۴ - معنی لغوی حجر ۵ - نامهای دیگر سوره ۶ - مکی یا مدنی ۷ - جزء سورههای مثانی ۸ - آغاز با حروف مقطعه ۹ - مقصد اصلی سوره ۱۰ - محتوای سوره ۱۰.۱ - نخستین آیات ۱۰.۲ - آیه حفظ ۱۰.۳ - تکذیب دعوت پیامبر ۱۰.۴ - فرود شهاب بر شیاطین ۱۰.۵ - آفرینش انسان و جن ۱۰.۶ - پیامبران الهی ۱۰.۷ - سبعالمثانی ۱۰.۸ - آیات پایانی ۱۰.۹ - آخرین آیه ۱۱ - نسخ ۱۲ - تناسب با سوره اباهیم ۱۳ - پاداش قرائت ۱۴ - احکام مرتبط ۱۵ - فهرست منابع ۱۶ - پانویس ۱۷ - منبع ۱ - ترتیب نزولبه روایت مشهور، حجر پنجاه و چهارمین سوره در ترتیب نزول است. [۱]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۲ـ۴۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۲]
محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۸۴، تهران ۱۳۶۲ش.
[۳]
مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۹ـ۱۴، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
[۴]
محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۶۷۰، تهران ۱۳۶۲ش.
۲ - تعداد آیهاین سوره ۹۹ آیه دارد. ۳ - وجه تسمیهو نام آن از آیه هشتادم سوره، که در آن ترکیب « اَصْحابُالْحِجْر » به کار رفته، اقتباس شده است. ۴ - معنی لغوی حجرواژه حِجْر چندبار در قرآن کریم آمده [۵]
محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل واژه، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷ (.
ولی به معنای سرزمین قوم ثمود ، فقط در همین آیه به کار رفته است. [۶]
حسین بن محمد دامغانی، قاموسالقرآن، ج۱، ص۱۱۹، او، اصلاح الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم، چاپ عبدالعزیز سیدالاهل، بیروت ۱۹۷۷.
[۷]
حبیش بن ابراهیم تفلیسی، وجوه قرآن، ج۱، ص۶۸، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۵۹ش.
۵ - نامهای دیگر سورهدر پارهای روایات ، برای این سوره نامهای «اَصْحابُالْحِجْر» [۸]
احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة، ج۷، ص۱۴۳، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۹۷۵.
و «الر تِلکَ آیاتُ الْکِتابُ الْمُبین» [۹]
محمد بن یعقوب فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج۱، ص۲۷۲، ج ۱، چاپ محمدعلی نجار، بیروت (بیتا).
نیز ضبط شده است.۶ - مکی یا مدنیسوره حجر، به اجماع مفسران و قرآنپژوهان، مکّی است، [۱۰]
علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۱۲، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸.
[۱۱]
ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۴۱۸، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
اما برخی آیه ۲۴ و ۷۸ این سوره را مدنی دانستهاند. [۱۲]
طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن، ج۶، ص۵۰۱.
۷ - جزء سورههای مثانیاین سوره در شمار سورههای مَثانی قرار دارد، [۱۴]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۲۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۱۵]
محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۹۵، تهران ۱۳۶۲ش.
یعنی سورههایی که پس از سورههای «مِئون» (سورههای دارای یکصد یا اندکی بیش از یکصد آیه) قرار گرفتهاند. [۱۶]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۲۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۸ - آغاز با حروف مقطعهسوره حجر پنجمین و آخرین سوره از مجموعه سورههایی است که با حروف مقطعه «الر» آغاز میشوند. ۹ - مقصد اصلی سورهریشهیابی انکار کافران در جریان مقابله تاریخی با پیامبران و بیان فرجام هولناکی که کافران و تکذیبکنندگان باید در انتظار آن به سر برند، مقصد اساسی سوره است. [۱۷]
عبداللّه محمود شحاته، درآمدی به تحقیق در اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم، ج۱، ص۲۷۳، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران ۱۳۶۹ش.
فضای کلی سوره حجر، به ویژه از حیث مَطلَع و سیاق مطالب، یادآور فضای سوره اعراف است. [۱۸]
سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج۵، جزء۱۴، ص۱۸۹، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
[۱۹]
الموسوعة القرآنیة: خصائص السور، اعداد جعفر شرفالدین، ج۴، ص۲۶۵، بیروت: دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۴۲۰.
