خصوصشخصی بودن موضوع در قضیه یا محدود بودن شمول افرادی یک معنا یا حکم نسبت به معنای دیگر را خصوص گویند. ۱ - کاربرد منطقیاصطلاح خصوص در منطق، دست کم در دو معنا بهکار رفته است: ۱. محدود بودن شمولِ افرادیِ یک معنا نسبت به معنای دیگر؛ در این استعمال، خصوص، مقابل عموم، و صفت مفهومی است که دایره شمول مفهومی آن بر افرادش، نسبت به مفهوم دیگر محدودتر باشد؛ مانند «دانشمندان نحو» که دایره شمولش از «دانشمندان» کمتر است. ۲. شخصیبودن موضوع در قضیه؛ مانند قضیه «ارسطو واضع تعالیم منطقی است» که در این صورت به قضیه، «مخصوصه» و «شخصیه» گویند. اصطلاح خصوص، اهمال و حصر هم در قضایای حملیه و هم در قضایای شرطیه بهکار رفته است. [۱]
خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۰۷.
[۲]
شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق)، ص۵۶.
۲ - کاربرد اصولی«خصوص» و «خاص» در کلام اصولیون به جای یکدیگر به کار میرود، هر چند در کلام آنان «خصوص» بیشتر ناظر به مفهوم و معنا و «خاص» ناظر به لفظ است. [۳]
اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، التمهید فی تخریج الفروع علی الاصول، ص۳۶۸.
۳ - عناوین مرتبطخاص. ۴ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • شیرازی، قطبالدین، درة التاج (منطق). • خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی. • نائینی، محمد حسین، اجود التقریرات (سید ابوالقاسم خوئی). • فاضل تونی، عبدالله بن محمد، الوافیة فی اصول الفقه. • اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، التمهید فی تخریج الفروع علی الاصول. ۵ - پانویس
۶ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۴۴۸، برگرفته از مقاله «خصوص». پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «خصوص»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۱/۷. |