تفسیر ابنعباستنویر المقباس اثر عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف معروف به ابن عباس (۳ پ ه - ۶۸ ق) از کبار صحابه است. روایـت شـده اسـت که پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در حق ابن عباس دعا فرمودند و دعای پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) مستجاب گردید و بر اثر تلاش در یادگیری علم و دانش وسیع و احاطه کامل بـه تفسیر و تاویل قرآن کریم او را ترجمان القرآن خوانده و نیز او را وارث علوم رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآله) میدانند. فهرست مندرجات۲ - ابن عباس راوی و مفسر بزرگ ۳ - تدوین گفتههای ابن عباس ۴ - ذکر سند گفتههای ابن عباس ۵ - تفاسیر منسوب به اسم ابن عباس ۵.۱ - روایت مجاهد بن جبر ۵.۲ - روایت جلودی ۵.۳ - روایت هروی ۵.۳.۱ - ایرادات وارد بر سند روایت ۵.۳.۲ - نکاتی درباره تنویر المقباس ۵.۳.۳ - برداشت نهایی از تنویر ۵.۴ - تردید در صحت سند علی بن ابیطلحه ۵.۵ - ضعیفترین سند روایت از ابن عباس ۶ - مکتب تفسیری مکه ۷ - نحوه استفاده مفسران از روایات ابن عباس ۷.۱ - استفاده علمای عامه و خاصه ۷.۲ - استفاده دمیاطی ۷.۳ - استفاده هود هواری ۷.۴ - اقوال تفسیری ابن عباس در میان راویان شیعه ۸ - بیان اسباب نزول آیات در روایات ابن عباس ۹ - دیدگاههای خاص تفسیری ابن عباس ۱۰ - تالیف کتاب تنویر المقباس از تفسیر ابن عباس ۱۰.۱ - تفسیر الواضح فی تفسیر القرآن ۱۰.۲ - دیدگاههایی در مورد تفسیر الواضح ۱۱ - استفاده فرقه کرامیه از روایات ابن عباس ۱۲ - کتاب اللغات فی القرآن ۱۳ - کتاب مسائل نافع بن الازرق ۱۴ - فهرست منابع ۱۵ - پانویس ۱۶ - منابع ۱ - مقدمهدرباره تفسیری که امروزه به عنوان «تفسیر ابن عباس» و یا «تنویر المقباس» معروف است میگویند: نوشته فیروزآبادی صاحب «قاموس» است، ولی با همان سندی که سیوطی آن را «سلسلة الکذب؛ زنجیره دروغ» خوانده است. روایـت شـده اسـت که حضرت رسولاللّه (صلیاللهعلیهوآله) درباره وی دعا فرمودند اللهم فقهه فی الدین و علمه فی التاویل... [۱]
مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۵۳ ـ۵۴، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
و دعای پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) مستجاب گردید و بر اثر دانش وسیعش و احاطه کامل بـه تفسیر و تاویل قرآن کریم او را ترجمان القرآن میخوانند و نیز او را وارث علوم رسول اللّه (صلیاللهعلیهوآله) میدانند. [۲]
حسن انوشه و عدهای دیگر، دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۴۴.
۲ - ابن عباس راوی و مفسر بزرگمفسرین فریقین، روایات او را در تفسیرهای خویش ذکر میکنند. تا به آنجا که حدود نیمی از احادیث وارده در تفسیر قرآن کریم از ابن عباس روایت شده است. قسمتی از تفسیر وی نخست در بمبئی در ۱۲۸۰ ق به چاپ رسید. سـپس در بولاق به سال ۱۲۹۰ ق چاپ دوم گردید و مکررا در ایران و هندوستان و بیروت به چاپ رسیده است و شمسالدین محمد سخاوی در الضوء اللامع آن را به محمد بن یعقوب فیروزآبادی (م ۸۱۷ ق) نسبت داده که مرادش جمع و تدوین آن است و همچنین است صاحب کشف الظنون. در نسخه چاپی، سند اول آن منتهی میگردد به عمار بن عبدالمجید هروی که نیز او از علی بن اسحاق سمرقندی (م ۲۳۷ ق) روایت کرده است و سمرقندی از محمد بن مروان سدی صغیر (م ۱۸۶ ق) روایـت مـینماید و او از محمد بن السائب کلبی (م ۱۴۶ ق) روایت کرده است و او از ابیصالح میزان بصری و او از ابن عباس. سیوطی در الاتقان خود طرق روایات تفسیر ابن عباس را ضبط کرده است. ابن ندیم درباره او مینویسد: کتاب ابن عباس، به روایت مجاهد، و حمید بن قیس از مجاهد و ورقـاء از ابـونـجـیـح از مـجـاهد و عیسی بن میمون از ابونجیح از مجاهد آن را روایت کردهاند. [۳]
ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، ترجمه فارسی، ص۵۹.
۳ - تدوین گفتههای ابن عباسبا وجود کثرت اقوال تفسیری ابن عباس در تفاسیر، در اینکه خود وی تألیفی داشته باشد، تردید وجود دارد. از مطالبی که درباره برخی از شاگردان ابن عباس نقل شده است، [۵]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامة عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۱۵۴ـ ۱۵۵، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
میتوان دریافت که آنها پس از وی اقوالش را تدوین کرده اند.دلیل دیگر بر فقدان روایات تفسیری مکتوب از ابن عباس، تفاوت روایات تفسیری وی، حتی ذیل یک آیه، در تفاسیر گوناگون است. [۶]
روحانی، محمدحسین، تفسیر کلامی قرآن، ج۱، ص۱۴۱، تهران ۱۳۷۱ ش.
۴ - ذکر سند گفتههای ابن عباسدر تفاسیر روایی، اقوال فراوانی از ابن عباس با سلسله اِسنادهای مختلف آمده که سلقینی [۷]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۱۴۶ـ۱۶۲، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
با ذکر تمام آنها به این نکته که هر مفسری از کدام طریق بهره برده، اشاره کرده است. از این میان، طریق محمدبن مسلم زُهْری از عبیداللّه بن عبداللّه بن عُتْبَه از معاویة بن صالح از علی بن ابیطلحه را صحیحترین طریق شمردهاند. [۸]
روحانی، محمدحسین، تفسیر کلامی قرآن، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸، تهران ۱۳۷۱ ش.
مجموعه این روایات به صورت صحیفهای مدوّن در میان محدّثان مصری رواج داشته و چنان معتبر بوده که احمد بن حنبل، سفر به مصر را برای سماع آن نیکو میشمرده است. [۹]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۳۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۱۰]
ابن ابیطلحه، علی، صحیفه علی بن ابیطلحه عن ابن عباس فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۲۴، چاپ راشد عبدالمنعم رجال، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۵ - تفاسیر منسوب به اسم ابن عباسبه نام ابن عباس، سه تفسیر به شرح زیر شهرت یافته است: ۵.۱ - روایت مجاهد بن جبرتفسیری که مجاهد بن جبر روایت کرده و ابن ندیم آن را در «الفهرست» با دو روایت یادآور شده است: نخست از طریق حمید بن قیس و دیگری از طریق ابونجیح یسار کوفی ثقفی (متوفای ۱۳۱) که این تفسیر را پسرش ابویسار عبداللّه بن ابونجیح از او روایت کرده و نیز ورقاء بن عمر یشکری از ابویسار نقل کرده است. این طریق را ارباب حدیث صحیح شمرده و بر آن اعتماد کردهاند و اخیرا با همت «مجمع البحوث الاسلامیه» پاکستان در سال ۱۳۶۷ به چاپ رسید؛ [۱۲]
شعیبی، علی شواخ اسحاق، معجم مصنفات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۶۰، شماره ۹۹۴.
که توضیحات آن در شرح زندگینامه مجاهد گذشت.۵.۲ - روایت جلودیتفسیر ابن عباس از صحابه که توسط ابواحمد عبدالعزیز بن یحیی جلودی (متوفای ۳۳۲) گردآوری شده است. ابوعباس نجاشی در اینباره میگوید: «جلودی ازدی بصری، ابواحمد، بزرگ بصره و حدیثشناس آن دیار بود. وی از اصحاب امام باقر (علیهالسّلام) است. او کتابهایی دارد -گفتهاند بیش از ۷۰ کتاب است- که علما آنها را ذکر کردهاند؛ از جمله آنها نوشتههایی است که به ابن عباس نسبت داده و از وی روایت کرده است؛ مانند کتاب «التنزیل» و کتاب «التفسیر» و کتاب «تفسیر ابن عباس از صحابه». ۵.۳ - روایت هرویتفسیر معروف به «تنویر المقباس من تفسیر عبداللّه بن عباس» که در چهار بخش است. میگویند: محمد بن یعقوب فیروزآبادی صاحب «قاموس» (۸۱۷- ۷۲۹) آن را گردآوری کرده و در حاشیه «الدرّ المنثور» چاپ شده و جداگانه نیز بارها به چاپ رسیده است. در ابتدای سند آن اینگونه آمده: «اخبرنا عبد اللّه -الثقة- ابن المامون الهروی. قال: اخبرنا ابی. قال: اخبرنا ابو عبد اللّه. قال: اخبرنا ابو عبیداللّه محمود بن محمد الرازی. قال: اخبرنا عمار بن عبد المجید الهروی. قال: اخبرنا علی بن اسحاق السمرقندی، عن محمد بن مروان، عن الکلبی، عن ابی صالح، عن ابن عباس». [۱۶]
نجفی، محمدحرزالدین، حاشیه الدر المنثور، ج۱، ص۲.
۵.۳.۱ - ایرادات وارد بر سند روایتولی علی بن اسحاق بن ابراهیم حنظلی سمرقندی- چنانکه ابن حجر گفته است- در سال ۲۳۷ و محمد بن مروان سدّی صغیر در سال ۱۸۶ وفات یافته. بنابراین علی بن اسحاق در کودکی باید حدیث را از سدّی گرفته باشد. «اگر فرض شود سمرقندی ۷۰ سال عمر کرده باشد، در زمان وفات سدّی زیر ده سال داشته است.» بقیه رجال سند هم همگی مجهولالحال هستند و از گردآورنده تفسیر هم که میگوید: «اخبرنا عبداللّه الثقة» به صراحت نام برده نشده است تا معلوم شود که آیا فیروزآبادی است یا کسی دیگر؟ و تنها حلبی در «کشف الظنون» این تفسیر را به فیروزآبادی نسبت داده و دیگر ترجمهنویسان هم از او پیروی کردهاند. ۵.۳.۲ - نکاتی درباره تنویر المقباسدر هر صورت این تفسیر هم مجهولالسند است و هم مؤلف مخصوصی برای آن شناخته نشده تا چه رسد به کسی مثل ابن عباس. گذشته از این، متن تفسیر که در آن به ترجمههای ناقص و غیر مستند واژهها بسنده شده، گویای این نکته است که چنین تفسیری نمیتواند از دانشمندی بزرگ مانند ابن عباس باشد. به علاوه، کلبی و سدّی صغیر تفسیر جامع و معتبری دارند که مورد پذیرش اهل فن قرار گرفته است؛ اگر راویان این تفسیر، این دو شخصیت باشند باید از آثار آنان با همان شان و مقام در این تفسیر چیزی به چشم میخورد، در حالی که چنین نیست و تفاسیر منقول از ابن عباس که در «تفسیر طبری» و غیره از طریق این دو آمده، هیچ شباهتی با محتوای این تفسیر بسیار ساده و کم محتوا ندارد؛ مثلا میگوید: «از ابن عباس روایت شده که درباره اولین آیه سوره نساء گفته است: «یا اَیُّهَا النَّاسُ» عام است و گاهی هم خاص، و تنها شامل مؤمنان میشود؛ مانند «اتَّقُوا رَبَّکُمُ» پروردگار را اطاعت کنید، «الَّذِی خَلَقَکُمْ» شما را از طریق تناسل آفرید» [۲۱]
نجفی، محمدحرزالدین، حاشیه الدر المنثور، ج۱، ص۲۳۳.
و جز آن.۵.۳.۳ - برداشت نهایی از تنویرآنچه از مراجعه به این تفسیر روشن میشود این است که گردآورنده آن بر آن بوده که تفسیری به غایت ساده از قرآن ارائه کند که در حد ترجمهای کوتاه و برای همه قابل فهم باشد، که البته امری مطلوب و کاری در خور تحسین است. ضمنا خواسته است که از باب تیمّن و تبرک، در ابتدای هر سوره روایتی از ابن عباس بیاورد، ولی مقصود او این نیست که آنچه درباره تفسیر سوره ذکر شده جملگی از خود ابن عباس است؛ این امر بر بسیاری مخفی مانده و تمامی آن را تفسیر مستند به ابن عباس پنداشتهاند؛ ظاهر عبارت موجب این توهم میگردد. ۵.۴ - تردید در صحت سند علی بن ابیطلحهبا این حال، برخی با انکار سماع علی بن ابیطلحه از ابن عباس، معتقدند که علی بن ابیطلحه روایات خود را از طریق مجاهدبن جَبْر و سعید بن جُبَیْر از ابن عباس اخذ کرده است. [۲۲]
مِزّی، یوسف بن عبدالرحمان، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲۰، ص۴۹۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
راشد عبدالمنعم رجال، روایات تفسیری علی بن ابیطلحه از ابن عباس و طرق مختلف روایات علی بن ابیطلحه را از تفاسیر گوناگون گردآوری و با نام صحیفه علی بن ابیطلحه عن ابن عباس فی تفسیر القرآن الکریم منتشر کرده است. [۲۳]
ابن ابیطلحه، علی، صحیفه علی بن ابیطلحه عن ابن عباس فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۶۵ـ۷۶، چاپ راشد عبدالمنعم رجال، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
در این روایات، شیوه ابن عباس در تفسیر آیات (توجه به مفهوم لغوی کلمات، تفسیر آیه به آیه، اسباب نزول، عادات و افعال عرب و اجتهادات ابن عباس) بارز است. [۲۴]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۹۰ـ۹۱، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۲۵]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۶، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۲۶]
ابن ابیطلحه، علی، صحیفه علی بن ابیطلحه عن ابن عباس فی تفسیرالقرآن الکریم، ج۱، ص۳۴، چاپ راشد عبدالمنعم رجال، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۵.۵ - ضعیفترین سند روایت از ابن عباسضعیفترین طریق روایت از ابن عباس، طریق محمد بن مروان سُدّی صغیر از محمد بن سائب کلبی از ابوصالح یا ابومالک گفته شده [۲۷]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۳۹، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
ولی ابن عَدی و مؤلف المبانی فی نظم المعانی، [۲۹]
جفری، آرتور، مقدمتان فی علوم القرآن، به تصحیح عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۱۹۷، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
احادیث تفسیر کلبی از ابوصالح را صحیح دانستهاند.۶ - مکتب تفسیری مکهنَوْفَل [۳۰]
احمداسماعیل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسیر، ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
از شیوه تفسیری ابن عباس به مکتب تفسیری مکه یاد کرده و به شاگردان وی، چون مجاهد بن جبر و عطاء بن ابیرباح اشاره نموده است.برخی تفسیر مجاهد بن جبر را روایتی از تفسیر ابن عباس دانستهاند، [۳۱]
زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغه العربیه، ج۱، ص۲۲۱، مصر ۱۹۱۱ـ۱۹۱۴.
[۳۲]
ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۳۶.
گرچه در متن چاپ شده تفسیر مجاهد، روایات تفسیری چندانی از ابن عباس نقل نشده است. [۳۳]
احمداسماعیل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسیر، ج۱، ص۲۹۷، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
از سوی دیگر، در روایات تفسیری که مجاهد از ابن عباس آورده و آنچه طبری به نقل از مجاهد از ابن عباس در تفسیر خود نقل کرده، از حیث لفظ و معنی، اختلاف وجود دارد. [۳۴]
ابن جبر، مجاهد، تفسیر مجاهد، ج۱، ص۲۵، مقدمه سورتی، چاپ عبدالرحمان طاهربن محمد سورتی، اسلام آباد:مجمع البحوث الاسلامیه.
۷ - نحوه استفاده مفسران از روایات ابن عباسظاهراً برخی مفسران با توجه به معیارهای خاص رجالی، تنها از برخی طریقهای روایت تفسیر ابن عباس بهره بردهاند. مثلاً، عبدالرزاق صَنعانی (متوفی ۲۱۱) عمده روایات خود از ابن عباس را از طریق سُفیان بن عُیَیْنه از عَمرو بن دینار از عطاء بن ابیرباح از ابن عباس نقل کرده [۳۵]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۱۴۸ـ۱۴۹، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
در حالی که طبری هیچ روایتی را از این طریق نقل نکرده است.بخاری و مسلم، روایات تفسیری ابن عباس را به نقل از عطاء بن سائب از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کردهاند. [۳۶]
سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، ج۱، ص۱۵۰، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۳۷]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۴، ص۲۳۹، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
۷.۱ - استفاده علمای عامه و خاصهاقوال تفسیری ابن عباس در مدنظر مفسران قرآن، خاصه علمای خراسان و ماوراءالنهر و اندلس، بوده است. [۳۸]
نسفی، عمر بن محمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۲۱۱، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۳۹]
نسفی، عمر بن محمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۳۱۰، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۴۰]
رواقی، علی، تفسیر قرآن پاک، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ ش.
