تعلیلعلت آوردن برای یک مطلب؛ از اقسام اطناب به زیادت را تعلیل گویند. ۱ - تعریف"تعلیل" از اقسام اطناب به زیادت و اسلوب بدیعی و بلاغی است. در این روش، برای صفت یا مطلبی که در سخن آوردهاند علتی ذکر میکنند که با آن مطلب مناسبت دارد و باعث تثبیت و تقریر بیشتر در نفس میشود؛ زیرا نفس ، احکام علتدار را بیشتر میپذیرد. بیشتر تعلیلهای قرآن ، جواب از سؤال مقدری است که جمله قبلی آن را اقتضا میکند. ۲ - نمونه قرآنیآیاتی که تعلیل در آنها به کار رفته، در قرآن فراوان است که برای رعایت اختصار به چند نمونه اشاره میشود: ۱. (وما ابریء نفسی ان النفس لامارة بالسوء)؛ "و من نفس خود را تبرئه نمیکنم چرا که نفس قطعا به بدی امر میکند". ؛ ۲. (وینزل علیکم من السماء ماء لیطهرکم به)؛ "و از آسمان بارانی بر شما فرو ریزانید تا شما را با آن پاک گرداند"؛ ۳. (ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله وللرسول ولذی القربی والیتامی والمساکین وابن السبیل کی لا یکون دولة بین الاغنیاء منکم)؛ "آنچه خدا از (دارایی) ساکنان آن قریهها عاید پیامبرش گردانید از آن خدا و از آن پیامبر (او) و متعلق به خویشاوندان نزدیک (وی) و یتیمان و بینوایان و درراه ماندگان است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد". ۳ - حروف تعلیلحروف تعلیل عبارتند از: لام؛ ان؛ ان؛ اذ؛ باء؛ کی؛ من؛ لعل. [۶]
سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص۲۸۴-۵۴۴.
[۷]
بستانی، بطرس، محیط المحیط قاموس مطول للغة العربیة، ص۶۲۸.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تعلیل». |