سفرنانه کروسینسکی (کتاب)سفرنامه کروسینسکی، اثر تادیوزیودا کروسینسکی و ترجمه عبدالرضا بیگ دنبلی و مقدمه و تصحیح مریم میراحمدی میباشد. ۱ - معرفی اجمالیدر مورد ترجمه کتاب باید گفت که، بر خلاف انتظاری که در وهله نخست میرود، روان و رسا نیست، جملات تودرتو، که سبب طولانی شدن بیش از حد مطالب و گسستن توالی منطقی موضوع در ذهن خواننده، و بالاخره ردیف شدن چندین فعل ساده و مرکب و مختلف الزمان در پایان هر جمله، انجامیده، نارسا و ضعیف ، و گاهی نادرست بودن برخی از تعابیر. ۲ - ساختار کتاباین کتاب که از روی متن فرانسوی طبع ۱۹۱۸ پاریس به فارسی ترجمه شده، شامل یادداشت مترجم، مقدمه نویسنده، سه فصل اصلی تحت عناوین تشخیص درد، ایرادها و راههای تجدید حیات ، که هر کدام به زیرفصلهای دیگر تقسیم شدهاند، نتیجه گیری، موخره، و دست آخر ضمیمهای در نقد و نظر درباره تلقی دو تن از روشنفکران و سیاست شناسان غربی از مشکلات و مسائل جهان سوم، و خصوصا اعراب و افریقاییان، میباشد. [۱]
سفرنانه کروسینسکی، كروسينسكى، ترجمه: عبد الرزاق دنبلى مفتون، ص۸-۱۲۳.
۳ - گزارش محتواسفرنامه کروسینسکی که شرح خاطرات کشیش لهستانی در طول اقامت هجده ساله او در ایران است، (سالههای ۱۷۰۷- ۱۷۲۵ میلادی که تقریبا برابر است با سالهای ۱۱۱۹- ۱۱۳۷ ق) با این که بالصراحه متنی تاریخی نیست و از دقت در حوادثی که حتی نویسنده در آن حضور نداشته عاری است و حتی وقایعی را که همزمان با اقامت وی در ایران میگذشته، درست بیان نمیکند، با آن همه در زمره منابع دست اولی است که به تعبیر لارنس کهارت، بازهر محققی در مطالعه تاریخ اواخر عصر صفویان بود. روی کارآمدن غلزائیان قندهار، خود را مدیون آن میشناسد، زیرا که مصنف اطلاعاتی در اختیار ما گذاشت که کسب آنها از طریق دیگر میسر نبود و در این مطلب که اثر وی از میان منابع معاصر، قیمتیترین کاری است که به ما رسیده، هیچ گونه گزافهای وجود ندارد. این کتاب تاریخ نیست و مصنف نیز وجود سابقه طولانی اقامت در ایران، و آگاهی از بسیاری پیشامدهای تلخ پایان کار سلسله صوفی، ادعای تاریخ دانی و تاریخ نویسی نکرده است. ۳.۱ - بیاعتباری حوادث تاریخیبنابراین، حوادث مذکور در متن کتاب نیز به هیچ وجه از اعتبار تاریخ برخوردار نیست، سهل است که برای خواننده عادی، گمراه کننده هم هست. دیگر این که کتاب سرشار از غلطهای املایی و انشایی است، شاید به این دلیل که مولفی سالخورده، آن هم در خلال سنواتی که با زمان و مکان حدوث وقایع فاصله داشته است، مطالبی را که در حافظه داشته، بی هیچ گونه شیوه و ابزار درست تحقیق، بیان کرده و هر جا که به مشکلی برخورده، از مردم دوروبر استفساراتی نموده و نکاتی را نیز احیانا از اشخاص بی اطلاع و گاه مغرض شنیده، و سپس چنین مسودهای را که به زبان لاتینی بوده، به زبانهای انگلیسی و فرانسه بر گردانیده است. آن گاه کتاب، پس از جرحها و تعدیلهای مترجمی ترک، به این زبان آمده، و از آن جا نیز به دست گزارنده سخن پرداز درباری ایرانی، به سبک جهانگشای نادری و زینت التواریخ به فارسی ترجمه شده است. کروسینسکی و شیخ محمدعلی حزین لاهیجی از گواهان عینی ایام هجوم و استیلای غلجاییها در ایران بودند که در جریان محاصره و تصرف اصفهان توسط آنان در ۱۱۳۵ ق در این شهر حضور داشتند و در خاطرات خود ضمن شرح مشاهدات و مسموعاتشان، به توصیف اوضاع ایران و چگونگی واژگونی صفویان پرداختهاند. ۳.۲ - مترجم اسقفکروسینسکی طی ماموریتی، به عنوان منشی و مترجم اسقف ارامنه در اصفهان به دربار صفوی راه یافت. در این ماموریت او در تلاشی موفقیت آمیز شاه سلطان حسین را متقاعد به پرداخت خسارت وارده، به مراکز کاپوسینها در تفلیس و گنجه از سوی ارامنه انشعابی نمود. از سال ۱۱۳۳ ق، او در تماس نزدیک تری با دربار قرار گرفت. بعد از تصرف اصفهان نیز به سبب داشتن دانش پزشکی، به دربار غلجاییها راه یافت. ارتباط نزدیک با دربار صفوی و دستگاه محمود افغان امکان اقامت در اصفهان و مشاهده و ضبط رخدادهای آن ایام را برایش فراهم آورد. از این رو بعد از این که از تحمل غربت و سیاحت بسیار دلگیر گشته بود، در سال ۱۱۳۷ ق در معیت محمدخان بلوچ که از سوی اشرف به سفارت عثمانی تعیین شده بود، عازم اسلامبول گردید و پس از چندی به تحریر خاطراتش از اوضاع اصفهان در جریان حمله غلجاییها، به زبان لاتین پرداخت که سپس به ترکی برگردانده شد. این کتاب در زمان سلطنت فتحعلی شاه به دستور ولیعهدش، عباس میرزا، توسط عبدالرزاق بیگ دنبلی از ترکی به فارسی برگردانده شد و عنوان بصیرت نامه یا عبرت نامه گرفت. در حقیقت خاطرات کروسینسکی و تذکره احوال حزین در شناخت اوضاع ایران در سالهای ۱۱۱۹- ۱۱۵۳ ق کامل کننده یکدیگرند. بدین معنی که کروسینسکی وقایع به ویژه اصفهان را تا سال ۱۱۳۹ ق تحریر نموده که این حوادث تا ۱۱۳۷ ق حاصل مشاهدات و بقیه مسموعات وی میباشند و حزین به شرح رخدادها تا سال ۱۱۵۳ ق پرداخته که گزارشات مربوط به سالهای ۱۱۳۳- ۴۶ ق بر پایه دیدههای اوست که با شرح و تفصیل بیشتری نگاشته شده و اخبار سالهای ۱۱۴۶- ۵۳ ق ماحصل شنیدههای مشارالیه است که با قلمی مختصرتر تحریر گردیده است. ۴ - وضعیت کتابفهرست مطالب کتاب در ابتدای آن و فهرست اعلام در انتهای کتاب قید شده است. ۵ - پانویس
۶ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |