تاریخ یمینیتاریخ یمینی (یا تاریخ عُتبی)، کتابی تاریخی به عربی درباره ابومنصور ناصرالدین سبکتگین و محمود غزنوی و اوضاع ایران تا اوایل قرن پنجم، نوشته ابونصر محمد بن عبد الجبار عتبی در حدود ۴۱۱. این کتاب از مهمترین تواریخ عصر غزنوی و از کهنترین تاریخنامههای ایرانی است. عتبی (متوفی ۴۲۷ یا ۴۱۳ یا ۴۳۱) از مترسلان زبردست عربی زبان ایرانی بود که چندی در دربار ابوعلی سیمجور و سپس دربار سبکتگین در خراسان به دبیری اشتغال داشت. ۱ - وجه نامگذاری تاریخ یمینیاو این کتاب را به خواهش جلال الدوله، ولیعهد سلطان محمود، نوشت [۱]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۱، ص۵۳ ـ۵۵، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
[۲]
عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۴، ص۴۵۸، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
[۳]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، تاریخ یمینی، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، مقدمه، ص ۷، چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش.
و آن را به مناسبت لقب سلطان محمود (یمین الدوله)، تاریخ یمینی نامید. [۴]
ابن خلّکان،وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان، ج۵، ص۱۷۹.
[۵]
عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۵، ص۳۱۵، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶.
۲ - اهمیت تاریخ یمینیتاریخ یمینی شامل وقایع مهم تاریخی ایران، بویژه قلمرو شرقی آن، از دوره امیررضی نوح بن منصور سامانی [۶]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، ص۳۶۶-۳۸۷، قاهره ۱۲۸۶.
تا زمان سلطان محمود غزنوی [۷]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، ص۳۸۹-۴۲۱ قاهره ۱۲۸۶.
است. همچنین دارای مطالبی است راجع به خلفای عباسی، صفاریان، زیاریان، سیمجوریان، آل بویه، ایلک خانیان (قراخانیان)، افغانیان و حکومتهای محلی خراسان، مانند فریغونیان و غوریان، و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهیان، که اهمیت ویژه ای دارد.از آنجا که این کتاب به شرح جنگهای سلطان محمود و فتحهای وی در هندوستان و اغراق در ستایش او پرداخته است، [۸]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۱، ص۵۸ ـ ۵۹، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
میتوان آن را جزو تاریخنامههای «درباری» دانست.۳ - مضمون تاریخ یمینیعتبی درباره اوضاع سیاسی، مذهبی، اجتماعی و علمی زمان خود نیز مطالبی آورده است که اهمیت بسیار دارد، و از جمله آنهاست مطالبی درباره روابط غزنویان با خلفای بغداد، سرگذشت برخی از خاندانها و علمای نامدار و وزرای بزرگ غزنوی، فتنه کرّامیه، تبلیغات اسماعیلیّه، قحط سالی در نیشابور و موقعیت اجتماعی و فرهنگی غزنه (پایتخت غزنویان). تاریخ یمینی، به سبب آنکه مؤلف شاهد برخی رویدادها بوده و به اسناد رسمی دستگاه غزنویان دسترسی داشته است، از منابع بسیار مهم عصر غزنوی به شمارمیرود. [۹]
جعفر حمیدی، تاریخ نگاران، ج۱، ص۱۹۵، تهران ۱۳۷۲ ش.