[۴۱]
رواقی، علی، تفسیر قرآن پاک، ج۱، ص۵۷، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ ش.
[۴۲]
رواقی، علی، تفسیر قرآن پاک، ج۱، ص۶۱، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ ش.
[۴۳]
جوده، محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسیر، ص ۱۰۱ـ۱۰۳.
[۴۴]
گنونی، عبدالسلام احمد، المدرسه القرآنیه فی المغرب من الفتح الاسلامی الی ابن عطیه، ج۱، ص۱۲۹ـ ۱۳۰، رباط ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
ابواسحاق ابراهیم ثَعْلَبی (متوفی ۴۲۷) در مقدمه تفسیر الکشف و البیان، به هشت طریق روایت تفسیر ابن عباس اشاره کرده است [۴۵]
ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان، ج۱، ص۷۵۷۷، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
که به نظر میرسد این مجموعههای گوناگون تفسیری، که هریک به نام شاگردان یا یکی از راویان تفسیر ابن عباس مشهور بوده، با یکدیگر اختلاف داشتهاند.ثعلبی اقوال ابن عباس را از تفسیر علی بن ابیطلحه (متوفی ۱۴۳)، تفسیر عَطِیَّة بن سعد عوفی، تفسیر ابومحمد بکر بن سهل دِمْیاطی (متوفی ۲۹۸)، تفسیر عِکْرمَه بن عبداللّه (متوفی ۱۰۵)، تفسیر کلبی به روایتهای محمد بن فُضَیل و یوسف بن بلال و حبان بن علی عَنْزی و صالح بن محمد تِرْمِذی (متوفی ۲۳۷) نقل کرده است. برخی از این افراد تفسیر ابن عباس را از یکدیگر روایت کردهاند، از جمله گفته شده که عطیه بن سعد عوفی، آن را از کلبی اخذ کرده است. [۴۶]
ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳، ص۷۹۸۰، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
ثعلبی تصریح کرده که صالح بن محمد بر تفسیر ابن عباس چهار هزار حدیث افزوده است. [۴۷]
ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان، ج۱، ص۷۷، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
این شواهد، نشاندهنده وجود مجموعههای مدوّنی از اقوال تفسیری ابن عباس است که حداقل تا قرن ششم موجود و روایت آنها متداول بوده است. [۴۸]
بغوی، حسین بن مسعود، تفسیر البغوی، ج۱، ص۲۹، المسمی معالم التنزیل، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۴۹]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۱۱، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۷.۲ - استفاده دمیاطیمجموعه اقوال تفسیری ابن عباس که بکر بن سهل دمیاطی (متوفی ۲۸۹) گرد آورده، مورد توجه عالمان بوده است. ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا (متوفی ۳۹۵) در تفسیر خود از طریق تفسیر دمیاطی به اقوال تفسیری ابن عباس استناد کرده است. بر اساس برخی سلسله سندهای منقول از تفسیر دمیاطی، ظاهراً وی تفسیر خود را بر اساس تلفیق چند روایت متداول تفسیر ابن عباس تدوین کرده است. [۵۳]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۱۸۹ ۱۹۰، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
متن تفسیر دمیاطی، یکی از مآخذ حَسْکانی در شواهد التنزیل [۵۴]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص۴۰۵، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
بوده است. رافعی [۵۵]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۱۸۹ ۱۹۰، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۵۶]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۱، ص۲۶۰، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۵۷]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۱۶۳، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
به روایت این تفسیر اشاره و عبارتهایی از آن نقل کرده است.۷.۳ - استفاده هود هواریهود بن مُحَکَّم هُوّاری، از عالمان اباضی قرن سوم، روایات فراوانی به نقل از کلبی در تفسیر خود آورده است. [۵۸]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۹۴ـ ۹۵، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۵۹]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۹۸، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۰]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۱۰۱، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۱]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۱، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۲]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۲، ص۱۷۱، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۳]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۲، ص۲۱۴، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۴]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۲، ص۲۱۸، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
بالحاج بن سعید شریفی، مصحح تفسیر هود بن محکم، در مقدمه این کتاب [۶۵]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۲۱ـ۲۴، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۶]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۲۹، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
[۶۷]
هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، ج۱، ص۳۴، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰.
مأخذ اصلی هود بن محکم را در نقل روایات کلبی، تفسیر روایی یحیی بن سلام بصری (متوفی ۲۰۰) دانسته است.۷.۴ - اقوال تفسیری ابن عباس در میان راویان شیعهاستناد به اقوال تفسیری ابن عباس در میان راویان شیعه نیز متداول بوده است. حسین بن حکم حِبَری زیدی (متوفی ۲۸۶) بیشتر به نقل از حسین بن حسن انصاری از حباب بن علی عنزی از کلبی به روایت ابوصالح، روایات فراوانی در بیان شأن نزول آیات از ابن عباس نقل کرده است. فرات بن ابراهیم کوفی، از شاگردان حبری، نیز روایات متعددی در بیان شأن نزول آیات از ابن عباس آورده است. این دلایل مؤید تداول روایت تفسیر ابن عباس به طریق کلبی در محافل شیعه امامی کوفه در قرن سوم و چهارم است. عبدالعزیز بن یحیی جلودی (متوفی ۳۳۱)، محدّث شیعی، مجموعهای از اقوال تفسیری ابن عباس را گرد آورده بوده، [۷۹]
نجاشی، احمد بن علی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۴۰، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷.
اما این اثر در دست نیست و نمیتوان درباره آن داوری کرد.عبیداللّه بن عبداللّه حسکانی (متوفی بعد از ۴۹۰) روایات تفسیری فراوانی در فضیلت اهل بیت و شأن نزول آیات در حق ایشان، به نقل از ابن عباس آورده است. [۸۰]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۳۰، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۱]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۵۲، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۲]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۵۶ ۵۷، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۳]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۶۴ ۶۸، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۴]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۷۰، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۵]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۷۵۷۶، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۶]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۸۶، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۷]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۹۳، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۸]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص۱۵۲، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۸۹]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص۱۵۴، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۹۰]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص۲۱۳، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۹۱]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۲، ص۲۷۸، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
حسکانی برخی از این روایات را به نقل از تفسیر مُقاتِل بن سلیمان روایت کرده است. [۹۲]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۲، ص۶، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۹۳]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغدادی، ج۱۴، ص۷۸ـ۷۹.
۸ - بیان اسباب نزول آیات در روایات ابن عباسیکی از ویژگیهای روایات منقول تفسیری ابن عباس، بیان اسباب نزول آیات است. علی بن احمد واحدی نیشابوری (متوفی ۴۶۸) علاوه بر استفاده از اقوال ابن عباس در تفسیر البسیط فی التفسیر [۹۴]
جوده، محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسیر، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۳، (قاهره ۱۹۷۸).
در بیان اسباب نزول، روایات متعددی از ابن عباس آورده است. در تفاسیر گوناگون دیگر نیز روایات فراوانی از ابن عباس درباره شأن نزول آیات در حق اهل بیت پیامبر نقل شده است. داستان پردازانه و قصصی بودن یکی دیگر از ویژگیهای بارز روایات تفسیری ابن عباس است. [۱۰۴]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغدادی، ج۱، ص۵۶.
۹ - دیدگاههای خاص تفسیری ابن عباسبرخی از اقوال خاص تفسیری ابن عباس عبارتاند از: پذیرش وجود کلمات غیر عربی در قرآن، [۱۰۵]
احمد اسماعیل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسیر، ج۱، ص۴۴۹، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
قابل تفسیر دانستن حروف مقطّعه [۱۰۶]
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغدادی، ج۱، ص۴۳۵.
و دلالت این حروف بر اسم اعظم خداوند. [۱۰۸]
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۲، ص۹۷.
طبری ذیل آیه ۱۰۳ سوره انعام از قول ابن عباس آورده که چشم آدمی قدرت احاطه بر خداوند را ندارد. در مصادر اباضی و معتزلی قول به عدم رؤیت باری به ابن عباس نسبت داده شده است. [۱۱۰]
اسدآبادی، عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۴، ص۲۱۳ـ ۲۱۵، چاپ محمدمصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی، قاهره.
[۱۱۱]
احمداسماعیل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسیر، ص۵۳۸، ج ۱، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰.
در تفسیر آیه ۱۷۲ سوره اعراف چند روایت دالّ بر پذیرش قول به عالم ذر از ابن عباس نقل شده که برخی از آنها تعبیراتی حاکی از عقیده به جبر دارد. [۱۱۳]
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۹، ص۷۶.
طبری برخی از اسرائیلیات را در تفسیر خود به روایت از ابن عباس نقل کرده است. [۱۱۴]
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۱، ص۱۸۷.
[۱۱۵]
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۳.
[۱۱۶]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۱۰۴، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۱۷]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۲۳۹، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۱۸]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۲۴۳ـ ۲۴۴، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۱۹]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۲۴۸ـ۲۴۹، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۲۰]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۲۶۳، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۲۱]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ۲۸۶، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۱۲۲]
آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیر الطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، ج۱، ص۳۸۱ـ۳۸۲، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۱۰ - تالیف کتاب تنویر المقباس از تفسیر ابن عباستفسیر مشهوری به نام ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس من تفسیر ابن عباس موجود است. این تفسیر را به محمد بن سائب کلبی و ابومحمد عبداللّه بن وهب دینوری (متوفی ۳۰۸) و محمد بن یعقوب فیروزآبادی (متوفی ۸۱۷) نسبت دادهاند. انتساب این تفسیر به فیروزآبادی شهرت بیشتری دارد و در اغلب منابع به وی نسبت داده شده است. [۱۲۳]
مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارشهای علوم قرآنی، ج۱، ص۱۳۶، تهران ۱۳۷۹ ش.
تحلیل ادبی این متن مؤید آن است که حداقل در اواخر قرن سوم تدوین شده است. دو سلسله سند موجود در متن، بر این دلالت دارند که متن به قلم دانشمندی از کرامیه نگاشته شده [۱۲۴]
رحمتی، محمدکاظم، «پژوهشی درباره کرامیه»، ج۱، ص۷۵، کتاب ماه دین، سال ۴، ش ۷ (اردیبهشت ۱۳۸۰).
که ظاهراً عبداللّه بن مبارک دینوری (متوفی اوایل قرن چهارم) است که داوودی، بدون هیچ توضیح دیگری، از وی به عنوان مؤلفِ الواضح فی تفسیر القرآن یاد کرده است. حاکم نیشابوری (متوفی ۴۰۵) [۱۲۶]
حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، تاریخ نیشابور، ج۱، ص۲۲۷، ترجمه محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ ش.
از فردی به نام عبداللّه بن مبارک مدفون در نیشابور سخن گفته که ممکن است مؤلف الواضح باشد. درباره وی اطلاعی در دست نیست. [۱۲۷]
فان اس، یوزف، «متونی در باره کرّامیّه»، ج۱، ص۶۸، ترجمه احمد شفیعیها، معارف، دوره ۹، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۱).
در سلسله سند شاذان قمی، [۱۲۸]
قمی، شاذان بن جبرائیل، الفضائل، ج۱، ص۱۴۹، قم ۱۳۶۳ ش.
