حمدالله مستوفیحمد الله بن تاج الدین ابی بکر بن (ا)حمد بن نصر مستوفی که نام او را «حمد» هم ذکر کردهاند. وی تاریخ نویس و وزیر بودند. ۱ - منابع جهت اطلاع از شرح حال مستوفیشرح حال مؤلف و آخرین اثر او از احوال حمد الله مستوفی جز همان مختصری که خود او در آثارش بطور پراکنده بدست داده و نیز بجز بعضی از اشارات و مطالب جزئی دیگر که در آثار نویسندگان متاخر آمده است، اطلاع بیشتری در دست نیست. بخشی از این اطلاعات را ابتدا مستشرقین اروپایی جمع آوری و منتشر کردند که مدتها مورد استناد محققان بود. سپس محمد دبیر سیاقی در مقدمه بخش جغرافیایی «نزهت القلوب» و عبد الحسین نوائی در مقدمه «تاریخ گزیده» و وارد در رساله خود مطالب دیگری بدان افزودند. در اینجا برای احتراز از تکرار، از ذکر آن مطالب به صورت مشروح خودداری کرده، و فقط به آوردن چند نکته بر اساس منابعی که در دسترس بود، بسنده میشود: در مورد شرح حال مستوفی و آثارش بنگرید به: : . . ، ۳۹- ۱۹۲۷، ۱۸۷۹، ۳- ۱. ۲۸۳۳. . ۲۶۳. ، ۱۷۴- ۱۷۲. ، ۱۸۹۵. : ،: . ،، ۲- ۱... ۲۳۶. ، ۲. . ۱۹۰۴- ۱۸۹۶: . . --) ۱۹۱۰/. ۱۰۷. ، (. ،،: . . : ۱۹۲۰ ۱۰۰- ۸۷. ، (۱۵۰۲- ۱۲۶۵..) - [۱]
ادوارد جی. براون، «تاریخ ادبی ایران»، ترجمه علی اصغر حکمت، ج ۳: «از سعدی تا جامی»، چاپ چهارم، تهران، ۲۵۳۷ شاهنشاهی (۱۳۵۷)، ص۱۲۵-۱۴۲.
[۲]
مقدمه ادوارد براون بر «تاریخ گزیده» (ترجمه علی اصغر حکمت، ج سوم: «از سعدی تا جامی»، چاپ چهارم، تهران، ۲۵۳۷ شاهنشاهی (۱۳۵۷)، ص۱۲۵-۱۴۲، ص ه. به بعد).
[۳]
عباس اقبال آشتیانی، «تاریخ مغول»، تهران (۱۳۱۳)، چاپ پنجم ۱۳۶۴ شمسی، ص۵۲۳-۵۲۶.
[۴]
مقدمه محمد دبیر سیاقی بر «نزهت القلوب» (در مقدمه بخش جغرافیایی، ص چهارده).
۵۹۸. ۱۶۸، ۱۶۰. ، ۱۹۵۹- مقدمه عبد الحسین نوائی بر «تاریخ گزیده» (وارد در رساله خود، ص ه. یب). [۵]
منوچهر مرتضوی، «تحقیق درباره دوره ایلخانان ایران»، کتابفروشی تهران، تبریز، اسفند ۱۳۴۱ شمسی، ص۲۵۴-۲۵۷.
[۶]
سعید نفیسی، «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی»، دو ج، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ج ۱، ص۱۴۴-۲۲۳-۲۵۷.
[۷]
ذبیح الله صفا، «حماسه سرا سرار ایران»، چاپ چهارم، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ص۳۵۴-۳۵۷.
[۸]
ذبیح الله صفا «تاریخ ادبیات در ایران»، ج ۱/۳، چاپ سوم، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ص۲۸۱.
[۹]
ذبیح الله صفا «تاریخ ادبیات در ایران»،ج ۲/ ۳، چاپ سوم، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ص۱۲۷۶-۱۲۸۰.
[۱۰]
ذبیح الله صفا «تاریخ ادبیات در ایران»،ذص ۴-۸۷.
