جبل نفوسهجَبَل ِنَفوسه، کوهستانی صخرهای در لیبی ، در جنوب شهر طرابلس است. فهرست مندرجات۲ - شهرها ۳ - چشمهها ۴ - قبیله نفوسه ۴.۱ - مهاجرت به مغرب ۴.۲ - گرایش به اسلام ۴.۳ - اقامت خوارج ۴.۴ - اطاعت پذیری ۵ - قبیله اباضی ۶ - مذهب غالب ۷ - بیماری وبا ۸ - جنگ با ایتالیا ۹ - عالمان ۹.۱ - یمکتن ۹.۲ - یراسینی ۹.۳ - ام یحیی ۹.۴ - شماخی ۱۰ - وضعیت شهرها ۱۰.۱ - شروس ۱۰.۱.۱ - فاصله ۱۰.۱.۲ - محصولات ۱۰.۱.۳ - ویژگیهای دیگر ۱۰.۱.۴ - جنگ با همسایه ۱۰.۱.۵ - جایگاه علمی ۱۰.۲ - جادو ۱۰.۲.۱ - ویژگیها ۱۰.۲.۲ - بازار ۱۰.۲.۳ - اهمیت ۱۰.۲.۴ - مسجد ۱۰.۲.۵ - ساکنان ۱۰.۲.۶ - آثار تاریخی ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - محدوه جغرافیاییاین کوهستان ، با امتداد غربی ـ شرقی، قسمتی از رشته کوه اطلس در شمال افریقاست که در حوالی شهر طرابلس به نام جبل نفوسه معروف است. جبل نفوسه در جنوب طرابلس به دشت قَماطه یا نقّازه ختم میگردد. [۱]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۱، بیروت ۱۹۷۲.
۲ - شهرهااین کوهستان دو شهر تاریخی به نامهای شَروَسْ و جادو داشته است. ۳ - چشمههاعین الرابْطَه، عین الرُومیّه، عین التَرَک، عین الزَرْقاء، عین الرَی'اینه و عین اُم الْقُربْ مهم ترین چشمههای جبل نفوسهاند که سودمندترین آنها برای کشاورزی ، عین الرابطه و عین الرومیّه است. دامنههای شمالی و جنوبی جبل نفوسه را زمینهای حاصلخیز و مراتع بزرگ فرا گرفته است. [۲]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۱، بیروت ۱۹۷۲.
۴ - قبیله نفوسهنام این کوهستان از نام قبیله نفوسه گرفته شده که از بزرگ ترین قبایل بربرها و منسوب به نفوس بن زحیک بن مادغیس، نیای بربرهای بُتْر، است. بنوزَمُّور، بنومکسوره و ماطوسه مهم ترین شاخههای این قبیلهاند. [۳]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۲۸، بیروت ۱۹۷۲.
۴.۱ - مهاجرت به مغربافراد قبیله نفوسه مانند بربرهای دیگر که در فلسطین مقیم بودند در زمان حضرت داوود علیهالسلام، به مغرب مهاجرت کردند. طایفهای از آنان به نام هَوّاره در این کوهستان سکنا گزیدند. [۴]
ابن خرداذبه، ج۱، ص۹۰ـ۹۱.
[۵]
محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۱، ص۳۳۳، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة.
۴.۲ - گرایش به اسلامدر پی فتوحات عمرو بن عاص (در سال ۲۲ و ۲۳)، اهالی جبل نفوسه نیز به اسلام گرویدند. [۶]
ابن عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ج۱، ص۲۹۵، چاپ محمد حجیری، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۷]
یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۴۶.
[۸]
کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، ج۱، ص۱۴۴، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵.
[۹]
محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، ج۱، ص۲۹۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
۴.۳ - اقامت خوارجدر زمان حکومت علی بن ابی طالب علیهالسلام (۳۵ـ۴۰)، عدهای از خوارج با روی آوردن به شمال افریقا ، در آبادیهای جبل نفوسه مقیم شدند. [۱۰]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۵.
[۱۱]
لئوی آفریقایی، وصف افریقیا، ج۲، قسم ۵، ص۱۰۵، پانویس ۹۷، ترجمة عن الفرنسیة محمد حجی و محمد اخضر، بیروت ۱۹۸۳.
