منطق
منطق دانش چگونه اندیشیدن و بازشناسی اندیشه درست از نادرست است. در تعریف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاری است که به انسان نحوه درست اندیشیدن را یاد میدهد."
محتویات
وجه تسمیه منطق
این دانش در زبان یونانی «لُوغیا» و در سریانی «مِلیلُوثا» و در عربی «منطق» نامیده میشود . منطق برگرفته از نطق است و نطق به سه معناست:
۱. قوة ناطقه که درک معقولات با آن صورت میگیرد؛
۲. نطق داخلی که معقولات حاصل در نفس انسانی یا قوهای است که معانی در آن ارتسام مییابد؛
۳. نطق خارجی که عبارت از الفاظ است و کاشف از مقصود نهفته در نهاد گوینده.
این دانش را از آن روی منطق گفتهاند که با به دست دادن قوانینی، قوة ناطقه را در هر دو ناحیة نطق داخل و نطق خارج به صواب هدایت کرده، از اشتباه باز میدارد. از آنجا که منطق به کیفیت عمل ذهنی تعلق دارد، بدان صناعت منطق گویند؛ چه، دانشهای مربوط به کیفیت عمل را صناعت مینامند. برخی گفتهاند بحث از نطق لفظی و کیفیت آن، «منطق لغوی» و بحث از نطق فکری، «منطق فلسفی» است.
علم منطق
از میان تمام جانداران، انسان از نیروی عقل برخودار است که با آن حقایق را بهتر و عمیقتر درک میکند. لکن در مسیر درک حقایق احیانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه میشود. چیزی را که علت یک پدیده نیست، علت آن میانگارد؛ سخن هر کسی را با هر پایه و مایهای تلقی به قبول میکند و پس از مدتی سر از شکاکیت درمیآورد و گمان میبرد که چیزی وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نیست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نیست. اندیشمندان با دیدن این مسأله در پی چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوین کرده اند.
بر اثر رعایت قوانین منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ میماند، دیگر نه خود به اشتباه میافتد و نه دیگران را به خطا میاندازد. منطق را از این جهت همانند قواعد زبان دانستهاند، همانگونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نمیآموزد، بلکه شیوه تصحیح سخن گفتن را تعلیم میدهد، منطق نیز اصل اندیشیدن را نمیآموزد، بلکه شیوه درست اندیشیدن را تعلیم میدهد.
ابزار بودن علم منطق
در دسته بندیهایی که برای علوم ذکر شده، یکی تقسیم آن به ابزاری و اصالی است. علوم اصالی علومی هستند که برای شناخت مسائل آن علوم تدوین و تنسیق شده اند. از باب نمونه علم حقوق برای این است که حقوق و وظایف انسانها را در زندگی اجتماعی تدوین نماید و علم اخلاق برای آن است که حق و تکلیف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسانهای دیگر و طبیعت را خاطر نشان سازد و همین طور علوم دیگر؛ ولی منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نیست بلکه عهده دار بیان راههای درستی است که اندیشه آدمی به مدد آن با تکیه بر دانستنیها، نادانستیها را کشف کند.
بینیازی منطق به علم منطق
برخی با توجه به این نکته که تمام علوم نیازمند منطقاند گفته اند منطق خودش علم نیست، زیرا اگر علم باشد با توجه به این که تمام علوم نیازمند منطق هستند، خود منطق نیز به دلیل علم بودن نیازمند علم منطق است و این از مصادیق دور باطل است. کسانی همانند ابن سینا در رد آن گفته اند اولاً تمام علوم نیازمند به منطق نیستند، بلکه علوم نظری نیازمند به منطقاند نه علوم بدیهی و علم منطق نیاز به منطق ندارد، چرا که بدیهی است. ثانیاً آلی و ابزاری بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نمیکند، علوم دیگری هستند که در عین اتفاق نظر بر علم بودنشان ابزار برای علوم دیگر اند؛ از باب نمونه قواعد زبانی و ادبیات ابزار برای زبان و هندسه ابزار برای هیئت است.
پانویس
منابع
- مهدی افضلی، علم منطق، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 13 اسفند 1391.
- منطق ( مقاله ای از فرهنگ نامه منطق)، محمد ایزدی تبار، مجله معارف عقلی ، شماره اول ، سال 1385، ص 128 در دسترس در پرتال جامع علوم انسانی، بازیابی:28 اردیبهشت 1391.