نام عبداللّه بن مبارک دینوری که از طریق یوسف بن بلال، تفسیر ابن عباس را نقل کرده، آمده است.۱۰.۱ - تفسیر الواضح فی تفسیر القرآناز الواضح سه نسخه خطی کهن در لیدن، ایاصوفیه (ش ۲۲۱، بخش اول، مورخ ۵۸۵، بخش دوم، مورخ ۵۷۸) و آصفیه حیدرآباد (تفسیر ش ۵) موجود است که همانند متن چاپ شده ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس است. بنابراین، نام کهن ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس احتمالاً الواضح فی تفسیر القرآن بوده است. در نسخه لیدن و احتمالاً در نسخههای دیگر، مقدمهای در آغاز کتاب آمده که در متن چاپی موجود نیست. به گفته ابومحمد دینوری (مؤلف کتاب در این مقدمه)، وی متن تفسیر را از مآخذ گوناگون استخراج و برای اهل علم خلاصه کرده است. [۱۲۹]
فان اس، یوزف، «متونی در باره کرّامیّه»، ج۱، ص۴۹، ترجمه احمد شفیعیها، معارف، دوره ۹، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۱).
به نظر ریپین این عبارت بر آن دلالت دارد که معاصران دینوری متن همان تفسیر را بدون ارجاع به وی روایت کرده و با آن آشنا بودهاند. روایت چندگانه متن تفسیر، این فرضیه را تقویت میکند که تفسیر، پیش از دینوری به صورت شفاهی نقل میشده و بعدها افرادی آن را کتابت کردهاند. مؤید این حدس، گفته دینوری است که خواننده را برای حل مشکلات این تفسیر، به تفسیر کلبی که یوسف بن بلال روایت کرده، ارجاع داده است. [۱۳۰]
فان اس، یوزف، «متونی در باره کرّامیّه»، ج۱، ص۵۵، ترجمه احمد شفیعیها، معارف، دوره ۹، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۱).
یوسف بن بلال به عنوان راوی تفسیر کلبی مشهور بوده است. [۱۳۲]
مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، ج۱، ستون ۴۵۷، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۱۳۳]
حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، ج۱، ص۱۴۰۱۴۱، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
[۱۳۴]
شفیعی کدکنی، محمدرضا، «چهره دیگر محمد بن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، ج۱، ص۷۷، توس، ۱۳۷۷ ش.
در شرح احوال احمد بن اسماعیل مُقْری نیز گفته شده که وی تفسیر کلبی را از یوسف بن بلال به روایت محمد بن مروان سدّی صغیر از کلبی شنیده است. [۱۳۵]
ابن ماکولا، علی بن هبةالله، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب، ج۷، ص۶۱، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، بیروت.
۱۰.۲ - دیدگاههایی در مورد تفسیر الواضحاحمد بن ابراهیم ثعلبی [۱۳۶]
ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان، ج۱، ص۸۳، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
تفسیر الواضح را یکی از مآخذ تفسیر خویش معرفی نموده [۱۳۷]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۲۷۱، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
و به روایت ابوحنیفه قزوینی از آن برای ابوبکر محمد بن یعقوب استوایی اشاره کرده است. به گفته رافعی [۱۳۸]
رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۲۷۱، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
نام ابوحنیفه قزوینی، عبدالملک بن علی است و در نیشابور تفسیر معروف به الواضح (نوشته ابومحمد عبداللّه بن مبارک دینوری) را از ابوبکر محمد بن یعقوب استوایی از مؤلف، روایت کرده و از وی شنیده است. عبدالغافر بن اسماعیل فارسی (متوفی ۵۲۹) نیز گفته که تفسیری به نام الواضح منسوب به عبداللّه بن مبارک را محمد بن اسحاق خطبی کرامی (متوفی ۴۸۸) از ابوحنیفه عبدالوهاب بن محمد (هروی) شنیده است. [۱۳۹]
صریفینی، ابراهیم بن محمد، تاریخ نیسابور المنتخب من السیاق، ج۱، ص۸۶، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ ش.
قید «منسوب» در عبارت عبدالغافر فارسی به علت آن است که وی گمان داشته مؤلف تفسیر، عبداللّه بن مبارک حنظلی (متوفی ۱۸۱) است. [۱۴۰]
آتش، سلیمان، مکتب تفسیر اشاری، ج۱، ص۵۴، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۸۱ ش.
۱۱ - استفاده فرقه کرامیه از روایات ابن عباسدر تفسیرِ کرّامی الفصول، نوشته ابوحنیفه عبدالوهاب بن محمد هروی، نام عبداللّه بن مبارک دینوری در اسناد مختلفی آمده که وی از علی بن اسحاق حنظلی (متوفی ۲۳۷) راوی مشهور تفسیر کلبی در ماوراء النهر، روایات تفسیری ابن عباس را نقل کرده است. [۱۴۱]
فان اس، یوزف، «متونی در باره کرّامیّه»، ج۱، ص۶۳، ترجمه احمد شفیعیها، معارف، دوره ۹، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۱).
[۱۴۲]
شفیعی کدکنی، محمدرضا، «چهره دیگر محمد بن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، ج۱، ص۷۷ـ۷۹، توس، ۱۳۷۷ ش.
علت توجه به این طریقِ تفسیر ابن عباس، آن است که محمد بن کَرّام (متوفی ۲۵۵)، مؤسس فرقه کرامیه، تفسیر کلبی را در سمرقند نزد علی بن اسحاق حنظلی سماع کرده است. [۱۴۳]
نسفی، عمر بن محمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص۳۱۰، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۱۴۴]
شفیعی کدکنی، محمدرضا، «چهره دیگر محمد بن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، ج۱، ص۷۹، توس، ۱۳۷۷ ش.
مؤلف ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس، که ظاهراً همان عبداللّه بن مبارک دینوری است، روایات خود را از عبداللّه بن مأمون سُلَمی از پدرش، مأمون بن احمد سلمی از محمد بن کرام به سلسله سندی منتهی به علی بن اسحاق حنظلی نقل کرده است. [۱۴۶]
شفیعی کدکنی، محمدرضا، «چهره دیگر محمد بن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، ج۱، ص۷۷ـ۷۹، توس، ۱۳۷۷ ش.
