باغهای ثمود (قرآن)برخورد اهانت آمیز ثمود، با پیامبرشان صالح علیه السلام از آیات قرآن کریم برداشت می شود. ۱ - اهانت ثمود به حضرت صالحالم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم...(آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها که پس از ایشان بودند؛ همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا ) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوی آن میخوانید، شک و تردید داریم!»)(دست گذاشتن مشرکان به دهانشان در برابر انبیای خود، میتواند برای اهانت و استهزا باشد.) ۱.۱ - تفسیر مرتبطظاهرا مراد از این آیه، این باشد که پیامبرانشان با حجتهایی آمدند که آن حجتها حق و حقیقت را بدون ابهام برایشان روشن میساخت، ولی مردم مانع آن شدند که پیامبران لب به کلمه حقی بگشایند و بالاخره راه حرف زدن را بر روی ایشان بستند. بنا بر این، دو ضمیری که در کلمه" ایدیهم" و کلمه" افواههم" است هر دو، به" رسل" بر میگردد، و جمله" فردوا ایدیهم فی افواههم دست هایشان را به دهانهایشان بردند" کنایه است از اینکه ایشان را مجبور به سکوت و نگفتن حق میکردند، گویا دست انبیاء را میگرفتند و بر دهانهایشان میگذاشتند و به این وسیله اعلام میکردند که باید از سخن حق، صرف نظر کنند. مؤید این هم که چنین معنایی مقصود آیه است، این است که بعد از جمله مورد بحث میفرماید: " انا کفرنا بما ارسلتم به و انا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب" چون ادعای شک و تردید، در مقابل حجت روشن و حق صریح، که جای هیچ شکی را باقی نمیگذارد، از کسی قابل تصور است که به اصطلاح جاحد و مکابر و متحکم و مجازف، و به اصطلاح فارسی لجباز بوده و اصلا طاقت شنیدن حق را نداشته باشد، و گوینده حق را مجبور به سکوت نماید مفسرین در معنای این آیه اقوال مختلفی دارند: از جمله، بعضی گفتهاند معنایش این است که: " کفار در تکذیب و رد ادعای رسولان با دست خود جلو دهان ایشان را گرفتند". این آقایان، ضمیر در" ایدیهم: دستهایشان" را به کفار، و ضمیر در" افواههم: دهانهایشان" را به رسل برگرداندهاند. لیکن عمل صحیحی انجام ندادهاند، زیرا دو مرجع مختلف، برای دو ضمیر گرفتهاند، بدون اینکه قرینه و دلیلی در کلام داشته باشند. بعضی دیگر گفتهاند: مراد این است که: " کفار، دستهای خود را به دهانهای خود گرفتند، در حالی که به انبیاء اشاره میکردند که ساکت باشید، همانگونه که مردم با یکدیگر انجام میدهند، وقتی که میخواهند به دیگری بگویند حرف نزن دست به دهان میگیرند که حرف نزن" بنا بر این نظر، هر دو ضمیر به کفار بر میگردد. و بعضی گفتهاند: " معنای آیه این است که کفار از شدت خشم و عصبانیت، انگشتهای خود را میگزیدند". بنا بر این معنا هم، دو ضمیر مانند وجه قبلی به کفار برمی گردد اشکال این وجه این است که این معنا کنایه بسیار بعیدی است، که از لفظ فهمیده نمیشود. بعضی دیگر گفتهاند: مراد از" ایدی" حجتها و دلیلها است، چون دلیل، به منزله دست آدمی است و همان طور که آدمی با دست خود دفاع و داد و ستد میکند با دلیل نیز دفاع میکند، این در صورتی است که ایدی، جمع" ید" به معنای دست باشد، اما اگر جمع ید به معنای نعمت باشد باز هم میتوان آن را به معنای دلیل گرفت، زیرا دلیل و حجتهای انبیاء، خود یکی از نعمتهای ایشان به مردم است، و بنا بر این، معنای آیه این میشود که: مردم دلیلهای انبیاء را به دهان ایشان که از همانجا بیرون شده بر میگرداندند. ۲ - پانویس۳ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اهانتهای ثمود». ردههای این صفحه : قوم ثمود | موضوعات قرآنی
|