حضرت اسماعیلاِسْماعیل، فرزند ابراهیم خلیل علیهالسلام، پیامبری الهی که میان مسلمانان به عنوان ذبیح شناخته میشود و نسب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بدو میرسد. فهرست مندرجات۲ - اسماعیل در قرآن ۳ - ازدواج حضرت ابراهیم با هاجر ۴ - بشارت الهی درباره تولد اسماعیل ۵ - سن حضرت ابراهیم به هنگام ولادت اسماعیل ۶ - هجرت به مکه ۷ - چاه اسماعیل یا چشمه زمزم ۸ - ازدواج حضرت اسماعیل ۹ - بنای خانه کعبه ۱۰ - قرائن در ذبیح بودن اسماعیل ۱۱ - گردن نهادن به امر الهی و ثمره آن ۱۲ - آداب ذبح در مناسک حج ۱۳ - ذبح حضرت اسماعیل در اشعار ۱۴ - نبی بودن حضرت اسماعیل ۱۵ - وفات ۱۶ - وصایا ۱۷ - فرزندان ۱۸ - پیوند سرنوشت اسماعیل با مردم عرب ۱۹ - آموختن زبان عربی ۲۰ - اسماعیل از اجداد اصلی عرب ۲۱ - تألیفات درباره نسب فرزندان اسماعیل ۲۲ - فهرست منابع ۲۳ - پانویس ۲۴ - منبع ۱ - نام اسماعیل در منابعنام وی در منابع اسلامی غالباً عجمی و مرکب از دو واژه «اسمع» و «ایل» (به معنای «خدایا بشنو») دانسته شده است و گفتهاند که ابراهیم علیهالسلام به هنگام درخواست فرزند از خدا با این کلمهها آغاز سخن میکرد. [۱]
بغوی، حسین، ج۱، ص۱۵۳، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
آرتور جفری با پژوهشی درباره این نام، ریشهای کهن برای آن یاد کرده، و نظایر آن را در منابع عبری، حبشی و دیگر زبانهای سامی نشان داده است.۲ - اسماعیل در قرآننام اسماعیل ۱۱ بار در قرآن کریم یاد شده است که موضوعاتی همچون بنای کعبه توسط ابراهیم و اسماعیلعلیهالسلام، نزول وحی به وی و نیز یاد او در کنار دیگر پیامبران الهی، تولد او به عنوان عطیهای خدایی به ابراهیم و نیز ذکر صفات نیک وی از جمله این یاد کرده هاست. در آیه ۸۵ از سوره انبیاء ، اسماعیل در کنار پیامبرانی چون ادریس و ذوالکفل ، از صابران دانسته شدهاست و برخی از مفسران سر نهادن اسماعیل برای ذبح را یکی از نشانههای آشکار صبر او دانستهاند. شایان ذکر است که برخی از مفسران، «اسماعیل صادق الوعد» را اسماعیل بن ابراهیم دانسته، در توضیح صدق او در وعد، داستانی آوردهاند. [۱۴]
بغوی، حسین، ج۳، ص۶۲۴، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۶]
طبرسی، فضل، ج۶، ص۴۲۸، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۱۷]
فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۲۳۲،، قاهره، المکتبة البهیه.
۳ - ازدواج حضرت ابراهیم با هاجردر منابع روایی، در تفصیل داستان زندگی اسماعیل آمده است که ساره همسر ابراهیم علیهالسلام، چون سترون بود و شوهرش را خواهان فرزندی یافت، کنیز خود هاجر را به همسری بدو داد تا شاید بتواند، صاحب فرزندی شود. هاجر از ابراهیم بار برداشت و فرزندی آورد که او را اسماعیل نام نهادند. [۱۹]
عهد عتیق، بابهای ۱۵ و ۱۶ .
۴ - بشارت الهی درباره تولد اسماعیلدر بسیاری از روایات، بشارت الهی درباره تولد فرزندی « علیم » و « حلیم » برای ابراهیم را که در آیاتی از قرآن کریم ذکر شده است، مژده به تولد اسماعیل دانسته، و او را دارنده این صفات شمردهاند. [۲۲]
کرمانی، محمود، ج۱، ص۱۶۳-۱۶۴، البرهان فی توجیه متشابه القرآن، به کوشش عبدالقادر احمد عطا، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
[۲۳]
مجاهد، ابوالحجاج، ج۱، ص۵۴۳، تفسیر، به کوشش عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، قطر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
[۲۴]
طبرسی، فضل، ج۸، ص۷۱۰، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
۵ - سن حضرت ابراهیم به هنگام ولادت اسماعیلاگرچه در روایات مختلف، درباره تولد اسماعیل به هنگام پیری پدر، اتفاق رأی وجود دارد، اما در باره سن ابراهیمعلیهالسلام در آن زمان اختلاف به چشم میخورد و گروهی وی را به هنگام ولادت اسماعیل ۹۹ ساله دانستهاند. [۲۵]
بغوی، حسین، ج۳، ص۳۸۶، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۲۶]
زمخشری، محمود، ج۲، ص۳۸۱، الکشاف، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
[۲۷]
ابن سعد، محمد، ج۱(۱)، ص۲۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
۶ - هجرت به مکهپس از تولد اسماعیل، ساره که خود فرزندی نداشت، بر هاجر و فرزند او رشک میورزید، ولی او نیز مدتی بعد با بشارت الهی در سن پیری فرزندی آورد که او را اسحاق نامیدند. در روایات آمده است ابراهیم که اسماعیل را بسیار دوست میداشت، یک بار که اسحاق را بر دامان خود داشت، با دیدن اسماعیل او را به جای اسحاق نشاند. [۲۸]
مسعودی، ج۱، ص۳۱، (که سن اسحاق را در این زمان ۳ سال ذکر میکند)علی، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
این امر آتش غضب ساره را برانگیخت و از حضور هاجر و فرزندش نزد ابراهیمعلیهالسلام اظهار دلتنگی کرد و شوهر را واداشت تا آنان را از منطقه شام دور سازد؛ آنگاه از سوی پروردگار ابراهیم را فرمان آمد تا هاجر و اسماعیل را به مکه برد. [۲۹]
ازرقی، محمد، ج۲، ص۳۹، اخبار مکه، رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
در مقام مقایسه باید گفت که در روایت عهد عتیق از فرستادن آنان به بیابان فاران (؟) سخن رفته است. [۳۱]
۲۱: ۲۱، عهد عتیق.
بر پایه منابع، به هنگام هجرت، اسماعیل دو ساله بوده است [۳۲]
ابن سعد، محمد، ج۱(۱)، ص۲۴، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
[۳۳]
بلعمی، محمد، ج۱، ص۲۰۷، تاریخ، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
و از سویی فاصله سن اسماعیل و اسحاق را ۵ سال آوردهاند. [۳۴]
طبرسی، فضل، ج۸، ص۷۱۰، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۳۵]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۱، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
[۳۶]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۵، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
[۳۷]
مقدسی، ج۳، ص۵۳، (که این فاصله را به ۱۰ سال میرساند)مطهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
به هر حال در این روایات، اعداد و ارقام و زمانبندیها آشفتهاند و تلاش برای یافتن سیر تاریخی دقیق، بینتیجه به نظر میرسد. بر پایه روایات اسلامی، ابراهیمعلیهالسلام خود هاجر و اسماعیل را با خود برد و برای نمودن راه، خداوند جبرئیل را راهنمای آنان قرار داد، تا آنکه به سرزمینی بیآب و علف رسیدند که همان مکه بود و سپس جبرئیل، ابراهیم را آگاهاند که وعدهگاه خداوندی همانجاست.۷ - چاه اسماعیل یا چشمه زمزمابراهیمعلیهالسلام، همسر و فرزند را آنجا در امان پروردگار بگذاشت و راه بازگشت سوی شام پیش گرفت. در ادامه داستان آمده است که چون آذوقه آن دو تمام شد، تشنگی بر کودک چیرگی یافت و هاجر در پی یافتن آبی که عطش فرزند را فرو نشاند، به هر سو دوان گشت و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه را پیمود و هیچ نیافت. بار آخر از پیرامون اسماعیل صدایی شنید و از ترس آنکه حیوانی درنده کودک را بدرد، سوی او شتافت، اما با نهایت شادمانی متوجه شد که در زیر پای کودک آبی جاری است؛ چشمهای که بعدها با نام زمزم شناخته شد. [۳۹]
بیهقی، احمد، ج۱، ص۴۸، دلائل النبوة، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
[۴۱]
مقدسی، مطهر، ج۳، ص۶۰ -۶۲، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
در برخی منابع، آن آب را، « چاه اسماعیل » نیز خواندهاند. [۴۲]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۱۱۶، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
۸ - ازدواج حضرت اسماعیلاز مجموع روایات مختلف، چنین بر میآید که اسماعیل ظاهراً در ۲۰ سالگی مادرش را از دست داد. [۴۴]
ابن سعد، محمد، ج۱، ص۲۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
چندی نگذشت که دختری را از قبیله جرهم به همسری برگزید. [۴۵]
بلعمی، ج۱، ص۲۶۰، ( که نام او را «لیا» گفته است)محمد، تاریخ، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش.