متن ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس کامل است و در تفسیر آیات تنها به بیان معنای آیه و گاه نقل روایتی بسنده شده و در تفسیر حروف مقطّعه، هریک از حروف، نمادی از اسامی باری تعالی یا دالّ بر واقعهای دانسته شده است. در تفسیر آیات متشابه مانند آیه پنجم سوره طه، تفسیری تشبیهی از آیه ارائه شده است. مؤلف ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس در مسئله رؤیت خدا، ذیل آیه ۱۴۳ سوره اعراف، به صراحت گفته که این دیدار تنها در آخرت صورت میگیرد. شأن نزول برخی آیات در مورد اهل بیت، درباره افراد دیگری ذکر شده است. [۱۵۵]
روحانی، محمدحسین، تفسیر کلامی قرآن، ج۱، ص۱۴۲، تهران ۱۳۷۱ ش.
ظاهراً اولین بار ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس در ۱۲۹۰ در قاهره چاپ شده است. چاپهای متعددی از این کتاب در دست است که هیچیک انتقادی نیست.۱۲ - کتاب اللغات فی القرآناز دیگر آثار قرآنی ابن عباس، اللغات فی القرآن است که در برخی از نسخههای خطیِ موجود، نام آن غریب القرآن ذکر شده است. ابن عباس در غریب القرآن مجموعهای از کلمات قرآنی را به ترتیب نظم سورهها گردآوری کرده است. متن این رساله که با تهذیب و روایت عطاء بن ابیرباح و نیز روایت علی بن ابیطلحه موجود است [۱۵۶]
مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارشهای علوم قرآنی، ج۱، ص۱۳، تهران ۱۳۷۹ ش.
با آنچه سیوطی [۱۵۷]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۵۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
آورده، یکی است.سیوطی [۱۵۸]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۶۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
یادآوری کرده که وی این نام را از تفسیر طبری و تفسیر ابن ابیحاتِم استخراج کرده است. از این کتاب در منابع با نام لغة القرآن و لغات القبایل الواردة فی القرآن الکریم نیز یاد شده است.متن این کتاب را صلاحالدین منجِّد بر اساس روایت عبداللّه بن حسین بن حَسْنون سامری (متوفی ۳۸۶) به چاپ رسانده است. چاپ دیگر این کتاب را عبدالمجید سیدطلب با عنوان لغات القبایل الوارده فی القرآن الکریم، به روایت ابوعُبَید قاسم بن سلاّم هروی (متوفی ۲۲۴) منتشر کرده است (کویت ۱۴۰۴). احمد بولوط نیز این اثر را با عنوان غریب القرآن به چاپ رسانده است (قاهره ۱۴۱۳). ۱۳ - کتاب مسائل نافع بن الازرقمجموعهای به نام مسائل نافع بن الازرق، حاوی ۱۹۰ کلمه قرآنی با شواهدی از شعر جاهلی، یکی دیگر از آثار قرآنی ابن عباس است. سیوطی [۱۵۹]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۶۸ ۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
متن این رساله را آورده است. نافع بن اَزْرَق، پیشوای گروهی از خوارج (متوفی ۶۸)، در دیداری با ابن عباس، این سؤالات را مطرح کرده است.متن این رساله با طرق مختلف و با اختلافها و کاستیها و افزودههایی، در منابع حدیثی و ادبی نقل شده است. [۱۶۰]
مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارشهای علوم قرآنی، ج۱، ص۱۴، تهران ۱۳۷۹ ش.
این متن را یک بار فؤاد عبدالباقی بر اساس ترتیب الفبایی منتشر کرده و بار دیگر با تحقیق مفصّل عایشه عبدالرحمان بنت الشّاطی و نیز با تحقیق ابراهیم سامرایی چاپ شده است.اساس دو چاپ نخست، متن نقل شده مسائل نافع بن الازرق در کتاب ألإتقان فی علوم القرآن بوده است. با توجه به تصریح سیوطی [۱۶۱]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۶۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
[۱۶۲]
سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۱۰۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
در آغاز و انجام این رساله، ظاهراً وی تدوینگر این مجموعه است و آن را با استفاده از معجم الکبیر احمد بن سلیمان طَبَرانی (متوفی ۳۶۰) و کتاب ایضاح الوقف و الابتداء ابوبکر ابن انباری (متوفی ۳۲۸) تهیه کرده است. آنچه ابن انباری آورده، بخشی از آن چیزی است که سیوطی آورده است.ابن انباری تنها پنجاه کلمه را آورده که ۲۸ کلمه از آن را سیوطی ذکر کرده، هجده کلمه همان توضیحات سیوطی را دارد و نوزده کلمه آن مشتمل بر همان شواهد شعری است که سیوطی نقل کرده است. نسخه کهنی از این رساله، متعلق به قرن چهارم، در کتابخانه ظاهریه دمشق (ش ۳۸۴۹) موجود است. [۱۶۴]
خیمی، صلاحالدین محمد، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریه: علوم القرآن الکریم، ج۲، ص۲۸۲ـ۲۸۳، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
در کتابخانه دیوان هند (مجموعه ۳۷۹۵، از برگ ۶۵ ب تا ۹۲ ب) متن تفسیری منسوب به ابن عباس وجود دارد که در تفسیر سوره واقعه است و با متن ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس تشابهی ندارد.