انقراض ثمود (قرآن)از میان رفتن قوم ثمود و باقی نماندن نسل آنان در قرآن آمده است. ۱ - هلاکت ثمودوثمودا فما ابقی.(و همچنین قوم «ثمود» را، و کسی از آنان را باقی نگذارد!)ثمود قوم صالح پیغمبر است، که خدای تعالی کفار ایشان را تا آخرین نفر به هلاکت رسانید، هم چنان که در جای دیگر درباره آنان فرمود: " و نجینا الذین آمنوا و کانوا یتقون" فاما ثمود فاهلکوا بالطاغیة(امّا قوم «ثمود» با عذابی سرکش هلاک شدند!)فهل تری لهم من باقیة.(آیا کسی از آنها را باقی میبینی؟!)یعنی" من نفس باقیة"، این جمله کنایه است از اینکه عذاب تمامی آنان را فرا گرفت، میفرماید: " آیا هیچ نفسی از آنان را باقی مانده میبینی؟ " یعنی حتی یک نفر را نمیبینی که زنده مانده باشد.بعضی گفتهاند: کلمه" باقیه" هر چند به شکل اسم فاعل است، لیکن به معنای مصدر است، و گاهی به معنای" بقیه" استعمال میشود، لیکن معنایی که ما کردیم به ذهن نزدیک تر است. ۲ - محو آثار حیاتآیاتی که به کمیت و کیفیت عذاب این قوم اشاره میکنند: «فاصبحوا فی دیارهم جاثمین• کان لم یغنوا فیها الا ان ثمودا کفروا ربهم الا بعدا لثمود؛ و در خانه هایشان به روی افتادند و مردند؛ آنچنان که گویی هرگز ساکن آن دیار نبودند! بدانید قوم ثمود ، پروردگارشان را انکار کردند. دور باد قوم ثمود (از رحمت پروردگار). » جاثمین: جثوم: به معنای سقوط بر روی، نشستن به زانو، و جاثم: ساقط شونده و جاثمین، ساقط شوندگان. (کشته شدگان) است. قوم صالح با صاعقه از بین رفتند، آنقدر صاعقه بر آنها بارید که کسی از آنها زنده نماند. و جاثمین، حاکی است از برق زده و خشک و ساقط شدهاند. از کلمه «فاصبحوا» استفاده میشود که عذاب هنگام بامداد آنها را فراگرفته، اگرچه بعضی گفتهاند: صیحه آسمانی شبانه آمد و چون صبح شد به آن حال افتاده بودند. و نیز گفتهاند: مراد از تعبیر به اصبحوا، این نیست که صبح چنین شدند، با اینکه صیحه در شب واقع شده، بلکه مراد از «اصبحوا» این است که در صبح چنین بودند و به مجرد صیحه چنین شدند. جمله «کان لم یغنوا فیها» بدین معنا است که، قوم ثمود، آن قبایل انبوه که خانه و دیار آنان سرزمینی را اشغال نموده و طنین مبارزه آنان با صالح علیهالسّلام و تکذیب آنان فضای آن محیط را فراگرفته بود، ناگهان برای همیشه در سکوت فرو رفت، گویا در آن سرزمین هرگز بشری سکونت نداشته است. خداوند میفرماید: «فما اغنی ما کانوا یکسبون؛ و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهی نجات نداد.» چنانکه در آیه ۸۲ سوره حجر تصریح میفرماید، مردم نادان قوم ثمود تصور میکردند خانههای مستحکم آنان که متکی به استواری کوهها میباشد، میتواند آنان را در برابر خشم الهی امان دهد و جانشان را حفظ نماید، اما غافل بودند از اینکه در این عالم هیچ چیزی مستقل از قدرت خداوند نیست، استحکام و استواری کوهها نیز وابسته به قدرت خداست، از این رو آیه مورد بحث میفرماید هیچ چیز نتوانست آنها را از عذاب مصون نماید. چنانکه میفرماید: «پس بی نیاز نکرد» یعنی دفع ننمود از ایشان عذاب را آنچه را که کسب کرده بودند از بناهای مستحکم و اموال زیاد و بسیاری نفوس. ۳ - پانویس۴ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انقراض ثمود». ردههای این صفحه : قوم ثمود | موضوعات قرآنی
|