در این زمان ابراهیم علیهالسلام که در شام میزیست، موافقت ساره را برای رفتن به مکه و ملاقات اسماعیل جلب کرد و ساره از او خواست تا نزد اسماعیل درنگ نکند و حتی از مرکب خویش نیز فرود نیاید. ابراهیم چون به منزل اسماعیل در مکه رسید، فرزندش را در خانه نیافت و همسر جرهمی با او به احترام رفتار نکرد. چون پس از بازگشت پدر، اسماعیل از آنچه گذشته بود، آگاهی یافت، از آن زن جدا شد و از میان همان جرهمیان همسری دیگر برگزید که در منابع از او با نامهای سیده، حیفا و رِعله یاد شده است. [۴۶]
ابن سعد، محمد، ج۱، ص۲۵، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
[۴۷]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۵، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۴۸]
یعقوبی، احمد، ج۱، ص۲۷، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م.
[۴۹]
ثعلبی، احمد، ج۱، ص۱۰۰، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
آنگاه که ابراهیمعلیهالسلام دیگر بار به دیدار اسماعیل آمد، باز امکان ملاقات دست نداد، ولی با همسر دوم او دیدار کرد و این زن با رویی گشاده از ابراهیمعلیهالسلام پذیرایی کرد. [۵۰]
بغوی، حسین، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۲، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۵۱]
یعقوبی، احمد، ج۱، ص۲۶-۲۷، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م.
[۵۲]
ثعلبی، احمد، ج۱، ص۸۳، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
۹ - بنای خانه کعبهاز حوادث مهم در داستان زندگی اسماعیل، همدستی او با ابراهیمعلیهالسلام در ساختن خانه کعبه است. درباره آیات ۱۲۵ تا ۱۲۷ از سوره بقره که به برپایی بیت خدا و پیراستن آن از پلیدیها توسط ابراهیم و اسماعیلعلیهالسلام اشاره دارد، روایات اسلامی به تفصیل این داستان پرداختهاند. در منابع آمده است که ابراهیمعلیهالسلام برای به جایآوردن فرمان الهی در باره برپایی کعبه به مکه آمد و اسماعیل به همراه پدر دست به کار بنای کعبه شد. [۵۵]
بخاری، محمد، ج۴، ص۱۱۶، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م.
[۵۶]
بخاری، محمد، ج۴، ص۱۱۷، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م.
[۵۷]
ازرقی، محمد، ج۲، ص۳۲، اخبار مکه، رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۵۸]
بلاذری، احمد، ج۱، ص۸، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، بیروت، ۱۹۵۹م.
درباره این موضوع روایات مختلفی وجود دارد که گاه در جزئیات به قصهپردازی گراییدهاست. [۶۰]
ابوالفتوح رازی، حسین، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق.
در برخی از روایات، حرکت ابراهیم، هاجر و اسماعیل از شام به مکه اساساً به انگیزه بنای کعبه دانسته شده است. بر پایه آیاتی از سوره بقره، در جریان ساختن خانه کعبه، اسماعیل همراه پدر دست به دعا برداشته، در طلب هدایت ذریه خود و درخواست برانگیختن رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله از میان آنان، مشارکت داشته است [۶۳]
اخفش، سعید، ج۱، ص۳۳۶، معانی القرآن، به کوشش عبدالامیر محمد امین الورد، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
[۶۵]
بخاری، محمد، ج۴، ص۱۱۶، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م.
(برای تفسیر «طَهَّرا بَیْتی» در آیه ۱۲۵ سوره بقره، به این منابع رجوع کنید. [۶۹]
قرطبی، محمد، ج۲، ص۱۱۴، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
).۱۰ - قرائن در ذبیح بودن اسماعیلدر تفسیر رؤیای ابراهیمعلیهالسلام مبنی بر قربانی کردن فرزندش، غالب منابع تفسیری و روایی اسلامی - بر خلاف نظر مشهور در میان اهل کتاب - ذبیح را اسماعیل دانستهاند. اما از آنجا که در قرآن مجید به نام ذبیح تصریح نشده است، در کنار نظر مشهور، گاه قول به ذبیح بودن اسحاق نیز در منابع روایی متقدم، مطرح شده است. برخی از نویسندگان، درستی ذبیح بودن اسماعیل را با تمسک به قراینی تأیید کرده، یادآور شدهاند که چون اسحاق در شام میزیسته، و هرگز در مکه نبوده است، و نیز چون قربانگاه، محلی در نواحی مکه بوده است، اسحاق به طبع نمیتوانسته است، ذبیح بوده باشد. [۷۱]
طبری، تفسیر، ج۲۳، ص۵۵.
[۷۲]
مسعودی، علی، ج۱، ص۵۸، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
از سوی دیگر چنین استدلال شده که با توجه به نص قرآن کریم مبنی بر بشارت ابراهیمعلیهالسلام به تولد اسحاق و فرزندی از او به نام یعقوب، چگونه میتوان بین این بشارت الهی و امر به ذبح، الفتی ایجاد کرد. [۷۵]
طبرسی، فضل، ج۸، ص۷۰۷- ۷۰۸، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۷۸]
ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۶۸.
شاهد دیگر در این زمینه حدیثی مشهور از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله است که در آن، حضرت خود را «ابن الذبیحین» (اشاره به اسماعیل و عبدالله بن عبدالمطلب ) خواندهاند. [۸۰]
برای اثری با عنوان مسألةالذبیح از مکی بن ابیطالب، نک: ابن خیر، محمد، ج۱، ص۴۱، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا و تاراگو، سرقسطه، ۱۸۹۳م.
۱۱ - گردن نهادن به امر الهی و ثمره آندر تفصیل روایی داستان ذبح چنین مییابیم که پس از بنای کعبه، ابراهیمعلیهالسلام پس از دریافت فرمان الهی به ذبح در رؤیا ، آن را با فرزند مطرح میسازد و او نیز به امر الهی گردن مینهد. [۸۱]
یعقوبی، احمد، ج۱، ص۲۶۴- ۲۶۷، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م.
[۸۲]
طبرسی، فضل، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
در پرداخت داستان در روایات آمده است که ابلیس چون آگاه شد که ابراهیم، همراه فرزند برای انجام دادن فرمان راه کوه ثبیر را در پیش گرفتهاند، سعی در فریفتن اسماعیل کرد و چون توفیقی نیافت، نزد هاجر رفت و تلاشی بیفرجام کرد تا او را فریب دهد (روایاتی حاکی از وفات هاجر در ۲۰ سالگی اسماعیل در سطور پیشین). ابراهیم و اسماعیل علیهالسلام بر فراز کوه رسیدند و آنگاه که اسماعیل پدر را در آن کار نگران دید، نگرانی را از دل او برد و رضای خود به اطاعت فرمان الهی را گوشزد کرد. پس هنگامی که ابراهیم کارد را بر گلوی اسماعیل نهاد، آوای غیبی او را از ادامه کار بازداشت. فرمان آمد که خداوند در مقابل صبر و صدق ایشان،گوسفندی را فدیه نهاده است و ابراهیم را مأمور ساخت تا گوسفند را به جای اسماعیل، قربانی کند. [۸۴]
طبرسی، فضل، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
۱۲ - آداب ذبح در مناسک حجگفتنی است که آداب ذبح در مناسک حج ، به مفهوم قربانی کردن عزیزترین تعلقات دنیوی، سنتی برگرفته از همین پیشینه دانسته شده است. همچنین بنابر روایتی، لباس اسماعیل به هنگام ذبح، پوششی سفید بوده است که تلویحاً اشاره به لباس احرام در مراسم حج دارد. [۸۵]
احمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۲۹۷، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۱۳ - ذبح حضرت اسماعیل در اشعارداستان ذبح اسماعیل علیهالسلام از آن جهت که وی وجود خود را در راه خدا بر کف اخلاص نهاده بود، در ادب فارسی از مضامین الهامبخش بوده است و پرداخت این بخش از داستان زندگی اسماعیل، در شعر شاعرانی چون معزی ، [۸۶]
معزی، محمد، ج۱، ص۷۷، دیوان، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۸ش.