۱۴ - فهرست منابع(۱) قرآن. (۲) سلیمان آتش، مکتب تفسیر اشاری، ترجمه توفیق سبحانی، تهران ۱۳۸۱ ش. (۳) ابن انباری، کتاب ایضاح الوقف و الابتداء، دمشق ۱۹۷۱. (۴) ابن طاووس، سعدالسعود، قم: دارالذخائر للمطبوعات. (۵) ابن عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۶) ابن ماکولا، الاکمال فی رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فی الاسماء و الکنی و الانساب، چاپ عبدالرحمان بن یحیی معلمی یمانی، بیروت. (۷) ابن ندیم بغدادی، محمد بن اسحاق، الفهرست. (۸) فان اس، یوزف، «متونی در باره کرّامیّه»، ترجمه احمد شفیعیها، معارف، دوره ۹، ش ۱ (فروردین ـ تیر ۱۳۷۱). (۹) حسین بن مسعود بغوی، تفسیر البغوی، المسمی معالم التنزیل، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵. (۱۰) رواقی، علی، تفسیر قرآن پاک، تهران: بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ ش. (۱۱) ثعلبی، احمد بن محمد، تنویر المقباس، قاهره: مکتبه الشعبیه، ۱۳۹۳/۱۹۷۲. (۱۲) احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۱۳) جوده محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی التفسیر، (قاهره ۱۹۷۸). (۱۴) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۱۵) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، تاریخ نیشابور، ترجمه محمدبن حسین خلیفه نیشابوری، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران ۱۳۷۵ ش. (۱۶) حبری، حسین بن حکم، تفسیر الحبری، چاپ محمدرضا حسینی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۱۷) حسکانی، عبیداللّه بن عبداللّه، شواهد التنزیل لقواعدالتفضیل، چاپ محمدباقر محمودی، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰. (۱۸) خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی. (۱۹) صلاحالدین محمد خیمی، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریه: علوم القرآن الکریم، ج ۲، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۲۰) محمد بن علی داوودی، طبقات المفسرین، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲۱) محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت. (۲۲) رافعی قزوینی، عبدالکریم بن محمد، التدوین فی اخبار قزوین، چاپ عزیزاللّه عطاردی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷. (۲۳) آمال محمد عبدالرحمان، ربیع، الاسرائیلیات فی تفسیرالطبری: دراسه فی اللغه و المصادر العبریه، قاهره ۱۴۲۲/۲۰۰۱. (۲۴) محمدکاظم رحمتی، «پژوهشی در باره کرامیه»، کتاب ماه دین، سال ۴، ش ۷ (اردیبهشت ۱۳۸۰). (۲۵) روحانی، محمدحسین، تفسیر کلامی قرآن، تهران ۱۳۷۱ ش. (۲۶) جرجی زیدان، کتاب تاریخ آداب اللغه العربیه، مصر ۱۹۱۱ـ۱۹۱۴. (۲۷) سلقینی، عبداللّه بن محمد، حبرالامه عبداللّه بن عباس و مدرسه فی التفسیر، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶. (۲۸) سیوطی، جلالالدین، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش. (۲۹) شاذان قمی، الفضائل، قم ۱۳۶۳ ش. (۳۰) شفیعی کدکنی، محمدرضا، «چهره دیگر محمد بن کرام سجستانی در پرتو سخنان نویافته از او»، در ارج نامه ایرج: به پاس نیم قرن سوابق درخشان فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج افشار، ج ۲، به کوشش محسن باقرزاده، تهران: توس، ۱۳۷۷ ش. (۳۱) ابراهیم بن محمد صریفینی، تاریخ نیسابور المنتخب من السیاق، چاپ محمدکاظم محمودی، قم ۱۳۶۲ ش. (۳۲) صنعانی، عبدالرزاق بن همام، تفسیرالقرآن، چاپ مصطفی مسلم محمد، ریاض ۱۴۱۰/ ۱۹۸۹. (۳۳) طبرانی، سلیمان بن احمد، کتاب الدعاء، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۳. (۳۴) طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تاویل القرآن. (۳۵) ابن ابیطلحه، علی، صحیفه علی بن ابیطلحه عن ابن عباس فی تفسیرالقرآن الکریم، چاپ راشد عبدالمنعم رجال، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۳۶) قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۴، چاپ محمدمصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی، قاهره. (۳۷) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۳۸) کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدکاظم، تهران ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۳۹) عبدالسلام احمد گنونی، المدرسه القرآنیه فی المغرب من الفتح الاسلامی الی ابن عطیه، ج ۱، رباط ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۴۰) مجاهد بن جبر، تفسیر مجاهد، چاپ عبدالرحمان طاهر بن محمد سورتی، اسلام آباد: مجمع البحوث الاسلامیه. (۴۱) یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۲۰، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲. (۴۲) جفری، آرتور، مقدمتان فی علوم القرآن، به تصحیح عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲. (۴۳) مهدوی راد، محمدعلی، سیر نگارشهای علوم قرآنی، تهران ۱۳۷۹ ش. (۴۴) احمد بن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنّفی الشیعه المشتهر ب رجال النجاشی، چاپ موسی شبیری زنجانی، قم ۱۴۰۷. (۴۵) احمد بن محمد نَحاس، معانی القرآن الکریم، چاپ محمدعلی صابونی، مکه ۱۴۰۸ـ ۱۴۰۹. (۴۶) نسفی، عمر بن محمد، القند فی ذکر علماء سمرقند، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۸ ش. (۴۷) احمد اسماعیل نوفل، مجاهد: المفسر و التفسیر، ج ۱، قاهره ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰. (۴۸) علی بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب نزول الایات، قاهره ۱۳۸۸/۱۹۶۸. (۴۹) هواری، هود بن محکم، تفسیر کتاباللّه العزیز، چاپ بالحاج بن سعید شریفی، بیروت ۱۹۹۰. ۱۵ - پانویس
۱۶ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر ابن عباس»، شماره۳۶۹۹. محمدهادی معرفت، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۷۲-۲۷۵. سایت اندیشه قم ردههای این صفحه : تفاسیر شیعه | تفاسیر قرن اول | کتب قرآنی شیعه | مباحث تفسیری | مباحث قرآنی | مدرسه تفسیر مکه | مفسران لغوی
|