حکم دوستی با اهل کتاب (قرآن)خداوند متعال در قرآن کریم مسلمانان را از دوستی با اهل کتاب که دین را به سخریه میگیرند، برحذر داشته است. ۱ - ولایت اهل کتاببی احترامی برخی از اهل کتاب به مقدسات اسلام ، سبب حرمت رابطه دوستانه و پذیرش ولایت آنان شد: «یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا الیهود والنصـری اولیاء... • یـایها الذین ءامنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا ولعبـا من الذین اوتوا الکتـب من قبلکم والکفار اولیاء واتقوا الله ان کنتم مؤمنین؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید یهود و نصاری را تکیه گاه خود قرار ندهید، آنها تکیه گاه یکدیگرند و کسانی که از شما بانها تکیه کنند از آنها هستند خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند•... • ای کسانیکه ایمان آوردهاید، افرادی که آئین شما را بباد استهزاء و بازی میگیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.» ۱.۱ - دوستی استهزاءکنندگاندر این آیه بار دیگر خداوند به مؤمنان دستور میدهد که از انتخاب منافقان و دشمنان به عنوان دوست بپرهیزید، منتها برای تحریک عواطف آنها و توجه دادن به فلسفه این حکم ، چنین میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید آنها که آئین شما را به باد استهزاء و یا به بازی میگیرند، چه آنها که از اهل کتابند و چه آنها که از مشرکان و منافقانند، هیچیک از آنان را به عنوان دوست انتخاب نکنید.» ۱.۱.۱ - معنای هزو و لعبباید توجه داشت که هزو (بر وزن قفل) به معنی سخنان یا حرکات مسخره آمیزی است که برای بی ارزش نشان دادن موضوعی انجام میشود، و به طوری که راغب در کتاب مفردات میگوید: بیشتر به شوخی و استهزائی گفته میشود که در غیاب و پشت سر دیگری انجام میگیرد، اگر چه گاهی هم به شوخیها و مسخرههائی که در حضور انجام میگیرد به طور نادر اطلاق میشود. لعب معمولا به کارهائی گفته میشود که غرض صحیحی در انجام آن نیست و یا اصلا بیهدف انجام میگیرد و بازی کودکان را که لعب مینامند نیز از همین نظر است. ۱.۲ - استهزای اسلاماگر مردمی دینی از ادیان را استهزا میکردهاند خواستهاند بگویند که این دین جز برای بازی و اغراض باطل به کار دیگری نمیخورد، و هیچ فایده عقلائی و جدی در آن نیست، و گرنه کسی که دینی را حق میداند و شارع آن دین و داعیان بر آن و مؤمنین به آن را در ادعا و عقیده مصاب و جدی میداند و به آنان و عقیده شان به نظر احترام مینگرد، هرگز آن دین را مسخره و بازیچه نمیگیرد، پس اینکه میبینیم در صدر اسلام کسانی دین اسلام را مسخره میکردهاند میفهمیم آنان هم اسلام را یک امر واقعی و جدی و قابل اعتنا نمیدانستهاند. ۲ - پانویس
۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۲۱۱، برگرفته از مقاله «حکم اهل کتاب». |