ناصرخسرو [۸۷]
ناصر خسرو، ص۱۸۶،دیوان، به کوشش نصرالله تقوی، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۸۸]
ناصر خسرو، ص۳۶۲،دیوان، به کوشش نصرالله تقوی، تهران، ۱۳۳۹ش.
سنایی [۸۹]
سنایی، مجدود، ج۱، ص۲۹، دیوان، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش.
[۹۰]
سنایی، مجدود، ج۱، ص۷۹۵، دیوان، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش.
و مولوی [۹۱]
مولوی، مثنوی، ج۱، ص۱۶، به کوشش نیکلسن، تهران، ۱۳۶۳ش.
دیده میشود.۱۴ - نبی بودن حضرت اسماعیلاسماعیل علیهالسلام به تصریح قرآن کریم در زمره انبیای الهی بود و دین او را در راستای دعوت توحیدی ابراهیمعلیهالسلام و در مقابل شرک و بتپرستی قرار دادهاند. [۹۲]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۷۹، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۹۳]
ازرقی، محمد، ج۱، ص۱۱۶، اخبار مکه، رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
نام او بارها به عنوان یکی از پیامبران در قرآن ذکر شده است. مطابق روایات، او نبوت یافت تا به هدایت جرهمیان، و نیز قبایل یمانی و عمالیق بپردازد. او در مدت ۵۰ سال، در میان ایشان به ادای رسالت الهی پرداخت و آنان را به نماز و زکات فراخواند و از پرستش بتان بر حذر داشت؛ اما آنها بجز گروهی اندک، در کفر خود پا برجای ماندند. [۹۷]
بغوی، حسین، ج۳، ص۶۲۴، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
۱۵ - وفاتمنابع روایی، عمر اسماعیل را ۱۳۰ سال و حتی بیشتر نوشتهاند و آوردهاند که پس از مرگ، پیکر او در ناحیه حِجر در کنار مدفن مادرش هاجر به خاک سپرده شد. [۱۰۱]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۶، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۱۰۲]
یعقوبی، احمد، ج۱، ص۲۲۲، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م.
[۱۰۴]
مقدسی، مطهر، ج۳، ص۶۱، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
۱۶ - وصایااسماعیل پیش از مرگ وصیت کرد تا دخترش با عیصو (عیص) فرزند اسحاق ازدواج کند و نیز نبوت را به برادرش اسحاق سپرد. [۱۰۵]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۵، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
[۱۰۶]
ثعلبی، احمد، ج۱، ص۱۰۰، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
اسماعیل که در طی سالها عهدهدار امور خانه کعبه بود، ولایت کعبه را به فرزندش نابت سپرد. ۱۷ - فرزنداندر روایات، از پسران دوازدهگانه اسماعیل قیدار، مدین و ادبیل نامبردارترند. مدین به سرزمینی در شمال که به نام خود او به سرزمین مدین شناخته شد، کوچید و از فرزندان او شعیب به پیامبری برگزیده شد. [۱۰۹]
ثعلبی، احمد، ج۱، ص۱۰۰، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۱۰]
عهد عتیق، ۲۵: ۱۳، ۱۵
۱۸ - پیوند سرنوشت اسماعیل با مردم عربدر منابع عربیاسلامی نکتهای که سرنوشت اسماعیل را با سرنوشت مردم عرب پیوند زده است، همراه شدن با قبیله جرهم از اعراب بائده و «مستعرب» شدن اوست که شخصیت اسماعیل را به عنوان یک «مهاجرِ عربی شده» مطرح میسازد. مطابق روایات با گذشت چندگاهی از مهاجرت اسماعیل به مکه، از برکت وجود چشمه زمزم ، آن منطقه خشک، قابل زیست گردید و جرهمیان که در مسیر کوچ خود، از آن حوالی میگذشتند، یا به روایتی در آن روزگار درنزدیکی مکه سکنی داشتند، پس از آگاهی یافتن بر وجود آب ، با کسب اجازه در آن مکان اقامت گزیدند. [۱۱۴]
طبرسی، فضل، ج۱، ص۳۸۳، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
[۱۱۵]
مقدسی، مطهر، ج۳، ص۶۰، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
۱۹ - آموختن زبان عربیدر روایات چنین آمده است که اسماعیل در جوار جرهمیان، زبان عربی را بیاموخت [۱۱۶]
بخاری، محمد، ج۴، ص۱۱۵، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م.
[۱۱۷]
بیهقی، احمد، ج۱، ص۴۹، دلائل النبوة، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
و حتی آنگاه که به هنگام بنای کعبه با پدر خود سخن میگفت، ابراهیم به زبان خویش خطاب میکرد و اسماعیل به عربی پاسخ میداد و تفاهم حاصل میشد. [۱۱۸]
ثعلبی، احمد، ج۱، ص۸۸، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
[۱۱۹]
ابوالفتوح رازی، حسین، ج۱، ص۳۳۰، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق.
[۱۲۰]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۲، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
عرب زبانیِ اسماعیل در روایات به اندازهای مورد توجه بوده که گاه نخستین کسی دانسته شده که به زبان عربی تکلم نموده است. [۱۲۱]
ابن سعد، محمد، ج۱(۱)، ص۲۴،کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
[۱۲۲]
جاحظ، عمرو، ج۳، ص۱۴۴- ۱۴۵، البیان و التبیین، بیروت، دارالکتب العلمیه.
[۱۲۳]
مسعودی، علی، ج۱، ص۷۰، التنبیه و الاشراف، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
[۱۲۴]
بلاذری، احمد، ج۱، ص۶، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، بیروت، ۱۹۵۹م.
[۱۲۵]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۸.
در برخی روایات حتی نخستین کتابت عربی را نیز به او نسبت دادهاند. [۱۲۶]
ابن فارس، احمد، ج۱، ص۱۰، الصاحبی، به کوشش احمد صقر، قاهره، مطبعة عیسی البابی.
[۱۲۷]
ابن عبدربه، احمد، ج۴، ص۱۵۷، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
۲۰ - اسماعیل از اجداد اصلی عربدر منابع یاد شده، همچنین اسماعیل به عنوان یکی از اجداد اصلی عرب به شمار آمده است و نسب عدنان ، نیای بخش وسیعی از قبایل عرب، بدو باز میگردد؛ در حالی که اقلیتی از منابع کهن نسبشناسی ، نسب تمامی قبایل، حتی اعراب قحطانی را بدو رسانیدهاند و اسماعیل را ابوالعرب خواندهاند. [۱۲۸]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۸، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۱۲۹]
مسعودی، علی، ج۱، ص۳۴، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه.
[۱۳۰]
مقدسی، مطهر، ج۴، ص۱۰۵، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م.
بر پایه روایتی چند، اسماعیل در کنار هود ، صالح ، شعیب و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله یکی از ۵ پیامبر عرب معرفی شده [۱۳۱]
الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، ج۱، ص۲۶۴- ۲۶۵، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، جماعة المدرسین.
[۱۳۳]
ابن عبدربه، احمد، ج۳، ص۴۰۵، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله به عنوان فرد برگزیده از ذریه او شناخته شده است. [۱۳۴]
ابن هشام، عبدالملک، ج۱، ص۴، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
[۱۳۵]
ابن سعد، محمد، ج۱(۱)، ص۲، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م.
[۱۳۶]
احمد بن حنبل، مسند، ج۴، ص۱۰۷، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۱۳۷]
ترمذی، محمد، ج۵، ص۵۸۳، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق به بعد.
[۱۳۹]
برای نسب متصل آن حضرت، نک: ج۵، ص۸۹، ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۱۴۰]
برای نسب متصل آن حضرت، نک: ج۱، ص۵۹، ابن عنبه، احمد، الفصول الفخریه، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۱ - تألیفات درباره نسب فرزندان اسماعیلگفتنی است افزون بر تألیف آثاری مستقل درباره نسب فرزندان اسماعیل، [۱۴۱]
ابن ندیم، ج۱، ص۱۱۳، ( ذکر اثری از ابوالبختری)الفهرست.