[۱۱]
عزیز الله بیات، «شناسائی منابع و مآخذ تاریخ ایران»، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ص۱۵۳ به بعد.
[۱۲]
زین الدین مستوفی: : -- به کوشش کاظم اوف (.) و پیرییف (..) مطبعه علم، باکو ۱۹۸۶.
[۱۳]
«ذیل تاریخ گزیده» به کوشش ایرج افشار (بنگرید به پانویس ۱۲ و ۱۹).
۱۹۵- ۱۸۵. ، ۱۹۸۹،. . ۷۹- [۱۴]
رکن الدین همایونفرخ، «حافظ خراباتی»، چاپ دوم، ۹ ج، اساطیر، تهران ۱۳۷۰- ۱۳۶۹، ج ۱، ص۴۹ تا ۵۶.
[۱۵]
ابو العلاء سودآور، «ظفرنامه و شاهنامه مستوفی»، ایرانشناسی، سال ۷، شماره ۴، نیویورک، زمستان ۱۳۷۴ شمسی، ص۷۵۲-۷۶۱.
چارلز ملویل (.) ، [۱۶]
منوچهر مرتضوی، «تحقیق درباره دوره ایلخانان ایران»، کتابفروشی تهران، تبریز، اسفند ۱۳۴۱ شمسی، ص۲۵۴-۲۵۷.
نیز بنگرید به مقالهای که در مورد شرح حال مستوفی و آثار او برای «دانشنامه ایران» نوشته است؛ این مقاله در دست چاپ است.۲ - معرفی اجمالیحمد الله بن تاج الدین ابی بکر بن(ا) حمد بن نصر مستوفی که نام او را «حمد» هم ذکر کردهاند، اصلا از مردم قزوین و ساکن آنجا بود. از سال تولد او اطلاع دقیقی در دست نیست، مگر اشارههایی که وی در همین کتاب «ظفرنامه» به سن خود کرده است. بنا بر اشاره مؤلف، او تالیف «ظفرنامه» را در چهل سالگی آغاز کرد و این کار پانزده سال طول کشید و در سال ۷۳۵ هجری به پایان رسید، یعنی متولد حدود سال ۶۸۰ هجری بوده است. [۱۷]
تاریخ گزیده، ص۱۴۷۲.
نتیجهای که محققان تا به حال از این چند نکته گرفتهاند، اینست که سال ۶۸۰ هجری و یا کمی پیشتر از آن را باید سال تولد وی دانست. مستوفی، همان طور که در پایین نشان داده خواهد شد، ظاهرا عمده مطالب «تاریخ گزیده» را به صورت پیشنویس منثوری برای به نظم کشیدن «ظفرنامه» تهیه کرده بوده است، بنابر این به احتمال زیاد کار تکمیل و تالیف نسخه نهایی «تاریخ گزیده» نباید بیش از یکی دو سال طول کشیده باشد. به هر حال چون از مدت تالیف «تاریخ گزیده» بی اطلاعیم و نیز مشخص نیست که آیا این مدت در طی این پانزده سال قرار دارد یا نه، لذا چارهای نداریم جز اینکه از سال ۷۳۵ هجری که تالیف «ظفرنامه» خاتمه یافته، پانزده سال به عقب برگردیم، یعنی به سال ۷۲۰، و سپس از این تاریخ چهل سال- یا یکی دو سال بیشتر- به پایین، یعنی به سال ۶۸۰ و یا حدود سال ۶۷۸/ ۶۷۹ هجری برویم و آن را سال تولد او به حساب آوریم (مقایسه شود پایین، پانویس ۱۳). ۳ - خانواده حمداللهوی دارای پسری بنام زین الدین و سه برادر به نامهای زین الدین محمد، امین الدین نصر الله و فخر الدین فتح الله بود. در مورد پدر و جد اعلایش، امین الدین نصر، و نیز دو پسر عمویش به نامهای خواجه سعد الدین مظفر و خواجه فخر الدین محمد اشاراتی کرده و در «تاریخ گزیده» شرح مبسوطی درباره اصل و مبدا خانواده خود به دست داده است. ۴ - فعالیتمستوفی همانند بعضی از بستگان و آبا و اجدادش به «عمل پیشگی» یعنی خدمات دیوانی اشتغال داشت. ظاهرا به وساطت برادرش زین الدین محمد در دستگاه خواجه رشید الدین فضل الله، دانشمند و تاریخ نویس مشهور و مؤلف «جامع التواریخ» و وزیر غازان خان و الجایتو، و سپس در دستگاه غیاث الدین محمد پسر رشید الدین و وزیر ابو سعید بهادرخان خدمت میکرد و به محافل علمی و ادبی آنان نیز راه داشت و مورد حمایت این دو وزیر بود. در دوران خدمت چند بار «جامع الحساب ممالک» را نوشت و مدتی در بغداد سمت «تقدیر اموال» را به عهده داشت. در سال ۷۱۱ هجری پیشکاری «تومان قزوین و ابهر و زنجان و طارمین» به وی واگذار گردید. ۵ - برادر مستوفیزین الدین برادر مستوفی در آن زمان نایب دیوان وزارت رشید الدین بوده است. [۱۸]
تاریخ گزیده، ص ۸ -۱۷.