۴.۴ - اطاعت پذیریاهالی جبل نفوسه در آغاز ورود اسلام زیر سلطه هیچ حاکمی نبودند [۱۲]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۵.
و اغلب، آنان را شورشیانی توصیف کردهاند که به سلطان خراج نمیدادند و از اوامر وی سرپیچی میکردند. [۱۳]
یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۴۶.
[۱۴]
یاقوت حموی، ذیل «نفوسة».
۵ - قبیله اباضیاز جبل نفوسه تا طرابلس نیز اباضیها ساکن بودند که فقط از رئیس قبیله خود، ابومنصور الیاس، اطاعت میکردند [۱۵]
یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۴۶.
[۱۶]
کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، ج۱، ص۱۴۴ـ ۱۴۵، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵.
ولی در امور مذهبی، شیوخ و فقهایی برای مشورت داشتند. [۱۷]
کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، ج۱، ص۱۴۵، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵.
۶ - مذهب غالباکثر مردم جبل نفوسه اباضی مذهب بودند. [۱۸]
محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، ج۱، ص۳۱۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
آنان از عبدالرحمان بن رستم که در ۱۶۰ امام اباضیه شمال افریقا شد [۱۹]
ابن صغیر، ج۱، ص۲۸، پانویس ۱، اخبار الائمة الرستمیین، چاپ محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
فرمان میبردند. [۲۰]
یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۴۶.
ابن حوقل در نیمه سده چهارم درباره ساکنان جبل نفوسه نوشته است که کسی جز خوارج در این کوهها ساکن نیست. [۲۱]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۵.
[۲۲]
محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۱، ص۲۹۹، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة.
[۲۳]
محمدعلی دَبّوز، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۷۵، (قاهره) ۱۳۸۲ـ۱۳۸۴/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴.
۷ - بیماری وبادر ۱۲۵۲، بسیاری از اهالی جبل نفوسه و طرابلس بر اثر وبا درگذشتند. [۲۴]
علی مصطفی مصراتی، مؤرّخون من لیبیا: مؤلفاتهم و مناهجهم، ج۱، ص۱۸۱، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۷۷.
۸ - جنگ با ایتالیااباضیهایِ جبل نفوسه در جنگهای لیبی در برابر ایتالیا سهم مهمی داشتند و سلیمان بارونی، اهل جبل نفوسه، نیز در ۱۳۳۰/ ۱۹۱۱ سهم فراوانی در جنگ بر ضد ایتالیا داشت. [۲۵]
عمرو خلیفه نامی، دراسات عن الاباضیة، ج۱، ص۳۸، ترجمه میخائیل خوری، بیروت ۲۰۰۱.
در ۱۳۵۱ ش/ ۱۹۷۲ تعداد بربرهای اباضی را در جبل نفوسه و زواره، حدود چهل هزار تن تخمین زدهاند. [۲۶]
معجم العالم الاسلامی، اشراف کلاوس کرایسر، ذیل «لیبیا»، ورنر دیم، و هانس ـ گئورگ مایر، ترجمه ج کتوره، بیروت: المؤسسة الجامعیة للدراسات والنشر و التوزیع، ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۹ - عالماناز علمای جبل نفوسه، ابوسهل فارسی بود که چون مادرش با امامان رستمی نسبت داشت، فارسی نامیده میشد. به روایتی، پدر وی نیز از فرزندان میمون بن عبدالوهاب رستمی بود. [۲۷]
احمدبن سعید درجینی، کتاب طبقات المشائخ بالمغرب، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۵۲، چاپ ابراهیم طَلاّ ی، الجزائر (۱۳۹۴ /۱۹۷۴).
[۲۸]
احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، ج۱، ص۲۴۴، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
ابوسهل که به پارسایی و تقوا مشهور بود، دوازده کتاب در قالب نظم، مشتمل بر وعظ و تذکار، تدوین کرد که همه آنها در جنگ و آتش سوزی از بین رفت. بعدها به دستور ابوعبداللّه محمدبن بکر (نیمه اول سده پنجم)، بخشی از منظومههای وی در ۲۴ باب بازسازی شد. [۲۹]
احمدبن سعید درجینی، کتاب طبقات المشائخ بالمغرب، ج۲، ص۳۵۲، چاپ ابراهیم طَلاّ ی، الجزائر (۱۳۹۴ /۱۹۷۴).