برخی کسان در آثار خود در حین پرداختن به انساب عرب، بخشی را به اولاداسماعیلاختصاصدادهاند. [۱۴۲]
ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، ج۱، ص۱۳۱-۱۳۲، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
۲۲ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل. (۲) ابن بابویه، محمد، الخصال، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، ۱۴۰۳ق/۱۳۶۲ش. (۳) ابن خلدون، العبر. (۴) ابن خیر، محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا و تاراگو، سرقسطه، ۱۸۹۳م. (۵) ابن سعد، محمد، کتاب الطبقات الکبیر، به کوشش زاخاو و دیگران، لیدن، ۱۹۰۴- ۱۹۱۸م. (۶) ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۷) ابن عنبه، احمد، الفصول الفخریه، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۶۳ش. (۸) ابن فارس، احمد، الصاحبی، به کوشش احمد صقر، قاهره، مطبعة عیسی البابی. (۹) ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۱۰) ابن ندیم، الفهرست. (۱۱) ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م. (۱۲) ابوالفتوح رازی، حسین، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۲ق. (۱۳) ابوالفدا، المختصر فی اخبار البشر، بیروت، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م. (۱۴) احمد بن حنبل، مسند، قاهره، ۱۳۱۳ق. (۱۵) الاختصاص، منسوب به شیخ مفید، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، جماعة المدرسین. (۱۶) اخفش، سعید، معانی القرآن، به کوشش عبدالامیر محمد امین الورد، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م. (۱۷) ازرقی، محمد، اخبار مکه، رشدی صالح ملحس، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م. (۱۸) بخاری، محمد، صحیح، استانبول، ۱۹۸۲م. (۱۹) بغوی، حسین، معالم التنزیل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۰) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، بیروت، ۱۹۵۹م. (۲۱) بلعمی، محمد، تاریخ، به کوشش محمدتقی بهار، تهران، ۱۳۵۳ش. (۲۲) بیهقی، احمد، دلائل النبوة، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م. (۲۳) ترمذی، محمد، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق به بعد. (۲۴) تنویر المقباس، منسوب به ابن عباس، بیروت، دارالفکر. (۲۵) ثعلبی، احمد، قصص الانبیاء، قاهره، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۲۶) جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، بیروت، دارالکتب العلمیه. (۲۷) دینوری، احمد، الاخبار الطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۰م. (۲۸) راوندی، سعید، قصص الانبیاء، به کوشش غلامرضا عرفانیان، مشهد، ۱۴۰۹ق. (۲۹) زمخشری، محمود، الکشاف، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م. (۳۰) سنایی، مجدود، دیوان، به کوشش مدرس رضوی، تهران، ۱۳۴۱ش. (۳۱) طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م. (۳۲) طبری، تاریخ. (۳۳) طبری، تفسیر. (۳۴) طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، ۱۳۸۳ق. (۳۵) عهد عتیق. (۳۶) فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر،، قاهره، المکتبة البهیه. (۳۷) قرآن کریم. (۳۸) قرطبی، محمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م. (۳۹) قمی، علی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۴ق. (۴۰) کرمانی، محمود، البرهان فی توجیه متشابه القرآن، به کوشش عبدالقادر احمد عطا، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م. (۴۱) کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۹ق/۱۳۴۸ش. (۴۲) مجاهد، ابوالحجاج، تفسیر، به کوشش عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، قطر، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م. (۴۳) مسعودی، علی، اثبات الوصیة، نجف، کتابخانه حیدریه. (۴۴) مسعودی، علی، اخبار الزمان، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. (۴۵) مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م. (۴۶) مسعودی، علی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. (۴۷) معزی، محمد، دیوان، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۱۸ش. (۴۸) مقدسی، مطهر، البدء و التاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۹۱۶م. (۴۹) مولوی، مثنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، ۱۳۶۳ش. (۵۰) ناصر خسرو، دیوان، به کوشش نصرالله تقوی، تهران، ۱۳۳۹ش. (۵۱) یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۶۰م. ۲۳ - پانویس
۲۴ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «حضرت اسماعیل»، ج۸، شماره۳۴۶۳. |