[۱۹]
مقدمه محمد دبیر سیاقی بر «نزهت القلوب» (ص چهارده و بیست و سه).
[۲۰]
ادوارد براون، «تاریخ ادبی ایران» (ص ۱۲۵-۱۲۶).
[۲۱]
مقدمه نوائی بر «تاریخ گزیده» (ص ه. یب).
علی الظاهر در تمام مدت عمر از گزند طوفان حوادث و کشت و کشتارهایی که در دربار خوانین آن دوره رایج بود و قتل خواجه رشید الدین فضل الله یکی از مظاهر تاسف بار آن است، در امان مانده بوده است.۶ - اختلاف در تاریخ وفاتدر مورد تاریخ وفات او سندی در دست نیست، مگر اشارهای که پسرش در آغاز «ذیل تاریخ گزیده» به مرگ او کرده است: «چون مرحوم سعید پدرم- طاب ثراه- تاریخ گزیده را تا اول زمان ملک اشرف رسانیده بود...» . [۲۲]
«ذیل تاریخ گزیده»، تالیف زین الدین بن حمد الله مستوفی قزوینی، به کوشش ایرج افشار، تهران ۱۳۷۲ شمسی، ص۲۵.
این اشاره کوتاه که تا به حال مورد استناد بسیاری از محققان قرار گرفته، ازنظر حائز اهمیت است، یکی آنکه روشن میکند که آخرین کار حمد الله مستوفی «نزهت القلوب» نبوده، بلکه «ذیلی» است که وی بر «ظفرنامه» نوشته و در آن اخبار تاریخی را از سال ۷۳۶ تا پایان سال ۷۴۴ هجری آورده و نیز اطلاعات قابل توجهی درباره زندگی خودش به دست داده است و دیگر آنکه وفات حمد الله به هر حال بعد از سال ۷۴۴ هجری اتفاق افتاده است. ذبیحالله صف [۲۳]
ذبیح الله صفا در «حماسه سرائی در ایران» ص۳۵۴.
[۲۴]
«تاریخ ادبیات در ایران» ج ۱/ ۳، ص۳۲۵.
تاریخ وفات مستوفی را بی آنکه مرجع و سندی ارائه دهد سال ۷۵۰ هجری اعلام میکند ولی [۲۵]
«تاریخ ادبیات در ایران» (ج ۲/ ۳، ص۱۲۷۷).
مینویسد: «وفاتش بعد از سال ۷۴۰ هجری اتفاق افتاده و گورش در محلی واقع در مشرق قزوین باقی است». ابو العلاء سودآور هم بدون ذکر شاهدی سال ۶۸۰ هجری را تاریخ تولد و ۷۵۰ هجری را سال وفات مستوفی نوشته است [۲۶]
ابو العلاء سودآور، «ظفرنامه و شاهنامه مستوفی»، ایرانشناسی، سال ۷، شماره ۴، نیویورک، زمستان ۱۳۷۴ شمسی، ص۷۵۲.
