جمالالدین محمد بن عبداللطیف خجندیجمالالدّین محمّد بن عبداللّطیف بن محمّد خجندی، مردی ادیب و شاعر و از رؤسای شافعیان اصفهان در قرن ششم هجری بوده است. ۱ - معرفی اجمالیجمالالدّین محمّد بن صدرالدّین ابوالقاسم عبداللّطیف بن محمّد خجندی [۱]
مهدوی، سیدمصلحالدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۱، ص۶۵.
از رؤسای شافعیان اصفهان در قرن ششم هجری بوده، و شعرای معاصر او همچون رفیع الدّین لبنانی، جمال الدّین عبدالرزّاق، خاقانی و اثیرالدّین اخسیکتی او را مدح گفتهاند. جمال خجندی خود شاعری ادیب بوده، و به عربی و فارسی شعر میسروده که در برخی جنگها و تذکرهها، آنها را آوردهاند. [۲]
عوفی، محمد، لباب الالباب، ج۱، صص۳۶۶ ۲۶۸.
[۳]
انوشه، حسن، دانشنامه ادب فارسی در آسیای مرکزی، ص۱۸.
[۴]
خیامپور، عبد الرسول، فرهنگ سخنوران، ص۱۳۵.
این اشعار از او است:چو گل به تخت درآمد که خسرو چمنم•••خدایگان ریاحین و شاخ انجمنم مرا خود از لب خود آرزوی بوسه کند•••کدام بلبل من مست عشق خویشتنم منم منم که جهان رنگ و بوی من دارد•••منم که باغ و عروس هر چمنم ولیکن این همه هست و چو باد برخیزد•••حدیث من ورقی بازکن که من نه منم. [۵]
جابریانصاری، محمدحسن، آگهی شهان از کار جهان، ج۱، ص۲۴۵.
[۶]
مجلّه یادگار، شماره اوّل، سال سوم، شهریور ۱۳۲۵، ص۲۷.
۲ - پانویس
۳ - منبعمهدوی، سید مصلحالدین، اعلام اصفهان، ج۱، ص۷۰. |