۱۰ - محتوای سورهمهمترین مطالبی که در سوره حجر آمده بدین قرار است: انکار رسالت رسولان از سوی مشرکان در طول تاریخ و برخوردهای تمسخرآمیز آنان با پیامبران و دستور خدا به پیامبرش مبنی بر چگونگی رفتار با آنان؛ بیان این مطلب که مجتمعهای انسانی (قریه)، مانند افراد انسان، اجل معینی دارند و اساساً هیچ امتی از اجل خویش نه پیش میافتد و نه پس میماند؛ یادآورى برخى از نشانههاى خدا در نظام آفرینش؛ تصدیق پیامبر و اینكه قرآن از جانب خدا فرود آمده و بیان عظمت و اهمیت این كتاب آسمانى؛ داستان آفرینش آدم و ماجرای سرکشی ابلیس و سرانجام کار او؛ اشاره به سرگذشت اقوامی که برخی از آنان اهل سعادت بودند و نجات یافتند و برخی اهل شقاوت بودند و به عذاب الهی گرفتار آمدند؛ اشاره به نعمت گرانقدر قرآن که خدا به پیامبرش ارزانی داشته است و دستور به فروتنی با مؤمنان و مدارا با کافران و آشکار ساختن دعوت. ۱۰.۱ - نخستین آیاتنخستین آیه این سوره، مانند چهار سوره دیگری که حروف مقطعه «الر» در آغاز آنهاست ( یونس ، هود ، یوسف ، ابراهیم )، با بیان عظمت و اهمیت قرآن شروع میشود. در آیات بعدی به این مطلب پرداخته میشود که کافران در روز رستاخیز پشیمان میشوند و آرزو میکنند که ای کاش در دنیا ایمان آورده بودند، [۲۰]
طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۹۶ـ۹۷.
[۲۱]
وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۴، ص۱۰، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
اما خدا با تعبیری کنایهآمیز به پیامبرش دستور میدهد که آنان را به حال خود واگذارد تا در امور باطل و لذات دنیوی سرگرم باشند، چرا که خودشان به زودی حقایق را خواهند فهمید.سپس بیان میگردد که سبب تأخیر عذاب کافران تا روز رستاخیز، همان تحقق سنّت الهی است که هیچ گروه و امتی را به نابودی گرفتار نمیکند، مگر پس از اقامه حجتهای بسیار و نشان دادن راه هدایت توسط پیامبران، [۲۲]
وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۴، ص۱۱، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
ولی آنگاه که مهلت و مدت معین (اجل) امتی به سر آید، دیگر نمیتوانند آن را به تأخیر اندازند یا از آن پیشی بگیرند.۱۰.۲ - آیه حفظآیه نهم این سوره که به آیه «حفظ» معروف است، [۲۳]
ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۰۹، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
در پاسخ به مشرکانی که بنابر آیات پیشین منکر رسالت پیامبر بودند و او را مجنون ( جنزده ) خطاب میکردند، چنین بیان میدارد که خداوند متعال ذکر را بر پیامبرش فرو فرستاد و همو آن را از هرگونه تغییر و تبدیل و تحریفی حفظ میکند. [۲۴]
وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۴، ص۱۶، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
براساس این آیه، که در مقام بزرگداشت قرآن کریم است، این کتاب در همه اعصار [۲۶]
محمد بن محمد ابوالسعود، ارشاد العقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم: تفسیر ابیالسعود، ذیل آیه، چاپ محمد صبحی حسن حلّاق، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
از هرگونه تغییر، تبدیل، تحریف، افزودن و کاستن، [۲۷]
طبری، جامع.
[۲۸]
زمخشری، تفسیر الکشاف.
[۲۹]
محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل آیه، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۳۰]
الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، (بیتا).
[۳۱]
طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
و بهطور کلی از هر چه سزاوار آن نیست، [۳۲]
محمد بن محمد ابوالسعود، ارشاد العقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم: تفسیر ابیالسعود، ذیل آیه، چاپ محمد صبحی حسن حلّاق، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
مصون است.طبق این آیه، خدا خود حفظ قرآن را ضمانت کرده است. [۳۳]
عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ج۲، ص۴۴۶، چاپ عبدالقادر عرفان العشا حسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۳۴]
ابنکثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ج۲، ص۵۲۸، بیروت ۱۴۱۲.
[۳۵]
وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۴، ص۱۸، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
بیضاوی [۳۶]
عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، ج۲، ص۴۴۶، چاپ عبدالقادر عرفان العشا حسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
برای اثبات خاتمیت اسلام به این آیه استناد کرده است؛ چه، پس از قرآن کتابی آسمانی نخواهد آمد که آن را نسخ کند و احکامش را تغییر دهد.۱۰.۳ - تکذیب دعوت پیامبردر آیات بعدی (آیات ۱۰ـ۱۵)، خدا برای تسلّای پیامبر [۳۸]
وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۴، ص۱۶، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
میفرماید که این تکذیب دعوت پیامبران و به سخرهگرفتن آنان در میان امتهای پیشین نیز سابقه داشته است.۱۰.۴ - فرود شهاب بر شیاطینآیههای هفدهم و هجدهم این سوره، که از فرود آمدن شهاب بر روی شیاطینی که قصد استراق سمع دارند سخن میگوید، معرکه آرای مفسران است. به نظر سید قطب ، [۳۹]
سید قطب، فی ظلال القرآن.
