تعنیستعنیس یعنی بىشوهر ماندن دختر پس از بلوغ به مدّت طولانى. از آن در باب نکاح یاد شده است. ۱ - استحباب تعجیل در ازدواج دختربا اینکه ازدواج امری است مطلوب طبع سالم و مایه سعادت آدمی و از جهت دینی نیز «تعجیل در شوهر دادن دختر و محفوظ نمودن او بهواسطه شوهر در وقت بلوغ او، مستحب است، که از امام صادق (علیهالسلام) است: از سعادت مرد این است که دخترش در خانه او حیض نبیند. و در خبر است: بهدرستی که دختران بکر به منزله میوه روی درخت میباشند، اگر میوهها رسیدند و چیده نشدند آفتاب آنها را خراب میکند و باد آنها را روی زمین میاندازد و چنینند دختران باکره در وقتی که میرسند به آنچه که زنها رسیدهاند پس برای آنها دوایی نیست مگر شوهر نمودن.» [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۸، کتاب النکاح، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
لیکن بسیارند دخترانی که به دلایل و جهات مختلف فرصت ازدواج به هنگام را نمییابند. برای پرهیز از فرصتسوزیها و پیشگیری از چنین سرانجامی توصیههای کارآمدی از سوی اولیای دین و عالمان و آگاهان خیرخواه صورت پذیرفته است. امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: «مستحب است خواستگاری که خلق و دین و امانت وی مورد رضایت است و عفیف و صاحب گشایش در زندگی است، جواب رد به او داده نشود و به شرافت حسب و بلندی نسب نگاه نشود؛ حضرت علی (علیهالسلام) از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکند که فرمود: وقتی کسی پیش شما آمد که خلق و دینش مورد رضایت شما بود به ازدواج او در بیاورید. حضرت علی (علیهالسلام) میفرماید: گفتم: ای پیامبر خدا حتی اگر آن شخص نسبش پست باشد؟ پیامبر فرمود: هرگاه کسی که دین و اخلاق او را میپسندید نزد شما آمد به ازدواج او درآورید، که اگر چنین نکردید فتنه در زمین و فساد بزرگی میشود.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۵۸، کتاب النکاح، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۲ - احکامدر اینکه عنوان بکر بر دخترى که بدون تماس با مردى بر اثر پریدن یا طولانى شدن مدّت تجرد و غیر آن، بکارتش زائل شده صدق مىکند تا احکام آن را داشته باشد یا چنین دخترى حکم بیوه را دارد، اختلاف است. مستفاد از حاشیه امام خمینی به شرح «بل لا یبعد عدمه، لکن لا یترک الاحتیاط فیه وفی تالیه.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۵، العروة الوثقی مع تعالیق الامام الخمینی، ج۲، ص۶۷۵، کتاب النکاح، فصل فی اولیاء العقد، مسالة۲، رفم۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
ذیل عبارت «ولا یبعد الالحاق» در متن عروه الوثقی که میگوید: «اذا ذهبت بکارتها بغیر الوطء من وثبة ونحوها، فحکمها حکم البکر، و امّا اذا ذهبت بالزنا او الشبهة ففیه اشکال، ولا یبعد الالحاق بدعوی انّ المتبادر من البکر من لم تتزوّج، وعلیه فاذا تزوّجت» [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۵، العروة الوثقی مع تعالیق الامام الخمینی، ج۲، ص۶۷۵، کتاب النکاح، فصل فی اولیاء العقد، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
این است که زن باکره، دخول نشدهای است که ازدواج نکرده است. بر همین اساس دختر مجردی که به علتی غیر از وطی، پرده بکارت خویش را ازدستداده است به حکم باکره است؛ چون هم غیر مدخول بها است و هم ازدواج نکرده است. اما زنی که بدون ازدواج بهواسطه زنا یا وطی شبهه بکارتش را ازدستداده و یا دختر عقد کردهای که مقاربت نکرده است، بعید نیست که ملحق به باکره نباشند. زیرا هرکدام یکی از دو قید را ندارند. پس این دو همانند ثیبهای که بعد از ازدواج شرعی، مقاربت کرده است در ازدواج نیاز به اذن ولی شرعی ندارند.۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۴۴. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |