تکریم کودکان در سیره نبویباید گفت با مطالعهی زندگی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درسهای مهمی دربارهی چگونگی برخورد درست با کودکان و نوجوانان میتوان آموخت. ایشان نه تنها مهرورزی و محبت به کودکان را در محور رفتار خود با ایشان قرار داده بود، بلکه شخصیت انسانی و قابل احترامی را برای آنان قائل بود، و این در سیرهی نظری و عملی ایشان مشهود است. ۱ - کودکان در اسلامکودکان هر جامعه مردان و زنان آینده و سازندهی جامعهی فردا هستند. آسیبهایی که بر روح آنان وارد میشود، تاثیر مستقیمی بر سرنوشت اجتماع خواهد داشت. احترام گذاشتن به کودکان و تقویت حس عزت نفس در ایشان از جملهی مهمترین عواملی است که در سلامت روح و جسم آنان دخالت میکند. بعید به نظر میرسد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان رهبر یک مکتب که وظیفهی هدایت انسانها را در همهی ابعاد به عهده داشت، نسبت به این مطلب الگویی ارائه نکرده باشد. ۲ - سیره نظری پیامبرکلام پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که: «اَکْرِمُوا اَوْلَادَکُمْ وَ اَحْسِنُوا آدَابَهُمْ یغْفَرْ لَکُمْ»، (فرزندان خود را تکریم کنید و به آنها آداب نیک بیاموزید تا آمرزیده شوید)، نمونهی بارزی از محترم بودن کودکان در تفکر الهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. وجود سخنان فراوان از رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دربارهی کودکان، توجه زیاد و عمیق ایشان را به این مساله نشان میدهد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تربیت فرزندان و فراهم نمودن زمینهی رشد و ترقی ایشان را از صدقه دادن در هر روز بهتر دانسته است. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده است: «الْوَلَدُ الصَّالِحُ رَیحَانَةٌ مِنْ رَیاحِینِ الْجَنَّة»، (فرزند صالح گلی است، از گلهای بهشت) و حقوقی برای فرزندان به عهدهی والدین ایشان قائل شده است. [۴]
صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ: دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۳۷۲.
ایشان ارزش خوشحال کردن کودکان را هم پایهی آزاد کردن بردهای آن هم از نسل اسماعیل (علیهالسّلام) و اشک ریختن از خوف خدا اعلام کرده است. [۵]
صدوق، محمد بن علی، امالی شیخ صدوق، انتشارات اعلمی، بیتا، بیجا، ص۵۷۷.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) توصیه کرده است، مردم در صورت داشتن فرزند رفتاری در خور فهم و درک کودک داشته و خود را با دنیای او هماهنگ نمایند. [۶]
صدوق، محمد بن علی، امالی شیخ صدوق، انتشارات اعلمی، بیتا، بیجا، ص۴۸۴.
[۷]
طبرسی، حسن، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، چاپ: چهارم، ۱۳۷۰ش، ص۲۲۰.
در روایتی از حضرت نقل شده است: «احبوا الصبیان و ارحموهم وعدتموهم شیئا فاوفوا لهم فانهم لا یرون الا انکم ترزقونهم»، (کودکان را دوست بدارید، از روی محبت و مهربانی با آنان روبرو شوید و اگر وعدهای به آنها دادید، عمل کنید؛ چرا که آنان شما را روزی دهندگان خود تصور میکنند[ شما را تنها تکیهگاه خود میدانند] ). ۳ - سیره عملی پیامبرنمونههایی از سیره عملی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): ۳.۱ - سلام کردن به کودکانپیامبر اسلام به کودکان سلام میکرد. [۹]
علامه طباطبائی، محمدحسین، سنن النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ: هفتم، ۱۳۷۸ش، ص۴۳ به نقل از قطب راوندی لب اللباب.
از انس بن مالک نقل شده است: «انّ رسولاللَّه (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مرّ علی صبیان فسلّم علیهم و هو مغذ»، (رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از کنار کودکانی گذشت، به ایشان سلام کرده و غذا داد. ) پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تاکید میکرد که خواستار رواج این سنت در بین مسلمانان و تداوم آن پس از خود نیز هست. [۱۱]
صدوق، محمد بن علی، امالی شیخ صدوق، انتشارات اعلمی، بیتا، بیجا، ص۷۲.
۳.۲ - برخورد کریمانه با کودکانپیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مهربانترین مردم به کودکان گفتهاند. دست نوازش بر سر کودکان میکشید و تبعیض بین فرزندان را نفی کرده و کسی را که به کودکان خود محبت نمیکرد، از اهل دوزخ میدانست. گفته شده پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فاطمه (سلاماللهعلیها) را بسیار تکریم میکرد، بیش از آنچه مردم تصور میکردند و نیز بیش از احترام معمول پدران به دخترانشان. [۱۴]
ابن ابیالحدید معتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۹، قم، انتشارات کتابخانه آیتالله مرعشی، ۱۴۰۴، ج۹، ص۱۹۳.
ایشان حتی با نوزادان نیز با احترام و نرمش برخورد میفرمود. امفضل، دایهی امامحسین (علیهالسّلام) میگوید: «روزی رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حسین (علیهالسّلام) را که شیرخواره بود، از من گرفت و بغل کرد. رطوبتی از او بر پیراهن ایشان رسید. با تندی کودک را گرفتم به طوری که کودک گریه کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود، ای امفضل لباس مرا آب تطهیر میکند؛ اما غبار رنجش را چه چیزی از قلب این کودک پاک میکند.» گفته شده است وقتی نوزادی را برای دعا یا نامگذاری نزد پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میآوردند، حضرت برای احترام خانوادهاش او را با آغوش باز میگرفت و در دامن خود میگذارد. گاهی اتفاق میافتاد که طفل در دامن پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ادرار میکرد. کسانی که ناظر بودند، فریاد میزدند، تندی میکردند، تا او را از ادرار باز دارند. نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنان را منع میکرد و میفرمود، با تندی و خشونت از ادرار کودک جلوگیری نکنید، سپس طفل را آزاد میگذارد، تا ادرار کند. موقعی که دعا یا نامگذاری تمام میشد، والدین کودک در نهایت مسرت کودک خود را میگرفتند و کمترین آزردگی و ملالت خاطر در پیغمبر احساس نمیکردند. موقعی که کسان طفل میرفتند، پیغمبر لباس خود را تطهیر میکرد. (وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صیؤْتَی بِالصَّبِی الصَّغِیرِ لِیدْعُوَ لَهُ بِالْبَرَکَةِ اَوْ یسَمِّیهُ فَیاْخُذُهُ فَیضَعُهُ فِی حِجرِهِ تَکْرِمَةً لِاَهْلِهِ فَرُبَّمَا بَالَ الصَّبِی عَلَیهِ فَیصِیحُ بَعْضُ مَنْ رَآهُ حِینَ یبُولُ فَیقُولُ صلَا تُزْرِمُوا بِالصَّبِی فَیدَعُهُ حَتَّی یقْضِی بَوْلَهُ ثُمَّ یفْرُغُ لَهُ مِنْ دُعَائِهِ اَوْ تَسْمِیتِهِ وَ یبْلُغُ سُرُورُ اَهْلِهِ فِیهِ وَ لَا یرَوْنَ اَنَّهُ یتَاَذَّی بِبَوْلِ صَبِیهِمْ فَاِذَا انْصَرَفُوا غَسَلَ ثَوْبَهُ بَعْدَه) روزی برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شربتی آوردند، پیامبر از آن نوشید. در سمت راستش کودکی بود و در سمت چپش اصحاب. پیامبر از کودک پرسید آیا اجازه میدهد شربت را به اصحاب بدهد و چون کودک موافقت نکرد، آن را به او داد. [۱۷]
مالک بن انس، کتاب المؤطا، تحقیق محمد فؤاد باقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶، ج۲، ص۹۲۶-۹۲۷.
گزارش شده است روزی پیامبر نشسته بود، حسن و حسین (علیهمالسّلام) وارد شدند پیامبر ایستاد و ایشان را در آغوش گرفت و بر دوش خود سوار کرد. [۱۸]
فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، تهران، اسلامیه - چاپ: دوم، ۱۳۹۲ق، ج۳، ص۱۸۹.