[۳۰]
احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، ج۱، ص۲۴۴، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۹.۱ - یمکتناز دیگر علمای اباضیِ جبل نفوسه، عمروبن یَمْکِتَن (متوفی ۲۴۰)، نخستین فردی بود که در مسجد قریه ایفاطمان/ اِفاطْمان قرآن مجید را تعلیم میداد. [۳۱]
احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، ج۱، ص۱۲۷، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۲]
عمرو خلیفه نامی، دراسات عن الاباضیة، ج۱، ص۱۱۵، ترجمه میخائیل خوری، بیروت ۲۰۰۱.
۹.۲ - یراسینیابی مَسو ربن وجین الیِراسْنی و پسرش ابوزکریا الیراسنی نیز از علمای جبل نفوسه بودند. [۳۳]
احمدبن سعید درجینی، کتاب طبقات المشائخ بالمغرب، ج۱، ص۱۵۷، چاپ ابراهیم طَلاّ ی، الجزائر (۱۳۹۴ /۱۹۷۴).
۹.۳ - ام یحییام یحیی (سده ششم)، زنی پارسا و عالم به فقه و شرع ، نیز از اهالی جبل نفوسه بود. وی نزد ابن غَلبون از اهالی کَزین در جبل نفوسه علم آموخت. [۳۴]
علی مصطفی مصراتی، مؤرّخون من لیبیا: مؤلفاتهم و مناهجهم، ج۱، ص۲۱ـ۲۲، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۷۷.
۹.۴ - شماخیاحمدبن سعیدبن عبدالواحد شماخی، از پیروان مذهب اباضیه و مؤلف کتاب السیر نیز از اهالی جبل نفوسه به شمار میآید. [۳۵]
علی مصطفی مصراتی، مؤرّخون من لیبیا: مؤلفاتهم و مناهجهم، ج۱، ص۶۵ـ۶۷، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۷۷.
۱۰ - وضعیت شهرهااکثر جغرافی نویسان، جبل نفوسه را با دو منبر در دو شهر به نامهای شروس و جادو معرفی کردهاند. [۳۶]
ابن حوقل، ج۱، ص۶۳.
[۳۷]
ابن حوقل، ج۱، ص ۹۴ـ۹۵.
[۳۸]
یاقوت حموی، ذیل «نفوسة».
۱۰.۱ - شروسشَروَسْ/ سَرْوَسْ/ شاروس، در زمان فتوحات اسلامی از مراکز بزرگ بربرهای قدیم بود. ۱۰.۱.۱ - فاصلهمسلمانان پس از فتح شهر صَبراته عازم شروس شدند که اهالی آن نصرانی بودند ولی مشخص نیست که این شهر را به زور گرفتند یا به صلح فتح کردند. [۳۹]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۲، بیروت ۱۹۷۲.
از نامهای که عمروبن عاص قبل از ترک شروس برای عمربن خطاب ارسال کرده، چنین برمی آید که فاصله شروس با افریقیه نُه روز راه بوده است. [۴۰]
ابن عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، ج۱، ص۲۹۷، چاپ محمد حجیری، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰.
[۴۱]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۲، بیروت ۱۹۷۲.
۱۰.۱.۲ - محصولاتشروس میان جبل نفوسه واقع شده و دارای چشمهها و محصولاتی مانند انگور ، زیتون ، انجیر ، نخل و به ویژه جو است. [۴۲]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۵۶، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲.
[۴۳]
محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۱، ص۲۷۹، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة.
[۴۴]
یاقوت حموی، ذیل «نفوسة».
نان جوین شروس بسیار مشهور است. [۴۵]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۴.
[۴۶]
یاقوت حموی، ذیل «نفوسة».
[۴۷]
هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، ج۲، ص۷۲، بیروت ۱۹۹۲.
۱۰.۱.۳ - ویژگیهای دیگربرخی شروس را ام القرای جبل نفوسه [۴۸]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، ج۱، ص۹، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵.
[۴۹]
محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، ج۱، ص۳۱۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
[۵۰]
احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، ج۱، ص۲۳۲، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
و دارای منبر، ولی بدون مسجد جامع [۵۱]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۴.
[۵۲]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، ج۱، ص۹، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵.
[۵۳]
محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۱، ص۲۷۹، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة.
و تقریباً شامل سیصد قریه ذکر کردهاند. [۵۴]
کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، ج۱، ص۱۴۵، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵.
[۵۵]
محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، ج۱، ص۳۱۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴.
[۵۶]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۲، بیروت ۱۹۷۲.
ظاهراً تعدد آبادیها مشکلاتی برای انتخاب پیشنماز به همراه داشت. [۵۷]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۵۶، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲.
[۵۸]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، ج۱، ص۹، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵.
۱۰.۱.۴ - جنگ با همسایهدر سده پنجم شروس به مدت هفت سال با همسایه خود، شهر وِیغُو جنگ داشت و به روایتی، اهالی ویغو با همدستی بنوهلال در اواخر همان قرن این شهر را ویران کردند [۵۹]
هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، ج۲، ص۷۲، بیروت ۱۹۹۲.
و ویرانههای آن امروزه باقی است. [۶۰]
طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، ج۱، ص۷۲، بیروت ۱۹۷۲.
۱۰.۱.۵ - جایگاه علمیشروس از نظر علمی جایگاه مهمی داشت چنانکه عبدالوهاب رستمی (امام اباضیها؛ حک: ۱۶۰ـ۱۷۱) هنگام عزیمت به مغرب، برای احترام به علمای این شهر، نخست به آنجا رفت و سپس عازم جادو شد. [۶۱]
محمدعلی دَبّوز، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۵۰۲ ـ۵۰۳، (قاهره) ۱۳۸۲ـ۱۳۸۴/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴.
۱۰.۲ - جادوقسمت شرقی جبل نفوسه اقلیم جادو، به مرکزیت شهر جادو، بود. [۶۲]
هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، ج۲، ص۷۱، بیروت ۱۹۹۲.
۱۰.۲.۱ - ویژگیهااین شهر دارای منبر و مسجد جامع بوده است [۶۳]
ابن حوقل، ج۱، ص۹۵.
و از سوی دیگر، یهودیها نیز در آنجا بسر میبردند. [۶۴]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۵۶، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲.
[۶۵]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، ج۱، ص۹، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵.
در کتاب الاستبصار [۶۶]
کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، ج۱، ص۱۴۴، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵.
از جادو به نام ام القرای جبل نفوسه نام برده شده است. ۱۰.۲.۲ - بازارشهر جادو مرکز اقتصادی، سیاسی و مذهبی جبل نفوسه محسوب میشده و بازار آن مشهور بوده است. [۶۷]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲.
[۶۸]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، ج۱، ص۹، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵.
[۶۹]
هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، ج۲، ص۷۳، بیروت ۱۹۹۲.
در بازار بزرگ جادو قاضی مخصوص بازار اقامت داشت که مردم از روستاهای مجاور پیش وی میرفتند. هر یک از قبایل بنوزَمّور و طَرْمیسه روز مخصوصی در این بازار داشتند. وجود بازار جادو، موجب رفت و آمد اهالی سایر مناطق جبل نفوسه به جادو بود که همین امر رونق اقتصادی جادو را در پی داشت و از آن مهمتر اینکه جادو بر سر راه طرابلس ـ سودان قرار داشت. ۱۰.۲.۳ - اهمیتبه نوشته بکری، [۷۰]
عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، ج۲، ص۶۵۵ـ ۶۵۸، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲.