که در آن تاریخ ظاهرا از وجود «ذیل ظفرنامه» بی اطلاع بوده، نیز بدون ذکر سندی، تاریخ تولد مستوفی را سال ۶۸۰ هجری اعلام میکند ولی سال ۷۵۰ هجری را که مرحوم اقبال آشتیانی بعنوان تاریخ وفات مستوفی ذکر کرده است، مستند نمیداند [۲۷]
عباس اقبال آشتیانی، «تاریخ مغول»، تهران (۱۳۱۳)، چاپ پنجم ۱۳۶۴ شمسی، ص۱۶.
[۲۸]
اقبال آشتیانی، «تاریخ مغول» (ص ۵۲۳ به بعد).
چ. ملویل تاریخ وفات مستوفی را حدود سال ۷۴۴ هجری ذکر کرده است (دانشنامه ایران). در مورد سال تولد مستوفی بنگرید به پانویس ۱۰. متاسفانه این اشاره زین الدین موجب شبهههایی نیز بوده است، منجمله ایرج افشار در «یادداشتی» که بر «ذیل تاریخ گزیده» نوشته است، سال ختم «تاریخ گزیده» را به استناد همین اشاره سال ۷۴۴ هجری میداند و مینویسد: «تاریخ گزیده حاوی اخبار تا سال ۷۴۴ است و... زین الدین در آوردن اخبار سالهای ۷۴۲ و ۷۴۳ همان مطالب پدرش را به اختصار آورده و پس از آن به وقایعی پرداخته است که خود به رشته تالیف کشیده است». [۲۹]
«یادداشت» ایرج افشار بر «ذیل تاریخ گزیده»، تالیف زین الدین مستوفی ص۸.
ظاهرا چه در اشاره زین الدین به «تاریخ گزیده» و چه در «یادداشت» ایرج افشار باید همین «ذیل» حمد الله مستوفی مد نظر بوده باشد و نه «تاریخ گزیده»، کما اینکه مرحوم سعید نفیسی در مورد تاریخ خاتمه تالیف «نزهت القلوب» بدون ذکر منبع و سندی نوشته است: «مستوفی در سال ۷۴۵ مشغول تالیف «نزهت القلوب» بوده است». [۳۰]
سعید نفیسی، «تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی»، ج۱، ص۱۴۴.
احتمالا منظور او نیز همین «ذیل ظفرنامه» بوده است. هر چند عزیز الله بیات به صراحت به چنین «ذیلی» اشاره کرده و نوشته است: «در بعضی از نسخههای «تاریخ گزیده» ذیلهایی دیده میشود؛ از جمله ذیلی که خود حمد الله مستوفی نوشته و شرح حوادث تاریخی را تا سال ۱۳۴۴ میلادی (۷۴۵ هجری) رسانیده است»، ولی وی روشن نکرده است در کدام نسخه و یا نسخی چنین «ذیلی» و یا کدام ذیلهای دیگری آمده است. [۳۱]
عزیز الله بیات، «شناسائی منابع و مآخذ تاریخ ایران»، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ شمسی، ص۱۵۳ به بعد.
همچنین رکن الدین هماینفرخ که چاپ حروفی بخی از متن این ذیل را از روی یک نسخه خطی «تاریخ گزیده» منتشر کرده، آن را به عنوان بخشی از «تاریخ گزیده» تصویر نموده و مؤلف آنرا حمد الله مستوفی میداند. وی در خصوص این نسخه خطی متاسفانه توضیح کافی و دقیقی نداده است. [۳۲]
رکن الدین همایونفرخ، «حافظ خراباتی»، چاپ دوم، ۹ ج، اساطیر، تهران ۱۳۷۰- ۱۳۶۹، ج ۱، ص۴۹-۵۶، به ویژه ص۴۹، پ ۱ و ص۵۶ پ ۱.
نقل از کتاب ظفرنامه مرکز دانشگاهی (چاپ عکسی) نصرت الله رستگار. ۷ - عناوین مرتبطتاریخ گزیده ۸ - پانویس
۹ - منبعنرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |