تمیز مجعولاتجمعی از علمای حدیث، به نقادی احادیث پرداخته و قواعدی برای تشخیص حدیث صحیح از سقیم، وضع نمودند. ۱ - دانشهای موردنیازاین قواعد که به مصطلح الحدیث نام نهاده شد، به ضمیمه علم معرفة الرجال ، مفتاح نقد الحدیث و دانستن آن، اولین شرط تمیز احادیث صادره از مجعولات محسوب میشود. البته دو رکن دیگر در این فن (یعنی تشخیص از سقیم) جزو قواعد اساسی علم الحدیث میباشد: ۱.۱ - لغت و قواعد عربیآشنایی نسبتا کامل به لغت و قواعد زبان عربی که لسان صدور اخبار است. در حدیثی امام فرمود: اعربوا حدیثنا فانا قوم فصحاء. در حدیثی که شیعه و سنی نقل کردهاند، پیغمبر فرمود: نضر الله امرء سمع مقالتی فوعاها.... ، این گونه احادیث، دلالت میکند که اعراب حدیث و نقل عین عبارات در استفاده از معنا دخالت تمام دارد. ۱.۲ - تاریخ و فرق اسلامیدانستن تاریخ اسلام، سیره رسول اکرم، ائمه هدی، تاریخ مذاهب و فرق اسلامی و اجمالی از آرا و معتقدات ملل و نحل .سید مرتضی در جواب مسائل طرابلسیات میفرماید: ان الحدیث المروی فی کتب الشیعة و کتب جمیع مخالفینا یتضمن ضروب الخطاء و صنوف الباطل من محال لا یجوز و لا یتصور و من باطل قد دل الدلیل علی بطلانه و فساده کالتشبیه و الجبر و الرؤیة و القول بالصفات القدیمة و من هذا الذی لا یحصی او ما فی الاحادیث من الاباطیل و لهذا وجب نقد الحدیث. [۳]
نجمی، تاریخ فرق اسلامی ص۱۴.
۱.۳ - رجال و درایهولی اطلاع بر فنون سه گانه ( درایة الحدیث و رجال، لغت و قواعد زبان، تاریخ ملل و نحل) فقط جنبه اعدادی داشته و اصل الاصول، ذوق سلیم و تخلیه ذهن از تعصبات است. منتها وسایل علمی مزبور، پیمودن این مرحله را تسهیل میکند. ۲ - شرایط صحت حدیثدیگر از مهمترین شرایط صحت حدیث، عدم مخالفت با عقل است؛ زیرا عقل، رسول باطن و مهمترین حجت خداوند است که به وسیله آن، شناسایی خدا و راستی و درستی پیغمبران هویدا میگردد. ۲.۱ - مخالف نبودن با عقلبدیهی است گفتار پیغمبر (که نبوت وی به راهنمایی همین حجت باطنی شناخته شده) نمیشود مخالف با اصل حجت (یعنی عقل) باشد. ولی باید دانست که مخالفت با عقل، موضوعی است و نداشتن دلیل بر طبق آن، موضوعی دیگر؛ زیرا مفاد قسمت مهمی از احادیث، از دایره حکم عقل و نفی و اثبات آن به توسط داوری خرد، برکنار است. اینجاست که اگر حدیثی واجد شرایط دیگر صحت بود، باید پذیرفت؛ زیرا مفاد پارهای از احادیث احکام، تعبدی محض بوده و چنانچه عقل نیز در مورد آنها حکم موافقی داشته باشد، معلوم نیست آن جهت علت منحصره باشد. اما در غیر احکام، چون علی الفرض مفاد حدیث طبق قاعده: کل ما قرع سمعک فذره فی بقعة الامکان؛ هر آنچه را شنیدید در دایره ی امکان قرارش دهید، ممکن الوقوع است و از طرفی، به صادق مصدق انتساب دارد، نباید رد نمود، زیرا گفتهاند: لکل مقال رجال؛ برای هر سخنی مردانی خاص هستند. و رب حامل فقه الی من هو افقه منه؛ چه بسیار فقیهانی که فقه خود را به فقیه تر از خود ارائه میدهند. ۲.۲ - مخالف نبودن با قرآننیز از شرایط صحت احادیث، مخالفت نداشتن با کتاب خدا (قرآن) است؛ چنانکه این معنا در احادیث، به حد استفاضه رسیده [۴]
شیخ انصاری، رسائل، اوائل حجیت ظن.
که: کلما خالف قول ربنا لم نقله و کلما خالف کتاب الله فهو زخرف؛ هر چه مخالف قرآن باشد، سخن ما نیست و باطل است.البته منظور از مخالفت، مخالفت در لسان محاورات عرفیه است. بنابر این، مخالفت بدوی از قبیل مخالفت ظاهری عام و خاص یا مطلق و مقید، از محل بحث خارج است؛ زیرا پس از تامل، عقل در این موارد مخالفتی نمیبیند. و توضیح این مقال در اصول بیان شده است. [۵]
شیخ انصاری، رسائل ، بحث عام و خاص.
۲.۳ - مخالف نبودن با ضروریات مذهبدیگر مخالفت نداشتن مضمون خبر با ضرورت مذهب یا با سنت قطعی یا با اجماع قطعی است که در مورد مخالفت خبر با یکی از این سه، جعل حدیث و کذب آن، مسلم است. منتها به دست آوردن اجماع قطعی، کاری است مشکل و اما اجماع منقول، نزد محققین شیعه مورد نظر است. ۲.۴ - پنهان نمادن مضمون حدیثنیز از علایم تشخیص جعل حدیث، آن است که مضمون خبر از مطالبی باشد که اگر راست میبود با وجود دواعی، مخفی نمیماند یا از مطالبی باشد که احتیاج در دین و مذهب مقتضی نقل آن بوده که بنابر این، این گونه احادیث، به شهادت عقل باطل و از درجه اعتبار ساقط است. [۶]
شیخ طوسی، عده الاصول.
۳ - پانویس
۴ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تمیز مجعولات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۲/۲۲ |