تاریخ یمینی مشتمل است بر دیباچه و سپس شرح ظهور امیر ابومنصور ناصرالدین سبکتگین در زمان سامانیان و فتحهای او، [۱۰]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۱، ص۵۵ ـ ۸۹، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
وقایع دوران نوح بن منصور سامانی و شرح حال قابوس بن وشمگیر زیاری و فخرالدوله بُوَیهی و مناسبات امیر ابومنصور ناصرالدین سبکتگین و خلف بن احمد صفاری، همچنین تفصیل منازعه امرای سامانی بر سر قدرت و منصب سپهسالاری خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترک و تقسیم قلمرو سامانیان میان دو سلسله ترک قراخانیان و غرنویان [۱۱]
محمدبن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۱، ص۸۹ ـ۴۱۲، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
ازینرو نیمه نخست کتاب را میتوان «تاریخنامه سامانیان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهای محمود غزنوی پرداخته شده است که نیمه دوم کتاب را تشکیل میدهد.کتاب با رساله ای در رثای امیرنصر بن سبکتگین (والی نیشابور و برادر محمود) و فصلی در بدگویی از امیرابوالحسن بَغَوی، به سبب رنجش عتبی از وی، پایان مییابد. [۱۲]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۲، ص۳۳۰ـ ۴۱۸، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
نثر عتبی دشوار و ادیبانه و در دیباچه کتاب متکلفانه است؛ با این وصف، در سده های متوالی مطمح نظر ادیبان و سرمشق دبیران بوده است، چنانکه به گفته سبکی [۱۳]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ج۵، ص۳۱۵، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶.
مردم خوارزم و آن نواحی، نسبت به تاریخ یمینی و ضبط الفاظ آن اهتمامی همچون توجه مردم مغرب اسلامی به مقامات حریری داشته اند.۴ - شروح تاریخ یمینیعده ای بر تاریخ یمینی شرح نوشته اند، از جمله مجدالدین کرمانی، صدرالافاضل قاسم بن حسین خوارزمی، تاج الدین عیسی بن محفوظ، و حمیدالدین محمود بن عمر نجاتی نیشابوری که شرح مشهور و معتبر بساتین الفضلاء و ریاحین العقلاء را نوشته است. [۱۴]
حاجی خلیفه، ج ۲، ستون ۲۰۵۲ـ۲۰۵۳.
احمدبن علی عَدْوی دمشقی، معروف به مَنینی، نیز در ۱۱۴۷ شرح مشهور الفتح الوهْبی علی تاریخ ابی نصرالعتبی را نوشت. [۱۵]
احمدبن علی منینی، الفتح الوهبی (شرح الیمینی)، ج۲، ص۴۱۹، قاهره ۱۲۸۶.
این شرح در ۱۲۸۶ همراه با متن اصلی در حاشیه، در دو مجلد در قاهره به چاپ رسید.۵ - ترجمههای تاریخ یمینیدر ۶۰۳ ابوالشرف ناصح بن ظفربن سعد منشی جُرفادِقانی (گلپایگانی)، تاریخ یمینی را به امر ابوالقاسم علی بن حسن، وزیر جمال الدین الغ باربَک اَیبه، به فارسی شیوا و روان برگرداند [۱۶]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، ترجمه تاریخ یمینی، از ناصح بن ظفر جرفادقانی،مقدمه جرفادقانی، ص ۳ـ۴، ۷ـ ۸، ۱۰، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۷]
محمد تقی بهار، سبک شناسی، ج۲، ص۳۸۶، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ ش.
و تکمله ای شامل حوادث سالهای ۵۸۲ تا ۶۰۳ بر کتاب افزود [۱۸]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، ج۱، ص۴۱۷ـ ۴۴۲، ترجمه تاریخ یمینی، از ناصح بن ظفر جرفادقانی، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ ش.
که برای شناخت احوال ایران غربی در بیست سال آخر دوره استیلای اتابکان آذربایجان و ممالیکی که در این مدت مستقل شدند و بر آن حدود امارت یافتند، منبعی بسیار مهم است. [۱۹]
عبدالحسین نوائی، «خاتمه ترجمه تاریخ یمینی»، ج۱، ص۵۹، یادگار، سال ۱، ش ۴ (۱۳۲۳ ش).
این ترجمه از حیث فصاحت و استحکام همانند اصل کتاب است و مترجم، با وجود پرهیز از تکلف، در جای خود بخوبی از عهده نثر مصنوع برآمده است [۲۰]
محمد تقی بهار، سبک شناسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ ش، ج ۲، ص ۳۸۶ـ۳۸۷.
[۲۱]
ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۱۰۱۱ـ۱۰۱۲، ج ۲، تهران ۱۳۶۳ ش.
در ۱۳۱۶ ثقة الاسلام علی تبریزی به دستور امیرنظام، والی آذربایجان، رساله «بثّالشّکوی» را که بخشی از تاریخ یمینی است، به فارسی ترجمه کرد. [۲۲]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، تاریخ یمینی، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، مقدمه، ص۹، ج۱، ص۲۷۲ـ۲۹۶،چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش.
[۲۳]
یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، ص۱۶۷، ج۱، تهران ۱۳۵۷ ش.
تاریخ یمینی در قرن سیزدهم به ترکی ترجمه شد. [۲۴]
شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج۲، ص۳۸۵، ج۲، بیروت ۱۹۸۷.
رنلدز، مستشرق انگلیسی، نیز آن را از روی ترجمه فارسی جرفادقانی به انگلیسی برگرداند و در ۱۲۲۳/ ۱۸۰۸ در لندن به چاپ رساند. [۲۵]
محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، تاریخ یمینی، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، مقدمه، ص۹، چاپ علی قویم، تهران۱۳۳۴ش.
۶ - چاپیهای تاریخ یمینیتاریخ یمینی در ۱۲۶۴/۱۸۴۸ در دهلی، در ۱۲۹۰/ ۱۸۷۳ به کوشش اشپرنگر در بولاق و در ۱۳۰۰/ ۱۸۸۳ در لاهور چاپ شد. [۲۶]
سرکیس، ج۲، ستون ۱۳۰۵.
در ۱۲۷۲ ترجمه جرفادقانی بدون تکمله وی، در تهران چاپ سنگی شد. [۲۷]
عبدالحسین نوائی، « خاتمه ترجمه تاریخ یمینی»، ج۱، ص۵۸، یادگار، سال ۱، ش۴ (۱۳۲۳ ش).
در ۱۳۳۴ش آن را تجدید چاپ کرد که این چاپ، خالی از خطا نیست. در ۱۳۵۷ش چاپ محققانه ای از این کتاب به همت جعفر شعار (متوفی ۳۱ تیر ۱۳۸۰) در تهران منتشر شد.۷ - فهرست منابع(۱) یحیی آرین پور، از صبا تا نیما، ج۱، تهران۱۳۵۷ ش. (۲) ابن خلکان ابن خلّکان، وفیات الاعیان وأنباء أبناء الزمان. (۳) محمد تقی بهار، سبک شناسی، تهران ۱۳۵۵ـ۱۳۵۶ ش. (۴) عبدالملک بن محمد ثعالبی، یتیمة الدهر، چاپ مفید محمد قمیحه، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳. (۵) حاجی خلیفه. (۶) جعفر حمیدی، تاریخ نگاران، تهران ۱۳۷۲ ش. (۷) عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، چاپ محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶. (۸) سرکیس. (۹) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج ۲، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۰) محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی (تاریخ الیمینی)، ضمن الفتح الوهبی (شرح الیمینی) از احمد بن علی منینی، قاهره ۱۲۸۶. (۱۱) محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، تاریخ یمینی، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، چاپ علی قویم، تهران ۱۳۳۴ ش. (۱۲) محمد بن عبدالجبار عتبی، تاریخ العتبی، ترجمه تاریخ یمینی، از ناصح بن ظفر جرفادقانی، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۳) شاکر مصطفی، التاریخ العربی و المورّخون، ج۲، بیروت ۱۹۸۷. (۱۴) احمد بن علی منینی، الفتح الوهبی (شرح الیمینی)، قاهره ۱۲۸۶. (۱۵) عبدالحسین نوائی، «خاتمه ترجمه تاریخ یمینی»، یادگار، سال ۱، ش۴ (۱۳۲۳ ش). ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ یمینی»، شماره۳۱۴۹. |