ایشان را بر زانوی خود مینشاند و نوازش میکرد [۱۹]
بحرانی، سیدهاشم، الانصاف فی النص علی الائمة، دفتر تهران، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ: دوم، ۱۳۷۸ش، ص۹۲.
و هنگام غذا خوردن لقمه در دهان آنها میگذاشت. [۲۰]
بحرانی، سیدهاشم، الانصاف فی النص علی الائمة، دفتر تهران، نشر فرهنگ اسلامی، چاپ: دوم، ۱۳۷۸ش، ص۲۳۲
روزی در حالیکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حسن و حسین را نوازش میکرد و میبوسید اقرع بن حابس که مردی از اشراف جاهلیت بود وارد شد و با دیدن این صحنه گفت: من ده پسر دارم و تا به حال هیچ کدامشان را نبوسیدهام. پیامبر ناراحت شد و فرمود: «آنکس که نسبت به دیگری رحم نداشته باشد خداوند نیز بر او رحم نخواهد کرد؛ سپس فرمود: «من چه کنم که خدا رحمت را از دل تو کنده است.» [۲۱]
بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۴، ج۷، ص۷۵.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای کودکان شخصیتی مستقل قائل بود. او با حسن (علیهالسّلام)، حسین (علیهالسّلام)، عباس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر در حالیکه کودک بودند و به سن بلوغ نرسیده بودند بیعت کرد. [۲۲]
حسنی مصطفی، محمد، اطفال حول الرسول، سوریه، دارالقلم العربی، ۱۴۱۹، ص۱۴۴.
۳.۳ - بازی با کودکانطبق گزارشاتی که منابع تاریخی و روایات ارائه کردهاند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با کودکان بازی میکرد. هنگامی که ایشان از سفر بازمیگشت، کودکان به استقبالش میرفتند پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزد ایشان توقف کرده و آنان را سوار میکرد و به اصحاب هم میفرمود تا سوار کنند. [۲۳]
فلسفی، محمد تقی، الحدیت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۶۳.
در روایتی از امخالد گفته شده است: روزی همراه پدرم نزد رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رفتیم، من پیراهن زرد رنگی پوشیده بودم. پیامبر خطاب به من فرمود بهبه. من به بازی با انگشتر ایشان مشغول شدم. پدرم از این کار جلوگیری میکرد. پیامبر فرمود رهایش کن. [۲۴]
فلسفی، محمد تقی، الحدیت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۸ش، ج۴، ص۳۶.
ایشان با حسن و حسین (علیهالسّلام) نیز بازی میکرد، [۲۵]
سروی مازندرانی، ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل ابیطالب (علیهالسّلام)، قم، مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۱.
آنان را بر دوش خود مینشاند و میگفت فرزندان عزیز مرکب شما چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید. [۲۶]
فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، تهران، اسلامیه - چاپ: دوم، ۱۳۹۲ق، ج۳، ص۱۸۷.
گاه هنگام نماز ایشان بر پشت پیامبر سوار میشدند و پیامبر سجدهی نماز را طولانی میکرد تا آنان پایین آیند. [۲۸]
فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، تهران، اسلامیه - چاپ: دوم، ۱۳۹۲ق، ج۴، ص۱۱۵.
۳.۴ - هدیه دادن به کودکانگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای ابراز لطف و محبت به کودکان هدایایی به ایشان میدادند. گفته شده است روزی ایشان آهویی که مردی اعرابی به او داده بود به امام حسن (علیهالسّلام) هدیه کرد و او نیز از این جهت بسیار خوشحال شد و با آن بازی میکرد. [۲۹]
فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، تهران، اسلامیه - چاپ: دوم، ۱۳۹۲ق، ج۳، ص۳۱۲.
همچنین نقل شده است ایشان گردنبند قیمتی را که برایش هدیه آورده بودند به «امامه»، نوهی دختری خود هدیه نمود. [۳۰]
عاصفی، مهدی، پیام آور نیکیها، قم، حاذق، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۱ به نقل از مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۵۴.
۴ - پانویس
۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تکریم کودکان در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۴. |