این آیات بیانگر حقایقی است که درک آنها برای ما ممکن نیست و از خلال نصوص نمیتوان به حقیقت آن دست یافت و اساساً پرداختن به آن نتیجهای ندارد.طنطاوی بن جوهری [۴۰]
طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ذیل همین آیهها، (بیروت) : دارالفکر، (بیتا).
این آیات را بیانی نمادین از دانشمندان ریاکار و مردم عامی که از آنان پیروی میکنند، دانسته است که شایستگی آن را ندارند تا از شگفتیهای خلقت و اسرار آسمانها و عجایب عالم بالا آگاه شوند و خدا این دانش را بر آنان ممنوع ساخته و هرگاه به آن نزدیک شوند، رانده و مطرود میگردند.طباطبائی ، [۴۲]
طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات ۶ تا ۱۱ صافات.
با انتقاد از مفسرانی که این تعبیرات قرآن را بر پایه نجوم متعارف زمان خودشان توضیح دادهاند، اینگونه بیانها را در کلام الهی از قبیل مثالهایی حسی دانسته است که برای روشن شدن حقایق غیرحسی آورده میشوند.بنابراین، منظور از آسمان که جایگاه فرشتگان است، عالمی ملکوتی و برتر از این جهانِ مشهود است، به همان نسبت که آسمان محسوس (السماءالدنیا) با همه اجرامی که دارد از زمین برتر است. منظور از نزدیک شدن شیاطین به آسمان برای استراق سمع، و پرتاب کردن شهاب به آنان، این است که آنان میخواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار آفرینش و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی با انوارِ عالم ملکوت، که تحمل آن را ندارند، رانده میشوند. ۱۰.۵ - آفرینش انسان و جندر آیات بعدیِ این سوره (آیات ۲۶ـ۴۳)، داستان آفرینش انسانها و جنیان و مادّه خلقت این دو گروه گزارش میشود و با اشاره به اطاعت فرشتگان از فرمان الهی و سرپیچی ابلیس ، موضوع رانده شدن او از درگاه الهی مطرح میگردد و آنگاه به عنوان نمونهای از رحمت و لطف الهی، به داستان بشارت یافتن ابراهیم در پیری به پسری دانا اشاره میشود (رجوع کنید به آیات ۵۱ـ۵۶). ۱۰.۶ - پیامبران الهیاز آیه ۵۸ به بعد به ذکر شماری از پیامبران پرداخته شده است که اقوام سرکش آنان به عذاب الهی گرفتار آمدند و هلاک شدند، مانند قوم لوط (که حتی همسر پیامبرشان هم در شمار هلاکشدگان بود)، اصحاب الاَیکه و اصحاب حجر . ۱۰.۷ - سبعالمثانیدر آیه ۸۷ این سوره، خطاب به پیامبر آمده است که ما به تو سَبعُ الْمَثانی و قرآن عظیم را بخشیدیم. مفسران درباره معنای سبعالمثانی چند وجه ذکر کردهاند: از جمله اینکه مقصود از آن سوره فاتحه یا هفت سوره نخست قرآن از فاتحه تا اعراف است. [۴۳]
طبری، جامع.
[۴۴]
طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه.
۱۰.۸ - آیات پایانیدر آیات پایانی سوره (آیات ۸۸ـ۹۹)، به پیامبر اکرم دستور داده شده که با کافران مدارا کند و از اینکه ایمان نمیآورند اندوهگین نشود و با اهل ایمان با فروتنی رفتار کند، سپس به او فرمان داده شده است که دعوتش را آشکار سازد و از مشرکان روی بگرداند و در این راه هیچ بیمی به خود راه ندهد؛ چه، خدا (شرّ) ریشخندگران را از او بر طرف خواهد کرد. ۱۰.۹ - آخرین آیهدر آخرین آیه این سوره به استمرار عبادت کردن خدا تا لحظه مرگ (با تعبیر « یقین ») امر شده است. [۴۵]
طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ذیل آیه.
