بت فلسفلس بتی از «قبیله طی» در میان «کوه اجا» بود و «رفاعه» بتی سرخرنگ، مایل به سیاه بوده است. [۱]
کلبی، ابومنذر هشام بن محمد، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نائینی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش، چاپ دوم، ص۱۵۵
۱ - جایگاهی موهومبت فلس مثل انسانی سیاهپوست بود و درمیان کوهی قرار داشت. قبیله طَی به این بت باور بسیار داشته چنانکه برای آن قربانی و هدیههای بسیار میبردند و نذرها میکردند. جایگاه فلس در نزد ایشان چنان بود که چون خطاکاری نیز به آن پناه میبرد، در امان میماند و هیچ کس حق آزار او را نداشت. ۲ - عدی بن حاتم و بت فلسنقل کردهاند متولی بت فلس ماده شتر زنی را از قبیله بنی علیم گرفته و آن را وقف فلس کرد. زن برای نجات شتر خود از همسایه اش کمک خواسته و او شتر وی را از متولی فلس پس گرفته و به زن برگرداند. متولی در پیشگاه بت فلس و در حضور عدی بن حاتم آن فرد را نفرین کرد اما هیچ گزندی به آن فرد از ناحیه او متوجه نشد. همین سکوت بت، باعث از بین رفتن قداست آن شد و تمام موقوفاتش به سرقت رفت. عدی با دیدن این منظره نسبت به توانمندی بت فلس دچار تردید شده و از پرستش آن دست بر برداشت. [۲]
کلبی، ابومنذر هشام بن محمد، الاصنام، ترجمه سید محمدرضا جلالی نائینی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش، چاپ دوم، ص۱۵۵.
[۳]
شامی، یحیی، الشرک الجاهلی و آلهة العرب المعبودة قبل الاسلام، بیروت، دار الفکر العربی، ۱۹۹۳ م، ص۶۰-۶۱.
[۴]
ابن کلبی، هشام بن محمد، الاصنام، تحقیق احمد زکی پاشا، ترجمه سید محمد رضا جلالی نائینی، تهران: نشر نو، چاپ دوم، ۱۳۶۴، ص۱۵۶.
۳ - ابوذر غفاری و بت فلسابوذر غفاری نقل میکند که مدتها قبل از ایمان آوردن به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از پرستش بتها دست کشیده بود و دلیل خود را در ترک پرستش بت چنین بیان کرده است که روزی میبیند سگ قبیله، خود را به کنار بت فلس میرساند و بت را آلوده میکند ولی هیچ عکس العملی از بت دیده نمیشود و او به فکر میرود که چگونه بتی که نمیتواند از خود دفاع کند میتواند شایسته پرستش باشد؟ [۵]
ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹.
۴ - سرانجام بت فلسدر سال نهم هجری پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گروهی از سربازان اسلام را به سرداری امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) به سوی قبیله طی نزدیک سرزمین اردن فعلی فرستاد تا آنها را به آئین اسلام دعوت کند و بت معروف آنها به نام فلس را نابود سازد. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نیز آنها را دعوت فرمود و چون نپذیرفتند با آنها جنگ کرد و بت آنها را درهم شکست و دو شمشیر قیمتی به اسامی مخذم و رسوب که بت پرستان به بتخانه هدیه کرده بودند و به پیکر آن بت آویخته بودند را با سایر غنائم و اسیران جنگی به مدینه آورد. ۵ - پانویس
۶ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اصنام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۸. |