کاروانهایی که از جبل نفوسه به شهر زُوَیْلَه میرفتند، از جادو عبور میکردند و شهر زویله نیز با ایالت کانِم سودان چهل روز فاصله داشت. اهمیت شهر جادو موجب شد که عبدالوهاب رستمی به مدت هفت سال ــ در حالی که در شهر میری در شش میلی جادو اقامت داشت ــ رهبری اداری و سیاسی جادو را به عهده داشته باشد. [۷۱]
محمدعلی دَبّوز، تاریخ المغرب الکبیر، ج۳، ص۵۰۴ ـ۵۰۶، (قاهره) ۱۳۸۲ـ۱۳۸۴/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴.
۱۰.۲.۴ - مسجدشماخی، از مسجدی به نام اِمْسِراتُن در شهر جادو نام برده و نوشته است که مؤذنان در بازار جادو اذان میگفتند. [۷۲]
احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، ج۲، ص۲۴، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۰.۲.۵ - ساکناندر سدههای پنجم و ششم، که قبایل بربری اباضی از جمله بنوزمّور و بنو تاردیت در جادو سکنا داشتند، این شهر شامل برخی از بخشهای فَسّاطو، روُجَبان و زِنتان و حدود پانزده روستا و دژ مجاور آن بود. در وقایعنامههای اباضی قدیم «اقلیم جادو» یا «جادو و روستاهای آن» یا «جادو و مناطق مجاور آن» یاد شده است. ۱۰.۲.۶ - آثار تاریخیاز آثار این شهر تاریخی، به جز عمارتی ویران شده و مسجدی در مرکز آن چیز دیگری باقی نمانده است. گویا در نزدیکی این مسجد سابقاً بازارچهای وجود داشته است و امروزه میتوان محل سکونت یهودیها، کنیسهها و گورستان آنها را مشاهده نمود. [۷۳]
هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، ج۲، ص۷۳، بیروت ۱۹۹۲.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن حوقل. (۲) ابن خرداذبه. (۳) ابن صغیر، اخبار الائمة الرستمیین، چاپ محمدناصر و ابراهیم بحاز، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۴) ابن عبدالحکم، کتاب فتوح مصر و اخبارها، چاپ محمد حجیری، بیروت ۱۴۲۰/ ۲۰۰۰. (۵) هادی روژه ادریس، الدولة الصنهاجیة: تاریخ افریقیة فی حمادی ساحلی، بیروت ۱۹۹۲. (۶) محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة. (۷) عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس ۱۹۹۲. (۸) عبداللّه بن عبدالعزیز بکری، کتاب المغرب فی ذکر بلاد افریقیة و المغرب، با ترجمه فرانسوی دسلان، پاریس ۱۹۶۵. (۹) محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبر الاقطار، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۸۴. (۱۰) محمدعلی دَبّوز، تاریخ المغرب الکبیر، (قاهره) ۱۳۸۲ـ۱۳۸۴/ ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴. (۱۱) احمدبن سعید درجینی، کتاب طبقات المشائخ بالمغرب، چاپ ابراهیم طَلاّ ی، الجزائر (۱۳۹۴ /۱۹۷۴). (۱۲) طاهر احمد زاوی، تاریخ الفتح العربی فی لیبیا، بیروت ۱۹۷۲. (۱۳) احمدبن سعید شماخی، کتاب السیر، چاپ احمدبن سعود سیابی، مسقط ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۱۴) کتاب الاستبصار فی عجائب الامصار، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیة، ۱۹۸۵. (۱۵) لئوی آفریقایی، وصف افریقیا، ترجمة عن الفرنسیة محمد حجی و محمد اخضر، بیروت ۱۹۸۳. (۱۶) علی مصطفی مصراتی، مؤرّخون من لیبیا: مؤلفاتهم و مناهجهم، طرابلس ۱۳۹۸/۱۹۷۷. (۱۷) معجم العالم الاسلامی، اشراف کلاوس کرایسر، ورنر دیم، و هانس ـ گئورگ مایر، ترجمه ج کتوره، بیروت: المؤسسة الجامعیة للدراسات والنشر و التوزیع، ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۱۸) عمرو خلیفه نامی، دراسات عن الاباضیة، ترجمه میخائیل خوری، بیروت ۲۰۰۱. (۱۹) یاقوت حموی. (۲۰) یعقوبی، البلدان؛ ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جبل نفوسة»، شماره۴۴۸۶. |