[۴۶]
محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، ذیل آیه، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
[۴۷]
طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
۱۱ - نسخبرخی بر این باورند که آیاتی از این سوره (آیه ۳ و بخشهایی از آیات ۸۵، ۸۸، ۸۹ و ۹۴)، که در آن دستور رفق و مدارا با مشرکان داده شده، با آیه «سیف» (آیه پنجم سوره توبه ) نسخ شده است. [۴۸]
ابنسلامه، الناسخ و المنسوخ من کتاب اللّه عزوجل، ج۱، ص۱۱۱ـ۱۱۲، چاپ زهیر شاویش و محمد کنعان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۴۹]
ابنحزم، الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، ج۱، ص۴۲ـ۴۳، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
اگرچه به نظر برخی دیگر از قرآنپژوهان، مضمون این آیات، نحوه سلوک اخلاقی با دشمن است که هرگز نسخ نمیشود. [۵۰]
حسن بن محمد نظامالاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج۴، ص۲۳۲، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۵۱]
ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۳۵۹، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۱۲ - تناسب با سوره اباهیمسوره حجر، از نظر نوع مطالب و مضامین و آیات آغازین و پایانی، با سوره قبلش [۵۲]
وجوه قرآن، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۵۹ش.
پیوند و همبستگی درخور توجهی دارد. [۵۳]
محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۷۱، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۵۴]
عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السور، ج۱، ص۸۵ـ۸۶، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۱۳ - پاداش قرائتروایاتی در فضیلت و ثواب قرائت سوره حجر نقل شده است. [۵۵]
ابنبابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۰۷، قم ۱۳۶۸ش.
[۵۶]
زمخشری، تفسیر الکشّاف، ج۲، ص۳۹۹.
[۵۷]
طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن، ج۶، ص۵۰۱.
۱۴ - احکام مرتبطاز آن به مناسبت در باب صلات سخن گفتهاند. سوره حجر از سور طوال به شمار میرود که خواندن آنها در نماز آیات مستحب است. قرائت سوره حجر با سوره ابراهیم در نافله روز جمعه مستحب است. ۱۵ - فهرست منابع(۱) قرآن. (۲) ابنبابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم ۱۳۶۸ش. (۳) ابنحزم، الناسخ و المنسوخ فی القرآن الکریم، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۴) ابنسلامه، الناسخ و المنسوخ من کتاب اللّه عزوجل، چاپ زهیر شاویش و محمد کنعان، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۵) ابنکثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲. (۶) محمد بن محمد ابوالسعود، ارشاد العقل السلیم الی مزایا الکتاب الکریم: تفسیر ابیالسعود، چاپ محمد صبحی حسن حلّاق، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱. (۷) محمد بن طیب باقلانی، اعجاز القرآن، چاپ احمد صقر، قاهره (۱۹۷۷). (۸) عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرار التأویل، چاپ عبدالقادر عرفان العشا حسونه، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶. (۹) احمد بن حسین بیهقی، دلائل النبوة، چاپ عبدالمعطی قلعجی، بیروت ۱۹۷۵. (۱۰) حبیش بن ابراهیم تفلیسی، وجوه قرآن، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۵۹ش. (۱۱) ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۱۲) حسین بن محمد دامغانی، قاموسالقرآن، او، اصلاح الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم، چاپ عبدالعزیز سیدالاهل، بیروت ۱۹۷۷. (۱۳) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ش. (۱۴) وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸. (۱۵) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۶) زمخشری، تفسیر الکشّاف. (۱۷) سیدقطب، فی ظلال القرآن، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷. (۱۸) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش. (۱۹) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۲۰) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن. (۲۱) طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن. (۲۲) طبری، جامع. (۲۳) طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، (بیروت) : دارالفکر، (بیتا). (۲۴) طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن. (۲۵) عبداللّه محمود شحاته، درآمدی به تحقیق در اهداف و مقاصد سورههای قرآن کریم، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران ۱۳۶۹ش. (۲۶) محمد بن عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، او، مفاتیحالغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰. (۲۷) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز فی لطائف الکتاب العزیز، ج ۱، چاپ محمدعلی نجار، بیروت (بیتا). (۲۸) محمد بن شاه مرتضی فیضکاشانی، تفسیر الصافی، چاپ حسین اعلمی، تهران ۱۴۱۶. (۲۹) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، (بیتا). (۳۰) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷ (. (۳۱) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۳۲) الموسوعة القرآنیة: خصائص السور، اعداد جعفر شرفالدین، بیروت: دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۴۲۰. (۳۳) حسن بن محمد نظامالاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶. (۳۴) علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، قاهره ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸. (۳۵) سید قطب، فی ظلال القرآن. (۳۶) شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعة. ۱۶ - پانویس
۱۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سوره حجر»، شماره۵۸۵۴. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۳۱. |